به گزارش سرمایه فردا، فولاد مبارکه در سالهای اخیر پروژههای متعددی را برای تحقق چشمانداز فولاد سبز آغاز کرده است؛ پروژههایی که نهتنها به کاهش وابستگی به انرژیهای فسیلی کمک میکنند، بلکه مسیر تازهای برای رقابتپذیری در بازارهای جهانی میگشایند. این شرکت با احداث یکی از بزرگترین نیروگاههای خورشیدی صنعتی کشور با ظرفیت صدها مگاوات، توانسته بخش قابل توجهی از نیاز برق خطوط تولید را تأمین کند و وابستگی به شبکه ملی را کاهش دهد. همچنین با راهاندازی نیروگاه سیکل ترکیبی با راندمان بالا، مصرف انرژی بهینه شده و انتشار کربن کاهش یافته است. در کنار این اقدامات، طرحهای بازچرخانی و مدیریت آب نیز به اجرا درآمده و مصرف آب تا حدود ۷۰ درصد کاهش یافته است؛ اقدامی که در شرایط بحران آب کشور، الگویی پایدار برای مدیریت منابع آبی در صنعت فولاد محسوب میشود. علاوه بر این، سرمایهگذاری در انرژیهای پاک مکمل مانند پروژههای بادی و استفاده از گازهای فرعی تولیدی برای تولید برق، هم هزینهها را کاهش داده و هم انتشار آلایندهها را کنترل کرده است.
درواقع حرکت به سمت فولاد سبز برای اقتصاد ایران پیامدهای مهمی دارد. نخست آنکه توان صادراتی کشور را افزایش میدهد، زیرا بازارهای جهانی بهویژه اروپا بهدنبال واردات فولاد کمکربن هستند و فولاد مبارکه با این رویکرد میتواند سهم بیشتری از بازارهای بینالمللی کسب کند و ارزآوری پایدار داشته باشد. دوم آنکه ریسک تولید کاهش مییابد؛ بحرانهای انرژی در سالهای اخیر بارها خطوط فولاد کشور را تحت تاثیر قرار داده بود، اما سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر این ریسک را کاهش داده و ثبات تولید را تضمین میکند. سوم آنکه فولاد سبز بهعنوان محصولی با ارزش افزوده بالا، مزیت رقابتی ایجاد کرده و جایگاه ایران را در زنجیره جهانی فولاد ارتقا میدهد.
از منظر اجتماعی نیز فولاد سبز پیامدهای قابل توجهی دارد. کاهش انتشار کربن و آلایندهها به معنای هوای پاکتر و سلامت بیشتر برای جامعه است. پروژههای انرژی تجدیدپذیر و فناوریهای نوین فولاد فرصتهای شغلی جدیدی در حوزههای مهندسی، نگهداری و تحقیق ایجاد میکنند و این امر به اشتغال پایدار کمک میکند. همچنین حرکت فولاد مبارکه به سمت فولاد سبز نشان میدهد که صنایع بزرگ میتوانند همزمان با سودآوری، به مسئولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی خود نیز پایبند باشند.
اقدامات فولاد مبارکه در مسیر فولاد سبز تنها به سودآوری داخلی این شرکت محدود نمیشود، بلکه میتواند آوردهای گسترده برای کل اقتصاد کشور داشته باشد. سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی، سیکل ترکیبی و پروژههای بازچرخانی آب، علاوه بر کاهش هزینههای تولید و تضمین پایداری انرژی، ظرفیت جدیدی برای صادرات دانش فنی و خدمات مهندسی ایجاد کرده است. فولاد مبارکه اکنون نهتنها تولیدکننده فولاد کمکربن، بلکه صاحب تجربهای ارزشمند در طراحی و اجرای پروژههای سبز است؛ تجربهای که میتواند بهعنوان پیمانکار یا مشاور در اختیار سایر شرکتهای فولادی کشور قرار گیرد.
این رویکرد، دو دستاورد کلیدی دارد: نخست، تسریع در گذار کل صنعت فولاد ایران به سمت تولید پایدار و کمکربن، که جایگاه کشور را در بازارهای جهانی ارتقا میدهد. دوم، ایجاد یک بازار جدید برای خدمات صنعتی و پیمانکاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و مدیریت منابع، که خود به اشتغالزایی و توسعه اقتصادی کمک میکند. در واقع، فولاد مبارکه میتواند با تبدیل شدن به «مرکز تخصصی فولاد سبز»، نقش راهبری در انتقال فناوری و اجرای پروژههای مشابه برای دیگر واحدهای فولادی ایفا کند.
از منظر ملی، این اقدامات به کاهش وابستگی به انرژیهای فسیلی، کاهش انتشار کربن و بهبود شاخصهای زیستمحیطی کشور منجر میشود. به این ترتیب، فولاد مبارکه نهتنها در راستای منافع ملی پیشگام فولاد سبز در ایران است، بلکه میتواند به پیمانکار و صادرکننده خدمات سبز در منطقه عمل کند. این جایگاه تازه، هم سودآوری شرکت را تضمین میکند و هم مسیر تازهای برای اقتصاد ایران در عصر گذار به انرژیهای پاک و تولید پایدار میگشاید.
در حال حاضر میتوان گفت فولاد مبارکه با اجرای پروژههای متنوع در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و مدیریت پایدار منابع، عملاً به پیشگام فولاد سبز در ایران تبدیل شده است. این رویکرد نهتنها آینده اقتصادی شرکت را تضمین میکند، بلکه الگویی برای سایر صنایع فولادی کشور خواهد بود. اگر سیاستگذاران با حمایتهای مالیاتی، تسهیلات سرمایهگذاری و هماهنگی نهادی همراه شوند، ایران میتواند در مسیر جهانی فولاد سبز جایگاه برجستهای به دست آورد و از یک صنعت پرمصرف و آلاینده، به صنعتی پایدار و رقابتی در سطح بینالمللی تبدیل شود.
این مسیر نشان میدهد که فولاد سبز صرفاً یک شعار نیست، بلکه راهبردی استراتژیک است که میتواند همزمان اقتصاد ملی را تقویت کند، جامعه را از مزایای زیستمحیطی بهرهمند سازد و جایگاه ایران را در عرصه جهانی ارتقا دهد.
فولاد مبارکه امروز بهعنوان پیشگام «فولاد سبز» در ایران شناخته میشود؛ اما برای درک اهمیت این حرکت باید آن را در کنار غولهای جهانی صنعت فولاد قرار داد. شرکت «آرسلور میتال» بهعنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان، برنامهای با نام «ایکسکرب» را آغاز کرده است که هدف آن رسیدن به فولاد بیکربن تا سال ۲۰۵۰ است. این شرکت با سرمایهگذاریهای کلان در طرحهای هیدروژنی و انرژیهای نو، مسیر کاهش ۳۰ درصدی انتشار کربن تا سال ۲۰۳۰ را دنبال میکند. در مقایسه، فولاد مبارکه با احداث نیروگاههای خورشیدی و نیروگاه سیکل ترکیبی، گامهای عملی اما در مقیاسی کوچکتر برداشته است؛ تفاوتی که نشاندهنده محدودیت منابع مالی و زیرساختی در ایران است، اما همزمان اهمیت نوآوری بومی را برجسته میسازد.
در شمال اروپا، شرکت «اساسایبی» سوئد با طرح «هایبریت» توانسته نخستین فولاد کاملاً بدون سوختهای فسیلی را تولید کند. این پروژه با همکاری دولت و شرکتهای انرژی همچون «واتنفال»، به کاهش ۱۰ درصدی کل انتشار دیاکسیدکربن سوئد منجر خواهد شد. فولاد مبارکه نیز با کاهش ۷۰ درصدی مصرف آب و حرکت به سمت انرژیهای پاک نشان داده که میتواند در سطح ملی اثر مشابهی داشته باشد، هرچند هنوز فاصله زیادی با فناوریهای هیدروژنی و سرمایهگذاریهای چند میلیاردی اساسایبی دارد.
در آسیا، شرکت «پوسکو» کره جنوبی اعلام کرده است که تا سال ۲۰۳۰ تولید فولاد سبز مبتنی بر هیدروژن را با ظرفیت یک میلیون تن آغاز خواهد کرد. این شرکت با پشتیبانی دولت کره و فناوری «هایرکس»، مسیر گذار به فولاد کمکربن را سرعت بخشیده است. فولاد مبارکه در مقایسه، بیشتر بر انرژی خورشیدی و بازچرخانی منابع تمرکز دارد، اما اگر بتواند تجربه خود را به دیگر شرکتهای ایرانی منتقل کند، میتواند نقشی مشابه پوسکو در منطقه ایفا کند.
در چین، گروه فولاد «بائوو» بهعنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان، با همکاری شرکتهای بینالمللی همچون «ریو تینتو» و «فورتسکیو»، پروژههای عظیمی برای استفاده از هیدروژن و کورههای قوس برقی آغاز کرده است. این اقدامات بخشی از راهبرد ملی چین برای کاهش ۵۵ میلیون تن دیاکسیدکربن تا سال ۲۰۴۵ است. فولاد مبارکه در مقیاسی کوچکتر، اما با همان نگاه راهبردی، تلاش دارد تولید پایدار را در ایران نهادینه کند.
مقایسه فولاد مبارکه با غولهای جهانی نشان میدهد که اگرچه مقیاس سرمایهگذاری و فناوری در ایران محدودتر است، اما جهتگیری راهبردی مشابه است: حرکت به سمت انرژیهای نو، کاهش مصرف منابع و تولید فولاد کمکربن. تفاوت اصلی در میزان پشتیبانی دولتی و دسترسی به فناوریهای نوین مانند هیدروژن سبز است. با این حال، فولاد مبارکه میتواند با تبدیل شدن به پیمانکار طرحهای سبز برای دیگر شرکتهای ایرانی، جایگاهی مشابه نقش آرسلور میتال یا پوسکو در سطح منطقهای پیدا کند. این مسیر نهتنها آینده اقتصادی شرکت را تضمین میکند، بلکه ایران را در نقشه جهانی فولاد سبز بهعنوان بازیگری نوظهور معرفی خواهد کرد.
در میان آوار جنگ و بمبارانهای غزه، جایی که بیش از دویست خبرنگار و مستندساز…
در شرایطی که برخی رسانههای خارجی با انتشار اخبار مغرضانه تلاش دارند چهره کارآفرینان ایرانی…
در حالیکه وزارت نفت از سوی مجلس بهعنوان «موفقترین دستگاه اجرایی» معرفی شده است، کاهش…
بازارهای مالی چهرهای پرنوسان داشتند؛ طلای جهانی پس از افت سنگین وارد فاز اصلاح شد،…
افزایش ناگهانی و دوبرابری هزینه صدور دفترچه کارنهتیر، بدون اطلاع قبلی و مشورت با صنف،…
گردو دیگر تنها یک خوراکی ساده نیست؛ هم یادآور سنت و فرهنگ ایرانی است و…