به گزارش سرمایه فردا، در روزهایی که دلار آزاد به مرز ۱۳۶ هزار تومان و دلار تالار دوم به حدود ۱۱۷ هزار تومان رسیده، سیگنال تورمی قدرتمندی به سراسر اقتصاد ایران مخابره شده است. این جهش ارزی، موجی از افزایش قیمتها را در بازارهای کالایی و مالی به راه انداخته و بار دیگر نشان داده که نرخ ارز همچنان تعیینکننده اصلی مسیر تورم در کشور است. همزمان، رشد قیمت طلا نیز بهعنوان پناهگاه سرمایهای مردم، فشار مضاعفی بر بازار مصرفی وارد کرده و زمینهساز تغییر رفتار سپردهگذاران و سرمایهگذاران شده و میتواند آینده اقتصاد ایران را در زمستان ۱۴۰۴ به یکی از پرچالشترین دورههای سالهای اخیر بدل کند.
واقعیت این است که نگرانی ها از همان دیروز که قیمت دلار آزاد به مرز ۱۳۶ هزار تومان رسید افزایش یافت چون همزمان نرخ دلار در تالار دوم نیز به حدود ۱۱۷ هزار تومان بالا رفت. این جهش ارزی بهعنوان یک سیگنال تورمی قدرتمند، بلافاصله به سایر بازارها منتقل شد و نتیجه آن رشد سریع قیمتها در بازارهای کالایی مانند فولاد، سیمان، محصولات پتروشیمی و مواد غذایی و همچنین در بازارهای مالی از جمله بورس و اوراق بهادار بود. این وضعیت بار دیگر نشان داد که دلار همچنان نقش لنگر تورمی را در اقتصاد ایران ایفا میکند و هر تغییر آن به سرعت بر سایر بخشها اثرگذار است.
با توجه به شرایط فعلی، چند سناریو برای آینده دلار در زمستان ۱۴۰۴ مطرح میشود. در سناریوی نخست، اگر بانک مرکزی بتواند با تزریق محدود ارز یا کنترل انتظارات تورمی بازار را مدیریت کند، احتمال تثبیت نرخ دلار در محدوده ۱۳۰ تا ۱۴۰ هزار تومان وجود دارد. در سناریوی دوم، در صورت تشدید فشارهای خارجی، کاهش عرضه ارز یا افزایش تقاضای سفتهبازی، نرخ دلار میتواند از مرز ۱۴۰ هزار تومان عبور کرده و به سمت ۱۵۰ هزار تومان حرکت کند. سناریوی سوم نیز به اصلاح کوتاهمدت اشاره دارد؛ یعنی اگر هیجانات بازار کاهش یابد و تقاضا افت کند، ممکن است دلار به محدوده ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار تومان بازگردد، هرچند چنین کاهش احتمالی پایدار نخواهد بود.
افزایش نرخ دلار بهطور مستقیم بر بازار طلا اثر گذاشته است. در هفتههای اخیر قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار و همچنین سکه تمام بهار آزادی رشد قابل توجهی داشتهاند. پیشبینی میشود در زمستان ۱۴۰۴، با ادامه روند صعودی دلار، قیمت طلا نیز به رشد خود ادامه دهد. این روند دو پیامد مهم دارد؛ نخست، افزایش تقاضای سرمایهای از سوی مردم که برای حفظ ارزش داراییهای خود به خرید طلا روی میآورند. دوم، فشار بر بازار مصرفی، زیرا افزایش قیمت طلا به معنای کاهش قدرت خرید خانوارها و تعطیلی صنف های مرتبط است.
رشد نرخ دلار و طلا تنها یک مسئله مالی نیست، بلکه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای دارد. نخستین پیامد، سیگنال انتظارات و انتقال تورم به کالاهای اساسی است. افزایش نرخ ارز باعث رشد قیمت مواد غذایی، دارو و کالاهای وارداتی میشود و فشار مستقیم بر معیشت مردم وارد میکند. دومین پیامد، افزایش شکاف طبقاتی است، گروههایی که داراییهای دلاری یا طلا دارند سود میبرند، اما طبقات متوسط و پایین جامعه با کاهش قدرت خرید مواجه میشوند. سومین پیامد، رکود در بخش تولیدی است، افزایش هزینه واردات مواد اولیه و تجهیزات، همراه با کاهش تقاضای داخلی، میتواند صنایع تولیدی را به رکود بکشاند و بسیاری از واحدهای کوچک و متوسط را به تعطیلی یا کاهش فعالیت وادار کند. چهارمین پیامد نیز بیثباتی روانی است؛ رشد دلار و طلا انتظارات تورمی را تشدید کرده و فضای روانی جامعه را متشنج میکند، بهگونهای که تقاضای سفتهبازی افزایش یافته و سرمایهها از بخشهای مولد خارج میشوند.
از این رو باید گفت تنها دولت می تواند مانع بروز این وضعیت است و از آنجایی که پیامد فشار تورمی بر خانوارها، افزایش شکاف طبقاتی، رکود در بخش تولیدی و تشدید بیثباتی روانی در جامعه خواهد بود قطعا دولت نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. درواقع سیاستگذار نتواند با ابزارهای مالی و ارزی انتظارات تورمی را کنترل کند، زمستان ۱۴۰۴ میتواند به یکی از سختترین دورههای اقتصادی کشور تبدیل شود؛ دورهای که همزمان با رشد قیمت دلار و طلا، رکود تولیدی و فشار اجتماعی بر مردم شدت خواهد گرفت.
انتظارات تورمی در اقتصاد ایران به مرحلهای رسیده که رفتار سرمایهگذاران و سپردهگذاران را بهطور جدی تغییر داده است. در شرایطی که نرخ دلار و طلا رو به افزایش است، بسیاری از مردم دیگر سپردهگذاری در بانکها و صندوقهای درآمد ثابت را گزینهای مطمئن نمیدانند. خروج نقدینگی از این منابع سنتی، به معنای کاهش توان بانکها در تأمین مالی و افزایش فشار بر پایه پولی کشور است؛ موضوعی که میتواند دامنه تورم را بیش از پیش گسترش دهد.
این نقدینگی سرگردان اگر به سمت بازارهای غیرمولد مانند ارز و طلا حرکت کند، تنها به تشدید تورم و افزایش شکاف طبقاتی منجر خواهد شد. اما اگر روند صعودی بورس ادامه یابد و بازار سرمایه بتواند اعتماد عمومی را جلب کند، بخشی از این نقدینگی میتواند وارد بورس شود. در این حالت، بازار سرمایه نقش ضربهگیر تورمی را ایفا کرده و به جای آنکه نقدینگی به سمت سفتهبازی در ارز و طلا برود، در مسیر تأمین مالی شرکتها و صنایع قرار خواهد گرفت.
با این حال، شرط اصلی این انتقال نقدینگی، پایداری رشد بورس و ایجاد اعتماد در میان سرمایهگذاران است. اگر بورس بتواند با حمایت سیاستگذار و شفافیت در عملکرد شرکتها روند مثبت خود را حفظ کند، بخشی از فشار تورمی مهار خواهد شد. اما در صورت توقف یا ریزش بازار سرمایه، نقدینگی بار دیگر به سمت بازارهای موازی حرکت کرده و چرخه تورمی تشدید میشود.
در مجموع، انتظارات تورمی کنونی نهتنها بر قیمت دلار و طلا اثر گذاشته، بلکه بر رفتار سپردهگذاران نیز سایه انداخته است. آینده اقتصاد ایران در زمستان ۱۴۰۴ تا حد زیادی به این وابسته است که آیا نقدینگی سرگردان به سمت بورس هدایت میشود یا به بازارهای غیرمولد سرازیر خواهد شد؛ مسیری که تفاوت آن میتواند میان مهار نسبی تورم یا ورود به یک بحران تورمی عمیق باشد.
یحیوی که روزگاری با «طعم آفتاب» ستاره قاب تلویزیون بود، امروز در صحنه تئاتر از…
ادگار رایت با اقتباس تازهاش از رمان استیون کینگ، جهانی را تصویر میکند که در…
ماجرای پسر ۲۰ سالهای که ابتدا راننده یک تاکسی اینترنتی را با شلیک گلوله کشت…
دو پرونده جنایی در تهران، یکی درباره اعتماد ساده یک دختر نوجوان به آشنایی مجازی…
دو دیوارنگاره تازه بنکسی در لندن، با تصویر کودکانی خیره به چراغ قرمز، بحران مسکن…
تأیید نسخه قرصی ویگووی از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا، تنها یک خبر دارویی…