بورس

نجات با تزریق نقدینگی یا انتظار برای معجزه سیاسی؟

به گزارش سرمایه فردا، بازار سرمایه ایران در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخی خود قرار گرفته است. افت شدید قیمت‌ها، خروج نقدینگی و بی‌اعتمادی عمومی، فضایی را رقم زده که حتی روزهای آرام و بدون ریزش نیز به‌مثابه جشن تلقی می‌شوند. در چنین شرایطی، نبود سیاست‌های حمایتی از سوی دولت و بی‌تفاوتی نهادهای تصمیم‌ساز، بازار را در برابر امواج سیاسی و اقتصادی بی‌پناه کرده است. اکنون، فعالان بازار به‌جای چشم‌انتظاری برای تحولات خارجی، به دنبال راهکارهایی درون‌زا هستند؛ راهکارهایی که بتوانند با کمترین ریسک، بیشترین اثرگذاری را داشته باشند. ورود هدفمند صندوق‌های درآمد ثابت، انتشار اوراق تبعی با نرخ‌های جذاب و هماهنگی میان نهادهای مالی، از جمله پیشنهاداتی هستند که می‌توانند مسیر بازگشت اعتماد را هموار کنند—اگر اراده‌ای برای اجرا وجود داشته باشد.

🔹بازار سرمایه؛ نشانه‌هایی از بیداری پس از رکود

در شرایطی که یکی از سخت‌ترین و منفی‌ترین دوره‌های بازار سرمایه را پشت سر گذاشته‌ایم، قیمت اغلب نمادها—به‌جز معدودی از سهم‌های بزرگ و شاخص‌ساز—به سطوحی رسیده‌اند که دیگر برای بسیاری از سهامداران، حفظ یا حذف آن‌ها تفاوتی ندارد. بازار در موج دوم نزولی پس از جنگ، افتی سنگین را تجربه کرد؛ موجی که جز در معدود روزهایی، حتی فرصتی برای اصلاح یا استراحت نداشت.

امروز اما نشانه‌هایی از بازگشت آرام در بازار مشاهده شد. پس از مدت‌ها، تعداد خریداران از فروشندگان پیشی گرفت. هرچند برخی سیاست‌های حمایتی و کنترلی نیز در جریان‌اند، اما خود بازار نیز سیگنال‌هایی از تمایل به بازگشت ارسال کرد—گویی صدایی ضعیف اما امیدوار از دل بازار برخاست که می‌خواهد اندکی از زمین فاصله بگیرد.

در هفته‌های پیش‌رو، موضوع مهم «ماشه» نیز تعیین تکلیف خواهد شد و این می‌تواند بخشی از ابهامات سرمایه‌گذاران بورسی و غیربورسی را برطرف کند و زمینه‌ساز تصمیم‌گیری‌های آگاهانه‌تر شود. امروز، پس از مدت‌ها، بازار با رنگ سبز به کار خود پایان داد و ۵۵ درصد نمادها در محدوده مثبت بسته شدند—تغییری محسوس نسبت به آغاز روز. همچنین ارزش معاملات به ۵۱۰۰ میلیارد تومان رسید که نسبت به روزهای گذشته افزایش قابل توجهی داشت.

🔸طلا و دلار؛ فروکش هیجان

در روز چهارشنبه، بازار طلا و ارز با هیجانی بالا همراه بود و حباب قیمتی در این حوزه‌ها افزایش یافت. اما امروز از آن تب و تاب خبری نیست؛ دلار اندکی عقب‌نشینی کرده و چشم‌انداز انس جهانی نیز تا حدی منفی شده است. در مجموع، خرید در روزهای پرهیجان—به‌ویژه در صندوق‌های طلا—تصمیمی منطقی به نظر نمی‌رسد. پیش‌بینی می‌شود در روزهای آتی، قیمت‌ها به تعادل نسبی برسند و افرادی که وزن کمی از دارایی خود را به طلا و دلار اختصاص داده‌اند، بتوانند از این فرصت برای ورود بهره‌برداری کنند.

🔸ارز توافقی؛ در آستانه تغییر مسیر

بر اساس شواهد موجود، در ماه‌های آینده احتمالاً منابع ارزی دولتی برای تأمین کالاهای اساسی محدود خواهد شد. هرچند در چهار ماه ابتدایی سال، تخصیص ارز عملکرد قابل قبولی داشته، اما با توجه به احتمال کاهش صادرات نفت، تأمین ارز برای کالاهای اساسی ممکن است با چالش مواجه شود.

در نتیجه، بخشی از تقاضای ارزی برای کالاهای اساسی به سمت بازار توافقی در حال حرکت است. در حال حاضر، تقاضا برای واردات کالاهای تجاری چندان بالا نیست، اما صف تخصیص ارز قابل توجه است. بعید به نظر می‌رسد بانک مرکزی نرخ توافقی را به‌طور چشمگیر تغییر دهد. برای ایجاد تعادل در بازار توافقی، احتمالاً بانک مرکزی از «تالار دوم» بهره خواهد گرفت؛ به این معنا که بخشی از تقاضای ارز تجاری و همچنین تقاضای افزایشی احتمالی به این تالار منتقل خواهد شد.

🔹بازار سرمایه؛ در انتظار یک شوک نجات‌بخش

در شرایطی که بازار سرمایه روزهای سختی را پشت سر می‌گذارد، به نظر می‌رسد دیگر نمی‌توان با امیدهای مبهم و شعارهای تکراری، مسیر خروج از بحران را ترسیم کرد. بازار برای عبور از این وضعیت، نیازمند یک بسته نجات واقعی است؛ ترکیبی از اخبار مثبت و تزریق نقدینگی قدرتمند که بتواند به‌صورت مستمر جریان اعتماد را بازسازی کند.

اکنون تقریباً همه فعالان بازار به این نتیجه رسیده‌اند که بدون یک تحول بنیادین، روند نزولی متوقف نخواهد شد. دو مسیر پیش‌روی بازار قرار دارد: یا همان عامل برهم‌زننده نظم فعلی، با تغییر رویکرد و ارسال سیگنال‌های مثبت سیاسی، زمینه بازگشت آرامش را فراهم کند؛ یا اینکه با استفاده از ظرفیت‌های داخلی بازار، راهی برای نجات طراحی شود. در حال حاضر، خبری از تحول سیاسی نیست و بازار ناگزیر است با همین فضای مبهم روزهای خود را سپری کند.

🔸سکوت سیاست‌گذار؛ خلأیی که بازار را بی‌پناه کرده

در مقاطع بحرانی گذشته، همواره ردپای سیاست‌گذار در حمایت از بازار مشهود بوده است. از بحران‌های سیاسی گرفته تا ناآرامی‌های اجتماعی، در بزنگاه‌های حساس، نهادهای تصمیم‌ساز وارد میدان شده‌اند. اما اکنون، با وجود ارزندگی تاریخی قیمت‌ها، خبری از حمایت نیست. وزیر اقتصاد نیز با صراحت اعلام کرده که بازار سرمایه در اولویت دولت قرار ندارد؛ موضعی که نشان می‌دهد نگاه حاکمیتی به بازار، همچنان سطحی و غیرراهبردی باقی مانده است.

در چنین فضایی، بازار در برابر امواج سیاسی و اقتصادی بی‌دفاع مانده و خروج نقدینگی از آن، گواهی بر همین بی‌تفاوتی است. اگر این روند ادامه یابد، نه‌تنها بازار سرمایه، بلکه سایر نهادهای مالی نیز در معرض آسیب قرار خواهند گرفت.

🔹راهکارهای داخلی؛ امیدی که هنوز زنده است

در غیاب حمایت‌های دولتی، نگاه‌ها به ظرفیت‌های درونی بازار معطوف شده است. یکی از پیشنهادات کلیدی، ورود صندوق‌های درآمد ثابت به بازار سهام است؛ راهکاری که در گذشته نیز امتحان خود را پس داده و در مقاطع مختلف، ناجی بازار بوده است. با افزایش سقف سرمایه‌گذاری این صندوق‌ها در سهام، می‌توان جریان نقدینگی را به سمت بازار هدایت کرد و همزمان، فرصت خرید در قیمت‌های جذاب را برای این صندوق‌ها فراهم ساخت.

با این حال، مخالفانی نیز وجود دارند که معتقدند ورود صندوق‌های کم‌ریسک به بازار سهام، ماهیت آن‌ها را تهدید کرده و موجب خروج سرمایه‌گذاران محافظه‌کار خواهد شد. این نگرانی قابل درک است و باید در طراحی راهکارها لحاظ شود.

🔸راه‌حل میانه؛ هنر مدیریت در شرایط بحران

برای عبور از این بن‌بست، می‌توان راه‌حلی میانه را در نظر گرفت؛ به‌گونه‌ای که هم بازار از حمایت برخوردار شود و هم ماهیت ریسک‌گریز صندوق‌ها حفظ گردد. استفاده از ابزارهایی مانند اوراق تبعی با نرخ‌های جذاب، همراه با حمایت اعتباری دولت، می‌تواند زمینه‌ساز حضور غیرمستقیم و کم‌ریسک صندوق‌ها در بازار باشد. این مدل، نه‌تنها به تأمین مالی بازار کمک می‌کند، بلکه ریسک طرفین را نیز به حداقل می‌رساند.

در واقع، سازمان بورس باید با طراحی سازوکارهای هوشمندانه، نقش هماهنگ‌کننده میان نهادهای مالی، صندوق‌ها و ناشران بزرگ را ایفا کند. پرداخت زودهنگام سود سهام، تقویت بازارگردانی و حضور فعال شرکت‌های بزرگ نیز می‌تواند مکمل این مسیر باشد.

🔹اثر روانی؛ گاهی فقط حرفش کافی‌ست

نباید از تأثیر روانی این اقدامات غافل شد. در گذشته، حتی اعلام حمایت صندوق‌ها بدون ورود عملی، توانست جو بازار را آرام کند. اکنون نیز، با توجه به شرایط خاص قیمت‌ها و فضای عمومی بازار، مطرح شدن چنین راهکارهایی می‌تواند به بازسازی اعتماد کمک کند.

در نهایت، بازار سرمایه نیازمند تصمیماتی شجاعانه، منسجم و مبتنی بر واقعیت است. اگر قرار باشد همچنان در انتظار یک خبر سیاسی بمانیم، شاید دیگر مجالی برای بازگشت باقی نماند. اکنون زمان آن است که با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی، مسیر نجات را ترسیم کنیم—پیش از آن‌که دیر شود.

modir

Recent Posts

دلایل صف‌های ساختگی بورس

در هفته گذشته، بازار سرمایه با تعادل نسبی ظاهری همراه بود؛ اما این تعادل نه…

17 دقیقه ago

اقدامات برای بحران اقلیم

با کاهش بارندگی به ۱۴۸ میلی‌متر و تهدید کم‌آبی در شهرهای بزرگ، دولت اجرای ۸۸…

4 ساعت ago

دلایل عملکرد ضعیف تعاونی ها

با وجود بیش از ۱۰۴ هزار تعاونی فعال و اشتغال مستقیم برای ۲ میلیون نفر،…

4 ساعت ago

مذاکرات ژنو؛ دیپلماسی در سایه تهدید ماشه

در حالی که سه کشور اروپایی عضو برجام در آستانه انقضای قطعنامه ۲۲۳۱، تهدید به…

5 ساعت ago

رابطه ایران و استرالیا در سایه سیاست و خاطره

روابط ایران و استرالیا، با وجود فراز و نشیب‌های دیپلماتیک، هرگز به نقطه گسست پایدار…

5 ساعت ago

دولت پزشکیان در آزمون بحران‌ها: از وفاق ملی تا چالش‌های اقتصادی

دولت چهاردهم به ریاست مسعود پزشکیان در شرایطی بی‌سابقه و بحرانی زمام امور را در…

5 ساعت ago