به گزارش سرمایه فردا، اقتصاد مقاوم تنها در کارخانهها یا میدانهای تولید ساخته نمیشود؛ بلکه در لحظهای که کالای اساسی به دست مردم میرسد، معنا پیدا میکند. اگر مسیر توزیع در تاریکی باشد، حتی وفور کالا هم به کمبود در قفسهها تبدیل میشود. مشکل امروز اقتصاد ایران نه تولید است و نه واردات؛ مسئله اصلی، غیبت دادههای شفاف و یکپارچه در زنجیره توزیع است. در جهانی که داده همانند انرژی ملی ارزشمند شده، کشوری که جریان کالا را بدون جریان داده مدیریت کند، هر بار در بحران غافلگیر خواهد شد. راه تابآوری واقعی از اتصال سامانهها و حکمرانی داده میگذرد، نه از فرمانهای اداری یا شعارهای مقاومتی.
اقتصاد مقاوم یعنی اقتصادی که در بحرانها بتواند نیاز مردم را پاسخ دهد. اما این تابآوری بدون شفافیت زنجیره تأمین ممکن نیست. تا زمانی که نظام توزیع کشور فاقد جریان داده و هماهنگی نهادی باشد، هیچ مقاومتی پایدار نخواهد بود.
در سالهای اخیر، مفهوم اقتصاد مقاوم به یکی از پرکاربردترین واژههای ادبیات اقتصادی کشور تبدیل شده است. اما مقاومت اقتصادی تنها در کارخانهها یا میادین تولید شکل نمیگیرد؛ در زنجیرهی توزیع کالاها و نحوه حکمرانی داده بر این زنجیره است که تابآوری واقعی ساخته میشود. کشوری مقاوم است که بتواند در روزهای بحرانی، کالا را بهموقع، عادلانه و بدون فساد به دست مردم برساند. این امر، بدون شفافیت دادهای در طول زنجیره، میسر نخواهد شد.
امروز اقتصاد ایران نه از کمبود کالا رنج میبرد و نه از ضعف تولید؛ بلکه به نظر اکثر کارشناسان، مسئله در مسیر توزیع است. در این شرایط، کالا وارد کشور میشود، اما گم میشود؛ ارز تخصیص مییابد، اما اثرش در بازار دیده نمیشود. ریشهی این تناقض روشن است؛ ما کالا داریم، اما داده نداریم. در حکمرانی اقتصادی مدرن، داده حکم خون در رگهای نظام تصمیمسازی را دارد. وقتی جریان داده متوقف شود، تصمیمها فلج میشوند و نظام اجرایی به آزمون و خطا پناه میبرد. در ایران، دادهها در جزیرههای پراکنده حبس شدهاند. هر دستگاه سامانهای دارد گمرک، انبار، تجارت، پخش و فروش اما هیچ شبکهای این سامانهها را به هم متصل نمیکند. در نتیجه، دولت فقط ابتدای زنجیره را میبیند و بخش عمدهای از مسیر، در تاریکی میماند.
بر اساس گزارش رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران (خبرگزاری مهر، مهرماه ۱۴۰۴)، میزان واردات کالاهای اساسی در هفتماهه نخست امسال با رشد حدود ۱۰ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل، از مرز ۱۵٫۶ میلیون تُن عبور کرده است. با این حال، بازار همچنان نوسانات قیمتی و دورههای کمبود را تجربه میکند. این یعنی مسئله نه در تأمین، بلکه در توزیع و رصد دادهای کالا نهفته است. دولت برای تنظیم بازار به داده نیاز دارد، نه فقط به دستور. بدون داده، حتی نیتهای درست نیز به تصمیمهای اشتباه منجر میشود. وقتی سیاستگذار نداند چه مقدار کالا در انبارها موجود است، چقدر در مسیر حمل است و در کدام مناطق کمبود دارد، سیاستهای کنترلی یا قیمتی او ناگزیر کور خواهند بود. نتیجهی چنین تصمیماتی، یا وفور غیرقابل کنترل در بخشی از بازار است یا کمبود ناگهانی در بخش دیگر. هزینهی اینچنین تصمیمگیریهایی فقط اقتصادی نیست؛ اجتماعی و سیاسی هم هست.
هر بار که مردم با قفسههای خالی روبهرو میشوند، بیاعتمادی عمومی افزایش مییابد. این بیاعتمادی، در نهایت سرمایهی اجتماعی دولت را تضعیف میکند. سرمایهای که اساس مقاومت ملی است. بنابراین، شفافیت داده نه فقط ابزار مدیریت اقتصادی، بلکه ستون اعتماد عمومی است.
در الگوی حکمرانی داده، تابآوری ملی بر سه پایه استوار است: داده دقیق، تصمیم سریع و هماهنگی نهادی. وقتی دادهها میان نهادها جریان داشته باشند، دولت میتواند پیش از وقوع بحران، مسیر کالا را رصد و تصمیم اصلاحی اتخاذ کند. اما در وضعیت فعلی، هر نهاد فقط بخش کوچکی از تصویر را در اختیار دارد؛ تصمیمها بر تخمین بنا میشوند، نه بر مشاهدهی واقعیات. این همان جایی است که سیاستهای خوب، در اجرا به شکست منتهی میشوند.
اقتصاد مقاوم، اقتصادی نیست که فقط در برابر فشار خارجی مقاومت کند؛ بلکه اقتصادی است که در برابر ضعفهای داخلی خودش مقاوم باشد. تابآوری واقعی با فرمانهای اداری بهدست نمیآید؛ بلکه با معماری دادهای شفاف و یکپارچه شکل میگیرد. در چنین معماریای، هر کالای اساسی از لحظه ورود تا مصرف تحت رصد قرار میگیرد و تمام جابهجاییها در سامانههای متصل ثبت میشود. به این ترتیب، جریان کالا و جریان داده همزمان دیده میشوند و تصمیمگیر در هر لحظه میداند کالا کجاست، چه مقدار از آن در حال مصرف است و کدام منطقه نیاز به مداخله دارد.
یکی از پیشنهادهای کلیدی برای اصلاح نظام توزیع، ایجاد سوییچ کالایی است؛ بستر ملی دادهای که همه سامانههای گمرک، تجارت، انبار و پخش را به هم متصل کند. در این ساختار، دادهها بهصورت زنده و استاندارد میان نهادها تبادل میشوند. به این ترتیب، دولت نه فقط بر واردات، بلکه بر مسیر واقعی توزیع نظارت خواهد داشت. با اجرای چنین طرحی، برای نخستین بار اقتصاد واقعی کشور روی داشبورد دادهای قابل رؤیت میشود و سیاستگذاری اقتصادی از تخمین به تحلیل تبدیل خواهد شد.در آیندهی نزدیک، کشورهایی مقاومتر خواهند بود که داده را همچون انرژی ملی مدیریت کنند.
داده، منبع قدرت و تصمیم است و شفافیت داده، ضامن عدالت در توزیع و اعتماد عمومی. تا زمانی که زنجیرهی توزیع کالاها بر پایهی دادهی شفاف شکل نگیرد، اقتصاد ایران از درون آسیبپذیر خواهد ماند؛ حتی اگر از بیرون مقاوم بهنظر برسد.
اقتصاد مقاوم از سامانههای متعدد نمیگذرد، بلکه از سامانههای متصل میگذرد. کشوری که جریان کالا و جریان داده را یکی کند، میتواند در برابر تحریم، بحران یا جنگ، ثبات اقتصادی خود را حفظ کند. اما کشوری که زنجیرهاش را نمیبیند، ناگزیر هر بار غافلگیر خواهد شد. راه مقاومت از شفافیت میگذرد؛ و شفافیت، از اتصال سامانهها حاصل میشود.
ماجرای جوانی که با دو شکایت سنگین به اتهام تجاوز در تهران بازداشت شد، پس…
اجارهخانههای ساعتی و یکروزه در تهران تنها پاسخ به نیاز اقامت کوتاهمدت نیست؛ این بازار…
«گناه نخستین تاکوپی» در ظاهر شبیه یک انیمه کودکانه و امن است، اما خیلی زود…
روند دلاریسازی معاملات در بورس کالا توسط شرکتهای معدنی و صنعتی، با استفاده از شرکتهای…
تورم ۸۰ درصدی لبنیات در سال ۱۴۰۴ نشان داد که حمایتهای دولتی و تخصیص نهادههای…
صالح اباذری، نماینده وزن +۸۴ کیلوگرم ایران در رقابتهای جهانی مصر، تنها مدالآور تیم مردان…