به گزارش سرمایه فردا، در تابستانی که با جنگ ۱۲ روزه و تشدید تنشهای منطقهای همراه بود، بازار سرمایه ایران شاهد خروج قابلتوجهی از نقدینگی شد. این روند، بیش از هر چیز تحت تأثیر فضای سیاسی و عدم قطعیتهای بینالمللی قرار دارد. موضوعاتی مانند احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه، رایزنیهای دیپلماتیک و گمانهزنیهای بیپاسخ، باعث شدهاند فعالان بازار با احتیاط بیشتری عمل کنند و از ورود مجدد به بازار سرمایه خودداری کنند.
در حال حاضر، نبود تحلیل جامع و شفاف درباره زمان و نحوه اجرای مکانیزم ماشه، سایهای از تردید بر بازار انداخته است. بسیاری از فعالان اقتصادی معتقدند که با انتشار یک خبر موثق سیاسی، بخشی از این نگرانیها میتواند کاهش یابد. اما تا آن زمان، رویکرد «دست به عصا» همچنان غالب خواهد بود.
ابهام در سیاستگذاری، رکود در صنایع، و ناترازیهای ساختاری، بازار سرمایه را در وضعیت تعلیق نگه داشتهاند. در چنین فضایی، حتی سهمهای ارزنده نیز بیمشتری ماندهاند و طلا به گزینه اول سرمایهگذاران تبدیل شده است.
از سوی دیگر، رکود در صنایع مختلف، ناترازیهای ساختاری در حوزههایی مانند انرژی، آب و بودجه عمومی، و نرخ بهره بالا، همگی فشار مضاعفی بر شرکتها وارد کردهاند. کاهش تولید و افت فروش، موجب شده گزارشهای مالی شرکتها نتوانند سرمایهگذاران را به بازگشت ترغیب کنند.
در بازار ارز، مدیریت تقاضا و کنترل نرخ دلار پس از جنگ، بهنظر میرسد بیشتر جنبه مقطعی داشته باشد. واقعیتهای اقتصادی کشور تغییر نکردهاند و تثبیت نرخ ارز در کوتاهمدت نمیتواند مانع از رشد مجدد آن در بلندمدت شود. بسیاری از تحلیلگران بازار، رشد نرخ دلار تا پایان سال را محتمل میدانند.
همچنین، با توجه به بحرانهای جهانی، پیشبینیها درباره افزایش قیمت اونس جهانی نیز تقویت شدهاند. این دو عامل، یعنی رشد نرخ ارز و طلا، موجب شدهاند صندوقهای طلا و داراییهای مبتنی بر ارز، همچنان مقصد اصلی سرمایهگذاران باشند.
با وجود آنکه برخی سهمها در بازار سرمایه از ارزندگی بالایی برخوردارند، فضای منفی و ابهامآلود نسبت به آینده، مانع از ورود سرمایهگذاران به این بازار شده است. در چنین شرایطی، گزینههایی مانند طلا و صندوقهای درآمد ثابت، بهویژه برای طبقات متوسط و فرودست جامعه، جذابتر بهنظر میرسند.
در واقع، انتظارات تورمی و پیشبینی جهش ارزی، سرمایهگذاران را به سمت داراییهایی سوق داده که ریسک کمتری دارند و بازدهی قابلقبولی ارائه میدهند. در مقایسه با ابزارهای فیکسینگ و اوراق درآمد ثابت، طلا همچنان جایگاه برتری دارد.
در سطح کلان، پرسشهای بیپاسخ درباره آینده جنگ، نرخ بهره، مکانیزم ماشه و روابط بینالمللی، فضای تصمیمگیری اقتصادی را با چالش مواجه کردهاند. در سطح خردتر نیز، با گذشت چند ماه از انتصاب وزیر جدید اقتصاد، هنوز عملکرد مشخصی از ایشان دیده نشده که بتوان بر اساس آن، مسیر سیاستگذاری را تحلیل کرد.
دولت همچنان بر رویههای دستوری گذشته پافشاری میکند و فاصله بین نرخ دلار رسمی و آزاد پابرجاست. تا زمانی که این شکافها و ناهماهنگیهای درونی حل نشوند، نمیتوان انتظار رشد پایدار در بازار سرمایه داشت.
در شرایط فعلی، بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند بهجای ورود به بازار سهام، داراییهایی مانند طلا را نگهداری کنند. با وجود ارزندگی برخی سهمها، نسبت ریسک به بازده در بازار طلا برای بسیاری جذابتر است. بهنظر میرسد این روند در کوتاهمدت ادامهدار باشد و طلا همچنان نقش پناهگاه امن را ایفا کند.
در شرایطی که فضای سیاسی و اقتصادی کشور با ابهامات متعدد مواجه است، سرمایهگذاران بهدنبال گزینههایی هستند که بتوانند از داراییهایشان محافظت کنند و در عین حال از فرصتهای احتمالی نیز بهرهمند شوند. در این میان، طلا و دلار بهعنوان دو دارایی امن، بیشترین توجه را به خود جلب کردهاند.
با وجود آنکه برخی سهمها در بازار سرمایه از نظر بنیادی در وضعیت ارزندگی مطلوبی قرار دارند، اما ریسکهای سیاسی، نوسانات نرخ ارز، و نبود چشمانداز روشن از سیاستگذاری اقتصادی، موجب شدهاند که سرمایهگذاران ترجیح دهند فعلاً از ورود به بازار سهام خودداری کنند.
طلا، بهویژه از طریق صندوقهای سرمایهگذاری طلا، بهعنوان گزینهای در دسترس برای طبقات متوسط و فرودست جامعه، جایگاه ویژهای پیدا کرده است. در شرایطی که انتظارات تورمی تقویت شده و احتمال جهش ارزی وجود دارد، طلا نهتنها نقش پوششدهنده ریسک را ایفا میکند، بلکه میتواند بازدهی مناسبی نیز داشته باشد.
در مقایسه با ابزارهای درآمد ثابت، طلا از جذابیت بیشتری برخوردار است، بهویژه برای سرمایهگذارانی که بهدنبال حفظ ارزش دارایی خود در برابر تورم هستند.
با گذشت چند ماه از انتصاب وزیر جدید اقتصاد، هنوز نشانهای از تغییر رویکرد یا تصمیمگیریهای عملی دیده نمیشود. در حالی که وزیر پیشین تلاشهایی برای تکنرخی شدن ارز انجام داده بود، اکنون بهنظر میرسد دولت همچنان بر سیاستهای دستوری گذشته پافشاری میکند.
با ادامه تنشهای سیاسی و نبود تصمیمات عملی از سوی دولت، سرمایهگذاران ترجیح میدهند فعلاً در حالت «واچ» باقی بمانند. طلا، صندوقهای درآمد ثابت، و داراییهای ارزی، همچنان مقصد اصلی نقدینگی در اقتصاد ایران هستند.
فاصله بین نرخ رسمی و آزاد دلار، یکی از مهمترین چالشهایی است که تا زمان حل آن، نمیتوان انتظار رشد پایدار در بازار سرمایه داشت. مصاحبهها و جلسات متعدد، جای خود را باید به تصمیمات اجرایی و اصلاحات ساختاری بدهند—چرا که واقعیتهای اقتصادی، با حرف تغییر نمیکنند.
در مجموع، اقتصاد ایران در وضعیت «دست به ماشه» قرار دارد؛ یعنی هر لحظه ممکن است یک تحول سیاسی یا اقتصادی، مسیر بازارها را تغییر دهد. تا زمانی که ابهامات کلان—از جمله مکانیزم ماشه، روابط بینالمللی، و سیاستهای ارزی—برطرف نشوند، بازار سرمایه با احتیاط و رکود همراه خواهد بود.
در این میان، سرمایهگذاری در طلا و دلار، بهعنوان گزینههایی با ریسک پایینتر، همچنان جذابترین انتخاب برای سرمایهگذاران محسوب میشوند. اگرچه سهام ارزندهای در بازار وجود دارد، اما نسبت ریسک به بازده فعلاً به نفع داراییهای امنتر است.
در آستانه اجرای مکانیزم ماشه، بازار سرمایه ایران وارد سومین موج ریزش شده است؛ موجی…
در حالی که بازار سرمایه نشانههایی از بهبود در شهریور نشان میدهد، سایه سنگین سیاستهای…
موفقیت در معاملهگری نه در یافتن اندیکاتور جادویی، بلکه در بازنویسی تصویر ذهنیای نهفته است…
در جهانی که بازارهای مالی با سرعتی سرسامآور تغییر میکنند، کتاب «سرمایهگذار باهوش» اثر بنجامین…
در میانه تلاطمهای سیاسی، نوسانات بازارهای مالی، و رشد بیمهار نقدینگی، اقتصاد ایران در وضعیتی…
دولت ایالات متحده با بدهیای فراتر از تصور، همچنان در صدر اقتصاد جهانی ایستاده است.…