ما ایرانیان حداقل طی شش دههی اخیر تا ابتدای دههی نود زیر چتر یک قرارداد اجتماعی-اقتصادی بزرگ زندگی میکردیم.
چرخ اقتصادمان با فروش نفت و سیاست خارجی میچرخید و دولتها با پولی که از این معامله خارجی به دست میآوردند تقدیرات اجتماعی ما را رقم می زدند.
نمودهای این زیست نفتی عبارت اند از:
۱. طی این شش دهه در پی تلاش برای ایجاد مرکزیت و افزایش قدرت چانهزنی به منظور دریافت رانت نفتی بیشتر، تعداد استانهای ایران افزایش چشمگیری پیدا کرد.
۲. روابط تجاری با کشورهایی که نفت بدانها صادر میکردیم موجب شد رفت و آمد ایرانیان به آنجا رفته رفته زیاد شده و تقدیرات فرهنگی جدیدی رقم بخورد.
۳. پولداری دولت، شبکهی محکمی از توزیع رانت را تا بطن جامعه امتداد داد.
۴. شکل توزیع منابع حاصل از فروش نفت، یک حکمرانی بخشی و واگرا را رقم زد به نحوی که وزارتخانهها و نهادهای بهرهبردار از این رانت هیچ نیازی به تعریف کار مشترک میانشان نمیدیدند.
از این دست موارد متعدد میتوان ذکر کرد.
قدر متیقن آن است که یک رشته نامرئی، سیاست خارجی و سیاست داخلی ایران را به یکدیگر گره میزند. در واقع «نفت» یک قرارداد اجتماعی بزرگ را میان دولت و مردم ایجاد کرده بود. قراردادی که تا حد زیادی مبتنی بر استانداردهای یوروسنتریک بود.
از ابتدای دههی نود و با بحران مالی و جهش چین، تغییر در نظم جهانی کلید خورد. جایی از این ماجرا غرب به دلیل نیاز به بالا کشیدن نفت شیل در بازار نفت جهانی (به دلیل اثراتی که بر بازارهای مالی نفت در آینده میگذاشت) یا به موجب نیاز به خروج از دعواهای بیپایان غرب آسیا و … دیگر نتوانست این معامله کلان را با ایران ادامه دهد.
سوال تحریم برای ایران در این نقطه آغاز شد؛ سوال این بود که ایرانیان در فضایی که دیگر زیست نفتی امکان ادامه تداوم ندارد چگونه می توانند روابط خود را با دنیای خارجشان بازتعریف کنند؟
پاسخ به این سوال را هم در داخل باید جست و هم در خارج؛ هم در جهان خارج دنیایی متفاوت از دنیای جنگ سرد یا حتی جهانی سازی در جریان است و در نتیجه نیاز به ابتکارهای جدید داریم و هم برای ارتباط با این دنیای جدید باید ترتیباتی را در داخل بازنویسی کنیم. اگر چنین نکنیم باید با این سوال دست و پنجه نرم کنیم که بودنمان در این جهان چه معنی ای دارد؟
رهبر انقلاب به درستی اشاره کردند که پیروزی دولت چهاردهم پیروزی همه ایران است. بیشک سعی تمام دغدغهمندان ایران و اسلام باید بازنویسی قرارداد اجتماعی-اقتصادی سابق ایران (یا همان زیست نفتی) باشد.
خروج از این زیست نفتی و حرکت به سمت «جانمایی جدید و بازتعریف نقش ایران در عرصه بین الملل» نیاز به طراحی و پیشبرد ابتکارهایی دارد که بیان آنها در این مجال نمی گنجد؛ مجموعه «ابتکار ایران» آمادگی دارد راهبردها و راهکارهای پیشنهادی را در اختیار دغدغه مندان، مدیران و کارشناسان قرار دهد.
آینده اقتصاد نفتی ایران به سیاست خارجی گره خورده است. هرچند نفت دولت را پولدار کرد اما تاکنون رفاه برای جامعه نیاورده است. بنابراین آینده آن همچنان در دست سیاستمداران خواهد بود.
تعرفه برق تجدید پذیرها برای صنایع افزایش یافت. در حالی که خاموشی برای صنایع به…
سال آینده نزدیک به ۵۰ درصد ناترازی گاز و ۲۴ هزار مگاوات ناترازی برق خواهیم…
بازار سهام بعد از چند ماه صف فروش سنگین سبزپوش شد و همچنان بی توجه…
معاون شهردار تهران در آئین تجلیل از نویسندگان کتب تقریظ شده رهبر انقلاب اسلامی گفت:…
به گزارش سرمایه فردا، چرا به بهانه حفاظت از مناطق چهارگانه در جایی مانند میانکاله…
در استان گیلان فقط کل شالیزاری به صورت سنتی غرقابی میشوند، بدون اینکه مدیریت بر…