بورس

بحران حاشیه سود و توقف توسعه؛ چرا بورس ایران از نفس افتاده است؟

به گزارش سرمایه فردا، بازار سرمایه ایران در سال‌های اخیر با دو چالش بنیادین مواجه بوده است: نخست، سیاست‌گذاری پولی با نرخ بهره بالا که موجب خروج سرمایه از بازار بورس و کاهش نسبت قیمت به درآمد (P/E) شده است؛ دوم، افت محسوس حاشیه سود ناخالص شرکت‌ها که ریشه در افزایش شدید هزینه‌های تولید دارد.

حاشیه سود ناخالص، شاخصی است که نشان می‌دهد هر واحد فروش قبل از کسر هزینه‌های عملیاتی، مالیات و حقوق چقدر سودآوری دارد. این شاخص در صنایع مختلف متفاوت است و به عوامل متعددی چون قیمت مواد اولیه، نرخ انرژی و هزینه‌های تولید وابسته است. در سال‌های اخیر، افزایش شدید نرخ برق و گاز، همراه با افت جهانی قیمت کامودیتی‌ها، فشار مضاعفی بر شرکت‌های تولیدی وارد کرده و حاشیه سود آن‌ها را به شدت کاهش داده است.

قیمت کامودیتی‌ها به کف تاریخی خود نزدیک شده‌اند

در سطح جهانی، قیمت کامودیتی‌ها به کف تاریخی خود نزدیک شده‌اند و بسیاری از تولیدکنندگان در آستانه زیان قرار گرفته‌اند. در داخل کشور نیز، سیاست‌های ارزی و افزایش نرخ انرژی، هزینه تمام‌شده تولید را بالا برده‌اند. این در حالی است که شرکت‌ها نه‌تنها با افزایش نرخ فروش مواجه نبوده‌اند، بلکه در برخی موارد با قطع دوره‌ای انرژی نیز روبه‌رو شده‌اند.

نتیجه این فشارها، کاهش سودآوری شرکت‌ها و توقف طرح‌های توسعه‌ای در صنایع کلیدی مانند پتروشیمی و فولاد بوده است. شرکت‌هایی که پیش‌تر سودهای قابل توجهی کسب می‌کردند، اکنون ترجیح می‌دهند سود خود را میان سهام‌داران تقسیم کنند تا اینکه آن را صرف توسعه کنند. این روند، ساختار سنتی بورس ایران را که بر پایه شرکت‌های بزرگ و هلدینگ‌های وابسته به پارس جنوبی بنا شده بود، دچار اختلال کرده است.

برای دو دهه، شرکت‌هایی مانند فولاد، کچاد، گل‌گهر، فملی و زاگرس ستون‌های اصلی بورس ایران بودند. این شرکت‌ها با بهره‌گیری از گاز ارزان، سودآوری بالایی داشتند و موتور رشد بازار سرمایه محسوب می‌شدند. اما اکنون با افزایش نرخ انرژی، سیاست‌های ارزی محدودکننده و کاهش حمایت‌های دولتی، این ستون‌ها در حال فروپاشی‌اند.

در این میان، برخی صنایع مانند سیمان توانسته‌اند با فروش در بورس کالا و تعیین نرخ بر اساس رقابت ریالی، بخشی از فشارها را مدیریت کنند. اما این موفقیت محدود، نمی‌تواند وضعیت کلی بازار سرمایه را بهبود بخشد.

در نهایت، ترکیب سیاست‌های ناکارآمد و فشارهای ساختاری باعث شده تولید در کشور نه متوقف، بلکه توسعه‌نیافته باقی بماند. بدون طرح‌های توسعه‌ای، نباید انتظار رشد دلاری از شرکت‌ها داشت؛ مگر آنکه قیمت‌های جهانی افزایش یابند یا سیاست‌های ارزی اصلاح شوند. این وضعیت، زنگ خطری جدی برای آینده بازار سرمایه ایران است.

modir

Recent Posts

استراتژی خروج از زیان در صندوق‌های اهرمی؛ چگونه با ابزار اختیار خرید، ضرر را کنترل کنیم؟

در شرایطی که سرمایه‌گذاران صندوق‌های اهرمی با افت قیمت واحدهای عادی و زیان‌های سنگین مواجه‌اند،…

2 ساعت ago

از دانشگاه تا کارخانه؛ روایت یک زیست‌بوم نوآورانه

در حالی که بسیاری از صنایع کشور هنوز درگیر مدل‌های سنتی نوآوری هستند، گروه فولاد…

5 ساعت ago

چرخش تجاری چین؛ تهدیدی پنهان یا فرصت طلایی برای ایران؟

به گزارش سرمایه فردا، در گزارش تجارت خارجی چین در ماه ژوئیه، نشانه‌هایی از تغییرات…

21 ساعت ago

سرعت گرفتن دیپلماسی با بلاروس

سفر رئیس‌جمهور ایران به بلاروس پس از ۱۸ سال، نقطه عطفی در روابط تهران و…

21 ساعت ago

ایران در آستانه ورشکستگی آبی؛ بحران منابع آب به نقطه بی‌بازگشت نزدیک می‌شود

بحران آب در ایران از مرحله هشدار عبور کرده و اکنون به تهدیدی ملی بدل…

21 ساعت ago

از بحران زیرساخت تا شکست دیپلماتیک؛ رژیم صهیونیستی در محاصره اختلالات

در حالی که رژیم صهیونیستی با اختلالات گسترده در خطوط ریلی و بحران جدی در…

21 ساعت ago