به گزارش سرمایه فردا،علی فکری، معاون وزیر و رئیس سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ در توییتی نوشته است «از یک مقام رسمی چین در حین بحثی مفصل پرسیدم بین سه عامل تحریم، ناامنی و بیثباتی در تصمیمگیری؛ کدام یک مهمترین مانع برای همکاریهاست؟ پاسخ داد تحریم و ناامنی هزینهساز است که باید تا میتوان هزینهها را کاهش داد، اما بیثباتی در تصمیمات، اساس برنامهریزی برای روابط را مختل میکند». به روایت او که از افراد پیشرو در صف دیپلماسی اقتصادی در یک دهه اخیر بوده، خسارت و آسیب بیثباتی، بیشتر از تحریم و ناامنی است. چیزی که در روابط به ویژه تبادلات اقتصادی در زمانه سختی و دشواری متأثر از تحریمهاست، اهمیت بالایی دارد، پیشبینیپذیری شریک یا همکار است.
در واقع، اتکاء به یک رابطه پایدار اقتصادی و ساخت یک اعتماد مستحکم در گرو پایبندی به یک مسیر و سناریوی در دسترس است. معطلسازی، این و آن پا کردن، ندیدن فرصتها و به ویژه نداشتن ایده در ساخت یک رابطه اقتصادی بیاعتمادی میآورد و بیاعتمادی سبب میشود در وقت عسرت، حتی سرمایه هم به کار نیاید. یکشنبه عصر رهبر انقلاب در دیدار با اعضای هیئت دولت چهاردهم ضمن تمجید از سفر موفق رئیسجمهور به چین، شانگهای را یک زمین و زمینه مهم برای غلبه بر مشکلات و دشواریهای اقتصادی دانستند که باید بالفعل شود. علاوه بر این، رهبر انقلاب تأکید ویژهای بر این موضوع داشتند که باید به شرایط «نه جنگ، نه صلح» پایان داد.
این تعلیق ذهنی که سرمایهگذار داخلی و خارجی را از ریسکپذیری و اقدام عملی جسورانه و مبتکرانه برای توسعه اقتصادی باز میدارد، بلایی است که بیش از تحریم آسیبزننده است. پیش از سفر رئیسجمهور به چین برای شرکت در بیست و پنجمین اجلاس شانگهای نیز حساب کاربری رهبر انقلاب در ایکس فارسی نوشت باید مفاد توافقنامه بیست و پنج ساله ایران و چین به صورت کامل تحقق پیدا کند. آیت الله خامنهای در دیدارهای دوجانبه با سران کشورهایی که به تهران سفر میکنند، نیز مرتباً اصرار دارند توافقات و تفاهمات ایران و دیگران که در سایه نگاه مشترک به پدیدهها به زبان میآید، از لفظ به کلمه و از کلمه به سیاست و برنامه عملی تبدیل شود.
اول فروردین ۱۴۰۰ نیز رهبر انقلاب در پیام نوروزی توصیه کردند نباید مسأله اقتصاد کشور را به رفع تحریم گره زد: «در این سه چهار سال اخیر مدام گفتیم تحریم [اگر] برداشته بشود، مثلاً فرض کنید این جوری میشود… این «اگر اگرها» اقتصاد را معطّل و سردرگم نگه میدارد و این ضرر بزرگی است». منظور رهبر انقلاب از این سه چهار سال، سالهای پس از نقض برجام از سوی آمریکا و اروپاست. هفتم شهریور ۱۳۹۷، آیت الله خامنهای تصریح کردند باید از اروپا قطع امید کرد: «با کشورهای اروپایی بایستی ادامهی ارتباط باشد امّا از اروپا قطع امید بکنید. اروپا جایی نیست که ما بتوانیم برای مسئلهی برجام و مسائل اقتصادی و مانند اینها به آنها امید ببندیم.
این قطع امید به معنای قطع رابطه نیست، یعنی نگاه شکآلود داشته باشید به وعدههای آنها.» تیرماه ۱۳۹۷ که دولت دوازدهم مرتباً در رفت و آمد بود تا از اروپایی که در نقض تعهدات دستکمی از آمریکای ترامپ نداشت، بهرهای و بستهای حاصل کند، آیت الله خامنهای در دیدار با هیئت دولت صراحتاً از شرطیسازی اقتصاد و اجتماع کشور انتقاد کردند و گفتند: «کار را در محدودهی مقدورات کشور با جدّیّت دنبال بکنید؛ منتظر این و آن نباشید. ما یک روز مشکل اقتصادی کشور را موکول کردیم به برجام، [امّا] برجام نتوانست مشکل اقتصادی کشور ما را برطرف کند و به ما کمک قابل توجّهی بکند.
نتیجه این شد که مردم نسبت به برجام شرطی شدند، که وقتی آن بابا میخواهد از برجام خارج بشود، تا مدّتی که او میگوید خارج میشوم، ما همینطور دچار تلاطم در بازار خواهیم بود؛ ما شرطی شدهایم دیگر، مردم را ما شرطی کردهایم. حالا هم «بستهی اروپایی»؛ مردم را دربارهی بستهی اروپایی شرطی نکنید.» در همان سخنرانی البته رهبر انقلاب تأکید دارد که حفظ ارتباطات سیاسی و گفتگو و مذاکره و نشست و برخاست و رفت و آمد مهم است. اما این همه که در صلاحیت وزارت خارجه و نهادی مسئول است، نباید به گره زدن همه امور به فعالیتهای معمول دستگاه دیپلماسی منجر شود: «من البتّه میگویم ارتباطات باید حفظ بشود؛ دوستانی که با من مرتبط بودهاند در این سالهای متمادی، میدانند که عقیدهی من در زمینهی ارتباطات دیپلماسی این است که ارتباطات باید روزبهروز تقویت بشود و توسعه پیدا کند و فعلیّت پیدا کند و گسترش پیدا کند؛ عقیدهی من این است.»
این رویکرد غیر از بدبینی به غرب به دلیل تجربه سالها خباثت و نقض عهد، از امید و اطمینان به ظرفیتها و ابتکارات داخلی میآید. نگاه به داخل و بومیگرایی همه راهبردهایی هستند که میتوانند اتفاقاً دست دیپلمات را در مذاکرات پر کنند. چیزی که تحت عنوان کلی «اقتصاد مقاومتی» در دهه ۹۰ طرح شد اما به دلیل تحریفهای رسانهای غربگرایانی که اساساً بازار و اقتصاد و توسعه را در جایی غیر از واشنگتن و برلین و پاریس نمیشناسند، به مرحله سیاستگذاری رسید اما نتوانست شکل و قالبی ملی پیدا کند. در شرایط کنونی و پس از آشکار شدن خسارت دلبستگی و تعلق ذهنی به غرب، اولاً باید فرصتها و زمینههای ارزشمندی چون عضویت ایران در بریکس و شانگهای را فراتر از دید و بازدیدهای دیپلماتیک برد و به انتفاع اقتصادی عمومی فراگیر ایرانیان تبدیل کرد.
ثانیاً کوشید ضمن حفظ ارتباطات دیپلماتیک، از تجربه توسعه غیرغربی که مطابق با هنجارها و ارزشهای مورد تأیید سیاسی و اقتصادی است، بهره برد. تبادل اقتصادی با ارزهای ملی، ابتنای روابط اقتصادی با شرق به شکل راهبردی نه به صورت موسمی و فصلی و سلیقهای و بازاندیشی در سیاست همسایگی به ویژه با توجه به شرایط متغیر امنیتی پدید آمده در یک سال اخیر، نقاط آغازین جایگزین سیاست شرطیسازی و معطلسازی است. تعلیق مخربتر از تحریم است. تعلیق از بیتصمیمی میآید و بیتصمیمی از بیدانشی و کمجرأتی. حالا که به تعبیر رهبر انقلاب فرصتی برای اجماعسازی داخلی در کشور پدید آمده، وفاق را به میدان ایدهها و نظرات در مورد توسعه و پیشرفت وارد کنیم.
در شرایطی که نرخ تورم سالانه بین ۳۵ تا ۵۰ درصد است، مغازه های خردهفروشی…
شرکت لبنیاتی غانیزان با رشد سودآوری سالانه بیش از ۱۰۰ درصد، تثبیت جایگاه صادراتی در…
از خردادماه ۱۴۰۴، بازرسان آژانس تنها به نیروگاه بوشهر دسترسی داشتهاند و از تأسیسات نطنز…
حمایت بیقید و شرط ترامپ از رژیم صهیونیستی، نهتنها منافع آمریکا را در اولویت دوم…
سینمای ایران در سال 1404 شاهد رویدادی بود که توجهها را به خود جلب کرد:…
در شرایطی که اسرائیل با راهبرد «بازی با ریسک بالا» تلاش دارد معادلات امنیتی منطقه…