به گزارش سرمایه فردا، بازار توافقی این روزها نرخهای ۹۰ هزار تومان را تجربه میکند، اما هنوز شرکتهای بزرگ و بنیادی در آن فعال نشدهاند و بیشتر نمادهای کوچک در این فضا جولان میدهند. این شکاف نشان میدهد که بازار هنوز در حال سنجش شرایط است و ورود بازیگران اصلی به این فاز نیازمند اعتماد بیشتر و شفافیت در سیاستهای اقتصادی است.
در معاملات روز جاری، جدال میان خریداران خوشبین و فروشندگان محتاط بهوضوح در تابلوها دیده شد. برخی با امید به بهبود شرایط سیاسی و اقتصادی وارد شدند، در حالیکه گروهی دیگر با تحلیل تکنیکال یا نگرانیهای بنیادی، ترجیح دادند نقد شوند. این رفتار دوگانه، نشانهای از بلوغ نسبی بازار است؛ بازاری که دیگر با یک خبر یا موج هیجانی، بهطور کامل دگرگون نمیشود.
با نزدیک شدن شاخص کل به محدوده ۳ میلیون واحد، بازار وارد فاز تازهای شده است. در این مرحله، سرعت رشد کاهش مییابد و عرضهها افزایش پیدا میکند. اما این به معنای ریزش نیست؛ بلکه نشانهای از تغییر پارادایم رشد است. از اینجا به بعد، سودآوری در بازار نیازمند تحلیل دقیق، انتخاب هوشمندانه و پرهیز از رفتارهای هیجانی است.
در چنین فضایی، اصلاح قیمت در برخی نمادها نه تهدید، بلکه فرصت است. بسیاری از سهمها پس از اصلاح ۷ تا ۸ درصدی، دوباره به محدوده جذاب بنیادی بازمیگردند. این یعنی بازار هنوز ظرفیت رشد دارد، اما نه برای همه نمادها و نه با همان سرعت گذشته.
از سوی دیگر، انتشار گزارشهای میاندورهای و ماهانه آبان، میتواند نقش کلیدی در کفسازی بازار و شفافسازی سودآوری شرکتها ایفا کند. این گزارشها، بهویژه در نمادهای صادراتمحور، آثار تسعیر ارز را نمایان خواهند کرد و مسیر بعدی بازار را روشنتر میسازند.
اما نقطه عطف اصلی، بودجه سال آینده است. دو سناریو پیشروست: اگر دولت اصلاحات اقتصادی را در دستور کار قرار دهد—از جمله منطقیسازی نرخ ارز، کاهش هزینههای اضافی و حمایت از تولید بازار میتواند وارد فاز رشد پایدار شود. در این حالت، فشار فروش اوراق کاهش یافته، نرخ بهره کنترل میشود و موتور بازار روشن خواهد شد.
در سناریوی دوم، اگر دولت همچنان بر سیاستهای ناکارآمد گذشته پافشاری کند، با کسری بودجه سنگین، افزایش نرخ بهره و تداوم سرکوب ارزی مواجه خواهیم شد. در این شرایط، بازار سرمایه نمیتواند بازدهی فراتر از تورم داشته باشد و مسیر دشوارتری در پیش خواهد بود.
در نهایت، سهامداران باید بدانند که بازار از فاز رشد آسان عبور کرده و وارد مرحلهای شده که تحلیل، دقت و شناخت بنیادی شرکتها حرف اول را میزند. مقایسه قیمتها با سقفهای گذشته، بدون در نظر گرفتن تغییرات بنیادی، میتواند گمراهکننده باشد. ملاک تصمیمگیری باید وضعیت فعلی شرکت، جریان سودآوری و چشمانداز آینده باشد نه به خاطره قیمتهای تاریخی.
بازار سرمایه همچنان یکی از بسترهای اصلی تأمین مالی و رشد اقتصادی کشور است، اما تنها زمانی میتواند نقشآفرینی کند که بازیگران آن با نگاه تحلیلی، نه هیجانی، وارد میدان شوند.
روزی صدای پالت، دنگشو و بُمرانی، هوای تازهای به موسیقی ایران بخشید؛ تلفیقی از سازهای…
در سال ۱۴۰۴، شکاف میان حداقل دستمزد و خط فقر به بیش از ۲۷ میلیون…
دولت چهاردهم با انتشار اصلاحیهای بر عملکرد سال نخست برنامه هفتم توسعه، بسیاری از اهداف…
در حالیکه بخش معدن میتواند یکی از موتورهای محرک اقتصاد ایران باشد، نبود نظارت مؤثر…
آبان به نیمه رسیده و هنوز خبری از برف نیست. نه در تهران، نه در…
صبح دوازدهم آبان، راهروهای دادسرای جنایی تهران نه صدای زنجیر متهمان را به یاد میآورد،…