به گزارش سرمایه فردا، نشست و دیدار رو در روی دونالد ترامپ، و ولادیمیر پوتین، شنبه شب گذشته در شهر آنکوریج آلاسکا برگزار شد؛ نشستی که با وجود غیبت ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و حاشیه های زیادی که در خصوص آن وجود داشت، به تیتر یک بسیاری از رسانه های دنیا تبدیل شد. . این ملاقات نهتنها به دلیل مکان برگزاری یعنی آلاسکا- سرزمینی که پیش از این متعلق به روسیه بود و به آمرکیا فروخته شد- بلکه به دلیل تغییر آشکار در رویکرد واشنگتن نسبت به جنگ اوکراین اهمیت ویژهای یافت.
تا قبل از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، سیاست اصلی ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری بایدن، کمک های فوری و بی قید و شرط نظامی و امنیتی و اطلاعاتی به کییف برای رویارویی با روسیه بود. ایالات متحده در همراهی کامل با کشورهای اروپایی ، سخت ترین تحریمها را علیه مسکو اعمال کرد و در عین حال با ارسال تجهیزات نظامی نوین ، در تلاش بود از میزان پیشروی روسیه در خاک اوکراین کم کند. با این حال کل تجهیزات و سلاح های نوین آمریکا و اروپا، نتوانست جلوی پیشرفت روسیه را در این جنگ بگیرد و یا حتی به قول آمریکایی ها، ماشین جنگی روس ها را با تحریم ها از کار بیندازد. حالا بعد از گذشت حدود سه سال و نیم از جنگ روسیه با اوکراین، آمریکا برای کاستن از حجم هزینه های اضافه خود در جنگ های بی پایان و بی دلیلش، به دنبال راهکاری برای خروج از این شرایط در اوکراین است؛ راهکاری که شاید تن دادن به شروط روسیه نیز جزو آن باشد!
ترامپ بر همین اساس در این دیدار بر خلاف مواضع پیشین خود، دیگر بر یک آتشبس فوری اصرار نکرد و بهجای آن، دستیابی به یک توافق صلح جامع را در اولویت قرار داد. این همان چیزی بود که پوتین بارها در مورد آن صحبت کرده بود. رییس جمهور روسیه می خواهد کار را یکبار و برای همیشه تمام کند و دیگر احساس نکند تهدیدی غربی در کنار مرزهایش وجود دارد. این چرخش راهبردی آشکار در سیاست ترامپ اما همسویی بیشتری با نگاه کرملین نشان میدهدو با عصبانیت اروپاییها همراه شده است.
مطابق گزارشهای منتشرشده در این جلسه سه ساعته، پوتین شروط خود را برای پایان جنگ برشمرده است: الحاق کامل منطقه دونباس به روسیه، تثبیت خطوط نبرد کنونی در خرسون و زاپروژیا، خلع سلاح نسبی اوکراین و رها کردن رویای پیوستن اوکراین به ناتو یا اتحادیه اروپا. در مقابل، کرملین وعده داده است درباره برخی تضمینهای امنیتی برای اوکراین گفتوگو کند، اما هرگونه حضور مستقیم نیروهای ناتو در این چارچوب را مردود میداند.
ترامپ نشست را «۱۰ از ۱۰» توصیف کرده و مدعی شد پیشرفتهای جدی حاصل شده است. او حتی به زلنسکی توصیه کرد «به توافق تن دهد» و از آمادگی خود برای اعطای تضمینهای امنیتی آمریکا به اوکراین پس از پایان جنگ سخن گفت. این مواضع از سوی رسانههای روسی بهعنوان پیروزی بزرگ پوتین بازتاب یافت، چرا که مسکو توانست خود را در قامت یک قدرت غیرمنزوی و دارای شریک مذاکره در بالاترین سطح نشان دهد.
از سوی دیگر، کییف واکنشی محتاط اما منفی نشان داد. زلنسکی تأکید کرد که واگذاری سرزمین، خلاف قانون اساسی اوکراین است و ادامه حملات روسیه نشانهای از بیاعتنایی مسکو به صلح به شمار میرود. او قرار است در روزهای آتی در واشنگتن با ترامپ دیدار کند تا موضع اوکراین را مستقیم بیان کند.
واکنش اروپا نیز دوگانه بود. برخی از رهبران اروپایی تلاش ترامپ را گامی در مسیر حل بحران دانستند، اما گروهی دیگر ــ بهویژه کشورهای حوزه بالتیک و نوردیک ــ بر اصل «هیچ تصمیمی درباره اوکراین بدون حضور اوکراین» تأکید کرده و هشدار دادند که هرگونه توافق یکجانبه میتواند وحدت غرب را در برابر روسیه متزلزل سازد. گرچه بیشتر کشورهای اروپایی از ایده « زمین در برابر» صلح انتقاد کردند و آن را مخالف منافع ملی خود در مقابل روسیه دانستند اما بر اساس گزارشهای منتشر شده، مکرون رییس جمهور فرانسه، از این ایده تا حدی استقبال کرده است. منتقدان آمریکایی و اروپایی معتقدند رویکرد ترامپ، با تعلیق تحریمهای تازه علیه روسیه، عملاً به پوتین انگیزه بیشتری برای ادامه جنگ میدهد. به باور این تحلیلگران، تضاد بنیادی میان دموکراسی اوکراین و اقتدارگرایی روسیه، دستیابی به یک توافق پایدار را ناممکن میسازد.
ترامپ در پایان نشست اعلام کرد که قصد دارد تا هفته آینده، یک دیدار سهجانبه با حضور خود، پوتین و زلنسکی ترتیب دهد. تحقق این وعده، به نتایج دیدار دوشنبه او با رئیسجمهور اوکراین وابسته خواهد بود. البته کشورهای اروپایی که به شدت نگران اعمال فشار آمریکا بر زلنسکی برای پذیرش پیشنهاد صلح بودند، در گفت و گوی تلفنی ترامپ و زلنسکی که بلافاصله بعد از جلسه در هواپیمای « ایرفورس وان» برگزار شد، شرکت کردند و بعد از آن نیز به رسانه ها اعلام کردند که زلنسکی را به تنهایی به کاخ سفید نمی فرستند و خودشان هم در جلسه با ترامپ حضور پیدا می کنند. به نظر می رسد علاوه بر شخص زلنسکی، رهبران اروپایی هم از دیدار قبلی زلنسکی با ترامپ و تحقیر شدن او در اتاق بیضی خاطره خوشی ندارند!
مواضع دونالد ترامپ در قبال جنگ اوکراین و رابطه او با ولادیمیر پوتین، طی ماههای گذشته و بهویژه پس از نشست آلاسکا، فراز و فرودهای قابلتوجهی داشته است. ترامپ از ابتدای کارزار انتخاباتی خود جنگ اوکراین را «جنگ احمقانه بایدن» خوانده و بارها وعده داد که میتواند آن را ظرف ۲۴ ساعت پس از ورود به کاخ سفید پایان دهد. او جنگ را نتیجه مستقیم سیاستهای دولت بایدن دانسته و همواره بر ضرورت پایان سریع آن تأکید کرده است. با این حال، تغییر مهمی پس از دیدار با پوتین در آلاسکا رخ داد. ترامپ در این نشست اعلام کرد که اولویت خود را نه آتشبس، بلکه دستیابی به یک توافق صلح جامع قرار میدهد؛ تغییری که به وضوح با نگاه کرملین هماهنگتر است. او پیشتر گفته بود اگر از نشست بدون آتشبس خارج شود «راضی نخواهد بود»، اما اکنون رویکردی کاملاً متفاوت اتخاذ کرده است.
ترامپ به صراحت از شرایطی سخن گفته که پوتین برای پایان جنگ مطرح کرده است. البته بعد از صحبت با رهبران اروپایی کمی مواضع خود را ملایم تر کرد اما در نهایت توصیه صریح ترامپ به زلنسکی نیز این بود که «توافق کند»، چرا که به گفته او «روسیه یک قدرت بسیار بزرگ است و اوکراین نیست». زلنسکی در مقابل اعطای خاک به روسیه را غیر قانونی می داند. البته او به خوبی می داند که دادن سرزمین به روسیه به معنای نابودی شغل، شهرت و قدرتش بوده و در نهایت او را در تاریخ اوکراین نه به عنوان قهرمانی جنگی – که تصور می کرد تا به امروز بوده است – بلکه به عنوان کسی که ۲۰ درصد از خاک کشورش را به کشور بیگانه اعطا کرد، می شناسند. همین تصورات و تبعات باعث شده است که زلنسکی ملاحظات زیادی برای رسیدن به توافق داشته باشد و بر همین مبنا، کار برای دولت ترامپ نیز به شدت سخت می شود. ترامپ البته وعده داده است که آمریکا پس از پایان جنگ میتواند تضمینهای امنیتی معتبری برای اوکراین فراهم کند. فرستاده ویژه او، استیو ویتکاف، حتی از «تضمینهای امنیتی قوی و دگرگونکننده» سخن گفت که ممکن است زبانی مشابه ماده ۵ ناتو داشته باشد و بهعنوان جایگزین عضویت اوکراین در ناتو مطرح شود.
ترامپ در مقابل، از مواضع سخت پیشین درباره تحریمهای جدید علیه مسکو عقبنشینی کرد و گفت به دلیل پیشرفتهای حاصلشده در نشست، فعلاً نیازی به فکر کردن به این گزینهها نمیبیند. این مسئله با انتقاد کارشناسان مواجه شد که آن را نوعی «امتیاز رایگان» به پوتین و تضعیف اهرم فشار غرب بر روسیه قلمداد کردند. برخی از رسانه ها پا را فراتر از این گذاشته و ادعا کردند او به آلااسکا رفته بود تا یک عکس یادگاری با پوتین گرفته و درباره تقلب شدن در انتخابات ۲۰۲۰ حرف بزند و کار را تنها با یک دستاورد شخصی در مقابل بایدن خاتمه دهد!
او اگر نتواند رهبران اروپایی را در مورد شرایط صلح با روسیه قانع کند هم در نهایت به چیزی که می خواسته رسیده است. ترامپ می خواست عنوان کند از هیچ تلاشی برای ایجاد صلح در اوکراین کوتاهی نکرده و شایسته دریافت جایزه صلح نوبل است. بر همین اساس بسیاری از تحلیلگران معتقدند او این حرکات صلح طلبانه را تنها تا ماه اکتبر سال جاری میلادی و زمان اعلام نهایی برنده جایزه صلح نوبل ادامه می دهد و پس از آن در صورتی که این جایزه را تصاحب نکند، دست به اقداماتی در عرصه بین المللی می زند که هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند.
کسب مشروعیت دیپلماتیک در دیدگاه رسانه و سیاسستمداران غربی، مهمترین دستاورد سفر پوتین به آلاسکا بود. حضور پوتین در خاک آمریکا و دیدار رسمی با رئیسجمهور ایالات متحده، آن هم در شرایطی که او در بخش بزرگی از جهان غرب به دلیل جنگ اوکراین و اتهام ارتکاب جنایات جنگی به انزوا کشانده شده و تحریم های بین المللی زیادی علیه او به ثبت رسیده است، یک پیروزی بزرگ نمادین برای کرملین بود. رسانههای روسی این دیدار را نشانهای از پایان انزوای بینالمللی مسکو دانستند.
یکی دیگر از مهمترین امتیازهایی که روسیه به دست آورد، تغییر موضع دونالد ترامپ از تأکید بر آتشبس فوری به اولویتبخشی به یک توافق صلح جامع بود؛ رویکردی که به پوتین امکان میدهد بدون توقف عملیات نظامی، زمان بیشتری برای فرسایش اوکراین در جبهه نبرد به دست آورد. این مسئله پیش از این نیز با واکنش زلنسکی رو به رو شده بود. زلنسکی معتقد است این اقدام به روسیه فرصت کافی برای ادامه عملیات نظامی در اوکراین را داده و باعث کشته شدن و تنها به افزایش آمار کشته شدگان در جنگ در اوکراین کمک می کند. این در شرایطیست که در همین مدت زمانی که مذاکرات به پیش می رود تا « صلح» برقرار شود، کاهش فشار تحریمی غرب علیه روسیه یکی از مهمترین ابزارهای فشار بر کرملین برای پایان دادن جنگ را از بین می برد. تحلیلگران این امتیاز را «پیروزی بزرگ» پوتین دانستند که به او اجازه میدهد جنگ را بدون هراس از تحریمهای غربی ادامه دهد.
در این جلسه همچنین پوتین با اعتماد به نفس کامل و بدون هیچ انعطافی بر خواسته های حداکثری خود پای فشرده و آنها را جزو خطوط قرمز روسیه دانست که بدون رعایت آن، هیچ مذاکره ای برای صلح شکل نخواهد گرفت.تحلیلگران معتقدند که او در این نشست موفق شد ترامپ را نسبت به ضرورت رسیدگی به «علل ریشهای جنگ» ــ به تعبیر روسیه یعنی خلع سلاح اوکراین و بیطرفسازی آن ــ متقاعد سازد.
سناریوهای پیش روی غرب برای مواجهه با پوتین در ماجرای جنگ اوکراین به نظر می رسد بر سه محور اصلی متمرکز باشد » فشار، بازدارندگیِ میدانی از مسیر تسلیح اوکراین، و چارچوب امنیتیِ نهایی.
مجموعهای از رهبران اروپایی—از پاریس تا برلین و لندن—همزمان با حضور ولودیمیر زلنسکی در واشنگتن، بر اصل «تصمیم نگرفتن برای اوکراین بدون حضور اوکراین» تاکید کرده و بر لزوم حمایت نظامی-سیاسیِ روشن از کییف تأکید کردند. پیام مشترک آنان برای ترامپ که حالا نظرات پوتین را در رسانه ها منعکس می کند این است: اگر آتشبس حاصل نشود، باید فشارها بر روسیه افزایش یابد و امنیت اوکراین با تضمینهای سختگیرانه تقویت شود. سناریوهای پیشِ رو و احتمالی برای آینده جنگ و یا صلح در اوکراین به قرار زیر است :
در عین حال الزامات اجرایی این مسیر نیز بسیار پر هزینه و از سوی دیگر به احتمال زیاد بی اثر هستند. یکی از این الزامات که تاکنون نیز دنبال می شده است، تسلیحِ هدفمند اوکراین است. پدافند هوایی کارآمد علیه بمبهای هدایتشونده و راکتها، مهمات دوربرد، جنگندههای پیشرفته، ظرفیت پهپادی/اطلاعاتی، و سلاحهای دوربرد غربی علیه اهداف نظامی و زیرساختی در عمق پشتیبانی روسیه، همه امکاناتی است که باید به اوکراین داده شود تا در برابر روسیه با دست پر در میدان نظامی حاضر شود اما تجربه نشان داده است که کی یف به دلیل غرق شدن در فساد مالی و اداری و نظامی، نمی تواند از این امکانات به خوبی در برابر روسیه استفاده کند و از سوی دیگر کشورهای اروپایی نیز توان ارائه این امکانات را بدون کمک و همراهی آمریکا ندارند. ایالات متحده هم فعلا عزمی برای این کار ندارد. یکی دیگر از الزامات به شکست کشاندن روسیه، تحریمهای فرساینده و ثانویه است؛ این همان برنامه ای است که ترامپ بارها تهدید کرده اگر مذاکرات به صلح نینجامد، آن را اجرایی می کند اما به نظر می رسد خودش هم می داند که این کار فایده چندانی برای تغییر دادن نظر پوتین برای ادامه جنگ ندارد. تشدید فشار بر انرژی و صادرات کلیدی روسیه، اعمال تحریمهای ثانویه بر خریداران نفت، و استفاده از داراییهای بلوکهشده برای تقویت تابآوری اقتصادی اوکراین، همه اقداماتی است که به نظر می رسد امریکا می خواهد از آن برای ضربه زدن به اقتصاد روسیه استفاده کند .
هدف، «ناممکنسازی تداوم جنگ با هزینه قابلتحمل» برای کرملین است. اروپاییها نیز بهصراحت افزایش فشار در غیاب آتشبس را وارد ادبیات رسمی کردهاند اما باید دید تا چه اندازه می توانند این کار را به صورت هماهنگ و دقیق پیش ببرند و این کار تا چه میزان روسیه را به چین نزدیک می کند ؛ مسئله ای که آمریکا و دولت ترامپ به شدت بر روی آن حساس هستند. بعد از همه این موارد، باید چارچوب امنیتی بازدارنده ای نیز باری اوکراین ترسیم و طراحی شود که بتواند روسیه را از انجام عملیات های بیشتر علیه این کشور بازدارد. بحث درباره تضمینهای «شبهماده ۵» برای اوکراین در همین راستا مطرح شده است، اما تجربه نشان میدهد که بازدارندگی مؤثر بدون پیوند ساختاری به نهادهای غربی، شکننده است و البته این مسئله نیز به روشنی در جامعه بین الملل دیده می شود که « هیچ کس نمی تواند روی وعده های امریکا حساب باز کند».
روند فعلی این گفتوگوها نشان میدهد که نتایج احتمالی آنها میتواند مختصات نظم جهانی را به شکلی بنیادین تغییر دهد؛ تغییراتی که عمدتاً با اصول موجود و حاکمیت ملی کشورها در تضاد است.
یکی از مهمترین ابعاد این تحول، عادیسازی مسئله تجاوز به یک کشور و گرفتن بخشی از سرزمین تحت حاکمیت آن است. پذیرش مطالبات پوتین، از جمله واگذاری کامل منطقه دونباس و به رسمیت شناختن حاکمیت روسیه بر سرزمینهای الحاقشده، میتواند پایهای برای معماری امنیتی جدید اروپا شود. در چنین شرایطی، روسیه بدون مواجهه با فشار فوری یا تحریمهای جدید قادر به ادامه عملیات نظامی خواهد بود و این روند میتواند توازن قوا در اروپا و خطوط قرمز امنیتی را بازتعریف کند.
ابعاد دیگری که کارشناسان بینالمللی به آن هشدار میدهند، تضعیف حقوق بینالملل و مشروعیتبخشی به بازنویسی مرزها است. اگر اوکراین مجبور به واگذاری سرزمین شود، این پیام را منتقل میکند که کشورها میتوانند مرزهای بینالمللی را با زور تغییر دهند؛ روندی که پایههای نظم بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم را تهدید میکند و سابقهای خطرناک برای سایر بحرانها ایجاد میکند.
علاوه بر این، بازگشت به سیاست قدرت به جای احترام به مسئله « حق تعیین سرنوشت کشورهای کوچک» یکی دیگر از پیامدهای محتمل است. کنار گذاشتن اوکراین از مذاکرات اولیه ترامپ-پوتین و امکان تصمیمگیری درباره آینده آن بدون مشارکت مستقیم، یادآور نمونههای تاریخی است که در آن قدرتهای بزرگ بدون رضایت کشورهای کوچک، سرنوشت آنها را تعیین میکردند. این روند میتواند حاکمیت و استقلال کشورهای ضعیفتر را قابل معامله کند و اصول بنیادین روابط بینالملل را به چالش بکشد.
چارچوب امنیتی اروپایی نیز در معرض تغییر است. ارائه تضمینهای امنیتی مشابه ناتو به جای عضویت کامل اوکراین، ممکن است تنها یک سازش ناقص باشد و اهداف بلندمدت امنیتی این کشور را تأمین نکند. چنین رویکردی به روسیه امکان میدهد که همچنان بر جهتگیری ژئوپلیتیک اوکراین نفوذ داشته باشد و چارچوب امنیتی اروپا را به شکلی محدودتر بازتعریف کند.
آینده نظم بینالملل نه تنها به تصمیمات روسیه و آمریکا، بلکه به مقاومت و استراتژی کشورهای کوچک و متحدان منطقه ای آنها وابسته است. این تجربه نشان میدهد که عدم رعایت هنجارهای بینالمللی پیامدهای فرامرزی و بلندمدتی دارد که فراتر از مرزهای اوکراین قابل مشاهده خواهد بود.
سیستم شوتینگ زباله یک روش نوین برای مدیریت پسماند در ساختمانهای مرتفع است. این سیستم…
شورای هماهنگی و همکاری فعالان اقتصادی مناطق آزاد با انتشار بیانیهای، به اظهارات اخیر یکی…
برای انتخاب سایز و ظرفیت مناسب کولر تابلو برق باید به چند عامل مهم توجه…
اراده، برخلاف تصور رایج، نه یک ویژگی ذاتی بلکه قابلیتی تربیتپذیر است که با آموزش…
بیانیه اخیر جبهه اصلاحات با عنوان «آشتی ملی»، بهجای ارائه راهکاری برای اصلاحات ساختاری، بهزعم…
غزه نه صرفاً یک بحران انسانی، بلکه نماد منطق حذف در نظم نوین جهانی است.…