به گزارش سرمایه فردا، پیچیدگی اقتصادی، معیاری برای محاسبه دانش مولد در یک جامعه است و برای بیان ساختار شبکهای، مورد استفاده قرار میگیرد. در این حالت، جوامع بر اساس میزان انباشت دانش خود در میان افراد مختلف رتبهبندی میشوند. سپس این دانش را در قالب سازمانهای تولیدی و شبکههایی از این سازمانها نشان میدهد. به بیان دیگر، پیچیدگی اقتصادی، به مفهوم میزان توانایی کشورها در تولید و صادرات کالاهای دانشبر از رهگذر دانش شکلگرفته در آن کشورهاموثر است و میتواند رمز توسعه جامع مدرن باشد.
ازآنجاکه بعضی از محصولات مثل کامپیوتر و موتورهای جت را فقط در جوامع پیچیده، اما کالاهایی شبیه پیراهن، غلات و حبوبات را تقریبا همهجا میتوان تولید کرد. پیچیدگی اقتصادی ارتباطی تنگاتنگ با تنوع دانش مفید بهکاررفته در آن دارد. برای ایجاد یک اقتصاد پیچیده و البته پایدار نگاهداشتن آن، افراد برخوردار از دانشها باید قادر به تعامل با یکدیگر باشند و دانش خود را برای تولید محصولات ترکیب نمایند.
بنابراین پیچیدگی اقتصادی بر اساس ترکیب محصولات مولد یک کشور بیان شده و منعکس کننده ساختارهایی است که باهدف ترکیب دانش پدید آمدهاند. امروزه، نقش علم و فناوری در جهت نوآوری و توسعه و رمز توسعه جامع مدرن موضوعی اجتنابناپذیر است.
پیشرفت و توسعه کشورها بر مبنای علم و دانش استوار بوده و علم و فناوری نیروی پیشرانه جامعه دانشبنیان عصر حاضر است.
پیچیدگی اقتصادی برای اولین بار توسط هیدالگو و همکاران در سال ۲۰۰۷ مورد بحث و بررسی قرار گرفت. آنها به واکاوی شبکههای ارتباطات بین محصولات یا به عبارتی “فضای محصول” پرداختند. نتایج مطالعات آنها نشان داد که محصولات با رتبه بالاتر، در منطقه میانی فضای محصول، با پیوستگی بیشتر قرار داشتند. درحالیکه محصولات با رتبه کمتر در مناطق با پیوستگی کمتر قرار میگرفتند. کالاهای ساده یا به تعبیری دیگر کالاهای فراگیر، یا نیاز به دانش چندانی ندارند و یا اگر داشته باشند،
توسط کشورهایی با پیچیدگی کم قابلیت تولید را دارند. لذا قدرت رقابت آنها در سطح بینالمللی کمتر است. درنتیجه، میتوان سطح پیچیدگی بالای کالای کشورها را توسط شاخص پیچیدگی اقتصادی تعیین نمود. مطالعات درباره رمز توسعه جامع مدرن نشان داده است که کشورهایی که علاوه برداشتن تنوع محصولات، دارای محصولات پیچیده تولیدی نیز هستند.
رمز توسعه جامع مدرن معمولا از لحاظ «اقتصادی» نیز پیشرفتهتر هستند و یا انتظار بیشتری میرود که رشد اقتصادی سریعتری را در آینده نزدیک تجربه نمایند. هیدالگو و هاسمن، با تغییر رویه، نگرش خود را در مورد اقتصاد از حالت سنتی به حالتیکه در آن به ساختار محصولات در قالب شبکهای که کشورها را به محصولات صادراتی آنها ارتباط میدهد.
آزادسازی تجاری سبب انتقال دانش و ایدهها شده و بنگاههای خارجی با استفاده از دانش سرریز شده به داخل، به نوآوری محصول دست میزنند که سبب میشود ارزشافزوده آنها نیز افزایش یابد.
بسیاری از اقتصاددانان بر این اعتقادند که سیاستهای آزادی تجاری دو هدف اساسی را دنبال میکند: الف( کمک به افزایش رشد اقتصادی و اشتغال از طریق بهبود در تخصیص منابع و کارایی اقتصادی و ب) کمک به بهبود تراز پرداختها بهوسیله تقویت رقابتپذیری بخش صادرات، رشد و تنوع صادراتی و کاراتر نمودن بخش کالاهای جانشین واردات (نجارزاده و تمناییفر، ۱۳۹۰)؛ بنابراین آثار آزادسازی اعم از مثبت و منفی بر بسیاری از متغیرهای اقتصادی ازجمله پیچیدگی منعکس میشود.
نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تنظیم بازار و جلوگیری از تولید محصولات غیربهداشتی و…
مدیریت سیستمی کاربرد فراوانی پیدا کرده که تنها مربوط به شغل نیست. بلکه در برنامههای…
تبعات فیلترینگ فضای مجازی تنها منجر به خسارت دو میلیارد دلاری به کسبوکارهای ایرانی نشده،…
در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟ این مهمترین سوال سرمایه گذاران است. در…
در کمیسیون تلفیق هیچ پیشنهادی برای افزایش قیمت حاملهای انرژی ارائه نشده، اما دولت طبق…
بازار لوازم خانگی در ۱۴۰۳ کاملا با رکود همراه بود. تولیدکننده ارز نداشت و مصرف…