به گزارش سرمایه فردا، نوسانات قیمت نفت همیشه یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد ایران بوده. تو این ماههای اخیر، بازار جهانی نفت با نوسانات زیادی روبرو شده که تأثیرات مختلفی روی اقتصاد ما گذاشته.
افزایش یا کاهش درآمدهای دولت: قیمت نفت یکی از منابع اصلی درآمد دولت محسوب میشه. وقتی قیمت نفت بالا میره، دولت درآمد بیشتری داره و میتونه پروژههای عمرانی بیشتری راه بندازه و خدمات بهتری ارائه بده. ولی اگه قیمت نفت بیاد پایین، درآمدهای دولت کم میشه و ممکنه با مشکلات مالی مواجه بشیم.
نوسانات نرخ ارز: تغییرات قیمت نفت میتونه روی نرخ ارز تأثیر بذاره. وقتی قیمت نفت بالا میره و درآمدهای نفتی وارد کشور میشه، عرضه ارز بیشتر شده و نرخ ارز پایین میآد. برعکس، وقتی قیمت نفت پایین میآد، عرضه ارز کاهش یافته و نرخ ارز بالا میره که میتونه تورم رو تشدید کنه.
تورم و قیمتها: قیمت نفت به طور مستقیم و غیرمستقیم روی قیمت کالاها و خدمات تأثیر داره. وقتی قیمت نفت بالا میره، هزینه تولید و حمل و نقل افزایش یافته و این باعث افزایش قیمتها میشه. اما اگه قیمت نفت پایین بیاد، هزینهها و قیمتها هم ممکنه کاهش پیدا کنن، هرچند این اتفاق معمولاً با تأخیر رخ میده.
تأثیر بر بازار طلا: نوسانات قیمت نفت به طور غیرمستقیم روی بازار طلا هم تأثیر میذاره. وقتی قیمت نفت پایین میآد و درآمدهای ارزی کاهش پیدا میکنه، نرخ ارز بالا رفته و این موضوع باعث افزایش قیمت طلا میشه. از طرف دیگه، وقتی قیمت نفت بالا میره و درآمدهای نفتی بیشتر میشه، نرخ ارز کاهش و قیمت طلا هم ممکنه کاهشی باشه (با فرض ثبات طلا در بازار جهانی). به طور کلی، نوسانات بازار نفت میتونه انتظارات تورمی رو تغییر بده و سرمایهگذاران رو به سمت بازارهای امنتر مثل طلا سوق بده.
صنایع وابسته به نفت و گاز: صنایع پتروشیمی و پالایشگاهی به طور مستقیم از تغییرات قیمت نفت تأثیر میگیرن. وقتی قیمت نفت بالا میره، سودآوری این صنایع هم بیشتر میشه، ولی اگه قیمت نفت پایین بیاد، ممکنه سودآوری اونها کاهش یافته و حتی بعضی واحدها تعطیل بشن.
تأثیر بر ساخت و ساز و پروژههای عمرانی: نوسانات قیمت نفت میتونه به طور مستقیم بر بودجههای عمرانی تأثیر بذاره. وقتی قیمت نفت بالا میره و درآمدهای دولت بیشتر میشه، سرمایهگذاری در پروژههای عمرانی افزایش پیدا کرده و پروژههای جدیدی شروع میشه. اما وقتی قیمت نفت پایین میآد، بودجههای عمرانی کاهش پیدا میکنه و ممکنه برخی پروژهها متوقف بشن یا به تأخیر بیفتن.
تأثیر بر ساخت و ساز مسکن: تغییرات قیمت نفت میتونه روی بازار مسکن هم تأثیر بذاره. وقتی قیمت نفت بالا میره و درآمدهای نفتی بیشتر میشه، دولت میتونه بودجه بیشتری برای ساخت و ساز مسکن اختصاص بده و پروژههای مسکونی بیشتری راهاندازی بشه. اما کاهش قیمت نفت و کم شدن درآمدهای دولت، میتونه باعث کاهش سرمایهگذاری در بخش مسکن بشه و پروژههای ساختمانی رو به تأخیر بندازه یا متوقف کنه. این موضوع میتونه عرضه مسکن رو تحت تأثیر قرار بده و قیمت مسکن رو بالا ببره.
سرمایهگذاریهای خارجی: نوسانات قیمت نفت میتونه روی تصمیمات سرمایهگذاران خارجی هم تأثیر بذاره. وقتی قیمت نفت بالا میره و درآمدهای نفتی بهتر میشه، سرمایهگذاری در ایران جذابتر میشه. ولی اگه قیمت نفت پایین بیاد و ناپایداری اقتصادی بیشتر بشه، سرمایهگذاران ممکنه از بازار ایران دوری کنن.
واکنش دولت: دولتها معمولاً در مواجهه با نوسانات قیمت نفت، سیاستهای اقتصادی خاصی رو در پیش میگیرن. اگه قیمت نفت پایین بیاد، ممکنه دولتها به سمت کاهش هزینهها و افزایش درآمدهای غیرنفتی حرکت کنن. ولی اگه قیمت نفت بالا بره، سرمایهگذاریهای دولتی و توسعه زیرساختها بیشتر میشه.
امکان افزایش نرخ بنزین: یکی از راهکارهای دولت برای جبران کاهش درآمدهای نفتی، افزایش نرخ بنزینه. این کار میتونه مصرف بنزین رو کمتر کنه، یارانههای سوخت رو کاهش بده و درآمدهای دولتی رو بیشتر کنه. ولی افزایش نرخ بنزین میتونه نارضایتیهای اجتماعی و فشارهای اقتصادی روی اقشار کمدرآمد رو بیشتر کنه و نیازمند تدابیر حمایتی خاص از سوی دولته.
در کل، نوسانات قیمت نفت یکی از مهمترین عوامل خارجی هست که روی اقتصاد ایران تأثیر داره. تحلیل دقیق و ارائه راهکارهای مناسب میتونه به مدیریت بهتر این نوسانات و کاهش تأثیرات منفیشون کمک کنه.
این روزها که به دلیل گرمای هوا، شما بخوانید کمبود برق، کل کشور به تعطیلی کشیده شده، تکرار این وقفه ها در اداره کشور، نشان از خطرات بزرگ و بحران های پیش روی ایران است:
۱. درگیر شدن مدت دار کشور تحت تحریم های فلج کننده، با چاشنی ناکارآمدی، مدت هاست کشور را از سرمایه خارجی و داخلی تهی کرده است. در نتیجه ضمن فرسوده شدن خطوط انتقال انرژی و هدر رفت آن، توان تولید و عرضه برق و گاز را نیز محدود کرده است. به گونه ای هر چه پیشتر می رویم، قطعی های برق و گاز بیشتر شده و حتی از صادر کننده بنزین و گاز به وارد کننده آن ها در حال تبدیل شدن هستیم.
۲. در سایه مدیریت غلط و نبود تکنولوژی ها و آموزش به روز، همچنان بخش کشاورزی با ساختار سنتی و مصرف بالای آب، در حال نابودی آب های زیرزمینی و سطحی کشور است.
به گونه ای که این برداشت بی رویه و بسیار خطرناک، در عمق باعث فرونشست گسترده زمین در بیشتر مناطق ایران و در سطح باعث بیابان زایی وسیع و در نتیجه تبدیل ایران از کشوری نیمه خشک به کشوری خشک شده است که در یک مورد، امروز خروجی آن را با مهاجرت گسترده از مناطق جنوبی و مرکزی به بخش های شمالی کشور شاهد هستیم.
۳. وجود جمعیت جوان و گسترده نسل های دهه شصت و هفتاد می توانست اقتصاد هر کشوری را متحول کند. ولی متأسفانه آن سرمایه عظیم، با بلاتکلیفی، امروز در حال ورود به دوره میانسالی در حال تباه شدن است.
از سویی، به دلیل چشم انداز منفی اقتصادی و اجتماعی، نه تنها شاهد کاهش تمایل جوانان به ازدواج و فرزندآوری هستیم بلکه شوربختانه، جوانان و متخصصان کشور، به دلیل عقب ماندگی از کشورهای همسایه و دیگران، در حال مهاجرت گسترده به خارج کشور هستند.
بدتر اما، جایگزین این ها، ورود گسترده و بدون نظارت مهاجران غیرقانونی هست که از لحاظ امنیتی، اقتصادی و اجتماعی، آینده زیستی ایران و ایرانیان را تهدید می کنند.
۴. در بحث اقتصادی؛ در داخل، فاصله و گسست عظیم طبقاتی، زیر خط فقر رفتن اکثریت مردم ایران، چند دهه تورم دو رقمی، ورشکستگی صندوق های بازنشستگی، جایگزین و سرازیر شدن سرمایه ها از تولید به دلالی و سوداگری و… و در خارج، از کنار گذاشتن ایران از کریدورها و راه های مهم انتقال انرژی و ترانزیت کالا تا قرار داشتن در لیست سیاه FATF و… فقط بخشی از کوه یخ مشکلات عظیم اقتصادی پیش روی کشور ماست.
در کنار این موارد، می توان از بی اعتمادی و گسست بزرگ مردم با حاکمیت، سونامی بحران های اجتماعی چون طلاق، اعتیاد و… وابستگی محض به کشورهایی چون روسیه و چین و بسیاری مشکلات دیگر نام برد که هر یک به تنهایی توان فرسایش و تهی کردن پایه های یک کشور را داراست.
چکیده کلام: اثرات تحریم و ناکارآمدی آرام آرام خود را نمود داده و تاثیرات مرگبار خود را نشان می دهند. به جای چاره اندیشی اما، حامیان این ایدئولوژی و امتداد این وضعیت، فقط مشکلات را از سالی به سال دیگر حواله می کنند که نتیجه آن را در یک مورد، امروز در بخش انرژی و کمبودهای گسترده آن شاهد هستیم.
حال اگر در سال های پیش رو، این وضعیت ادامه یابد، با هوار شدن و سنگینی این مشکلات، بی شک قامت ایران توان تحمل این حجم از رنج و مشکلات را نداشته و بی شک خواهد شکست!
ناترازی انرژی (برق) و راهکارها
با کمی فکر کردن نقش موارد زیر را در افزایش ماندگار مصرف برق را برجسته دیدم، شاید موارد دیگری هم هست که من خبر ندارم، اما این اتفاقات عبارتند از:
۱- تعویض گسترده و جایگزینی کولرهای گازی (مخصوصا اسپیلت) به جای کولرهای آبی اگرچه در مصرف آب صرفه جویی ایجاد شده ولی باعث افزایش شدید مصرف برق در ماههای گرم شده است، در صورتیکه در بسیاری از مناطق کولرهای آبی بخوبی جواب می داد و حتی استفاده از آن مفیدتر بود
۲- مهاجرت چندین میلیون افغان که بسیاری با خانواده مهاجرت کرده و در جای جای ایران سکونت دارند و طبیعی است که از تمام مواهب ایران بهره مند هستند نیز باعث افزایش مصرف، انواع انرژی مخصوصا برق و آب و … شده اند، مشکلاتی که با وجود این مهاجران تشدید شده است و متاسفانه مدافعان حضور و پذیرش آنها بدان توجه نداشته و برایشان اهمیت ندارد که چه تبعاتی می تواند درپی داشته باشد.
۳- موضوع مهم دیگری که افزایش مصرف برق را تشدید نموده است افزایش بی سابقه دما هست که برخی منابع گفته اند بازای هر درجه افزایش دما مصرف برق ۱۸۰۰ مگاوات افزایش خواهد داشت بعلاوه اینکه ۵۰۰ مگاوات ظرفیت تولید نیز کم می شود و سرجمع هر درجه افزایش دما ۲۳۰۰ مگاوات کسری در شبکه برق کشور ایجاد می کند.
۴- استفاده حداکثری از ظرفیت نیروگاهها باعث استهلاک و آسیب پذیری آنها می شود و گاهها بناچار از مدار خارج می شوند و با توجه به زمانبر بودن پروسه تعمیرات و بازگشت به مدار کمبود و فشار مضاعفی را ایجاد می کنند.
اما چاره چیست؟
۱- منطقی ترین راه که راه حل اکثر مشکلات کشور نیز هست، بازنگری در سیاست های داخلی و خارجی، رفع تحریم و مشکلات مبادلات مالی است که با انجام آن جذب مشارکت و سرمایه خارجی جهت افزایش ظرفیت های تولید برق مخصوصا با اولویت انرژی های نو و تجدیدپذیر امکان پذیر گردد.
۲- مدیریت بهینه مصرف انرژی که با فرهنگ سازی و مشارکت عموم مردم باید صورت پذیرد که صدا و سیما نباید این موضوع را محدود به تبلیغات فصلی و در ایام گرم سال نماید و باید بطور مستمر و در پس زمینه تمام تولیدات خود مخصوصا فیلم و سریال آگاهی دهی را با ارائه الگوهای مناسب و نامحسوس انجام دهد تا صرفه جویی نهادینه شود.
همچنین در محتوای درسی همه پایه ها نیز به وفور روی رویکرد صرفه جویی و معرفی الگوهای صحیح مصرف تاکید شود، مشوق های کافی و انگیزاننده جهت مشترکان کم مصرف نیز باید منظور شود
۳- کارخانه های تولید کننده لوازم برقی خانگی و صنعتی داخلی وادار به استفاده از آخرین فناوری ها جهت کاهش مصرف برق در محصولات خود شوند و مشوقهای کافی و متناسب برای انجام آن درنظر گرفته شود و همچنین از ورود کالاهای پرمصرف به کشور ممانعت شود
اگرچه افزایش ظرفیت تولید برق جهت تضمین رشد صنایع و توسعه کشور ضروری هست و هیچگاه نباید از آن غافل شد، بعلاوه اینکه با وجود مزیت های غیرقابل رقابت ما حتی باید سرمایه گذاری مازاد جهت ایجاد ظرفیت مازاد برای صادرات برق و افزایش سهم خود از بازار انرژی را نیز مدنظر داشته باشیم.
اما در شرایط دشوار و پیچیده اقتصادی که تحریم مشکلات آن را بصورت تصاعد هندسی افزایش می دهد، امکان فوری افزایش ظرفیت مخصوصا با کمبود منابع و ناترازی تولید گاز کمتر وجود دارد.
کمبود برق در نتیجه نساختن نیروگاه به وجود آمدهاست. اما صنایع تحت تاثیر قطعی برق کار نمیکنند و حقوق کارگران کم میشود. قطعی برق مناطق نیز کاسبی را دچار اختلال کردهاست.
نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تنظیم بازار و جلوگیری از تولید محصولات غیربهداشتی و…
مدیریت سیستمی کاربرد فراوانی پیدا کرده که تنها مربوط به شغل نیست. بلکه در برنامههای…
تبعات فیلترینگ فضای مجازی تنها منجر به خسارت دو میلیارد دلاری به کسبوکارهای ایرانی نشده،…
در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟ این مهمترین سوال سرمایه گذاران است. در…
در کمیسیون تلفیق هیچ پیشنهادی برای افزایش قیمت حاملهای انرژی ارائه نشده، اما دولت طبق…
بازار لوازم خانگی در ۱۴۰۳ کاملا با رکود همراه بود. تولیدکننده ارز نداشت و مصرف…