با وجود این اهداف، گزارش مجلس نشان میدهد که تخلفات گسترده بانکها از نسبتهای نظارتی همچنان ادامه دارد. بسیاری از بانکها با ناترازیهای چندگانه مواجهاند: ناترازی سودآوری، جریان وجه نقد، و دارایی-بدهی. این وضعیت، سلامت ترازنامهها و اثربخشی سیاستهای پولی را بهشدت تهدید میکند.
راهحلهای پیشنهادی شامل بازنگری در مدل کسبوکار بانکها، تدوین دستورالعملهای نظارتی مؤثر، و افزایش هزینه تخلفات است. اما پیششرط کلیدی، تعیین تکلیف بانکهای بهشدت ناسالم است تا از ادامه فعالیتهای اختلالزا جلوگیری شود.
در واکنش به ناکارآمدیهای ساختاری در نظام ارزی، نمایندگان مجلس دو طرح موازی ارائه کردهاند:
هدف: مقابله با بازارهای غیررسمی، ارز خارج از زنجیره اقتصادی، و قیمتگذاریهای غیرکارشناسی مفاد کلیدی:
نقد: این طرح با وجود اهداف مثبت، در برخی بندها با اصول بانکداری مرکزی و تجربههای پیشین در انتشار اوراق ارزی همخوانی ندارد.
هدف: جذب سرمایههای خرد و کلان به سمت تولید مفاد کلیدی:
نقد: این طرح با رویکرد سختگیرانه، بهدنبال کنترل شدید بر بازارهای موازی است اما ممکن است در اجرا با چالشهای حقوقی و اقتصادی مواجه شود.
در ادامه مباحث اصلاحی، وضعیت بانک آینده و اعمال فرآیند گزیر بر آن، نمونهای از برخورد با ناترازیهای شدید بانکی است. اما همانطور که در تحلیلهای بانکپلاس آمده، این ناترازیها معلولاند نه علت. ریشه اصلی در سیاستگذاریهای نادرست، فقدان نظارت مؤثر، و تصمیمات مدیریتی اشتباه است.
افزایش سرمایه از محل آورده نقدی، اگرچه در کوتاهمدت برخی شاخصها را بهبود میبخشد، اما بدون اصلاح سیاستهای پولی و نظارتی، دوباره به ناترازیهای قبلی بازخواهد گشت. مواردی چون:
پیشنهاد، تمرکز بانک مرکزی بر اصلاح سیاستهای نظارتی همزمان با اصلاح ساختار مالی و مدیریتی بانکهاست. در غیر این صورت، «آش همان آش است و کاسه همان کاسه.»
در نگاه نخست، اعمال فرآیند گزیر بر بانکهای ناتراز، نشانهای از جدیت در اصلاح نظام بانکی تلقی میشود. اما اگر به عمق ماجرا بنگریم، درمییابیم که گزیر، نه راهحل، بلکه واکنشی دیرهنگام به زنجیرهای از بیعملیها، مماشاتها و تصمیمات نادرست است. آنچه امروز در قالب ناترازیهای مالی، اضافهبرداشتهای مزمن، و بدهیهای بینبانکی انباشته دیده میشود، در واقع معلول ساختاری است که سالهاست از نظارت مؤثر، شفافیت اطلاعاتی، و پاسخگویی مدیریتی تهی شده است.
بانکهایی که امروز در معرض گزیر قرار گرفتهاند، اغلب همانهایی هستند که در سالهای گذشته با تسهیلات ترجیحی، روابط رانتی با سهامداران، و شناسایی درآمدهای موهومی، صورتهای مالی خود را آرایش کردهاند. اما پرسش اصلی اینجاست: چرا نهاد ناظر در همان زمان مداخله نکرد؟ چرا نسبت کفایت سرمایه، اضافه برداشت، و نسبت مطالبات غیرجاری، صرفاً در گزارشها ثبت شد اما در سیاستگذاریها نادیده گرفته شد؟
واقعیت این است که بدون اصلاح ساختار نظارت، هرگونه تزریق سرمایه، ادغام، یا حتی گزیر، صرفاً به تعویق بحران منجر خواهد شد. بانک مرکزی باید از نقش صرفاً هشداردهنده، به نهادی مداخلهگر، شفافساز و پاسخگو تبدیل شود. این تحول، مستلزم بازتعریف رابطه بانک مرکزی با دولت، استقلال عملیاتی در سیاستگذاری پولی، و بازسازی اقتدار نظارتی است.
یکی از خطاهای رایج در مواجهه با بحران بانکی، تمرکز صرف بر شاخصهای عددی است: کفایت سرمایه، نسبت مطالبات غیرجاری، یا نسبت نقدینگی. اما آنچه نظام بانکی ایران را به مرز بحران کشانده، نه فقط اعداد، بلکه رفتارهاست—رفتارهایی که در غیاب حاکمیت شرکتی، پاسخگویی مدیریتی، و شفافیت اطلاعاتی، به الگوی غالب تبدیل شدهاند.
بانکهایی که همچنان به اشخاص مرتبط تسهیلات کلان میدهند، درآمدهای موهومی شناسایی میکنند، و داراییهای پرریسک را در ترازنامه نگه میدارند، نه صرفاً مشکلدار، بلکه مسئلهسازند. اصلاح این وضعیت، نیازمند بازنگری در مدل کسبوکار بانکها، تدوین دستورالعملهای نظارتی الزامآور، و اعمال هزینههای واقعی برای تخلف است.
نظام بانکی ایران، در آستانه یک بازتعریف تاریخی قرار دارد. اگر اصلاحات صرفاً به تزریق سرمایه، ادغامهای شکلی، یا گزیرهای موردی محدود شود، بحران نهتنها حل نخواهد شد، بلکه در قالبی جدید بازتولید خواهد شد. آنچه نیاز است، اصلاح در سیاستگذاری پولی، بازسازی اقتدار نظارتی، و شفافسازی رابطه بانکها با دولت و سهامداران است.
در غیر این صورت، همانطور که در تعبیر نویسنده آمده بود، «آش همان آش است و کاسه همان کاسه»—و اینبار، شاید دیگر مجالی برای بازسازی اعتماد باقی نماند.
در نظام بانکی ایران، تسویه پیش از موعد تسهیلات، بسته به نوع عقد اسلامی، پیامدهای…
چرا قیمت مواد غذایی در ایران همچنان میتازد، حتی وقتی جهان ارزان میشود؟ برای یافتن…
در حالیکه جهان با جهشهای فناورانه در حوزه هوش مصنوعی، انرژی پاک و زیرساختهای داده…
در روز جهانی دریانوردی امسال (1404) اقتصادسرآمد به عنوان نمونه دریایی کشور درخشید! در همین…
سینما دیگر فقط هنر نیست؛ آزمون اخلاق است. ستارگانی که روزی با درخشششان جهان را…
سینمای ایران با فرمولهای تکراری و گیشههای بیرمق دستوپنجه نرم میکند، فیلمی مثل «بچهمردم» با…