به گزارش سرمایه فردا، همزمانی افزایش قیمت ارز به دلیل اینکه منجر به گرانی و فشار بر دهک های پایین جامعه می شود بستری را فراهم می کند تا دشمن عملیات روانی و فشار تحریمهای خود را افزایش دهد. از طرف دیگر این مساله در داخل کشور منجربه رشد تقاضای ارز برای قاچاق و فرار سرمایه می شود. بنابراین تغییر در سیاستهای ارزی نباید به صورت هیجانی و جهشی باشد که افزایش تقاضا برای ارز و کاهش عرضه آن را به همراه داشته باشد.
برای مقابله با این وضعیت، دولت و بانک مرکزی باید اقدامات هماهنگ و دقیقی را برای کنترل بازار ارز، افزایش اطمینان عمومی، کنترل نقدینگی و تورم، و تدوین سیاستهای پایدار و منطقی در پیش بگیرند.
دشمن تلاش می کند تا از طریق رسانه های خود روی این مضووع بیشتر کار کند که افزایش تحریمها، به ویژه تحریمهای نفتی، باعث کاهش درآمدهای ارزی ایران شده است. این کاهش درآمدها باعث کاهش قدرت خرید دولت برای واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید میشود. در نتیجه، با تشدید تحریم ها قیمت ارز افزایش مییابد. از طرف دیگر کاهش درآمدهای ارزی به معنای کاهش توانایی دولت در تأمین ارز مورد نیاز بازار است، که این موضوع اثرات گستردهای بر اقتصادی میگذارد.
رشد تورم انتظاری با افزایش قیمت ارز
با افزایش نرخ ارز، انتظارات تورمی نیز افزایش مییابد. وقتی مردم و کسبوکارها پیشبینی میکنند که قیمتها بالا خواهند رفت، تقاضا برای کالاها و خدمات بیشتر میشود و این افزایش تقاضا موجب افزایش قیمتها و تورم میشود. همچنین، در صورتی که مصرفکنندگان و تولیدکنندگان انتظار افزایش قیمت را داشته باشند، رفتارهای اقتصادی خود را تغییر میدهند. در این شرایط مردم به جای نگه داشتن پول نقد، به سمت خرید داراییهایی که ارزش خود را در برابر تورم حفظ میکنند، روی میآورند.
یکی از نتایج افزایش نرخ ارز، افزایش سرعت گردش پول و تمایل برای تبدیل داراییها به ارز، طلا و املاک است. این رفتار میتواند موجب افزایش نوسانات و بیثباتی در بازارهای مختلف شود. به عنوان مثال، وقتی افراد پول خود را از بانکها بیرون میکشند و به خرید ارز یا طلا میپردازند، تقاضا برای این داراییها افزایش مییابد و قیمت آنها بیشتر میشود. این پدیده به عنوان یکی از عوامل ایجاد نوسانات ارزی شناخته میشود.
نوسانات نرخ ارز میتواند هزینه تولید کالاها و خدمات را افزایش دهد. بسیاری از مواد اولیه و قطعات مورد نیاز برای تولید در ایران وارداتی هستند و افزایش نرخ ارز باعث افزایش هزینه واردات این مواد میشود. وقتی هزینه تولید افزایش یابد، تولیدکنندگان مجبور به افزایش قیمت نهایی محصولات خود هستند تا بتوانند هزینههای اضافی را جبران کنند. این امر موجب میشود تا مصرفکنندگان با قیمتهای بالاتر مواجه شوند و توان خرید آنها کاهش یابد. از طرف دیگر تولیدکننده ها نیز با کاهش سرمایه در گردش مواجه می شوند. این مساله به طور قطع درامدهای دولت از محل مالیات و … را نیز با چالش مواجه می کند.
اختلالات در نظام عرضه و تقاضا
نوسانات ارزی میتواند باعث اختلالات جدی در نظام عرضه و تقاضا شود. افزایش نرخ ارز باعث کاهش توان اقتصادی مصرفکنندگان برای خرید کالاهای وارداتی میشود. این کاهش تقاضا میتواند تولیدکنندگان را مجبور به کاهش تولید یا تعطیلی واحدهای تولیدی کند. همچنین، افزایش نرخ ارز میتواند باعث کاهش واردات کالاها و تجهیزات گردد که منجر به کاهش تولید و عرضه در بازار میشود و این کمبود کالاها در برخی موارد میتواند به افزایش قیمتها منجر شود.
این عوامل نشاندهنده پیچیدگی و تأثیرات گسترده افزایش نرخ ارز در اقتصاد ایران هستند و نگرانیهای زیادی برای بهرهبرداران و فعالان اقتصادی ایجاد میکنند.
وزیر اقتصاد نقش مهمی در طراحی و اعمال قوانین و سیاستهای مالیاتی دارد. او باید با ایجاد نظام مالیاتی منصفانه و کارا، منابع درآمدی دولت را افزایش دهد. یکی از راههای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و ارزی، تقویت نظام مالیاتی است. با کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، نیاز به ارز خارجی برای واردات نیز کاهش مییابد. این امر منجر به کاهش فشار بر نرخ ارز میشود. اما در مقطع کنونی عبدالناصر همتی تنها بر افزایش نرخ ارز تکیه کرده است.
وزیر اقتصاد همچنین باید با تدوین و اجرای سیاستهای اقتصادی مناسب، تورم را کنترل و کاهش دهد. کنترل تورم به معنای جلوگیری از افزایش قیمتها است و این امر تأثیر مستقیم بر تثبیت نرخ ارز دارد. کاهش تورم میتواند انتظارات تورمی را کاهش داده و از رفتارهای اقتصادی مخرب جلوگیری کند. علاوه بر این، تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار نیز حفظ میشود.
مسئول تدوین و اجرای بودجه ملی وزیر اقتصاد است. اما در چند وقت اخیر همتی موضع گیری درباره بودجه نداشته و همه مسائل اقتصادی را به نرخ ارز گره زده است. در حالی که با تدوین بودجهای دقیق و حساب شده بودجه، وزیر میتواند از افزایش نقدینگی در بازار جلوگیری کرده و تبعات منفی ناشی از آن را کاهش دهد. مدیریت صحیح درآمدهای دولتی و سرمایهگذاری هدفمند به تثبیت ارزش پول ملی کمک میکند.
اجرای اصلاحات ساختاری دیگر وظیفه وزیر اقتصاد است که با بهرهوری اقتصادی می تواند آن را بهبود ببخشد. اصلاحات ساختاری شامل بهبود زیرساختهای اقتصادی، حمایت از صنایع داخلی، و کاهش وابستگی به واردات است. این اقدامات میتواند تأثیر مثبتی در کاهش نیاز به ارز برای واردات داشته و ثبات ارزی را حفظ کند.
وزیر اقتصاد مسئول تنظیم سیاستهای تجاری کشور است. او باید تعادل بین واردات و صادرات را حفظ کند و حمایتهای لازم را از بخش صادرات کشور به عمل آورده و واردات بی رویه را کنترل نماید. سیاستهای حمایتی از صادرات میتواند درآمدهای ارزی کشور را افزایش داده و فشار بر بازار ارز را کاهش دهد. در ماه های اخیر تنها راهکار حمایت از صادرات افزایش قیمت ارزعنوان شده است، در حالی که این ارز در بخش دیگری شرکت های واردکننده مواد اولیه را زیر فشار قرا می دهد.
کنترل نرخ بهره
یکی از ابزارهای اصلی بانک مرکزی برای کنترل ارزش پول و تثبیت نرخ ارز، نرخ بهره است. رئیس بانک مرکزی میتواند با تنظیم و تعدیل نرخ بهره، میزان تقاضای پول را کنترل کند. بالا بردن نرخ بهره میتواند تقاضا برای ارز را کاهش داده و از افزایش نرخ ارز جلوگیری کند. برعکس، کاهش نرخ بهره ممکن است به تحریک تقاضا و کنترل تورم کمک کند.
مدیریت نقدینگی واکنش به افزایش قیمت ارز
همچنین بانک مرکزی باید با استفاده از ابزارهای مختلف میتواند میزان نقدینگی در اقتصاد را تنظیم و کنترل کند. مدیریت نقدینگی به معنای کنترل حجم پول در گردش است. در ۸ ماهه گذشته میزان نقدینگی در کشور ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافته که این مساله خود عاملی برای رشد پایه پولی می شود. به همین دلیل رئیس بانک مرکزی باید با سیاستهای پولی مناسب، نقدینگی مازاد را از بازار جمع کند و از ایجاد تورم و نوسانات ارزی جلوگیری کند.
بانک مرکزی با دخالت در بازار ارز میتواند نرخ ارز را تثبیت کند. این اقدامات شامل خرید و فروش ارز خارجی به منظور تعدیل نرخ ارز و جلوگیری از نوسانات شدید است. تثبیت نرخ ارز به اعتماد مصرفکنندگان و تولیدکنندگان کمک کرده و مانع از نوسانات مخرب اقتصادی میشود.
حفظ تعاملات مناسب با نهادهای بینالمللی ارزی و مالی نیز یکی از وظایف بانک مرکزی است. این تعاملات میتواند به کاهش فشارهای ارزی و استفاده از کمکهای بینالمللی برای مدیریت بازار ارز کمک کند. روابط خوب با سازمانهای مالی بینالمللی میتواند به جذب سرمایهگذاری خارجی و بهبود وضعیت ارزی کشور منجر شود. بریکس جزو سازمان هایی است که هرچقدر ایران به آن نزدیک تر شود بیشتر می تواند به کاهش فشار دلار در بازار ایران کمک کند. در همین رابطه اقداماتی در یک سال گذشته انجام شده اما کافی نیست. به همین دلیل بانک مرکزی باید سیاست های پولی خود با سازمان های بین المللی را به سرعت اجرایی کند.
بانک مرکزی نقش حیاتی در نظارت بر سیستم بانکی کشور دارد. اطمینان از سلامت و استحکام بانکها و تنظیم فعالیتهای بانکی میتواند از پیشامدهای مالی مخرب جلوگیری کرده و به تثبیت بازار ارز کمک کند. همچنین باید اطمینان حاصل کند که بانکها به طور صحیح و موثر مدیریت میشوند و فعالیتهایشان تاثیر منفی بر نرخ ارز ندارد.
همکاری نزدیک بین وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی برای مدیریت و کنترل بازار ارز ضروری است. اجرای سیاستهای هماهنگ مالی و پولی میتواند به تثبیت نرخ ارز و کاهش نوسانات آن منجر شود. مسئولیت این مقامات در قبال مدیریت اقتصاد کشور و تأمین ثبات ارزی، نشاندهنده توانمندی و کارایی آنها در هدایت اقتصاد به سمت رشدی پایدار و مطلوب است.
همزمان با افزایش قیمت ارز برنامههای دشمن برای ایجاد آالتهاب در ایران نمایان است. همانوطری که شبکه های خارج نشین برنامه های تفصیلی در راستای نقد و بررسی این موضوع ارائه می کنند. در واقع هدف دشمن اثرگذاری همهجانبه روی ذهن مردم است وعوامل مختلفی همچون تورم به این وضعیت کمک میکنند.
دشمنان ممکن است با استفاده از ابزارهای رسانهای و فضای مجازی، شایعات و اخبار منفی را درباره ادامه رشد قیمت ارز منتشر کنند تا از این طریق به نگرانی ها بی افزاید. این عملیات روانی به منظور ایجاد نگرانی و هیجان در تقاضا برای خرید ارز در جامعه و کاهش اعتماد عمومی به اقتصاد و دولت است. وقتی مردم با اخبار و شایعات منفی مواجه میشوند، تمایل بیشتری به خرید ارز پیدا میکنند تا ارزش داراییهایشان را حفظ کنند. این رفتار جمعی باعث افزایش تقاضا برای ارز و در نتیجه افزایش قیمت آن میشود. این موضوع به صورت زنجیره وار دولت را در استیصال فرو می برد و میزان نارضایتی مردم نیز بیشتر می شود. بنابراین دولت همیشه باید اولویت خود را ثبات قیمت ارز قرار دهد تا وارد چرخه باطل نشود.
تحریمهای بینالمللی که توسط کشورهای دشمن اعمال میشود، عمدتاً با هدف کاهش درآمدهای ارزی کشور و محدود کردن توان اقتصادی آن انجام میشود. زمانی که دشمن احساس می کند که محدودیت ها و تحریم ها منجر به فشار بیشتر به اقتصاد ایران می شود در راستای اعمال فشار بیشتر تلاش می کند. کاهش درآمدهای ارزی به معنای کاهش توانایی دولت در تأمین ارز مورد نیاز بازار است. این وضعیت به افزایش تقاضا برای ارز و کاهش عرضه آن منجر میشود که نتیجه آن افزایش قیمت ارز و تورم خواهد بود.
در شرایط ناآرامی و بیثباتی، برخی از سرمایهداران و شرکتها ممکن است به دنبال انتقال داراییها و سرمایههای خود به خارج از کشور باشند. این رفتار به افزایش تقاضا برای ارز در بازارهای داخلی و کمبود عرضه آن منجر میشود. قاچاق ارز نیز یکی از عوامل کاهش عرضه ارز در بازار رسمی و افزایش قیمت آن است. این وضعیت باعث افزایش بیشتر قیمت ارز و ایجاد نوسانات شدید میشود. بنابراین سیاست دولت چهاردهم در راستای تک نرخی کردن ارز منجر شده تا به مساله خروج از کشور دامن زده شود.
هرگونه تنش سیاسی یا ژئوپولتیک باعث افزایش نگرانیها و کاهش اعتماد عمومی شود. این نوسانات باعث میشود افراد به دنبال تبدیل داراییهای خود به ارزهای خارجی و داراییهای با ارزش پایدارتر باشند. بنابراین در شرایطی که منطقه با التهباتی مواجه است مسئولان دولتی نباید از طریق مصاحبه های به رشد قیمت ارز دامن بزنند. چراکه ین مساله افزایش تقاضا برای ارز و کاهش اطمینان به پول ملی را به همراه دارد که به افزایش قیمت ارز منجر میشود. این اشتباه محاسباتی در هفته های گذشته از سوی برخی از مسئولان شاهد بودیم و همین موضوع قیمت ارز را با نوسانات بیشتری مواجه کرد.
حذف ارز نیمایی در سیاستهای ارزی دولت میتواند به افزایش تقاضا برای ارز در بازار آزاد و افزایش قیمت آن منجر شود. هرچند این تغییرات میتواند ناشی از تصمیمات سیاسی یا اقتصادی باشد که هدف آن کاهش سو استفاده از ارز ارزانتر در بازار رسمی است. اما با حذف ارز نیمایی، افراد و شرکتها بیشتر به بازار آزاد روی میآورند و تقاضا برای ارز افزایش مییابد. به همین دلیل در مبارزه با فساد و رانت تنها نباید روی افزایش قیمت ارز یا یکسان سازی تمرکز کرد بلکه باید از سایر سیاست ها و ابزارها بهره مند شد. از طرف دیر رشد قیمت ارز نیز باید به صورت پلکانی یا بر مبنای یک فرمول منطقی باشد.
در نتیجه، همزمانی افزایش قیمت ارز با برنامههای دشمن برای ایجاد التهاب در ایران میتواند به عوامل متعددی از جمله عملیات روانی، تحریمها، قاچاق و فرار سرمایه، نوسانات سیاسی و نظامی، و تغییرات در سیاستهای ارزی مرتبط باشد. این عوامل به افزایش تقاضا برای ارز و کاهش عرضه آن منجر میشوند که نتیجه آن افزایش قیمت ارز است.
برای مقابله با این وضعیت، دولت و بانک مرکزی باید اقدامات هماهنگ و دقیقی را برای کنترل بازار ارز، افزایش اطمینان عمومی، کنترل نقدینگی و تورم، و تدوین سیاستهای پایدار و منطقی در پیش بگیرند. همکاری و اعتماد بین دولت و مردم نیز میتواند به کاهش نوسانات و تثبیت بازار ارز کمک کند.
بنابراین می توان گفت که افزایش نرخ ارز، منجر به انتظارات تورمی و رشد تقاضا برای کالاهای سرمایهای و ایجاد حباب در قیمت خودرو و مسکن میشود. نوسانات نرخ ارز منجر به توهم تأثیرگذاری تحریمها در دشمنان میشود و به دنبال محدودیتهای بیشتری علیه ایران بر می آیند رشد هیجانی نرخ ارز این فرصت را در اختیار گروه های معاند قرار میدهند که لایههای نارضایتی در جامعه ایجاد کنند. وزیر اقتصاد به جای تنظیم بودجه ضد تورمی و تمرکز بر افزایش مالیات مالیاتی و صادراتی تنها به دنبال بازی با ارز است.
کاهش نرخ زاد و ولد در چین باعث کاهش رشد اقتصادی، افزایش هزینههای دولتی و…
تغییرات قیمت مواد غذایی در یک هفته گذشته تحت تاثیر نوسان بازار ارز رخ بوده…
نقش تشکلهای صنفی و افراد ذینفوذ و حتی بساز بفروش ها در انتخابات نظام مهندسی…
بازار بورس تهران در دو ماه اخیر با رشد ۴۴ درصدی شاخص کل، تأثیرات سیاستهای…
پیشبینی روند بازار طلا، ارز و ... در مقطع کنونی بسیار دشوار است. چراکه از…