جامعه

موسیقی نسل جدید بازتاب نوستالژی / بهترین های موسیقی ۲۰۲۵

در فضای پرشتاب موسیقی پاپ ایران، که روزبه‌روز مرز میان سبک‌ها و معیارهای هنری کمرنگ‌تر می‌شود، دغدغه کیفیت و اصالت برای هنرمندان مستقل اهمیتی دوچندان یافته است. مهدی یغمایی، خواننده شناخته‌شده این عرصه، در گفت‌وگویی صریح از مسیر پرچالش خود سخن می‌گوید؛ از روابطی که ارزش نداشتند، از تصمیم‌هایی که امروز آنها را اشتباه می‌داند، و از جایگاهی که بدون اتکا به رانت و روابط خاص، با تلاش شخصی به دست آورده است. او از تأثیر موسیقی دهه‌های گذشته، از پروژه «عاشقانه‌ها» و از تربیت شنیداری نسل جوان می‌گوید؛ نسلی که به‌جای خاطره‌بازی، با شناخت و آگاهی به موسیقی اصیل گرایش پیدا کرده است. این روایت، نه فقط شرح حال یک هنرمند، بلکه بازتابی از دغدغه‌های نسلی است که در جست‌وجوی معنا، کیفیت و هویت هنری است.

درس‌هایی از رفاقت‌های بی‌معرفت

یغمایی بی‌تعارف از مسیری که پشت سر گذاشته، حرف می‌زند؛ از اشتباهاتی که امروز، آنها را درس زندگی می‌داند. او بزرگ‌ترین توصیه‌اش به «مهدی یغماییِ گذشته» را این‌گونه توضیح می‌دهد: «بیش از اندازه نگران ناراحت شدن یا خوشحال شدن دیگران نباش.» به نظرش تلاش برای حفظ رفاقت‌ها به هر قیمتی، تصمیمی اشتباه بوده است: «اینکه تلاش می‌کردم رفاقتی را حفظ کنم تا کسی دلخور نشود یا از خودم بگذرم تا دیگری نرنجَد… ای‌کاش فقط به رشد و پیشرفت شخصی‌ام فکر می‌کردم.»

این خواننده معتقد است که انسان برای کمک به دیگران، ابتدا باید خود را دوست بدارد و رشد کند: «هر انسان باید خودش را دوست داشته باشد، خودش رشد کند و به بالاترین سطح برسد تا بتواند به اطرافیانش هم کمک کند. این نگاهی است که حالا آن را به‌عنوان سرمایه آن دورانم می‌بینم.»

این خودگذشتگی تنها در روابط شخصی نبوده؛ او در فضای حرفه‌ای نیز به روابط اشتباهی اشاره می‌کند و می‌گوید: «من زمان زیادی را صرف روابطی کردم که ارزشش را نداشتند؛ رفاقت‌هایی که پشت آنها معرفتی نبود.» یغمایی به خودش در گذشته هشدار می‌دهد که فریب افراد سرگردان بازار موسیقی را نخورد: «اگر به عقب برگردم، به خودم می‌گویم که به حرف کسانی که در بازار موسیقی سرگردان بودند گوش نکن؛ افرادی که هیچ کمکی از دستشان برنمی‌آمد. چرا اعتماد به این افراد در برخی مقاطع، باعث عقب افتادن از مسیر اصلی‌ام شده است.»

اما حالا، یغمایی با افتخار از استقلال حرفه‌ای خود می‌گوید؛ اینکه پس از مدتی، مسیرش را به عنوان یک خواننده مستقل تعریف کرده و بدون اتکا به رانت و ارتباط خاصی، روی پای خود ایستاده است و ارزش جایگاه امروز خود را نه در شهرت، که در کیفیت شنوندگانش می‌بیند: «جایگاهی که امروز در موسیقی پاپ ایران دارم، برایم ارزشمند است. همچنین مخاطبانی که آثارم را دنبال می‌کنند، افرادی آگاه، بافرهنگ و اهل موسیقی هستند و این برای من اهمیت زیادی دارد.»

 

تمام صاحب‌سبک‌ها، اساتید من هستند

یغمایی با احترام، جایگاه خود را در برابر پیشکسوتان موسیقی تعریف می‌کند و تاکید دارد که در این مسیر، همواره آماده‌ یادگیری است: «تمام خوانندگان صاحب‌سبک و ارزشمند، آنهایی که می‌توان عنوان خواننده را برایشان به‌کار برد، بدون استثنا اساتید من هستند.»

این نگاه احترام‌آمیز به جامعه هنری تنها محدود به خواننده‌ها نیست. یغمایی همچنین از آهنگسازان تاثیرگذار در شکل‌گیری موسیقی پاپ نوین ایران و بزرگان موسیقی اصیل که هنر را وارد زندگی روزمره مردم کردند، به نیکی یاد می‌کند: «تمامی آهنگسازان تاثیرگذار و تمام بزرگانی که موسیقی اصیل ایرانی را همراه با کلام و زبان محاوره وارد خانه‌ها و دل‌های مردم کردند، همگی برای من جایگاه استاد دارند.»

 

موسیقی دهه‌های ۴۰ و ۵۰ هنوز آموزنده است

وقتی صحبت به سلیقه‌ی شخصی و منابع الهام مهدی یغمایی می‌رسد، به حقیقتی انکارنشدنی در خلوت خود اشاره می‌کند: «در این زمان‌ها بیشتر به موسیقی‌های دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی گوش می‌دهم. هرچند آثار جدید را نیز دنبال می‌کنم، اما این گوش دادن بیشتر جنبه گذرا دارد و معمولا با یک بار شنیدن از کنار آنها عبور می‌کنم.» او معتقد است که کمتر کاری آنقدر تاثیرگذار است که دوست داشته باشد دوباره آن را گوش دهد. دلیل این موضوع هم از نظر یغمایی واضح است: «هنوز از موسیقی دهه‌های ۴۰ و ۵۰ نکات زیادی برای آموختن وجود دارد، در حالی که فضای موسیقی امروز، چیز تازه‌ای به تجربیات من اضافه نمی‌کند.»

این خواننده توضیح می‌دهد که هر اتفاقی که امروز در موسیقی پاپ رخ می‌دهد، نمونه‌های عمیق‌تر و غنی‌تر آن، سال‌ها پیش خلق شده‌اند: «تقریبا هر اتفاقی که امروز در موسیقی می‌افتد، نمونه‌ای به‌مراتب عمیق‌تر، حرفه‌ای‌تر و غنی‌تر از آن را می‌توان در آثار ماندگار آن دوره یافت.»

 

«عاشقانه‌ها» با درگذشت چشم‌آذر متوقف نشد

بخش مهمی از کارنامه‌ی مهدی یغمایی در سال‌های اخیر، به همکاری با پروژه‌ «عاشقانه‌ها» ناصر چشم‌آذر بازمی‌گردد. او درباره‌ی شکل‌گیری این کنسرت ماندگار می‌گوید: «ایده اولیه کنسرت عاشقانه‌ها متعلق به خود استاد ناصر چشم‌آذر بود.» این خواننده توضیح می‌دهد که این اجراها در ابتدا بیشتر به شکل بی‌کلام و ارکسترال روی صحنه می‌رفت و تنها تعداد کمی از قطعات با خواننده اجرا می‌شد.

پیش از یغمایی، هنرمندانی چون مانی رهنما در این پروژه حضور داشتند. اما پس از پیشنهاد، یغمایی این مسئولیت را پذیرفت. درباره‌ خاطرات تلخ و شیرین آن روزها می‌گوید: «نخستین اجرای ما در تالار وحدت برگزار شد و قرار بود اجرای بعدی در برج میلاد روی صحنه برود که متاسفانه در همان زمان، استاد چشم‌آذر از دنیا رفتند.» پس از درگذشت استاد، روند اجرای کنسرت با پیگیری همسرشان، شیرین احمدلو و رهبری ارکستر آرمین قیطاسی ادامه یافت.

این خواننده تاکید می‌کند که دوره شکوفایی و تثبیت «عاشقانه‌ها» با پیوستن یک شرکت حرفه‌ای رقم خورد: «آقای محسن رجب‌پور و شرکت «ترانه شرقی» مسئولیت برگزاری این کنسرت‌ها را بر عهده گرفتند. می‌توان گفت دوره شکوفایی این پروژه، با حضور ایشان آغاز شد.» از آن زمان تاکنون، کنسرت «عاشقانه‌ها» بارها تمدید شده و با استقبال چشمگیر مخاطبان در شهرهای مختلف اجرا شده است.

 

نوستالژیِ جوانان، نتیجه تربیت شنیداری است؛ نه خاطره‌بازی!

یغمایی، خواننده پاپ، گرایش نسل جوان به موسیقی‌های اصیل دهه‌های چهل و پنجاه شمسی را یک «جریان تربیتی» می‌داند که ریشه در تلاش خانواده‌ها برای جبران خلأ آموزش موسیقی در مدارس دارد: «ریشه عمق‌گرایی امروز، در کلاس‌های آزاد موسیقی کاشته شده است. زمانی که والدین، فرزندان خود را به کلاس‌های پیانو یا سازهای ایرانی فرستادند، نسل جدید به‌طور تدریجی با مبانی موسیقی آشنا شد و شخصیت متعادل‌تری یافت.»

به باور یغمایی، این تربیت شنیداری باعث شد جوانان بتوانند میان «موسیقی واقعی» و «تولیداتی که صرفا به نام موسیقی عرضه می‌شوند» تمایز قائل شوند. او دلیل گرایش به گذشته را در همین نکته می‌داند: «وقتی به سراغ آثار تولیدشده در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ رفتند، با موسیقی‌هایی مواجه شدند که از لحاظ فنی، محتوایی و احساسی بسیار عمیق‌تر بودند. همین شناخت، سبب شد تا بسیاری از آن‌ها به موسیقی نوستالژیک گرایش پیدا کنند.»

او نتیجه می‌گیرد که نوستالژی، صرفاً خاطره‌بازی نیست، یک انتخاب آگاهانه برای جستجوی کیفیت است. با این حال، یغمایی تاکید می‌کند که این امر به معنای نادیده گرفتن آثار باکیفیت امروز نیست و استقبال گسترده از کنسرت‌های فاخر نشان می‌دهد که «جامعه موسیقی‌فهم و موسیقی‌دوست، همچنان به‌دنبال شنیدن صدای کیفیت و اصالت در موسیقی است.»

 

رپرهای اصیل باید مجوز و کنسرت بگیرند!

«رپ سبکی است که ذاتا بر پایه اعتراض شکل گرفته است؛ اعتراضی اجتماعی که در قالب شعر و کلام و بر بستر ریتم ارائه می‌شود.» این تعریف مهدی یغمایی از جریان موسیقی رپ است. این خواننده تاکید می‌کند که این ویژگی قابل احترام و بسیار تاثیرگذار است و با توجه به این هویت اصیل، باید بستر رسمی برای آن فراهم شود.

او با تاکید بر لزوم پذیرش این سبک در فضای رسمی کشور می‌گوید:« خوانندگان رپ نیز باید امکان دریافت مجوز رسمی و برگزاری کنسرت را داشته باشند. تصور من این است که در صورت فراهم شدن این فضا، بسیاری از رپرهای توانمند می‌توانند موفقیت‌های چشمگیری کسب کنند.»

او میان حرفه‌ای‌ها و مدعیان این عرصه مرزبندی می‌کند: «برخی از افراد، صرفا خود را به این سبک منتسب کرده‌اند، در حالی‌که از نظر فنی و محتوایی، تعریف درستی از رپ ارائه نمی‌دهند. اما در نقطه مقابل، هنرمندان اصیلی حضور دارند که به ‌خوبی رپ را می‌شناسند؛ ترانه‌هایی می‌نویسند که تاثیرگذار و عمیق است و اجرای آنها بر روی ریتم، کاملاً حرفه‌ای و هنرمندانه است. باید هرچه سریع‌تر زمینه برای حضور رسمی این هنرمندان در فضای موسیقی کشور فراهم شود تا مخاطبان بیشتری بتوانند با آثار ارزشمند آن‌ها آشنا شوند.»

 

بین المللی شدن موسیقی ایران با بازگشت هنرمندان

یغمایی چشم‌انداز خود را برای آینده موسیقی پاپ ایران، در گروی بازگشت خوانندگان مقیم خارج می‌بیند. او این رخداد را نه یک کنسرت عادی، که «جریانی جدید» می‌خواند که می‌تواند ساختار صنعت موسیقی را دگرگون کند. او تاکید می‌کند که سود این تحول، صرفا هنری نیست؛ یک مزیت اقتصادی است: «این اتفاق از منظر اقتصادی نیز بسیار مهم است، چرا که می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی بر صنعت موسیقی و سطح حرفه‌ای تهیه‌کنندگان داشته باشد.»

بلافاصله بر لزوم هوشمندی فرهنگی تاکید کرده و می‌گوید :«امیدوارم اگر چنین درآمدی حاصل می‌شود، توسط تهیه‌کنندگانی هدایت شود که دغدغه فرهنگی دارند و صرفا نگاه تجاری به موسیقی ندارند.» این خواننده کشورمان این رویداد را زمینه‌ساز «بین‌المللی شدن» موسیقی ایران دانسته و موضع خود را اعلام می‌کند: «بشخصه از حضور هنرمندان خارج از کشور در صحنه‌های رسمی ایران استقبال می‌کنم و بسیار خوشحال خواهم شد اگر شاهد اجرای کنسرت این عزیزان در کشور خودمان باشم.»

 

جای هنرمند در زندان نیست

یغمایی در پاسخ به پرسشی درباره امیر تتلو (امیر مقصودلو)، با لحنی صریح و دووجهی صحبت می‌کند. ابتدا به آشنایی قدیمی خود با تتلو اشاره می‌کند و او را در گذشته «جوانی خوش‌برخورد، خوش‌پوش، مؤدب و بسیار محترم» توصیف می‌کند. از جنبه‌ی هنری، یغمایی برای تتلو ارزش بالایی قائل است: «امیر تتلو خواننده‌ای خلاق، ترانه‌نویسی توانمند، ملودی‌سازی مسلط و صاحب‌سبک است. صدای او نیز با جنس آثارش کاملا هماهنگ است.»

با این حال، او فاصله خود را با برخی کنش‌های رفتاری و سبک زندگی تتلو حفظ می‌کند: «ممکن است از نظر شخصیتی و رفتاری، با برخی از کنش‌ها و سبک زندگی او زاویه‌هایی داشته باشم؛ چرا که برخی رفتارها با چارچوب‌های اخلاقی و عرفی جامعه هم‌راستا نبوده‌اند.» او معتقد است مشکلات سال‌های اخیر تتلو نیز ناشی از همین اختلاف دیدگاه‌ها بوده است.

این خواننده پاپ بدون ورود به مسائل قضایی، موضع انسانی خود را این گونه بیان می‎‌کند: «در یک جمله می‌توانم بگویم که جای هنرمند در زندان نیست و با توجه به طلب بخشش تتلو می‌توان با نگاهی مهربانانه‌تر و انسانی‌تر با او مواجه شد. امیدوارم شرایطی فراهم شود که امیر تتلو بتواند به آغوش خانواده‌اش بازگردد.»

وضعیت رپ فارسی

اما رپ فارسی نیز بی‌مجوز، بی‌واسطه، بی‌توقف ادامه دارد.‌حتی اگر مخاطبش نباشیم، نمی‌توان نادیده‌اش گرفت؛ رپ حالا زبان نسلی است که برای شنیده شدن، از کسی اجازه نمی‌گیرد

از سال‌ها پیش، صدایی از زیرزمین می‌آمد. صدایی جوان، بی‌پروا، ناآشنا برای گوش‌هایی که هنوز به سازهای ایرانی و کلاسیک خو کرده بودند. آن صدا می‌خواست خودش را تعریف کند، خودش را بخواند، خودش را بسازد. اسمش را گذاشتند «رپ»، اما در واقع، صدای نسلی بود که دیگر در هیچ قالبی جا نمی‌شد.

در آن روزها، میکروفن‌ها ساده بودند و استودیوها در حد یک اتاق تاریک. اما هر بیت، هر ضرب و هر فریاد، تکه‌ای از واقعیت روزمره بود؛ از خیابان، از ترافیک، از خشم و عشق، از تنهایی. این موسیقی از دل زندگی می‌آمد، از تاکسی‌ها، از کوچه‌ها، از گوشی‌های پر از ترک‌هایی که با وای‌فای دزدیده شده پخش می‌شد. هیچ مجوزی نداشت، اما میلیون‌ها شنونده داشت.

سال‌ها گذشت. همان صداها بزرگ شدند، به چهره تبدیل شدند. رپرها روی صحنه‌های تئاتر ایستادند، در قاب تلویزیون ظاهر شدند، در فیلم‌ها بازی کردند. هر بار کمی از زیرزمین بالا آمدند و دوباره به عقب رانده شدند. گویی نهاد رسمی هنوز نمی‌داند با این حجم از واقعیت چه کند. انگار در اتاق‌های تصمیم، هنوز دنبال واژه‌ای هستند که بشود با آن این موسیقی را توصیف کرد؛ واژه‌ای که هم «قابل دفاع» باشد و هم «قابل شنیدن».

من شاید مخاطب جدی این موسیقی نباشم، مثل خیلی‌های دیگر که با آن راحت نیستند، اما نمی‌توان انکار کرد که دست‌کم نزدیک بیست میلیون مخاطب جدی در کشور دارد؛ مخاطبانی که منتظر مجوز نمی‌مانند و راه خودشان را پیدا می‌کنند. نسلی که خودش منتشر می‌کند، خودش می‌فروشد، خودش روی صحنه می‌رود، حتی اگر صحنه‌ای رسمی در کار نباشد.

با این‌حال، جریان موسیقی رپ مانند هر جریان هنری دیگر، بی‌نقص نیست. گاهی سطحی، گاهی خشن، گاهی گرفتار شعار می‌شود. اما وقتی آن را به رسمیت نشناسیم، دیگر قابل نقد هم نخواهد بود. در غیابِ حضور رسمی، امکان تفکیک سره از ناسره از میان می‌رود و میدان برای صداهای بی‌مسئولیت‌تر بازتر می‌شود. انکار، مانع ضعف‌ها نیست و حتی آنها ‌را تکثیر می‌کند.

فرصتی در حال از دست رفتن است؛ فرصتی برای گفت‌وگو، برای درک زبانی تازه. رپ می‌توانست پلی میان دو نسل باشد، اما هرچه زمان می‌گذرد، دیوار میانشان بلندتر می‌شود. این موسیقی حالا در گوش مردم جریان دارد، حتی اگر در دفترها پرونده‌اش بسته مانده باشد.

شاید مجوز هنوز صادر نشده، اما حضورش صادر شده، از دل مردم، از کوچه‌ها، از گوش‌هایی که سال‌ها منتظر زبانی تازه بودند. امروز دیگر سؤال این نیست که چرا رپ مجوز ندارد. سؤال واقعی این است که چرا هنوز باید برای شنیدن مردم، از مردم اجازه گرفت؟

 

سال ۲۰۲۵ برای موسیقی پاپ

سال ۲۰۲۵ برای موسیقی پاپ سال عبور از فرمول‌های امتحان‌پس‌داده بود؛ سالی که ستاره‌ها تصمیم گرفتند به جای تکرار، روایت کنند و به جای امن‌ماندن، ریسک را بپذیرند. آلبوم‌هایی که در این فهرست گرد آمده‌اند، صرفاً پرفروش یا پرسر و صدا نبودند؛ هرکدام تصویری روشن از روح زمانه ارائه دادند. از بازگشت نمایشی و پرقدرت چهره‌هایی که پاپ را دوباره به مرکز توجه آوردند، تا صداهایی که با بیان شخصی و جسارت هنری مرزهای این ژانر را جابه‌جا کردند. این انتخاب‌ها نماینده نسلی از آثار هستند که پاپ را از سطح سرگرمی صرف بالاتر بردند و آن را به زبان تجربه، هویت و زیست معاصر تبدیل کردند؛ آلبوم‌هایی که شنیده شدند، درباره‌شان بحث شد و ردشان در حافظه موسیقایی سال باقی ماند.

 

بازگشت باشکوه بانوی آشوب به قلب پاپ معاصر

Lady Gaga — Mayhem

Mayhem بیش از آن‌که یک آلبوم باشد، بیانیه‌ای صوتی است درباره بازتعریف پاپ در میانه دهه بیست میلادی.Lady Gaga در این پروژه به ریشه‌های نمایشی خود بازمی‌گردد و آنها را با زبان الکترونیک امروز ترکیب می‌کند. آلبوم پر از تغییر مسیرهای ناگهانی، ضرباهنگ‌های تهاجمی و لحظه‌هایی است که یادآور جسارت‌های دوران اولیه کارنامه اوست. گاهی موسیقی به سمت درام‌های تئاتری حرکت می‌کند و گاهی در دل پاپ صنعتی فرو می‌رود. Mayhem تصویری از هنرمندی ارائه می‌دهد که کنترل صحنه را دوباره در دست گرفته و از آشوب، زیبایی می‌سازد.

 

پاپ در آینه جسارت؛ Doja Cat قالب‌ها را می‌شکند

Doja Cat — Vie

Doja Cat در Vie نشان می‌دهد که پاپ می‌تواند همزمان بازیگوش، عمیق و غیرقابل پیش‌بینی باشد. این آلبوم با تکیه بر ریتم‌های الهام‌گرفته از R&B و پاپ دهه هشتاد، فضایی می‌سازد که در آن هویت زن معاصر با صراحت و شوخ‌طبعی روایت می‌شود. ترانه‌ها گاهی صمیمی و گاهی تند و بی‌پروا هستند و همین نوسان، امضای شخصی Doja Cat را پررنگ‌تر می‌کند. Vie اثری است که از دل فرهنگ دیجیتال بیرون آمده و زبان نسل امروز را با موسیقی‌ای خوش‌ساخت پیوند می‌زند.

 

اعترافات یک زن در صحنه پاپ؛ لندن از زاویه‌ای شخصی

Lily Allen — West End Girl

Lily Allen با West End Girl به قلمرو روایت‌های شخصی بازمی‌گردد؛ جایی که پاپ به ابزار داستان‌گویی تبدیل می‌شود. آلبوم سرشار از لحظه‌های روزمره، خاطره‌های شهری و نگاه‌هایی طنازانه به زندگی بزرگسالی است. ملودی‌ها ساده و شفاف‌اند و ترانه‌ها با زبانی صریح، تجربه‌های زیسته را به اشتراک می‌گذارند. West End Girl یادآور این نکته است که پاپ، وقتی به زندگی واقعی نزدیک می‌شود، می‌تواند صادقانه و ماندگار باشد.

 

لرد در تاریک‌ترین لایه‌های شهرت

Lorde — Virgin

Virgin یکی از شخصی‌ترین آثار Lorde به شمار می‌آید؛ آلبومی که در آن شهرت، تنهایی و بلوغ احساسی به موضوعات مرکزی تبدیل می‌شوند. فضای صوتی اثر مینیمال‌تر از کارهای پیشین است و اجازه می‌دهد صدا و کلمات در مرکز توجه قرار بگیرند. Lorde در این آلبوم از نقش ستاره فاصله می‌گیرد و به راوی تجربه‌های درونی بدل می‌شود.Virgin پاپی است که آرام پیش می‌رود، سؤال می‌پرسد و شنونده را به تأمل دعوت می‌کند.

 

پاپِ جاده‌ای با لهجه اروپایی؛ صدایی بیرون از چارچوب

CMAT — Euro-Country

CMAT با Euro-Country یکی از متفاوت‌ترین آلبوم‌های پاپ سال را ارائه می‌دهد. این اثر با ترکیب عناصر کانتری، فولک و پاپ، جغرافیایی صوتی می‌سازد که محدود به یک کشور یا سبک مشخص نیست. ترانه‌ها حال‌وهوای سفر دارند و صداها یادآور سالن‌های کوچک موسیقی و جاده‌های طولانی‌اند. Euro-Country نمونه‌ای موفق از پاپ مستقل است که بدون تکیه بر فرمول‌های رایج، هویت خودش را شکل می‌دهد.

 

روایت یک ستاره زیر نور صحنه؛ تیلور سویفت و زندگی نمایشی

Taylor Swift — The Life of a Showgirl

Taylor Swift در The Life of a Showgirl بار دیگر توانایی خود در روایت‌گری را به رخ می‌کشد. آلبوم با نگاهی صحنه‌محور ساخته شده و قطعاتش طوری طراحی شده‌اند که هم در کنسرت و هم در شنیدن شخصی تأثیرگذار باشند. داستان‌ها حول تجربه اجرا، نگاه مخاطب و زیست یک هنرمند در مرکز توجه می‌چرخند. Swift با مهارت همیشگی‌اش تعادلی میان پاپ جریان اصلی و روایت‌های شخصی برقرار می‌کند.

 

سالی که پاپ صدای خودش را جدی‌تر گرفت

پاپ در سال ۲۰۲۵ بیش از همیشه به صداهای فردی میدان داد. این آلبوم‌ها نشان می‌دهند که موسیقی محبوب می‌تواند همزمان سرگرم‌کننده، اندیشمند و صادق باشد. از آشوب حساب‌شده Lady Gaga تا خلوت درونی Lorde، از جسارت Doja Cat تا روایت‌گری Taylor Swift، پاپ امسال چهره‌ای چندلایه پیدا کرد. چهره‌ای که در آن تجربه شخصی، جسارت هنری و ارتباط با مخاطب در کنار هم ایستاده‌اند و تصویری تازه از موسیقی جریان اصلی ترسیم کرده‌اند.

 

 

modir

Recent Posts

جدال بر سر صلاحیت شهردار

بازگشت آیین‌نامه قدیمی انتخاب شهردار، تنها یک اصلاح اداری نبود؛ جرقه‌ای بود که فضای شورای…

47 دقیقه ago

قتل در دل باغ

کشف دو جسد سوخته در کنار جاده، پلیس را وارد یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جنایی…

48 دقیقه ago

جنگ خاموش زیر آب

در حالی که رقابت قدرت‌های بزرگ در اقیانوس آرام از سطح دریا به اعماق منتقل…

55 دقیقه ago

وداع با کریس ریا

کریس ریا، خواننده و ترانه‌سرای بریتانیایی که صدای خش‌دار و ملودی‌های جاده‌ای‌اش برای چند نسل…

1 ساعت ago

سودان در آستانه فروپاشی

جنگی که از بهار ۱۴۰۲ میان ارتش سودان و نیروهای پشتیبانی سریع آغاز شد، در…

1 ساعت ago

پایان فرار ۱۲ ساله

پرونده قتلی که سال‌ها در بایگانی پلیس با عنوان «قاتل متواری» باقی مانده بود، پس…

1 ساعت ago