گوشی
در فضای پرشتاب موسیقی پاپ ایران، که روزبهروز مرز میان سبکها و معیارهای هنری کمرنگتر میشود، دغدغه کیفیت و اصالت برای هنرمندان مستقل اهمیتی دوچندان یافته است. مهدی یغمایی، خواننده شناختهشده این عرصه، در گفتوگویی صریح از مسیر پرچالش خود سخن میگوید؛ از روابطی که ارزش نداشتند، از تصمیمهایی که امروز آنها را اشتباه میداند، و از جایگاهی که بدون اتکا به رانت و روابط خاص، با تلاش شخصی به دست آورده است. او از تأثیر موسیقی دهههای گذشته، از پروژه «عاشقانهها» و از تربیت شنیداری نسل جوان میگوید؛ نسلی که بهجای خاطرهبازی، با شناخت و آگاهی به موسیقی اصیل گرایش پیدا کرده است. این روایت، نه فقط شرح حال یک هنرمند، بلکه بازتابی از دغدغههای نسلی است که در جستوجوی معنا، کیفیت و هویت هنری است.
یغمایی بیتعارف از مسیری که پشت سر گذاشته، حرف میزند؛ از اشتباهاتی که امروز، آنها را درس زندگی میداند. او بزرگترین توصیهاش به «مهدی یغماییِ گذشته» را اینگونه توضیح میدهد: «بیش از اندازه نگران ناراحت شدن یا خوشحال شدن دیگران نباش.» به نظرش تلاش برای حفظ رفاقتها به هر قیمتی، تصمیمی اشتباه بوده است: «اینکه تلاش میکردم رفاقتی را حفظ کنم تا کسی دلخور نشود یا از خودم بگذرم تا دیگری نرنجَد… ایکاش فقط به رشد و پیشرفت شخصیام فکر میکردم.»
این خواننده معتقد است که انسان برای کمک به دیگران، ابتدا باید خود را دوست بدارد و رشد کند: «هر انسان باید خودش را دوست داشته باشد، خودش رشد کند و به بالاترین سطح برسد تا بتواند به اطرافیانش هم کمک کند. این نگاهی است که حالا آن را بهعنوان سرمایه آن دورانم میبینم.»
این خودگذشتگی تنها در روابط شخصی نبوده؛ او در فضای حرفهای نیز به روابط اشتباهی اشاره میکند و میگوید: «من زمان زیادی را صرف روابطی کردم که ارزشش را نداشتند؛ رفاقتهایی که پشت آنها معرفتی نبود.» یغمایی به خودش در گذشته هشدار میدهد که فریب افراد سرگردان بازار موسیقی را نخورد: «اگر به عقب برگردم، به خودم میگویم که به حرف کسانی که در بازار موسیقی سرگردان بودند گوش نکن؛ افرادی که هیچ کمکی از دستشان برنمیآمد. چرا اعتماد به این افراد در برخی مقاطع، باعث عقب افتادن از مسیر اصلیام شده است.»
اما حالا، یغمایی با افتخار از استقلال حرفهای خود میگوید؛ اینکه پس از مدتی، مسیرش را به عنوان یک خواننده مستقل تعریف کرده و بدون اتکا به رانت و ارتباط خاصی، روی پای خود ایستاده است و ارزش جایگاه امروز خود را نه در شهرت، که در کیفیت شنوندگانش میبیند: «جایگاهی که امروز در موسیقی پاپ ایران دارم، برایم ارزشمند است. همچنین مخاطبانی که آثارم را دنبال میکنند، افرادی آگاه، بافرهنگ و اهل موسیقی هستند و این برای من اهمیت زیادی دارد.»
یغمایی با احترام، جایگاه خود را در برابر پیشکسوتان موسیقی تعریف میکند و تاکید دارد که در این مسیر، همواره آماده یادگیری است: «تمام خوانندگان صاحبسبک و ارزشمند، آنهایی که میتوان عنوان خواننده را برایشان بهکار برد، بدون استثنا اساتید من هستند.»
این نگاه احترامآمیز به جامعه هنری تنها محدود به خوانندهها نیست. یغمایی همچنین از آهنگسازان تاثیرگذار در شکلگیری موسیقی پاپ نوین ایران و بزرگان موسیقی اصیل که هنر را وارد زندگی روزمره مردم کردند، به نیکی یاد میکند: «تمامی آهنگسازان تاثیرگذار و تمام بزرگانی که موسیقی اصیل ایرانی را همراه با کلام و زبان محاوره وارد خانهها و دلهای مردم کردند، همگی برای من جایگاه استاد دارند.»
وقتی صحبت به سلیقهی شخصی و منابع الهام مهدی یغمایی میرسد، به حقیقتی انکارنشدنی در خلوت خود اشاره میکند: «در این زمانها بیشتر به موسیقیهای دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی گوش میدهم. هرچند آثار جدید را نیز دنبال میکنم، اما این گوش دادن بیشتر جنبه گذرا دارد و معمولا با یک بار شنیدن از کنار آنها عبور میکنم.» او معتقد است که کمتر کاری آنقدر تاثیرگذار است که دوست داشته باشد دوباره آن را گوش دهد. دلیل این موضوع هم از نظر یغمایی واضح است: «هنوز از موسیقی دهههای ۴۰ و ۵۰ نکات زیادی برای آموختن وجود دارد، در حالی که فضای موسیقی امروز، چیز تازهای به تجربیات من اضافه نمیکند.»
این خواننده توضیح میدهد که هر اتفاقی که امروز در موسیقی پاپ رخ میدهد، نمونههای عمیقتر و غنیتر آن، سالها پیش خلق شدهاند: «تقریبا هر اتفاقی که امروز در موسیقی میافتد، نمونهای بهمراتب عمیقتر، حرفهایتر و غنیتر از آن را میتوان در آثار ماندگار آن دوره یافت.»
بخش مهمی از کارنامهی مهدی یغمایی در سالهای اخیر، به همکاری با پروژه «عاشقانهها» ناصر چشمآذر بازمیگردد. او دربارهی شکلگیری این کنسرت ماندگار میگوید: «ایده اولیه کنسرت عاشقانهها متعلق به خود استاد ناصر چشمآذر بود.» این خواننده توضیح میدهد که این اجراها در ابتدا بیشتر به شکل بیکلام و ارکسترال روی صحنه میرفت و تنها تعداد کمی از قطعات با خواننده اجرا میشد.
پیش از یغمایی، هنرمندانی چون مانی رهنما در این پروژه حضور داشتند. اما پس از پیشنهاد، یغمایی این مسئولیت را پذیرفت. درباره خاطرات تلخ و شیرین آن روزها میگوید: «نخستین اجرای ما در تالار وحدت برگزار شد و قرار بود اجرای بعدی در برج میلاد روی صحنه برود که متاسفانه در همان زمان، استاد چشمآذر از دنیا رفتند.» پس از درگذشت استاد، روند اجرای کنسرت با پیگیری همسرشان، شیرین احمدلو و رهبری ارکستر آرمین قیطاسی ادامه یافت.
این خواننده تاکید میکند که دوره شکوفایی و تثبیت «عاشقانهها» با پیوستن یک شرکت حرفهای رقم خورد: «آقای محسن رجبپور و شرکت «ترانه شرقی» مسئولیت برگزاری این کنسرتها را بر عهده گرفتند. میتوان گفت دوره شکوفایی این پروژه، با حضور ایشان آغاز شد.» از آن زمان تاکنون، کنسرت «عاشقانهها» بارها تمدید شده و با استقبال چشمگیر مخاطبان در شهرهای مختلف اجرا شده است.
یغمایی، خواننده پاپ، گرایش نسل جوان به موسیقیهای اصیل دهههای چهل و پنجاه شمسی را یک «جریان تربیتی» میداند که ریشه در تلاش خانوادهها برای جبران خلأ آموزش موسیقی در مدارس دارد: «ریشه عمقگرایی امروز، در کلاسهای آزاد موسیقی کاشته شده است. زمانی که والدین، فرزندان خود را به کلاسهای پیانو یا سازهای ایرانی فرستادند، نسل جدید بهطور تدریجی با مبانی موسیقی آشنا شد و شخصیت متعادلتری یافت.»
به باور یغمایی، این تربیت شنیداری باعث شد جوانان بتوانند میان «موسیقی واقعی» و «تولیداتی که صرفا به نام موسیقی عرضه میشوند» تمایز قائل شوند. او دلیل گرایش به گذشته را در همین نکته میداند: «وقتی به سراغ آثار تولیدشده در دهههای ۴۰ و ۵۰ رفتند، با موسیقیهایی مواجه شدند که از لحاظ فنی، محتوایی و احساسی بسیار عمیقتر بودند. همین شناخت، سبب شد تا بسیاری از آنها به موسیقی نوستالژیک گرایش پیدا کنند.»
او نتیجه میگیرد که نوستالژی، صرفاً خاطرهبازی نیست، یک انتخاب آگاهانه برای جستجوی کیفیت است. با این حال، یغمایی تاکید میکند که این امر به معنای نادیده گرفتن آثار باکیفیت امروز نیست و استقبال گسترده از کنسرتهای فاخر نشان میدهد که «جامعه موسیقیفهم و موسیقیدوست، همچنان بهدنبال شنیدن صدای کیفیت و اصالت در موسیقی است.»
«رپ سبکی است که ذاتا بر پایه اعتراض شکل گرفته است؛ اعتراضی اجتماعی که در قالب شعر و کلام و بر بستر ریتم ارائه میشود.» این تعریف مهدی یغمایی از جریان موسیقی رپ است. این خواننده تاکید میکند که این ویژگی قابل احترام و بسیار تاثیرگذار است و با توجه به این هویت اصیل، باید بستر رسمی برای آن فراهم شود.
او با تاکید بر لزوم پذیرش این سبک در فضای رسمی کشور میگوید:« خوانندگان رپ نیز باید امکان دریافت مجوز رسمی و برگزاری کنسرت را داشته باشند. تصور من این است که در صورت فراهم شدن این فضا، بسیاری از رپرهای توانمند میتوانند موفقیتهای چشمگیری کسب کنند.»
او میان حرفهایها و مدعیان این عرصه مرزبندی میکند: «برخی از افراد، صرفا خود را به این سبک منتسب کردهاند، در حالیکه از نظر فنی و محتوایی، تعریف درستی از رپ ارائه نمیدهند. اما در نقطه مقابل، هنرمندان اصیلی حضور دارند که به خوبی رپ را میشناسند؛ ترانههایی مینویسند که تاثیرگذار و عمیق است و اجرای آنها بر روی ریتم، کاملاً حرفهای و هنرمندانه است. باید هرچه سریعتر زمینه برای حضور رسمی این هنرمندان در فضای موسیقی کشور فراهم شود تا مخاطبان بیشتری بتوانند با آثار ارزشمند آنها آشنا شوند.»
بین المللی شدن موسیقی ایران با بازگشت هنرمندان
یغمایی چشمانداز خود را برای آینده موسیقی پاپ ایران، در گروی بازگشت خوانندگان مقیم خارج میبیند. او این رخداد را نه یک کنسرت عادی، که «جریانی جدید» میخواند که میتواند ساختار صنعت موسیقی را دگرگون کند. او تاکید میکند که سود این تحول، صرفا هنری نیست؛ یک مزیت اقتصادی است: «این اتفاق از منظر اقتصادی نیز بسیار مهم است، چرا که میتواند تاثیر قابلتوجهی بر صنعت موسیقی و سطح حرفهای تهیهکنندگان داشته باشد.»
بلافاصله بر لزوم هوشمندی فرهنگی تاکید کرده و میگوید :«امیدوارم اگر چنین درآمدی حاصل میشود، توسط تهیهکنندگانی هدایت شود که دغدغه فرهنگی دارند و صرفا نگاه تجاری به موسیقی ندارند.» این خواننده کشورمان این رویداد را زمینهساز «بینالمللی شدن» موسیقی ایران دانسته و موضع خود را اعلام میکند: «بشخصه از حضور هنرمندان خارج از کشور در صحنههای رسمی ایران استقبال میکنم و بسیار خوشحال خواهم شد اگر شاهد اجرای کنسرت این عزیزان در کشور خودمان باشم.»
یغمایی در پاسخ به پرسشی درباره امیر تتلو (امیر مقصودلو)، با لحنی صریح و دووجهی صحبت میکند. ابتدا به آشنایی قدیمی خود با تتلو اشاره میکند و او را در گذشته «جوانی خوشبرخورد، خوشپوش، مؤدب و بسیار محترم» توصیف میکند. از جنبهی هنری، یغمایی برای تتلو ارزش بالایی قائل است: «امیر تتلو خوانندهای خلاق، ترانهنویسی توانمند، ملودیسازی مسلط و صاحبسبک است. صدای او نیز با جنس آثارش کاملا هماهنگ است.»
با این حال، او فاصله خود را با برخی کنشهای رفتاری و سبک زندگی تتلو حفظ میکند: «ممکن است از نظر شخصیتی و رفتاری، با برخی از کنشها و سبک زندگی او زاویههایی داشته باشم؛ چرا که برخی رفتارها با چارچوبهای اخلاقی و عرفی جامعه همراستا نبودهاند.» او معتقد است مشکلات سالهای اخیر تتلو نیز ناشی از همین اختلاف دیدگاهها بوده است.
این خواننده پاپ بدون ورود به مسائل قضایی، موضع انسانی خود را این گونه بیان میکند: «در یک جمله میتوانم بگویم که جای هنرمند در زندان نیست و با توجه به طلب بخشش تتلو میتوان با نگاهی مهربانانهتر و انسانیتر با او مواجه شد. امیدوارم شرایطی فراهم شود که امیر تتلو بتواند به آغوش خانوادهاش بازگردد.»
یغمایی در ارزیابی خود از صحنه موسیقی پاپ امر
با اجرای مدل تناسبی در انتخابات شورای شهر تهران، ساختار تکصدایی مدیریت شهری در آستانه…
انتشار ویدئوی مراسم عروسی دختر علی شمخانی، چهره امنیتی باسابقه، بهانهای شد برای بازخوانی مرز…
در سالروز درگذشت ساموئل خاچیکیان، بازخوانی کارنامه او نه فقط مرور یک فیلمساز، بلکه مواجهه…
اظهارات اخیر وزیر میراث فرهنگی درباره بازنگری در ضوابط حریم آثار تاریخی، موجی از نگرانی…
در یک روز کمسابقه، دو خط پرتردد مترو تهران دچار اختلال جدی شدند و صدها…
مرگ مشکوک مردی جوان در اسفند ۱۴۰۱ که ابتدا بهعنوان مسمومیت دارویی ثبت شد، با…