جامعه

فرهنگ در تله مصرف

به گزارش سرمایه فردا، در روزگاری که روایت‌های شخصی به سرعت در قالب کلیپ‌های چندثانیه‌ای در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شوند، و احساسات مخاطب در لحظه‌ای کوتاه برانگیخته می‌شود، رسانه‌های فرهنگی با پرسشی بنیادین روبه‌رو هستند: چگونه می‌توان در عصر مصرف‌گرایی احساسی، بستری برای گفت‌وگوی عمیق و اندیشه‌ورزانه فراهم کرد؟ برنامه‌هایی چون «کتاب‌باز» و «اکنون» در این بزنگاه ایستاده‌اند—میان جذابیت و ژرفا، میان روایت و تحلیل، میان همدلی و نقد. آن‌ها با زبان صمیمی و چهره‌های آشنا، توانسته‌اند مخاطب را پای گفت‌وگو بنشانند، اما آیا توانسته‌اند او را به تأمل و پرسشگری نیز دعوت کنند؟ این گزارش، با نگاهی انتقادی به ساختار و محتوای این برنامه‌ها، تلاش می‌کند نشان دهد که رسانه فرهنگی چگونه می‌تواند از سطح روایت عبور کرده و به عمق اندیشه برسد.

برنامه‌های گفت‌وگومحور فرهنگی نظیر «کتاب‌باز» و «اکنون» طی سال‌های اخیر به جایگاهی تأثیرگذار در رسانه‌های ایرانی دست یافته‌اند. با اجرای گرم و صمیمی سروش صحت، این برنامه‌ها توانسته‌اند مخاطبان گسترده‌ای را جذب کنند و بستری برای گفت‌وگوهای انسانی، ادبی و روان‌شناختی فراهم آورند. هدف آن‌ها، ایجاد پلی میان اندیشه و زیست روزمره است؛ فضایی که در آن تجربه‌های زیسته، روایت‌های شخصی و دغدغه‌های اجتماعی به زبان ساده و قابل لمس بیان می‌شوند.

در یکی از قسمت‌های اخیر «اکنون»، حضور مجتبی شکوری چهره شناخته‌شده برنامه «کتاب‌باز»—با روایتی صادقانه از تجربه‌ای تلخ در کودکی، بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی داشت. این گفت‌وگو، با موجی از همدلی و تحسین همراه شد و به نمادی از جسارت در بیان تجربه‌های دشوار بدل گشت. اما پرسش مهمی در پس این تحسین‌ها باقی می‌ماند: آیا این برنامه‌ها صرفاً به خلق لحظه‌های احساسی و جذب مخاطب بسنده می‌کنند، یا آنکه در پی تعمیق فرهنگ و اندیشه‌اند؟

«کتاب‌باز» که از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ از شبکه نسیم پخش می‌شد، با دعوت از چهره‌هایی چون شکوری، اردشیر رستمی و احسان عبدی‌پور، تلاش داشت فرهنگ کتاب‌خوانی را در جامعه ترویج کند. با زبانی ساده و گاه طنزآمیز، کتاب‌هایی از ادبیات داستانی تا روان‌شناسی معرفی می‌شدند تا خواندن به بخشی از سبک زندگی مخاطب تبدیل شود. «اکنون»، که از سال ۱۴۰۳ در پلتفرم فیلیمو پخش می‌شود، این مسیر را با تمرکز بر روایت‌های شخصی ادامه داده است—روایاتی که به زندگی واقعی نزدیک‌ترند و با احساسات مخاطب هم‌صدا می‌شوند.

 

گفت‌وگو درباره تاب‌آوری و مسائل اجتماعی

از منظر فرهنگ‌سازی، این برنامه‌ها دستاوردهایی قابل توجه داشته‌اند. آن‌ها بستری برای گفت‌وگو درباره سلامت روان، تاب‌آوری و مسائل اجتماعی فراهم کرده‌اند. گفت‌وگوی اخیر شکوری نمونه‌ای از آن است که چگونه یک روایت فردی می‌تواند آگاهی جمعی را برانگیزد. با دعوت از چهره‌هایی که ارتباطی صمیمی با مخاطب برقرار می‌کنند، این برنامه‌ها فرهنگ گفت‌وگو را تقویت کرده‌اند.

اما در کنار این دستاوردها، نقدی نیز وجود دارد: آیا این برنامه‌ها به ریشه‌های مسائل فرهنگی و اجتماعی می‌پردازند یا در سطح روایت‌های احساسی باقی می‌مانند؟ برای پاسخ، باید به ساختار تولید محتوای آن‌ها نگاهی دقیق‌تر انداخت.

مفهوم «صنعت فرهنگ» که توسط آدورنو و هورکهایمر مطرح شده، رسانه‌ها را به کارخانه‌هایی تشبیه می‌کند که محصولات فرهنگی را به کالاهایی استاندارد و قابل مصرف برای توده‌ها تبدیل می‌کنند. در این فرآیند، فرهنگ از ابزاری برای تفکر انتقادی به محصولی برای سرگرمی فروکاسته می‌شود. برنامه‌هایی مانند «کتاب‌باز» و «اکنون» نیز، با وجود اهداف فرهنگی، در معرض خطر گرفتار شدن در این چرخه قرار دارند.

در «کتاب‌باز»، معرفی کتاب‌ها اغلب به خلاصه‌ای کوتاه و عامه‌پسند محدود می‌شد. شکوری با زبانی روان، کتاب‌های روان‌شناختی را معرفی می‌کرد، اما نقد عمیق یا بررسی زمینه‌های اجتماعی آثار کمتر دیده می‌شد. کتاب‌ها به جای آنکه ابزاری برای چالش با ساختارها باشند، به محصولاتی دلپذیر و آسان‌فهم تبدیل می‌شدند. این روند، که آدورنو آن را «استانداردسازی فرهنگی» می‌نامد، مخاطب را به مصرف‌کننده‌ای منفعل بدل می‌کند.

«اکنون» این مسیر را با تمرکز بر روایت‌های شخصی ادامه داده است. تلاش برای ارتباط احساسی با مخاطب، گاه به تقلیل مسائل پیچیده به داستان‌های فردی منجر می‌شود. گفت‌وگوی شکوری، هرچند انسانی و تأثیرگذار بود، بیشتر بر رهایی فردی و بخشش خود تمرکز داشت تا بررسی ساختارهای اجتماعی مؤثر در آن تجربه. برنامه به جای پرداختن به نقش آموزش، حمایت اجتماعی یا زمینه‌های فرهنگی، به روایت احساسی بسنده کرد.

 

چارچوب صنعت فرهنگ

در چارچوب صنعت فرهنگ، چنین رویکردی به تولید محتوایی منجر می‌شود که به جای برانگیختن تفکر انتقادی، احساسات مخاطب را هدف قرار می‌دهد و او را در لحظه‌ای زودگذر از همدلی نگه می‌دارد. این پرسش همچنان باقی است: آیا رسانه‌های فرهنگی ما می‌توانند از سطح روایت عبور کرده و به عمق اندیشه برسند؟ یا آنکه در چرخه مصرف‌گرایی فرهنگی گرفتار خواهند ماند؟

در ادامه این تأمل، باید به نقش مخاطب نیز توجه کرد؛ مخاطبی که در عصر رسانه‌های دیجیتال، نه فقط مصرف‌کننده محتوا بلکه بخشی از فرآیند تولید معناست. برنامه‌هایی مانند «اکنون» و «کتاب‌باز» در تعامل با این مخاطب شکل می‌گیرند و از بازخوردهای او تغذیه می‌کنند. اما همین تعامل، اگر در چارچوب الگوریتم‌های پلتفرم‌ها و منطق جذب مخاطب باقی بماند، می‌تواند به بازتولید محتواهای مشابه، تکراری و احساسی منجر شود نه به گشودن افق‌های تازه در اندیشه و گفت‌وگو.

در چنین شرایطی، خطر دیگری نیز پدیدار می‌شود: تبدیل تجربه‌های زیسته به «روایت‌های مصرفی». وقتی درد، رنج، یا تأملات شخصی صرفاً به ابزاری برای جذب مخاطب بدل شوند، مرز میان همدلی و بهره‌برداری احساسی کمرنگ می‌شود. روایت‌هایی که می‌توانند بستری برای گفت‌وگوی اجتماعی باشند، در این منطق رسانه‌ای، گاه به لحظه‌هایی گذرا و بی‌ریشه تبدیل می‌شوند—لحظه‌هایی که بیش از آنکه به فهم عمیق‌تر منجر شوند، به احساسات فوری و واکنش‌های سطحی دامن می‌زنند.

از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که رسانه‌ها ظرفیت‌هایی بی‌بدیل برای فرهنگ‌سازی دارند. اگر ساختار تولید محتوا به گونه‌ای طراحی شود که به جای صرفاً جلب توجه، به پرورش تفکر، نقد و گفت‌وگوی چندلایه بپردازد، می‌توان از همین قالب‌های گفت‌وگومحور، بستری برای تحول فرهنگی ساخت. این امر مستلزم آن است که برنامه‌سازان، به جای تکرار فرمول‌های موفق، به بازآفرینی فرم و محتوا بیندیشند؛ به این‌که چگونه می‌توان روایت‌های شخصی را به پرسش‌های جمعی پیوند زد، و چگونه می‌توان از تجربه فردی به تحلیل ساختاری رسید.

در نهایت، پرسش از «عمق» یا «سطح» در برنامه‌های فرهنگی، پرسشی درباره نیت، ساختار و چشم‌انداز رسانه است. اگر هدف صرفاً سرگرمی باشد، حتی صادقانه‌ترین روایت‌ها نیز در سطح باقی می‌مانند. اما اگر رسانه به مثابه ابزار اندیشه‌ورزی و گفت‌وگوی اجتماعی تلقی شود، آنگاه همین روایت‌ها می‌توانند به نقطه آغاز پرسش‌های بزرگ‌تر بدل شوند پرسش‌هایی که جامعه را به تأمل، گفت‌وگو و شاید تغییر دعوت می‌کنند.

پرهیز از تقلیل روایت‌ها به لحظه‌های احساسی

ادامه این تحلیل، ما را به نقطه‌ای می‌رساند که باید درباره نقش رسانه در شکل‌دهی به افق‌های فکری جامعه بازاندیشی کنیم. اگر رسانه‌های فرهنگی قرار است صرفاً در خدمت سرگرمی باشند، حتی صادقانه‌ترین روایت‌ها نیز در سطح باقی خواهند ماند. اما اگر هدف، ایجاد بستری برای اندیشیدن، گفت‌وگو و تحول باشد، آنگاه همین روایت‌ها می‌توانند به نقطه آغاز پرسش‌های بنیادین بدل شوند درباره ساختارهای اجتماعی، عدالت فرهنگی، و مسئولیت جمعی.

در این مسیر، برنامه‌های گفت‌وگومحور باید از بازتولید الگوهای مصرفی فاصله بگیرند و به سمت خلق تجربه‌های فکری حرکت کنند. این امر مستلزم آن است که رسانه نه صرفاً به عنوان ابزار انتقال محتوا، بلکه به عنوان فضای گفت‌وگوی عمومی تلقی شود؛ فضایی که در آن مخاطب نه فقط شنونده، بلکه مشارکت‌کننده فعال در تولید معناست.

برای تحقق چنین چشم‌اندازی، باید به چند اصل کلیدی پایبند بود: نخست، پرهیز از تقلیل روایت‌ها به لحظه‌های احساسی و بازگشت به تحلیل‌های چندلایه. دوم، گشودن میدان برای صداهای متنوع و حاشیه‌نشین، تا گفت‌وگو از انحصار چهره‌های شناخته‌شده خارج شود. سوم، پیوند دادن روایت‌های فردی به ساختارهای اجتماعی، تا مخاطب بتواند تجربه شخصی را در بستر جمعی بازخوانی کند. و چهارم، طراحی فرم‌هایی که مخاطب را به تأمل، پرسشگری و کنش دعوت کنند فرم‌هایی که نه فقط جذاب، بلکه معنا‌آفرین باشند.

در نهایت، رسانه فرهنگی اگر بخواهد از دام صنعت فرهنگ رها شود، باید از کلیشه‌های رایج عبور کند و به خلق معنا در بستر تجربه‌های انسانی و اجتماعی بیندیشد. این مسیر، هرچند دشوار، اما تنها راهی‌ست که می‌تواند رسانه را از سطح سرگرمی به سطح فرهنگ‌سازی ارتقا دهد. برنامه‌هایی مانند «اکنون» و «کتاب‌باز»، اگر بخواهند در حافظه فرهنگی جامعه ماندگار شوند، باید از روایت صرف عبور کرده و به گفت‌وگویی واقعی با جامعه برسند گفت‌وگویی که نه فقط شنیده شود، بلکه چیزی را در مخاطب تغییر دهد.

modir

Recent Posts

مستند متعهد تا ملودرام‌

کارنامه سینمایی محمدحسین مهدویان، یکی از پدیده‌های دهه نود، تصویری از فراز و فرودهای یک…

3 ساعت ago

هنرمندی میان ایمان و سیاست

درگذشت محمد کاسبی، بازیگر متعهد و آرام سینما و تلویزیون ایران، بار دیگر مرزهای حساس…

3 ساعت ago

اصلاح منابع طبیعی در دستور کار

پس از انتشار خبر شوک‌آور انحلال سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در بهار امسال،…

3 ساعت ago

تهران گردی از روستا تا برج مدرن

تهران، با ترکیبی از محله‌های تاریخی، تفرجگاه‌های طبیعی و نمادهای شهری مدرن، یکی از جذاب‌ترین…

3 ساعت ago

عروسک‌هایی در دل طوفان

در روزهایی که طوفان شن نفس شهرهای جنوب شرق ایران را گرفته و گرمای خاک…

3 ساعت ago

تراکم‌فروشی در سایه

انتشار تصاویری از بنری در منطقه ۱۳ تهران، بار دیگر پرونده پرحاشیه تراکم‌فروشی را به…

3 ساعت ago