بحران ۱۹۲۹ آمریکا، با سقوط بازار سهام در اکتبر ۱۹۲۹ شروع شد. باعث ورشکستگی خیلی از سرمایهگذارها و شرکتها شد و اعتماد عمومی به سیستم مالی به شدت کم شد. سفتهبازی زیاد تو بازار سهام و استفاده از وامهای بانکی برای خرید سهام از عوامل اصلی این بحران بودند.
کاهش تولید صنعتی، افزایش بیکاری و کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات بر سقوط بازار سهام دامن زد. بحران اقتصادی تا شروع جنگ جهانی دوم ادامه داشت. تصمیمات نادرست فدرال رزرو، مثل کاهش عرضه پول و افزایش نرخ بهره، هم به این بحران دامن زد. این بحران نشون داد که اقتصاد جهانی چقدر به هم پیوسته است و چطور یک بحران تو یک کشور میتونه تأثیرات بزرگی روی اقتصاد جهانی داشته باشه. این اتفاق صد سال پیش چقدر به شرایط فعلی اقتصاد و بورس ما شباهت داره!
از مرداد ۱۳۹۹ تا امروز، معادل سقوط بازار سهام بوده است. اوایل این دوره، شاخص کل بورس تهران به رکوردهای جدیدی رسید. اما به تدریج با افزایش نرخ تورم، کاهش ارزش پول ملی و تحریمهای اقتصادی، بازار بورس ایران شروع به کاهش کرد. حباب شدید قیمتی در اکثر نمادها، سفتهبازی و استفاده از وامهای بانکی برای خرید سهام، سقوط بازار سهام را جدی کرد.
خرید سهام با پول قرضی، ضعف تیم اقتصادی دولت وقت، و عدم شفافیت عملکرد این تیمها باعث کاهش اعتماد عمومی به بازار شده و خیلی از سرمایهگذارها از بازار خارج شدند.
سفتهبازی و استفاده از وامهای بانکییکی از دلایل ریزش بورس است. بسیاری از سرمایهگذارها با استفاده از اعتبار و وامهای بانکی سهام خریدند. به همین دلیل نوسانات شدید بروز کرد. در ادامه بی ثباتی اقتصادی باعث کاهش اعتماد عمومی به بازار و سقوط بازار سهام شد.
تحریمها نیز تأثیرات مستقیمی روی بورس ایران داشته و کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ تورم از پیامدهای این تحریمها بوده است.
دستاندازی بر سود شرکتها و کسری بودجه از دیگر عوامل منفی بود. درواقع سیاستهای مالی نادرست باعث شده که شرکتها نتونن به درستی عمل کنن.
افت قیمت جهانی کامودیتیها نیز باعث کاهش درآمد شرکت های صادراتی شد.
در ادامه خروج نیروی انسانی و سرمایهها به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی و سیاسی به بازار بورس ایران ضربه زد.
افزایش هزینههای نقل و انتقال پول برای دور زدن تحریمها باعث افزایش هزینههای تجاری و سرمایهگذاری شد.
عدم پرداخت بخش زیادی از پولهای حاصل از صادرات هم به دلیل مشکلات انتقال پول و تحریمها مشکل آفرین است.
اجبار صادرکنندگان به فروش ارز در مرکز مبادلات به نرخ پایینتر: این سیاست باعث کاهش انگیزه صادراتی شده.
ترس مردم از سرمایهگذاری در بورس: شرایط نامناسب اقتصادی و سیاسی موجب کاهش تقاضا و افت بیشتر بازار است.
افزایش نرخ سود بانکی از دیگر عوامل تاثیرگذار در کم شدن جذابیت سرمایه گذاری در بازار سرمایه است و نارضایتی عموم سهامداران از تیم مدیریت سازمان بورس را به همراه داشته است.
برای اینکه وضعیت اقتصادی و بورس ایران بهتر شود باید سیاستهای اقتصادی پایدار و شفافی داشته باشیم. دولت باید از دخالتهای غیرضروری تو بازار دست برداره و به جاش روی ایجاد زیرساختهای مناسب برای رشد اقتصادی تمرکز کنه. همچنین، برای جلب اعتماد حرفهایها و مردم عادی، اصلاحات اساسی تو تیم مدیریت سازمان بورس لازمه است.
بعضی از این تغییرات میتواند شامل موارد زیر باشد:
تدوین قوانین و مقررات شفاف که از حقوق سرمایهگذاران حمایت کند.
افزایش شفافیت مالی و ارائه گزارشهای دقیق و بهموقع انجام شود.
نظارت و کنترل بر فعالیتهای بازار برای جلوگیری از تخلفات تقویت شود.
تشویق به سرمایهگذاری بلندمدت و کاهش تمرکز بر سودهای کوتاهمدت در نظر گرفته شود.
با اجرای این اصلاحات، میتونیم به سمت یه بازار بورس پایدار و قابل اعتماد حرکت کنیم که به نفع همهی اقشار جامعه باشد.
نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تنظیم بازار و جلوگیری از تولید محصولات غیربهداشتی و…
مدیریت سیستمی کاربرد فراوانی پیدا کرده که تنها مربوط به شغل نیست. بلکه در برنامههای…
تبعات فیلترینگ فضای مجازی تنها منجر به خسارت دو میلیارد دلاری به کسبوکارهای ایرانی نشده،…
در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟ این مهمترین سوال سرمایه گذاران است. در…
در کمیسیون تلفیق هیچ پیشنهادی برای افزایش قیمت حاملهای انرژی ارائه نشده، اما دولت طبق…
بازار لوازم خانگی در ۱۴۰۳ کاملا با رکود همراه بود. تولیدکننده ارز نداشت و مصرف…