به گزارش سرمایه فردا، پرونده قتل برزو، نه فقط یک جنایت خیابانی، بلکه بازتابی از گرههای کور در روابط خانوادگی، اعتیاد، خشونت و بیاعتمادی اجتماعی است. در حالیکه متهمان اصلی، یعنی داماد خانواده، دوست او و خواهر مقتول، هر یک روایت متفاوتی از شب حادثه ارائه دادهاند، شهادت شهود و شواهد موجود، مسیر رسیدگی را به نقطهای مبهم رسانده است. اختلافات خانوادگی، اتهام اعتیاد، فرار دختر جوان، و در نهایت شلیک مرگبار، همه در کنار هم تصویری از بحرانی چندلایه را ترسیم میکنند؛ بحرانی که حالا در دادگاه کیفری تهران، زیر ذرهبین قاضی و افکار عمومی قرار گرفته است. آیا این قتل حاصل یک تصمیم لحظهای بوده یا نتیجه خصومتهای طولانیمدت؟ پاسخ، در دل دفاعیات متهمان و رأی نهایی دادگاه نهفته است.
دی ماه سال ۱۴۰۱ صدای تیراندازی در یکی از محله های نزدیک بهارستان تهران در دل ساکنین و اهالی محل وحشت انداخت.بلافاصله صدای شیون و بوی خون در کوچه پیچید و در حالی که مرد جوانی به نام برزو به ضرب شلیک گلوله به قتل رسیده بود چند دقیقه ای بیشتر طول نکشید که صدای آژیر ماشین پلیس کوچه را پر کرد.هم زمان تیم جنایی برای رسیدگی به موضوع از راه رسیدند و مشخص شد برزو مقابل خانه خواهر خود به نام بهناز به قتل رسیده است و موقع وقوع جنایت دو برادر دیگر او نیز همراهش بودند.به این ترتیب نخستین کسی که هدف تحقیقات جنایی قرار گرفتند برادران برزو بود.
برادران برزو در جریان تحقیقات اظهار داشتند که روز حادثه برزو مقابل خانه بهناز مراجعه کرده بود تا او را برای ترک اعتیاد به کمپ ببرد.آنها گفتند:«برزو می گفت دختر جوان بهناز که به تازگی با مردی به نام وحید عقد کرده بود نیز اعتیاددارد و او هم باید برای ترک به کمپ منتقل شود اما دختر بهناز فرار کرده بود و به داخل پارک مقابل خانه شان رفته بود تا همراه ما نیاید.در همان حال برزو منتظر برگشتن او ایستاده بود و پیاده مقابل پارک قدم می زد که ناگهان از سمت پارک تیراندازی شد و گلوله به برزو اصابت کرد.برزو قبل از اینکه جان خود را از دست دهد گفت که وحید و دوستش را دیدم که به من شلیک کردند.»
با این اظهارات وحید و دوستش به نام هادی که در شب حادثه همراه او بود بازداشت شدند اما هر دو نفر منکر جنایت مسلحانه شدند و این در حالی بود که شهود دیگری نیز شهادت داده بودند که وحید و هادی را موقع تیراندازی به برزو دیده اند.و همچنین شهادت دادند که عامل تیزاندازی مرگبار هادی بوده است.
وحید در اولین برخورد با ماموران گفت:«ما اصلا اسلحه ای نداشتیم که بخواهیم با آن به کسی شلیک کنیم.برزو از اشرار محل بود و به خاطر همین شرارت هایش دشمن های زیادی داشت که احتمال دارد قتل را آنها انجام داده باشند.»
در ادامه تحقیقات مشخص شد که بهناز اختلافات دنباله داری با برادرش داشته و ادله ای به دست آمد که او نیز به اتهام همدستی با داماد خود در قتل برادرش بازداشت شد.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهمان پای میز محاکمه رفتند.
بعد از اولین جلسه رسیدگی به دستور قاضی پرونده بار دیگر تحقیقات تکمیلی انجام شد و بعد از ان متهمان بار دیگر در دادگاه به دفاع از خود پرداختند.این در حالی بود که در کیفرخواست صادر شده برای هادی اتهام مباشرت در قتل عمدی صادر شده و بهناز و وحید متهم شدند به معاونت در قتل عمدی.
در ابتدای جلسه رسیدگی هادی به عنوان متهم ردیف اول پای میز محاکمه ایستاد و در دفاع از خود گفت:«من اتهامم را قبول ندارم.نه اسلجه ای داشتم و نه به کسی شلیک کردم.»
او ادامه داد:«وحید دوست صمیمی من بود و مدتی بود که با دایی همسرش یعنی مقتول اختلاف داشت.شنیده بودم که برزو برای آنها مزاحمت ایجاد می کرد و دست از سر زندگی خواهرزاده خود برنمی داشت.این آزار و اذیت ها به حدی زیاد شده بود که وحید تصمیم گرفته بود دست همسرش را بگیرد و برای ادامه زندگی به شهر مشهد برود.قرار بود یکی دو شب دیگر اثاث کشی کنند و من هم برای کمک به آنها آمده بودم.آن شب من و وحید با همدیگر در ماشین نشسته بودیم و من روی صندلی کنار راننده بودم.در حالی که در گزارش اعلام شده که تیراندازی توسط راننده انجام شده است.»
سپس وحید در دفاع از خود گفت:«چیزهایی که راجع به همسر من و مادرزنم گفته شده دروغ محض است.آنها اعتیاد نداشتند و این انگ را برزو وقتی به خواسته هایش نرسید به آنها زد.برزو از اوباش منطقه بود و با زن های زیادی در ارتباط بود که با ارعاب و تهدید با آنها رابطه برقرار می کرد.او از آزار و اذیت اهالی محل دست برنمی داشت و حتی همسر من را هم نیز آزار و اذیت می کرد.به خاطر همین شرارت هایش هم بود که دشمنان زیادی داشت.این جنایت ممکن است کار هر یک از این افرادی که با برزو خصومت داشتند باشد.»
بعد از آن بهناز در دفاع از خود پای میز محاکمه حاضر شد و گفت:«من نه معتادم و نه حتی تا به حال یک سیگار کشیده ام.برادر من با دخترم سر ناسازگاری داشت و تا حدی او را اذیت کرده بود که دخترم از او می ترسید.شب حادثه براادرم به بهانه اینکه ما را به کمپ ببرد سراغمان آمده بود که دخترم ترسید و به پارک فرار کرد.برزو نوچه های زیادی داشت که آن شب سراغ ما آمده بودند.این اواخر همسر برزو متوجه ارتباطش با زنان دیگر شده بود و شاید از او کینه به دل گرفته و دستور قتلش را صادر کرده بود.»
در انتهای جلسه وکیل هادی گفت:«از میان شهود یک نفر گفته بود که وحید را در حال تیراندازی دیده است.از سویی مقتول دشمن زیاد داشت و احتمال وقوع جنایت از سوی افراد دیگر نیز وجود دارد.»
قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهمان برای صدور رای وارد شور شدند.
به دنبال افزایش شکایات خریداران خودرو در زمینههای مختلف از جمله تأخیر در تعمیرات و…
در دنیای پویای صنعت، جایی که قدرت، دقت و ایمنی حرف اول را می زنند،…
مخازن آب فایبرگلاس بهدلیل وزن سبک، مقاومت بالا در برابر خوردگی و دوام طولانی، در…
بازار سرمایه ایران بار دیگر نشان داد که در شرایط فعلی، نقدینگی ورودی مهمترین محرک…
در حالیکه میانگین خودکفایی غذایی ایران طی سه دهه گذشته حدود ۷۰ درصد برآورد شده،…
در یک مسیر ساده شهری، گفتوگوی راننده و مسافر به سفری ذهنی بدل میشود؛ از…