به گزارش سرمایه فردا، دایموند نویسنده کتاب «فروپاشی: جوامع چگونه انتخاب میکنند که شکست بخورند یا موفق شوند» تأکید میکند که نحوه واکنش جوامع به چالشها متفاوت است. چه از طریق رهبری سازگار و راهحلهای نوآورانه و چه از طریق سیاستهای سفت و سخت و کوتاهنگر تعیینکننده توانایی آنها در بقا در برابر بحرانها است. سیستم سیاسی ایران که توسط رژیم تئوکراتیک کنترل میشود، در برابر اصلاحات اساسی که میتواند به ریشههای مشکلات اقتصادی و اجتماعی آنها بپردازد، مقاومت نشان داده است.
دولت ایران در مقابله با تخریب محیطزیست کند عمل کرده است. مدیریت اقتصادی آن به دلیل ناکارآمدی و فساد مورد انتقاد قرار گرفته است. نخبگان سیاسی اغلب بقا و حفظ قدرت خود را بر اصلاحات معنادار ترجیح میدهند که این امر نارضایتی عمومی را تشدید کرده است. نارضایتی نسبت به مشکلات اقتصادی و مسائل زیستمحیطی، مانند کمبود آب، به طور فزایندهای رایج شده است.
دایموند استدلال میکند که واکنش جوامع به چالشها به این دلیل متفاوت است که جوامعی با ساختارهای سلسلهمراتبی سفت و سخت اغلب در تطبیق با شرایط در حال تغییر ناکام میمانند و این امر به فروپاشی منجر میشود. سیستم برخی کشورها، با ساختارهای قدرت تثبیتشده و مقاومت در برابر اصلاحات، این الگو را دنبال میکند. مگر اینکه دولت بتواند خود را تطبیق دهد و راهحلهای مؤثری برای چالشهای داخلیاش پیدا کند، این کشور با خطر بیثباتی بیشتر مواجه است.
دایموند به این نکته اشاره میکند که سختیهای فرهنگی و نهادی میتواند مانع از واکنش جوامع به چالشها به طور مؤثر شود. در ایران، تمرکز قدرت، بهطور عاملی برای محدود شدن فضای سیاسی و نوآوری شده است.
نهادهای ایران اغلب کند در واکنش به مشکلات عمل میکنند و اصلاحات معمولاً توسط جناحهای محافظهکاری که در برابر تغییر مقاومت میکنند، مسدود میشوند. این شرایط فضایی را ایجاد کرده است که فساد و شبکههای حمایتی سیاسی در آن رونق میگیرد و رشد اقتصادی را متوقف کند. همین مانع از واکنشهای معنادار به بحرانهای کشور میشود. دایموند احتمالاً استدلال میکند که این سختی نهادی مانع از آن میشود که کشوری مانند ایران بهطور فعال و پایدار به چالشهای خود بپردازد و خطرات کاهش بلندمدت را افزایش میدهد.
یکی از موضوعات تکراری در فروپاشی فشار جمعیتی است که بر منابع و نهادهای یک جامعه تحمیل میشود. ایران جمعیت نسبتاً جوانی دارد که بخش بزرگی از آن زیر ۳۰ سال است. با این حال، کشور در ایجاد شغل کافی برای نیروی کار رو به رشد خود با مشکل مواجه شده است که این امر منجر به نرخ بالای بیکاری جوانان و کمکاری شده است.
فشار جمعیتی، همراه با چالشهای اقتصادی ، نارضایتی فزایندهای در میان جمعیت، بهویژه در بین جوانان ایجاد کرده است. چارچوب دایموند نشان میدهد که وقتی نهادهای یک جامعه در تأمین فرصتهای مناسب برای جمعیت رو به رشد ناتوان هستند، احتمال بروز بیثباتی بیشتر میشود.
یکی از نکات کلیدی دایموند این است که جوامع اغلب به دلیل ناتوانی یا عدم تمایل به واکنش مؤثر به بحرانهای در حال ظهور شکست میخورند. در ایران، تمرکز دولت بر حفظ کنترل به قیمت نادیده گرفتن مسائل حیاتی مانند پایداری زیستمحیطی، تنوع اقتصادی و نابرابری اجتماعی تمام شده است.
واکنشهای دولت به نارضایتیهای عمومی اغلب به تشدید مشکلات میانجامد، بهجای آنکه به حل آنها کمک کند. چارچوب دایموند نشان میدهد که اگر ایران همچنان به جای پرداختن به راهحلهای بلندمدت، بر ثبات کوتاهمدت تمرکز کند، با مشکلات عمیقتر و سیستماتیکتری مواجه خواهد شد که میتواند به یک سناریوی فروپاشی منجر شود.
عبدالخالق زاده گفت: معاملات بورس انرژی به دلیل وابستگی دولتی در منافع عرضه کنندگان تاثیر…
نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تنظیم بازار و جلوگیری از تولید محصولات غیربهداشتی و…
مدیریت سیستمی کاربرد فراوانی پیدا کرده که تنها مربوط به شغل نیست. بلکه در برنامههای…
تبعات فیلترینگ فضای مجازی تنها منجر به خسارت دو میلیارد دلاری به کسبوکارهای ایرانی نشده،…
در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟ این مهمترین سوال سرمایه گذاران است. در…
در کمیسیون تلفیق هیچ پیشنهادی برای افزایش قیمت حاملهای انرژی ارائه نشده، اما دولت طبق…