به گزارش سرمایه فردا، وقتی تیم ملی والیبال «ب» ایران راهی مسابقات همبستگی کشورهای اسلامی شد، کمتر کسی تصور میکرد ترکیبی جوان و کاملاً داخلی بتواند چنین مسیر بیخطایی را طی کند. اما بازیکنان در زمین چنان هماهنگ بودند که گویی سالها کنار هم بازی کردهاند؛ آرام، مطمئن و به دور از آشفتگیهایی که معمولاً تیمهای بازسازیشده گرفتار آن میشوند. مرحله به مرحله، هر حریفی که مقابلشان قرار گرفت، همچون صفحهای بود که باید ورق میخورد تا سرانجام داستان در دیدار نهایی ریاض برابر ترکیه، رقیبی که همیشه برای ایران دردسرساز بوده، به نقطه اوج برسد.
ترکیه با ترکیبی متفاوت نسبت به مرحله گروهی وارد میدان شد؛ تیمی که اگرچه ستارههای اصلیاش را در اختیار نداشت، اما با همان بازیکنان انگیزهمند توانسته بود خود را به فینال برساند. ایران اما از همان لحظه آغاز نشان داد چیزی کمتر از قهرمانی و مدال طلا نمیخواهد. شروع مسابقه با سرویسهای حسابشده، دریافتهای دقیق و حملات منظم همراه بود و پیش از آنکه ترکیه به خود بیاید، دو دست را از دست داده بود. زمین بیشتر شبیه صحنه تمرین شاگردان پیمان اکبری بود تا یک فینال حساس.
در دست سوم اما ورق برگشت. ترکیه دریافت که اگر قرار است تغییری ایجاد شود، همین لحظه است. اشتباهات ایران که تا پیش از آن همچون لکههای کوچک بر لباس سفید بودند، ناگهان زیاد شدند. دریافتها بههم ریخت، حملات با عجله انجام شد و ترکیه با حملههای پیاپی دست سوم را با اختلاف قاطع برد تا پیام روشنی بفرستد: هنوز باید جنگید. بازیکنان ایران که دو دست نخست را آسان برده بودند، فهمیدند فینال همیشه سنگین است، حتی اگر دو گام جلوتر باشی. دست سوم همچون سیلیای بود که تیم را از خواب خوش بیدار کرد؛ یادآوری مهمی که هیچ قهرمانیای بدون عبور از لحظههای سخت به دست نمیآید.
دست چهارم اما بازگشت تیم واقعی ایران بود. آرامش دوباره به دریافتکنندهها برگشت، پاسها با دقت بیشتری ارسال شد و مهاجمان همان قدرت آغاز مسابقه را بازیافتند. ترکیه تلاش کرد جریان بازی را حفظ کند، اما ایران اجازه نداد. همه چیز به همان نظمی برگشت که پیمان اکبری در طول تورنمنت پیگیری کرده بود. هر توپ، چه در دفاع و چه در حمله، با مسئولیت کامل مدیریت شد و وقتی امتیاز آخر به سود ایران ثبت شد، سالن ریاض زیر صدای شادی ایرانیها لرزید.
این قهرمانی طعمی متفاوت داشت. تیم ملی بدون ستارههای شاغل در اروپا و شرق آسیا به میدان آمده بود، اما هیچکس احساس کمبود نکرد. ترکیب داخلی و جوان تیم شبیه نسلی بود که میخواست ثابت کند والیبال ایران بدون نامهای بزرگ هم میتواند بایستد. این جام نه فقط نشانه قدرت، بلکه نشانه بلوغ نسل جدید والیبال ایرانزمین بود.
آنچه این قهرمانی را به تصویری ماندگار بدل کرد، اتفاقی بود که پس از بازی رخ داد. بازیکنان ایران حلقه زدند، جام را بالا بردند و آن را به کسی تقدیم کردند که دیگر در میانشان نبود: مرحوم صابر کاظمی. نامی که تنها یک ستاره نبود، بلکه برای بسیاری نماد امید و آینده به شمار میرفت. درگذشت نابهنگام او در هفته گذشته شوکی بود که نه فقط والیبال، بلکه تمام ورزش ایران را در خود فروبرد. بازیکنان پیش از فینال گفته بودند اگر قهرمان شوند، این جام را به او هدیه خواهند داد. شب ریاض به پایان رسید و آنها به قولشان عمل کردند. عکسها نشان میداد لحظه بالا رفتن جام، نگاههای زیادی خیس شده بود؛ نه از سختی بازی، بلکه از سنگینی فقدانی که هنوز تازه است.
قهرمانی ایران در این رقابتها یک موفقیت ورزشی بود، اما معنایش فراتر رفت. تیمی که بدون نامهای بزرگ به میدان آمد، با انسجام و ذهنی آرام نتیجه گرفت. جامی که میتوانست تنها یک جام ساده باشد، تبدیل شد به یادبود جوانی که خیلی زود از میان ما رفت. این طلا فقط نتیجه تلاش یک تیم نبود؛ ادای دینی بود به کسی که روحش هنوز در زمین کنار آنهاست.
جلسه حساس فدرال رزرو و انتشار گزارشهای ماهانه شرکتها میتوانند مسیر آینده بازارهای جهانی و…
بررسی عملکرد شرکتها نشان میدهد که در کنار رشد هزینههای عمومی، مالی و انرژی، برخی…
با تصویب بسته حمایتی جدید و افزایش سقف اعتباری ایرانخودرو و سایپا، وزارت صمت و…
سالها ضربات پنالتی برای فوتبال ایران یادآور زخمهای کهنه و خاطرات تلخ بود، اما امروز…
بازار سرمایه ایران در حالی با رکود تورمی و رشد منفی تولید دستوپنجه نرم میکند…
افزایش نرخ بهره اسمی به محدوده ۳۵ تا ۳۷ درصد، رفتار سنتی سرمایهگذاران را دگرگون…