به گزارش سرمایه فردا، به تازگی اجلاس همکاری مشترک اقتصادی بین ایران و آفریقا برگزار شد که در مقطع کنونی از جنبههای مختلف برای ایران اهمیت ویژهای دارد چراکه امکان میدهد تا با تکیه بر منافع مشترک، بدون وابستگی به ساختارهای اقتصادی غرب، روابطی مبتنی بر تبادل مؤثر اقتصادی و سیاسی شکل دهند. همچنین، رقابتهای ژئوپلیتیکی در آفریقا اهمیت این قاره را دوچندان کرده است. چین و آمریکا بهشدت در حال رقابت برای نفوذ در این قاره هستند. چین که در سال ۲۰۰۰ شریک دستچندم آفریقا بود، از سال ۲۰۰۹ به شریک اول اقتصادی این قاره تبدیل شده است. توسعه روابط ایران با آفریقا میتواند در این رقابت ژئوپلیتیکی معنا پیدا کند و به تقویت جایگاه ایران در تغییرات قدرت جهانی کمک کند.
در عرصه تجارت بینالملل، تجربه نشان داده است که دیپلماسی باید بهعنوان محرک اصلی تجارت عمل کند تا بازرگانان بتوانند در محیطی امن و پایدار به فعالیتهای اقتصادی بپردازند. در برخی دولتهای پیشین، بهویژه در دولتهای سیزدهم، رویکرد سیاست خارجی بیشتر متمایل به تعامل آفریقا شد، همین مساله سطح تجارت ایران با آفریقا را تا دو برابر افزایش داد.
کشورهای تازهاستقلالیافته آفریقا در حال گذار از دوران وابستگی اقتصادی به غرب و حرکت به سمت خوداتکایی و توسعه مستقل هستند. در جریان سفر سال گذشته رئیسجمهور سابق ایران به قاره آفریقا، نخستین گام جدی برای ورود ایران به بازارهای این منطقه برداشته شد. یکی از محورهای مهم این سفر، فعالسازی مراکز وابستگی اقتصادی ایران در کشورهای تأثیرگذار آفریقا بود. در گذشته به دلیل بیثباتی سیاسی و تغییرات رژیمی کشورهای آفریقایی موجب افت تعاملات تجاری با ایران شد، اگرچه پتانسیل همکاری هنوز وجود دارد.
ایران، با پیشرفتهای قابلتوجه در نانوتکنولوژی، تولید دارو، صنایع نفت و گاز، و علوم پزشکی، میتواند نقش مهمی در تأمین فناوریهای موردنیاز کشورهای آفریقایی ایفا کند. اما یکی از بزرگترین چالشهای موجود، نبود زیرساختهای مالی و بانکی مناسب برای تسهیل تجارت بین ایران و آفریقاست. تحریمهای بانکی مانع از تبادل مستقیم ارز میان ایران و کشورهای آفریقایی شدهاند. بااینحال، افتتاح خانه فناوریهای نوین ایران در آفریقا در جریان سفر رئیسجمهور دولت سیزدهم به کنیا، اوگاندا و زیمبابوه، گامی مهم برای حضور قدرتمند ایران در این قاره محسوب میشود.
همچنین ایران با استقبال از پیشنهاد کشورهای آفریقایی، مقدمات واگذاری پروژههای سدسازی و استخراج نفت و گاز به بخش خصوصی را فراهم کرده است و قرار شده بخش خصوصی ایران فناوریهای خود را در زمینه احداث سدهای برقآبی در کشورهای آفریقایی به کار گیرد.
یکی از چالشهای اصلی توسعه روابط اقتصادی ایران با غرب آفریقا، رقابتهای آشکار و پنهان چین و ترکیه است. این دو کشور قصد دارند تا ۳۰۰ میلیارد دلار در توسعه اقتصاد کشورهای غرب آفریقا سرمایهگذاری کنند. بنابراین ایران نیز با درنظر گرفتن فرصتهای موجود، میتواند در ۱۰ سال آینده به یکی از شرکای بزرگ تجاری کشورهای آفریقایی تبدیل شود. البته تحقق این هدف نیازمند ایجاد زیرساختهای پایدار بانکی، تجاری و سرمایهگذاری است. در صورتی که این سازوکارها بهدرستی تعریف شوند، حضور اقتصادی ایران در آفریقا نهتنها موجب توسعه صادرات و رشد تولید داخلی خواهد شد، بلکه نقش کشور را در معادلات اقتصادی و سیاسی جهانی تقویت خواهد کرد و دستیابی به هدفگذاری رشد ۱۰ برابری تجارت با قاره آفریقا را برای ایران محقق خواهد کرد.
تمرکز بیشتری بر بازارسازی، توسعه روابط فرهنگی و بهرهگیری از ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی این قاره زمینهساز بهرهبرداری از فرصتهای مغفول در همکاریهای اقتصادی است و میتواند تأثیرات مثبتی بر بازار داخلی و تولیدات صنعتی کشور داشته باشد. اگر این سیاستها بهطور مستمر دنبال شوند، تجارت با آفریقا نهتنها به رشد تولید و صادرات ایران کمک خواهد کرد، بلکه نقش ایران را در معادلات اقتصادی جهانی تقویت میکند و به کاهش وابستگی کشور به ساختارهای تحمیلی نظام اقتصادی غرب منجر میشود.
حجم تبادلات تجاری آفریقا در سال گذشته حدود ۱۲۰۰ میلیارد دلار بوده و سهم ایران از این بازار بسیار محدود است. در حال حاضر، حجم تجارت سالانه ایران با آفریقا حدود ۱.۲ میلیارد دلار است که ۱.۱ میلیارد دلار آن به صادرات اختصاص دارد. بیشترین میزان تجارت خارجی ایران با آفریقا در سال ۱۴۰۱ ثبت شد و به ۱.۳ میلیارد دلار رسید. با این وجود، این رقم در مقایسه با حجم تجارت سایر کشورها با آفریقا بسیار ناچیز است. موانعی همچون عدم شناخت کافی از ظرفیتهای تجاری میان تجار ایرانی و آفریقایی، نبود زیرساختهای حملونقل ارزان و پایدار، و مشکلات جابجایی مستقیم ارز، از جمله چالشهایی هستند که باید برای توسعه تجارت مستقیم با این قاره برطرف شوند. از طرف دیگر به دلیل تحریمها، صادرات مستقیم ایران به آفریقا محدود است و محصولات ایرانی اغلب از طریق کشورهای واسطه مانند امارات، ترکیه، قطر و عمان به این قاره صادر میشوند.
برخلاف تصور سنتی از آفریقا بهعنوان قارهای فقیر و عقبمانده، این قاره در سالهای اخیر بهسرعت در حال رشد اقتصادی بوده و کشورهایی مانند زامبیا، تانزانیا، آفریقای جنوبی و نیجریه به اقتصادهای برجستهای تبدیل شدهاند. این ظرفیتهای اقتصادی، آفریقا را به “قاره فرصتها” تبدیل کرده است. از منظر سیاسی نیز، آفریقا ۵۴ کشور عضو سازمانهای بینالمللی دارد. توسعه روابط اقتصادی با این کشورها میتواند پیامدهای مثبت سیاسی به همراه داشته باشد.
در حال حاضر کالاها و خدمات ایرانی به دلیل مزیت قیمتی، در مقایسه با کشورهای غربی و حتی برخی رقبا در شرق، میتوانند جایگاه ویژهای در بازارهای آفریقا پیدا کنند. توسعه روابط اقتصادی با این قاره، فرصتی برای ایران است تا از ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی آن بهرهبرداری کند و جایگاه خود را در عرصه بینالمللی تقویت کند. چین که اکنون شریک اول اقتصادی آفریقا محسوب میشود، سابقه تاریخی کمتری نسبت به ایران در این قاره دارد. اما ایران نتوانسته ظرفیتهای تاریخی خود را بهطور مؤثر فعال کند و همین امر باعث شده که روابط اقتصادی و سیاسی با آفریقا بهاندازه کافی توسعه پیدا نکند. این منطقه به مدت طولانی در سیاست خارجی ایران مغفول مانده و نیازمند بازنگری در رویکردهای دیپلماتیک است.
باید توجه داشت که یکی از دلایل موفقیت چین در آفریقا ارائه کالاها و خدمات با هزینه کمتر نسبت به رقبای غربی بوده است و ایران نیز میتواند از این مزیت رقابتی برای تقویت نفوذ اقتصادی خود در آفریقا استفاده کند. علاوه بر ظرفیت صادراتی، آفریقا به دلیل منابع غنی مواد خام نیز برای ایران اهمیت دارد، زیرا تأمین برخی از نیازهای وارداتی کشور میتواند از این طریق انجام شود.
در مقطع کنونی شناخت دقیقتر ظرفیتهای اقتصادی آفریقا از سوی تجار ایران ضروری است، زیرا برداشت سنتی از این قاره بهعنوان منطقهای فقیر و عقبمانده دیگر با واقعیتهای امروز آفریقا همخوانی ندارد. آفریقا با جمعیت بیش از یک میلیارد نفر، یک بازار صادراتی عظیم برای ایران محسوب میشود. ایران از مزیتهایی مانند هزینه کمتر تأمین نیازهای وارداتی کشورهای آفریقایی و امکانات پرداخت منعطفتر نسبت به کشورهای غربی برخوردار است. این شرایط، امکان تقویت صادرات ایران به بازارهای آفریقایی را فراهم میکند و در کنار آن، میتواند سبد صادراتی ایران را متنوعتر کرده و ارزآوری قابلتوجهی داشته باشد. ایران در حوزههای مختلفی مانند محصولات غذایی، فناوری، خودرو و پزشکی ظرفیتهای بالایی دارد که مورد نیاز کشورهای آفریقایی است و میتواند از این فرصتها برای توسعه صادرات بهرهبرداری کند.
یکی از نمونههای بارز ظرفیتهای اقتصادی آفریقا، جمهوری دموکراتیک کنگو است که در آمارهای جهانی جزو کشورهای فقیر محسوب میشود، اما ارزش منابع طبیعی آن برابر با مجموع تولید ناخالص داخلی ایالات متحده و اتحادیه اروپا است. این نشاندهنده پتانسیل بالای مواد خام و معدنی در این منطقه است. ایران میتواند در مراودات تجاری با آفریقا از طلا بهعنوان واسطه مالی و تسویه حساب استفاده کند که نهتنها مشکلات تحریمهای بانکی را کاهش میدهد، بلکه پشتوانه پول ملی را تقویت میکند.
با تغییرات سریع در نظام بینالملل و رقابت ژئوپلیتیکی میان غرب و شرق، ایران باید از فرصتهای موجود در آفریقا برای گسترش نقش خود در معادلات قدرت جهانی بهرهبرداری کند. روابط بانکی نیز یکی از ارکان اساسی مناسبات ایران و کشورهای آفریقایی است که بهمرور زمان و با تقویت دیپلماسی اقتصادی، میتواند تسهیل شود. بانک مرکزی ایران با همکاری وزارت امور خارجه باید نقش فعالی در دیپلماسی اقتصادی ایفا کند و انتظار میرود در آینده مناسبات بانکی با کشورهای آفریقایی بیشتر گسترش یابد.
استراتژی فعالسازی ظرفیتهای اقتصادی در مناطق کمتر مورد توجه سیاست خارجی ایران اولویت است. در صورت ادامه این روند، افقهای جدیدی برای تجارت و توسعه اقتصادی ایران در بازارهای بینالمللی باز خواهد شد.
آفریقا با جمعیتی جوان و اقتصادی رو به رشد، بازاری ۲۵۰۰ میلیارد دلاری پیش روی ایران گشوده است؛ اما سهم ایران از این فرصت عظیم تنها ۷۰۰ میلیون دلار بوده و حضورش در این قاره بیشتر نمادین باقی مانده است. ضعف سیاستگذاری، نبود راهبرد صادراتی و غفلت از بازارهای کلیدی چون نیجریه، مصر و اتیوپی، ایران را از بهرهبرداری واقعی محروم کرده است؛ در حالی که با دیپلماسی اقتصادی فعال و نگاه علمی به تجارت، میتوان این قاره را به یکی از مهمترین مقاصد صادراتی کشور بدل ساخت.
به روزرسانی ۲۵ آبان ۱۴۰۴/ آفریقا با وسعتی بیش از ۳۰ میلیون کیلومتر مربع و متشکل از ۵۴ کشور مستقل، یکی از بزرگترین و پرجمعیتترین قارههای جهان به شمار میرود. جمعیت نزدیک به یک میلیارد و ۴۵۰ میلیون نفری این قاره، همراه با رشد اقتصادی قابل توجه در بسیاری از کشورهای آن، آفریقا را به مقصدی راهبردی برای توسعه تجارت ایران بدل کرده است. حجم کل تجارت کالا و خدمات در آفریقا اکنون به حدود ۲۵۰۰ میلیارد دلار رسیده و این بازار گسترده میتواند فرصتهای بیبدیلی برای کالاها و خدمات ایرانی فراهم کند. با وجود این ظرفیت عظیم، ایران تاکنون تنها نقشی حاشیهای در این بازار ایفا کرده و سهم صادراتی آن بسیار محدود بوده است؛ وضعیتی که نشان میدهد کشور در حال از دست دادن یک فرصت راهبردی برای تنوعبخشی صادرات و افزایش قدرت اقتصادی است.
بر اساس آمار گمرک، ایران در سال ۱۴۰۲ به ۴۰ کشور آفریقایی صادرات داشته است. مجموع این صادرات حدود دو میلیون تن کالا با ارزشی نزدیک به ۷۰۰ میلیون دلار بوده است؛ رقمی که در مقایسه با ظرفیت واقعی بازار آفریقا بسیار ناچیز است. این فاصله میان ظرفیت بالقوه و سهم واقعی ایران، ضعف سیاستگذاری تجاری و نبود راهبردی مشخص برای حضور پایدار در این قاره را آشکار میسازد.
نگاهی به جزئیات صادرات ایران نشان میدهد که بزرگترین محمولهها شامل ۳۵۰ هزار تن اوره به ارزش ۱۱۰ میلیون دلار به آفریقای جنوبی، ۱۵۷ هزار تن اوره به ارزش ۴۶ میلیون دلار به موزامبیک و ۱۵۵ هزار تن محصولات نیمهتمام فولادی به ارزش ۷۵ میلیون دلار به غنا بوده است. این محمولههای سنگین نشاندهنده توان ایران در ورود به بازارهای بزرگ آفریقاست، اما تمرکز بیش از حد بر کالاهای معدنی و پتروشیمی، تنوع صادراتی را محدود کرده است. در مقابل، صادراتی مانند یک کیلوگرم زعفران به ارزش ۵۰۰ دلار یا دارویی به ارزش ۵۰ دلار به نیجریه، بیانگر پراکندگی و نبود انسجام در سیاست صادراتی ایران است. این پراکندگی موجب شده حضور ایران در آفریقا بیشتر نمادین باشد تا راهبردی.
بررسی کشورهای کلیدی آفریقا نیز نشان میدهد که ایران در بازارهای کوچک مانند سیشل و کومور تنها کالاهای مصرفی محدود صادر کرده و در کشورهای پهناور مانند الجزایر و کنگو صادراتی کمتر از ۲۹ میلیون دلار داشته است؛ در حالی که این کشورها ظرفیت بالایی برای جذب کالاهای صنعتی و معدنی دارند. در کشورهای پرجمعیت مانند نیجریه، اتیوپی و مصر نیز سهم ایران بسیار اندک بوده است. نیجریه با جمعیت بیش از ۲۳۰ میلیون نفر تنها ۴۸ میلیون دلار واردات از ایران داشته و اتیوپی با جمعیت ۱۱۵ میلیون نفر تنها ۱.۵ میلیون دلار واردات ثبت کرده است. این ارقام نشان میدهد ایران در بازارهای بزرگ و پرجمعیت آفریقا حضور مؤثری ندارد و فرصتهای عظیم تجاری در این کشورها عملاً مغفول مانده است. بنابراین تمرکز بر کشورهای کلیدی و پرجمعیت میتواند اثرگذاری اقتصادی ایران را به شکل قابل توجهی افزایش دهد.
اهمیت آفریقا برای ایران در چند محور قابل تحلیل است. نخست، بازار گسترده و رو به رشد این قاره با جمعیت جوان و در حال افزایش، نیازمند کالاها و خدمات متنوع است؛ از محصولات کشاورزی و غذایی گرفته تا مصالح ساختمانی، دارو و تجهیزات صنعتی. دوم، تنوع منابع و فرصتهای سرمایهگذاری در آفریقا میتواند زمینهساز مشارکت ایران در پروژههای معدنی، انرژی و زیرساختی باشد. سوم، حضور فعال در آفریقا میتواند وابستگی ایران به بازارهای محدود منطقهای و آسیایی را کاهش دهد و تنوع صادراتی ایجاد کند. چهارم، تقویت روابط اقتصادی با کشورهای آفریقایی میتواند جایگاه ایران را در عرصه بینالمللی ارتقا دهد و زمینهساز همکاریهای سیاسی و فرهنگی گستردهتر شود. به این ترتیب، آفریقا نه تنها یک فرصت اقتصادی، بلکه یک ابزار راهبردی برای افزایش قدرت نرم و جایگاه ژئوپولیتیک ایران است.
با این حال، چالشهای جدی نیز وجود دارد. صادرات ایران به آفریقا فاقد انسجام و راهبرد مشخص است و بیشتر به صورت موردی و پراکنده انجام میشود. نبود خطوط حملونقل مستقیم، مشکلات بانکی و مالی و فقدان دفاتر تجاری فعال در کشورهای آفریقایی، مانع توسعه تجارت ایران شده است. علاوه بر این، رقابت شدید بینالمللی با کشورهایی مانند چین، ترکیه و هند که حضور پررنگی در بازار آفریقا دارند، ایران را در موقعیت دشواری قرار داده است. برای رقابت مؤثر، ایران نیازمند سیاستهای فعال، حمایتهای دولتی و ایجاد زیرساختهای تجاری پایدار است.
نمونهای از ضعف حضور ایران در بازارهای بزرگ آفریقا، صادرات به مصر است. این کشور با جمعیت بیش از ۱۰۰ میلیون نفر و ظرفیت بالای اقتصادی، در سال ۱۴۰۲ تنها ۱۵ محموله از ایران دریافت کرده است؛ مجموعاً ۴۵ هزار تن کالا به ارزش کمتر از ۲۰ میلیون دلار. بخش عمده این صادرات مربوط به یک محموله ۴۰ هزار تنی شمش فولاد به ارزش ۱۹ میلیون دلار بوده و سایر محمولهها مجموعاً کمتر از یک میلیون دلار ارزش داشتهاند. این آمار نشان میدهد ایران در بازار مصر، بهرغم ظرفیتهای گسترده آن، حضور بسیار محدود و غیرراهبردی داشته و نتوانسته سهمی متناسب با توان تولیدی خود کسب کند.
یکی از ظرفیتهای مهم آفریقا برای ایران، بازار لبنیات است. درآمد فروش محصولات لبنی در این قاره از حدود ۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ به ۱۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ رسیده و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۳ به حدود ۱۴ میلیارد دلار افزایش یابد. این رشد نشاندهنده تقاضای رو به افزایش برای محصولات غذایی و لبنی است که میتواند فرصت بزرگی برای ایران باشد. بررسیهای مؤسسه تحقیقاتی« تحقیقات بازار شناختی» نشان میدهد که در آفریقای جنوبی درآمد بازار لبنیات از ۳ میلیارد دلار به ۳.۸ میلیارد دلار رسیده و احتمالاً تا اوایل دهه آینده به بیش از ۴.۵ میلیارد دلار خواهد رسید. در نیجریه نیز این رقم از ۱ میلیارد دلار به ۱.۳ میلیارد دلار افزایش یافته و پیشبینی میشود به ۱.۷ میلیارد دلار برسد. مصر نیز با بازاری ۱.۲ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۱، تا سال ۲۰۳۳ به حدود ۱.۶۶ میلیارد دلار خواهد رسید. سایر نقاط آفریقا نیز رشد مشابهی داشتهاند و درآمد بازار لبنیات از ۴.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ به ۷.۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۳۳ خواهد رسید. این روند نشان میدهد که بازار لبنیات آفریقا به سرعت در حال گسترش است و ایران با توجه به توانمندیهای صنعت لبنیات خود میتواند سهم قابل توجهی در این بازار داشته باشد.
با وجود این ظرفیت عظیم، ایران تاکنون نتوانسته جایگاه مناسبی در بازار لبنیات آفریقا کسب کند. در سال ۱۴۰۲ صادرات ایران در بخش لبنیات بیش از ۵۵۷ هزار تن به ارزش حدود ۷۴۶ میلیون دلار بوده است، اما هیچیک از کشورهای آفریقایی در میان ۱۰ مقصد اول صادراتی ایران قرار ندارند. بیش از ۵۳ درصد این صادرات به عراق، ۲۲ درصد به پاکستان و ۹ درصد به افغانستان اختصاص یافته و سایر مقاصد نیز کشورهای همسایه مانند امارات، آذربایجان، سوریه و ترکمنستان بودهاند. این تمرکز محدود نشاندهنده ضعف در سیاستگذاری صادراتی و عدم توجه به بازارهای نوظهور و پرپتانسیل آفریقاست. ایران با برند «حلال» و اعتماد موجود در کشورهای اسلامی میتوانست سهم بالایی در بازار لبنیات آفریقا داشته باشد، اما فرصتها عملاً از دست رفتهاند.
برای عبور از این وضعیت، نگاه علمی و مبتنی بر داده به توسعه تجارت ایران ضروری است. ابزارهایی مانند «اطلس تجارت ایران» میتوانند با استفاده از هوش مصنوعی، بازارهای آفریقا را بهصورت برخط آنالیز کرده و فرصتهای واقعی را شناسایی کنند. این ابزار به جای توسعه پراکنده و غیرهدفمند، میتواند تمرکز ایران را بر کشورهای کلیدی و پرجمعیت آفریقا قرار دهد و مسیر ورود تجار ایرانی به این بازار را هموار سازد. برگزاری نشستهایی مانند «اطلس تجارت ایران» توسط اندیشکده حکمرانی هوشمند نیز میتواند زمینهساز همافزایی میان ذینفعان حوزه تجارت و ارائه سیاستنامههای اصلاحی به حاکمیت باشد. این رویکرد علمی و دادهمحور میتواند ایران را از وضعیت حاشیهای در بازار آفریقا خارج کرده و به بازیگری مؤثر تبدیل کند.
قائممقام و معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور گفت: با حضور…
پرونده جنایی مرگ مشکوک زن جوان در جنتآباد تهران، پس از بررسیهای پلیس و پزشکی…
شامگاه چهارم آذرماه، تماس اضطراری یک جوان با پلیس پرده از جنایتی خونین در محله…
دولت با تصویب آییننامه اجرایی «تأمین مالی تولید و زیرساختها» چارچوبی تازه برای اجرای پروژهها…
با وجود فشارهای بینالمللی و تلاشهای دیپلماتیک برای توقف جنگ داخلی سودان، طرحهای آتشبس یکی…
با تشدید شدن تحریم ها صادرات صنایع به بازارهای خارجی محدود شده و حالا آنها…