به گزارش سرمایه فردا، مدرسه، روزگاری سنگر تربیت و اخلاق بود؛ جایی که کودکان نهتنها خواندن و نوشتن، بلکه احترام، ادب و مسئولیتپذیری را میآموختند. اما امروز، بسیاری از والدین با نگرانی از تغییرات رفتاری فرزندانشان، از مدرسه بهعنوان منشأ بیاحترامی و ناهنجاری یاد میکنند. از کودک هفتسالهای که با لحن تند به مادرش پاسخ میدهد تا نوجوانی که در مدرسه با تلفن همراه، محتوای غیراخلاقی دستبهدست میکند، نشانهها هشداردهندهاند.
در این میان، معلمان نیز خود را تنها و بیپناه میبینند؛ میان فشار خانوادهها، کمبود امکانات تربیتی و هجوم الگوهای ناسالم مجازی. کارشناسان هشدار میدهند که اگر خانواده و مدرسه در یک صف متحد قرار نگیرند، بحران تربیتی امروز میتواند به بحران هویتی فردا تبدیل شود. راهحلهایی مانند تشکیل کمیتههای والدین ناظر، آموزش مهارتهای زندگی به دانشآموزان و بازنگری در نقش تربیتی مدارس، میتوانند گامهایی برای بازسازی اعتماد و اخلاق در فضای آموزشی باشند.
در دنیایی که هر روز پیچیدهتر میشود، ما فرزندانمان را با هزار امید و آرزو به مدرسه میفرستیم؛ همان جایی که روزی خودمان در آن الفبای زندگی را آموختیم. اما امروز فضای آموزشی و تربیتی برخی مدارس، قداست گذشته را ندارد و به میدانی برای نبردی نابرابر تبدیل شده است؛ نبردی بین ارزشهای خانه و خانواده و آنچه در جامعه کوچک مدرسه میگذرد. این گزارش، روایتی است از دلنگرانیهای بیپایان پدران و مادرانی که هر صبح با بوسه فرزندشان را به مدرسه میفرستند، اما هر بعدازظهر با ترسی تازه در انتظار بازگشت او مینشینند.
گاهی اوقات یک کلمه، یک رفتار یا یک نگاه از سوی فرزندمان، چونان زلزلهای مهیب، تمام بنیانهای تربیتی و آرمانهای خانوادگی ما را به لرزه درمیآورد. اینجا دیگر پای یک شیطنت کودکانه در میان نیست؛ پای «بیاحترامی» در حال رخنه کردن به حریم مقدس رابطه والد و فرزندی است. همان رابطهای که قرنها ستون خانواده ایرانی بوده است. اما حالا همین قداست توسط دانش آموزانی که قرار بود در مدارس درس تربیت و ادب بیاموزند، زیر پا گذاشته شده است. امروز دیگر دانش آموزان نه در خانواده هایی که هم پدر و هم مادر شاغلند، که در مدارس تربیت می شوند. اما نتیجه این تربیت چیزی نیست جز ناهنجاری های اخلاقی و رفتاری، فحش ها و ناشزاهای زشتی که بین دانش آموزان رد و بدل می شود و حتی، بی حرمتی به بزرگ ترها و از آن مهمتر، به پدر و مادر.
اما این تغییر ناگهانی از کجا آب میخورد؟ آیا این فقط یک «دوره گذرا» است یا زنگ خطری برای یک «بحران فرهنگی» بزرگتر؟ وقتی کودک هفت سالهای که دیروز با نوازش دستان مادرش به خواب میرفت، امرور با چشمانی معصوم از «دوستم در مدرسه» به عنوان منبع یادگیری بیاحترامی نام میبرد، باید در جستوجوی مقصر بود یا در پی ریشهیابی یک زخم عمیقتر؟
از نگرانی خاموش تا فریاد خشم؛ این داستان امروز بسیاری از والدین ایرانی است. روایتهایی که در ادامه از زبان خودشان میشنویم.
«پسرم را با کلی امید به مدرسه فرستادیم. اما حالا بعد از گذشت دو ماه از بازگشایی مدارس، به من و پدرش بیاحترامی میکند.» اینها را فاطمه باقری، مادر یک پسر هفت ساله میگوید و ادامه میدهد: «وقتی از او میپرسم این حرف را از کجا یاد گرفته، جواب میدهد «از دوستم در مدرسه»، واقعاً نمیدانیم باید چه کار کنیم؟»
علیرضا نوری، پدر یک دانشآموز ۱۲ ساله در یک مدرسه غیرانتفاعی لوکس میگوید:«ماهانه ۵ میلیون تومان شهریه میدهیم تا فرزندمان در محیطی سالم درس بخواند. اما متأسفانه برخی از بچهها در همین مدرسه، با تلفن همراه فیلمهای غیراخلاقی تماشا میکنند و تازه این فیلمها را بین هم دست به دست میکنند. ما به عنوان پدر و مادر، نگران هستیم و احساس درماندگی میکنیم.»
زهرا کریمی پور، مادر دو پسر دانش آموز نیز میگوید:«من و همسرم هر شب بیدار میمانیم و در مورد آینده پسرانمان صحبت میکنیم، اما به واقع نمیدانیم که چه اتفاقی میافتد! اگر امروز در ۱۰ سالگی به معلم و بزرگتر خود بیاحترامی میکنند، فردا در ۲۰ سالگی چه خواهند کرد؟ سیستم آموزشی ما کجای کار اشتباه میکند؟»
اما در این میان سخنان معلم ها نیز در نوع خودش شنیدنی است. یکی از همین معلم ها که نمی خواهد نامش فاش شود، با ۲۰ سال سابقه تدریس در مدارس مختلف می گوید:« بسیاری از والدین در برابر مدرسه جبهه میگیرند. به فرض اگر معلمی یا مشاوری در مدرسه به رفتار ناشایست و دور از اخلاق دانشآموزی اعتراض کند، متاسفانه در بیشتر اوقات با والدین پرخاشگری مواجه میشوند که این جمله را به زبان میآورند، «شما فقط درست را بده، تربیت بچه با خودمان!». این یک بنبست آموزشی است.»
مدرسه دیگر آن «دیوار بلند» نیست!
امروز دیگر صدای بیاحترامی تنها از کوچه و خیابان به گوش نمیرسد؛ این بار این صدا از پشت دیوارهای مدرسه و از زبان کودکانی به گوش میرسد که باید مأمن امنیت و تربیتشان باشد. این بخش روایتی است از نگرانی عمیق والدین و تحلیل کارشناسان از ریشههای این پدیده نگرانکننده. از شکسته شدن حریم مدرسه توسط فضای مجازی تا تنها ماندن معلمان در خط مقدم تربیت. اما در پایان این تونل تاریک، راهکارهایی عملی برای بازپسگیری این حریم از دست رفته پیشنهاد شده است.
سامان مردانی، جامعهشناس در گفت و گو با هفت صبح میگوید:«در گذشته، مدرسه مانند یک دژ محکم با قوانین مشخص و قاطع عمل میکرد. اما امروز با نفوذ گوشیهای هوشمند و فضای مجازی، به نوعی حریم و دیوار مدارس شکسته شده و فضای آموزشی مثل سابق نیست. برای همین است که دانشآموزان در معرض سیل عظیمی از اطلاعات و الگوهای رفتاری درست و نادرست قرار دارند. بنابراین ما نمیتوانیم فقط مدرسه را مقصر اصلی بدانیم؛ این یک مسئله اجتماعی چندوجهی است.»
مردانی، ادامه میدهد:«تحقیقات میدانی ما در ۱۰ مدرسه در تهران نشان داده است که حدود ۶۰ درصد از دانشآموزان در معرض الفاظ رکیک از طریق همسالان خود در مدرسه قرار گرفتهاند. این یک آمار هشدار دهنده است.»
این جامعهشناس پیشنهاد میکند: «مدارس باید هر ماه میزگردی با حضور والدین، معلمان و حتی خود دانشآموزان تشکیل دهند. در این جلسات به جای شعار، درباره مشکلات واقعی و راهحلهای عملی بحث شود.»
سمیرا کاشفی، روانشناس کودک و نوجوان با اشاره به نقش تأثیرگذار شبکههای مجازی میگوید: «بسیاری از دانشآموزان امروز، به جای معلم و پدر و مادر، «قهرمانان» خود را در فضای مجازی پیدا میکنند. این قهرمانان گاهی با ادبیات غیرمودبانه و رفتارهای پرخاشگرانه، به الگوهای رفتاری کودکان تبدیل میشوند. مدارس باید با جذابیتهای کاذب این فضای بیدر و پیکر به شکل جدی رقابت کنند.»
این کارشناس در مصاحبه با روزنامه «هفت صبح» هشدار میدهد: «اگر مداخله به موقع صورت نگیرد، این کودکان در نوجوانی با اختلالات سلوک و در بزرگسالی با مشکلات هویت اجتماعی مواجه خواهند شد.»
این روانشناس تأکید میکند:«ما نمیتوانیم کودکان را در حباب نگه داریم. اما میتوانیم به آنها «مهارت نه گفتن» و «مقاومت در برابر تاثیرات منفی همسالان» را بیاموزیم. این مهارتها باید در قالب نمایش و تکنیک های روان شناسی، در کلاسها به بچه ها آموزش داده شود.»
عیسی بیگدلی، کارشناس و فعال اجتماعی نیز در گفت و گو با هفت صبح از زاویه دیگری به مسئله مینگرد و می گوید:«بهرهگیری از ظرفیت بینظیر اولیای دلسوز و علاقهمند، یکی از کلیدیترین راهکارهای ارتقای امنیت تربیتی و آموزشی در مدارس است. در این راستا، ایجاد «کمیته والدین ناظر» متشکل از پدران و مادران داوطلب و آموزشدیده که در ساعات تفریح و زنگهای ورزش به صورت چرخشی در مدرسه حاضر شوند، هم یک اقدام نظارتی و هم یک سرمایهگذاری اجتماعی اثربخش است.»
هشدار جامعهشناس: دیوارهای مدرسه فرو ریخته و دانشآموز امروزی در محاصره اطلاعات هستند و آمار تکاندهنده نشان میدهد ۶۰ درصد دانشآموزان تهرانی در معرض یادگیری الفاظ رکیک قرار دارند!
به گفته بیگدلی، این کمیته میتواند با نظارتی غیرمستقیم و خردمندانه، به تقویت فضای اخلاقی و رفتاری مدرسه کمک شایانی کند. حضور این والدین درحیاط مدرسه و فضاهای ورزشی، ضمن ایجاد محیطی امن و پویا، زمینهساز تعاملات سالم و سازنده میان دانشآموزان خواهد بود و موجب کاهش چشمگیر فرصتهای بروز ناهنجاریهای رفتاری و گفتاری در میان دانشآموزان میشود.
اما نکته حائز اهمیت در این زمینه، استفاده از والدین آموزشدیده است تا بتوانند با دانش و آگاهی لازم، رفتاری مبتنی بر اعتماد و احترام با دانشآموزان داشته باشند و در عین حال، نقش الگویی مثبت را نیز ایفا کنند. این مشارکت، علاوه بر تأمین امنیت روانی دانشآموزان، سبب افزایش اعتماد عمومی اولیا به سیستم آموزشی و تقویت پیوند نهاد خانواده و مدرسه میگردد که خود عاملی کلیدی در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است.
این کارشناس خاطرنشان میکند:«ما معتقدیم چنین طرحی میتواند به ایجاد «مدرسهای پویا، امن و مشارکتمحور» بینجامد و نسلی سالمتر و بانشاطتر را برای جامعه تربیت کند.»
به نظر میرسد حل این بحران چندوجهی، دیگر با سرزنش یکدیگر و شعارهای تکراری ممکن نیست. آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز است، ایجاد یک «صف متحد تربیتی» است. در یک سر این صف، مدرسه قرار دارد که باید از حالت یک نهاد صرفاً آموزشی صلب خارج شود و با برگزاری میزگردهای صمیمانه، بازیابی نقش مربیان پرورشی و ایجاد فضایی امن و جذاب، بار دیگر به کانون اعتماد دانشآموزان تبدیل گردد.
در سر دیگر این صف، خانواده ایستاده است؛ نه به عنوان منتقدی کناری، بلکه به عنوان شریکی فعال. خانوادهای که با حضور دلسوزانه و آموزشدیده در قالب «کمیتههای والدین ناظر»، پلی مستحکم بین خانه و مدرسه میزند و دیگر نمیگوید «تربیت با خودمان»، بلکه فریاد میزند «تربیت، با همکاری ما.»
و اما در میانه این صف، خود دانشآموز است که باید با آموزش مهارتهای زندگی مانند «نه گفتن» و «تفکر نقادانه» در برابر طوفان سهمگین اطلاعات و الگوهای ناسالم مجازی مقاوم شود.
طرح «میزبان» سازمان بهزیستی، در کمتر از یک سال، هزار کودک بیسرپرست را به آغوش…
طرح پیشنهادی پلیس راهور برای تغییر خط پلاک خودروها از فارسی به لاتین، موجی از…
بحران نهادههای دامی در ایران، از یک چالش صنفی به تهدیدی جدی برای امنیت غذایی…
اعلام تعرفههای سنگین از سوی رئیسجمهور آمریکا علیه چین، بازار رمزارزها را در شوک فرو…
گم شدن توله خرس در پارک پردیسان بار دیگر نگاهها را به ناکارآمدی و موقعیت…
اظهارات تازه محمدجواد ظریف درباره اولویت مردم در معادلات قدرت ملی، بار دیگر دوگانه قدیمی…