دبیرکل مجمع کارآفرینان ایران با انتقاد از نبود یک برنامه بلند مدت برای توسعه صنعتی کشور اظهار کرد: ما نقشه راهبردی صنعتی در کشور که مصوب یک بخش حقوقی باشد را نداریم. برنامههای جهش تولید داریم، وزرا میآیند و میروند و برنامهها را اجرا میکنند. یا برنامهها را عوض میکنند، ولی یک نقشه راهبردی بلند مدت وجود ندارد.
البته در برنامه هفتم توسعه تاکید شده که ظرف ۶ ماه دولت باید برنامه توسعه صنعتی را ارائه دهد، ولی آن چیزی که تا الان اجرا شده برنامه قابل قبولی نبوده و یک بخشی از سازمان مدیریت و برنامهریزی این کار را به عهده داشته است، ولی با بررسیهای کارشناسی که صورت گرفته تقریباً مورد قبول ذینفعانش قرار نگرفته که امیدوارم تدبیری در این رابطه شود.
غزنوی در ادمه با بیان اینکه ما دیپلماسیهایمان متمرکز بر دیپلماسیهای اقتصادی نیست گفت: امروز هم در بیانات رهبر معظم انقلاب بحث ارتباطات خارجی بود که این موضوع یک چالش بسیار اساسی برای تقویت و توسعه اقتصادی و امنیت اقتصادی است که مورد انتظار فعالان اقتصادی نیز است.
این یک چالش اساسی است که اگر به آن توجه شود بسیاری از مسائل اقتصادی کشور حل خواهد شد. دیپلماسی ما اگر مبتنی بر دیپلماسی اقتصادی باشد شرایط برای فعالین اقتصادی مهیا میشود. درحال حاضر این شرایط به واسطه تحریمها و مسائل دیگر اقتصادی فعالیت فعالان اقتصادی را دچار چالش کرده است.
وی با تاکید بر اینکه سیاستهای ارزی کشور ضد تولید است افزود: متاسفانه هماهنگی خوبی بین سازمانهایی که در حوزه تامین و توزیع ارز و بخشهایی که ارز را دریافت و استفاده میکنند وجود ندارد. به طور مثال ارز نیمایی را به یک بخش تولیدی و اقتصادی اختصاص میدهیم و کالایی تولید میشود. ولی واردکنندهای آن کالا را با ارزی به قیمت ۲۷ هزار تومان وارد کشور میکند؛ این سیاست ضد تولید است. با این کار هم منابع ارزی ازبین میرود و هم انگیزه تولیدکننده و سرمایه گذار که باید با ارز ۴۵ تا ۵۰ هزار تومانی کالا را تولید کند.
غزنوی گفت: یکی از موانع جهش تولید تسهیلات بانکی است. بانک مرکزی از ابتدای سال گذشته سیاستی را اتخاذ کرد که جلوی تسهیلات پرداختی را گرفت تا بتواند تورم را کنترل کند. اجرای این سیاست تا مدتی موفق شد که جلوی افزایش تورم را بگیرد. ولی چه اتفاقی افتاد؟ به چه قیمتی این کار را کردند؟ به قیمت این که تسهیلاتی را به بخش تولید پرداخت نکردند در نتیجه میزان تولید کاهش پیدا کرد. البته درست است به خاطر آنکه تورم و نقدینگی کنترل شود تسهیلات پرداخت نشود.
اثر اولیه پرداخت تسهیلات به بخش تولید منجر به افزایش پایه پولی میشود، ولی اثر ثانویه نیز دارد و به واسطه اینکه رشد اقتصادی ایجاد میکند اثر اولیه را هم از بین میبرد. متاسفانه بخش تولید در حوزه تسهیلات بانکی با مشکلات زیادی مواجه شد به طوری که در ماههای پایانی سال ۱۴۰۲ کاهش تولید را شاهد بودیم که اثرش را در ماههای ابتدایی سال جدید خواهد گذاشت؛ بنابراین باید برای این موضوع چارهاندیشی جدی صورت بگیرد.
دبیرکل مجمع کارآفرینان ایران تاکید کرد: به نظر میرسد سیاست بانک مرکزی که طی دوران مختلف به اجرا گذاشته شد که نهایتاً غلط و ضدتولید بود و متاسفانه هیچ کسی هم نتوانست جلوی این سیاست اشتباه را بگیرد.
وی بیان کرد: سرمایهگذار نیاز به امنیت دارد. وقتی دیپلماسی اقتصادی درست فعال باشد و به دنبال تنشزدایی با کشورهای دنیا باشد و روابط اقتصادی درست تری را با کشورها تنظیم کند باعث امنیت اقتصادی میشود. این موضوع باعث میشود که امید و انگیزه در جوانها و در نخبگان ایجاد شود. به اعتقاد من ما به سرمایههای اجتماعی نیاز داریم. این افراد نباید از کشور مهاجرت کنند. این مسائل است که میتواند کمک کند جهش تولید درستتر اتفاق بیفتد.
حمیدرضا غزنوی اظهار کرد: متاسفانه در رابطه با موضوع خصوصی سازی نتوانستیم تجارب خوبی کسب کنیم. همچنین رفتاری هم با بخش خصوصی شد که منجر به عدم اعتماد گردید و بخشهای خصوصی بزرگ مقیاس ترغیب نشدند که با دولت مشارکتی داشته باشند و یا آنکه مدیریتشان را در قالب پیمان به عهده بگیرند و یا در مناقصات شرکت کنند.
وی افزود: متاسفانه منافع عدهای در دولت که حوزه اقتصادی را در اختیار دارند ایجاب نمیکرد و نمیکند که بخش خصوصی مدیریت واحدهای مشمول واگذاری را به دست بگیرد و به نحوههای مختلف اقداماتی میکنند که این اتفاقات رقم نخورد.
حتی یک تجربه بسیار تلخی هم در اقتصاد ایران اتفاق افتاد؛ بخشی از اقتصاد دولتی به بخش خصوصی واگذار شد. با این که همه موارد قانونی رعایت شده بود، دوباره بازپس گرفته شد. با جریان سازیهایی که صورت گرفت این نمونه تبدیل به نماد شده، نمادی شده که کارآفرینان دیگر بخش خصوصی وقتی این یک نمونه را میبینند دیگر رقبتی برای ورود به موضوع خصوصی سازی نشان نمیدهند چراکه سرمایه آن کارآفرین از بین رفت و تجربه تلخی رقم خورد.
دبیرکل مجمع کارآفرینان ایران در ادامه گفت: ما نیاز داریم که مسیری طراحی شود برای افزایش اعتماد ملی به سرمایه گذاری؛ این مسیر باید حتما طراحی و تصویب شود و این را باید دولت با کمک بخش خصوصی طراحی کند تا انشاالله در مجلس تصویب شود.
اگر این کار را نکنیم آن اعتمادی که لازم است ایجاد نمیشود. موضوع دیگر این است که در رابطه با بحث واگذاری چند کار باید انجام شود. ما باید بتوانیم ظرف ۶ ماه مسیر توسعهی صنعتی را به تصویب برسانیم که اگر این اتفاق در این مدت نیفتد قطعا کشور عقب خواهد افتاد. در برنامه هفتم توسعه فقط دولت مکلف شده که ظرف مدت ۶ ماه برنامه راهبرد توسعه صنعتی را به مجلس ارائه دهد و این باید حتما انجام شود.
باید تصمیم بگیریم که شرکتهای دولتی مشمول واگذاری و خصوصی سازی را به شبه دولتیها واگذار نکنیم. اگر بحث مشارکت مردمی میشود دقیقا همین است و باید این را تبدیل به یک قانون کنیم. یا اینکه دولت مصوبهای را صادر کند که سازمان خصوصی سازی بخشهای اقتصادی دولتی را که قصد واگذاری دارد را به شبه دولتیها واگذار نکند و فقط بخش صد در صد مردمی صاحب شوند.
امروز بخشهای اقتصادی بخش خصوصی بسیار قدرتمند هستند. میتوانیم طراحی کنیم تا کنسرسیومها تشکیل شوند. باید شرکتهای بزرگ مقیاس در قالب کنسرسیوم بتوانند مدیریت بنگاههای بزرگی که از لحاظ اقتصادی حجم فعالیت بالایی دارند و قابل عرضه هستند را در دست بگیرند؛ این درحالی است که شرایط برای تشکیل کنسرسیوم فراهم نشده است.
غزنوی افزود: شرکتهای ایرانی بزرگ مقیاس در زنجیرهی ارزش جهانی هیچ جایگاهی ندارند باید برای اینها هم در همان برنامه راهبرد صنعتی به گونهای برنامه ریزی کنیم که این شرکتها بتوانند در مسیر افزایش رقابت پذیری و جهانی شدن قرار بگیرند.
دبیرکل مجمع کارآفرینان ایران بیان کرد: نحوه قیمت گذاری به گونهای است که کسی نتواند بنگاه عرضه شده را خریداری کند و نهایتا همانهایی که در بخش دولتی از این منابع بهره میبرند سر این سفره مینشینند. تعداد زیادی بنگاههای اقتصادی برای قیمت گذاری به مزایده گذاشته شده، ولی هیچ کسی برنده نشده است؛ بنابراین این نشان میدهد که یک جای کار ایراد دارد و باید نحوهی قیمت گذاری تغییر کند.
غزنوی در ادامه گفت: دولت باید موسسههای تخصصی تامین سرمایه مورد اعتماد را انتخاب کند. این موسسهها باید کار کارشناسی کنند و قیمت واقعی را به دست آورند و یک نماینده از بخش خصوصی نیز حضور داشته باشد. اگر این اتفاق نیفتد اقدامات سازمان خصوصی سازی و واگذاری بخشهای اقتصاد دولتی به بخش خصوصی یک شعار بیشتر نخواهد بود و پایان سال میگوییم که هیچ اتفاقی نیفتاده است. در نهایت مشکلاتی که مثل قبل در روند خصوصی سازیها اتفاق افتاده تکرار میشود.
وی افزود: امسال باید بنا را بگذاریم بر اجرای سیاستهای اعتمادساز در اقتصاد. باید جلوی هر چیزی که اعتماد را خدشهدار میکند را بگیریم. به اعتقاد من برای آنکه مشارکت افزایش پیدا کند ما نیاز به سرمایههای اجتماعی داریم. حتی من پیشنهاد میکنم که یک کمیتهای تشکیل شود برای حفظ سرمایههای اجتماعی و از همهی قوا نیز حضور داشته باشند. باید حواس شان باشد کجا این سرمایهی اجتماعی در اقتصاد از بین میرود؟ در کجا یک برخورد نامناسب با یک فعال اقتصادی صورت میگیرد که حق او نبوده است. حواس مان به اینها باشد حتی حواس مان به نخبگان مان باشد که کجا یک برخورد مثلا قضایی با قشر پزشکان صورت میگیرد که اینها امنیت شان را در خطر ببینند و باعث خروج آنها میشود.
حمیدرضا غزنوی در ادامه این برنامه افزود: ما در کشور یک بخشی را نیاز داریم که فقط به سرمایههای اجتماعی توجه کند. من فکر میکنم هیچ سازمانی در این زمینه وجود ندارد و باید آن را تشکیل دهیم تا از اینها حفاظت و حراست کند و توسعه بدهد. چراکه میخواهیم مشارکت مردم را داشته باشیم. باید ببینیم که مردم در کجای این اقتصاد باید قرار بگیرند؟ ما باید حواسمان به زنجیرهی ارزش باشد.
شرکتهای خرد تقریبا بالای ۹۰ درصد شرکتها و کارگاههای فعالیت تولیدی کشور را شامل میشوند و بعد شرکتهای کوچک و بعد شرکتهای متوسط و شرکتهای بزرگ مقیاس، اینها همه یک زنجیره هستند. ما اگر اقتصاد تولید را به زنجیرهی ارزش تبدیل کنیم میتوانیم ادعا کنیم که در صنعتی شدن میتوانیم موفق شویم. بنگاههای زودبازده و یا مشاغل خانگی و امثال اینها همگی خوب است. ولی کشور ما را تبدیل به یک کشور صنعتی نمیکند. در اقتصاد منطقه در برخی از کالاهای دارای ارزش افزده بالا نمیتوانیم نقش ایفا کنیم.
در زنجیره ارزش نقش شرکتهای کوچک، متوسط و خرد روشن میشود. یک بخشی میرود قطعه میسازد. بخشی دیگر میرود مواد اولیه تولید میکند و قراردادهای بلند مدت با شرکتهای پیشران تنظیم میکند و ما محصولاتی را تولید میکنیم که دارای پرستیژ جهانی شود.
دبیرکل مجمع کارآفرینان ایران تاکید کرد: ما باید درخت اقتصاد را تنومند و بزرگتر و محکمتر کنیم. راه آن این است که ابتدا نقش شرکتهای پیشران و بزرگ مقیاس اقتصادی را روشن کنیم همان کاری که همه جای دنیا شد کشورهایی که صنعتی شدند همین کار را کردند.
اول نقش شرکتهای پیشران و بزرگ مقیاس را روشن کردند و بعد شرکتهای کوچک و متوسط را در زنجیرهی ارزش آنها قرار دادند، چون برای شرکت بزرگ صرف نمیکند که همهی قطعات و مواد اولیه اش را خودش تولید کند، بهتر میبیند که اینها دست زنجیرهی ارزش باشد و آن را هدایت کند. از طریق هدایت اینها و وصل شدن در این زنجیرهی ارزش مثل یک لوکوموتیوی که واگنها را به دنبال خودش میکشد.
نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تنظیم بازار و جلوگیری از تولید محصولات غیربهداشتی و…
مدیریت سیستمی کاربرد فراوانی پیدا کرده که تنها مربوط به شغل نیست. بلکه در برنامههای…
تبعات فیلترینگ فضای مجازی تنها منجر به خسارت دو میلیارد دلاری به کسبوکارهای ایرانی نشده،…
در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟ این مهمترین سوال سرمایه گذاران است. در…
در کمیسیون تلفیق هیچ پیشنهادی برای افزایش قیمت حاملهای انرژی ارائه نشده، اما دولت طبق…
بازار لوازم خانگی در ۱۴۰۳ کاملا با رکود همراه بود. تولیدکننده ارز نداشت و مصرف…