به گزارش سرمایه فردا،پروندهای که امروز در دادگاه کیفری به یکی از نمونههای مهم رسیدگی قضایی تبدیل شده، در ابتدا تنها یک گزارش ساده از سوی یک زن جوان بود؛ گزارشی که اگرچه در ظاهر یک حادثه فردی به نظر میرسید، اما خیلی زود با ثبت شکایتهای مشابه و تطبیق نشانهها، به الگویی نگرانکننده از یک رفتار مجرمانه سریالی تبدیل شد. روند تحقیقات، از بازبینی دوربینها تا شناسایی متهم و بررسیهای تخصصی، نشان داد که ماجرا فراتر از یک ادعاست و نیازمند رسیدگی دقیق قضایی است. این پرونده اکنون نمونهای از اهمیت پیگیری شکایتها، نقش پزشکی قانونی و حساسیت پلیس در مواجهه با الگوهای تکرارشونده جرم به شمار میرود.
ماجرا از جایی آغاز شد که خانم سی ساله ای به نام پریسا با مراجعه به پلیس ادعا کرد که مورد آدم ربایی و تجاوز قرار گرفته است.این خانم جوان در طرح شکایت ابتدایی خود به ماموران گفت:«در محدوده اتوبان نواب قصد داشتم به سمت جنوب شهر بروم.این مسیر هر شب من بود و همیشه بعد از پایان کارم برای رسیدن به منزل در همین مسیر ماشین می گرفتم.آن شب ماشین پیدا نمی شد هوا هم سرد شده بود.وقتی یک پرشیای مشکی جلوی پایم ترمز زد من از ناچاری سوار شدم تا بیشتر از این دیرم نشود.وقتی روی صندلی عقب خودرو نشستم راننده شروع به حرکت کرد اما وقتی کمی در مسیر پی رفت ناگهان درها را قفل کرد و تعییر مسیر داد.من به او اعتراض کردم و او با تهدید چاقو به من گفت صدایم در نیاید.خیلی ترسیده بودم و احساس می کردم از شدت ترس و اضطراب زبانم بند آمده است.راننده به سمت حاشیه شهر راند و من که اشک هایم بی اختیار می ریخت به او التماس می کردم که رهایم کند اما او به من فحاشی می کرد و با تهدید می گفت اگر زیاد حرف بزنم به من چاقو می زند.»
شاکی ادامه داد:«این مرد من را به جاده قم برد و در حاشیه جاده در جایی که خلوت و تاریک بود به من تجاوز کرد.بعد هم همان جا رهایم کرد و گریخت.»
در حالی که رسیدگی به این پرونده در دستور کار قضایی قرار گرفت، شاکی برای انجام معاینات لازم به پزشکی قانونی معرفی شد اما این ابتدای قصه سیاه تجاوزهای سریالی بود.
شکایت های سریالی پشت سر هم روی میز کارآگاهان پلیس آگاهی قرار می گرفت که نقاط مشترکی در آنها نشان می داد که عامل همه این تجاوزها یک نفر است.همه شاکیان در یک نقطه مشخص از شهر ربوده شده و اظهار می داشتند که راننده یک خودروی پرشیای مشکی آنها را ربوده است.
شاکی بعدی زن جوانی بود که در بعدازظهر یک روز بهاری اوایل سال ۹۸ به دام مرد متجاوز افتاده بود.او در شرح شکایت خود گفت:«نزدیک غروب بود که بعد از انجام کاری در غرب تهران می خواستم به خانه مان بروم.خیابان شلوغ بود و وقتی خودروی پرشیای مشکی بوق زد اصلا شک نکردم که در این شلوغی شاید س.وار شدن به این خودرو خطری داشته باشد.راننده در ابتدا هیچ رفتار مشکوکی نداشت اما وقتی از شلوغی اتوبان عبور کرد و به جای خلوت تری رسید ناگهان وارد مسیر فرعی شد و درها را قفل کرد و روی من چاقو کشید.من فریاد می زدم و او بی اعتنا به جیغ کشیدن های من با سرعت به سمت اتوبان قم رفت و هر بار می خواستم دستم را سمت در ببرم چاقو را سمت صورتم می آورد و با تهدید به من می گفت به در نزدیک نشوم.راننده من را سمت حسن آباد قم برد و وقتی به آنجا رسیدیم هوا تاریک شده بود.او من را مورد تجاوز قرار داد.وقتی سوار ماشین شد و از آنجا گریخت من به سختی خودم را به جاده رساندم و خانواده ام را خبر کرده ام که دنبالم آمدند و یک راست برای ثبت شکایت به پلیس مراجعه کردیم.»
دو شکایت دیگر هم بعد از آن به ثبت رسید که خانم های جوان اظهارات مشابهی را مطرح کردند.به این ترتیب یافتن ردی از متجاوز سریالی در دستور کار پلیس قرار گرفت.
با اطلاعاتی که شاکیان در اختیار ماموران پلیس قرار دادند بازبینی دوربین های مداربسته آغاز شد و خودروی متهم شناسایی شد.به این ترتیب راننده این خودرو دستگیر شد اما از همان ابتدای برخورد با ماموران منکر هر گونه ارتکاب جرم شد و گفت:«من سالهاست در این مسیر مسافرکشی می کنم و اگر نیت مجرمانه داشتم قطعا بار دیگر در این منطفه آفتابی نمی شدم.»
با این ادعا متهم در میان سی نفر دیگر در ویترین پلیس آگاهی قرار گرفت و هر چهار شاکی از میان همه افراد حاضر در ویترین او را شناسایی کرده و به عنوان عامل تجاوز معرفی کردند.
در همین حال پزشکی قانونی تطبیق آثار بر جا مانده بر لباس یکی از شاکیان را با دی ان ای متهم بازداشت شده تائید کرد.همچنین آزار و اذیت شاکیان دیگر و همچنین آدم ربایی آنها نیز تائید شد.به این ترتیب با محرز شدن اتهام ارتکابی پرونده برای رسیدگی به شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده شاکیان بار دیگر شکایت خود را از جزئیات ماجرا شرح دادند اما متهم اظهار داشت که هیچ یک از شاکیان را نمی شناسد و احتمالا آنها را به عنوان مسافر سوار کرده است.
رسیدگی به این پرونده در حالی ادامه داشت که تجاوز تنها به یکی از شاکیان به اثبات رسید و در مورد سه شاکی دیگر،راننده پرشیا متهم به آزار و اذیت و آدم ربایی شناخته شد.
در همین حال متهم موفق به جلب رضایت تنها شاکی پرونده شد که تجاوز در موردش به اثبات رسیده بود و شاکی به دادگاه اشتباه نامه تقدیم کرد.
بنابراین مرد متجاوز از اعدام خلاص شد و با رای دادگاه به تحمل ۱۶ سال حبس، یک سال تبعید و تحمل ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد.
رای صادر شده در دیوانعالی کشور نیز مهر تائید خورد و به اجرا درآمد.متهم بعد از گذشت چند سال از حبس تقاضای تخفیف مجازات کرد و بار دیگر پرونده اش به دادگاه برگشت اما قضات دادگاه کیفری او را مستحق تخفیف مجازات ندانسته و با توجه به اینکه اتهام او سنگین بود و موجب ایجاد حس ناامنی در شهروندان شد تقاضای او را رد کردند.
غیبت آیینهای بومی در سینمای ایران، از یلدا تا دیگر مناسبات فرهنگی، تنها یک فقدان…
رضا کیان، مدیر تحقیق و توسعه بورس تهران، با تشریح روند جهانی اوراقبهادارسازی کالاها، توضیح…
سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان در نامهای به رئیس شورای شهر تهران، نسبت به افزایش…
وقتی سرعت زندگی، کودکی را از نسلها میرباید، نام هنگامه مفید همچنان یادآور جهانی است…
با گسترش شبکههای اجتماعی، بسیاری از فعالیتهای غیررسمی که زمانی در خیابانها و فضاهای عمومی…
نامه اخیر جبهه اصلاحات به رئیسجمهور، نه صرفاً یک هشدار سیاسی، بلکه نشانهای از تغییر…