بورس

اختلاف قیمت در معاملات آتی طلا؛ زنگ هشدار برای بازنگری در زیرساخت‌های بازار کالایی

به گزارش سرمایه فردا، در معاملات بورس پس از خروج نقدینگی از بانک‌ها، پالایشی‌ها و صنعت سیمان، اکنون توجه‌ها به سمت صندوق‌های طلا معطوف شده است؛ صندوق‌هایی که مدتی از بازگشایی‌شان گذشته و به نظر می‌رسد در صورت تداوم فضای صلح‌آمیز، احتمال تجربه‌ی یک موج منفی دیگر نیز وجود دارد. با این حال، بررسی‌های من از بازارهای جهانی نشان می‌دهد که وضعیت کلی کامودیتی‌ها در شرایط نسبتاً باثباتی قرار دارد.

برای نمونه:

  • آلومینیوم با رشد ۰.۱ درصدی همراه بوده،
  • نفت برنت پس از نوسانات انتهای هفته‌ی گذشته، افتی ۴.۴ درصدی را تجربه کرده،
  • مس ۱.۵ درصد افزایش داشته،
  • بنزین به‌طور میانگین ۱.۵ درصد کاهش یافته،
  • سنگ‌آهن در مسیر صعودی قرار داشته،
  • گازوئیل و متانول تغییر محسوسی نداشته‌اند،
  • نقره با رشد قابل توجه ۴.۳ درصدی مواجه بوده،
  • طلا نزدیک به ۱ درصد افزایش قیمت داشته،
  • اوره بدون تغییر باقی مانده،
  • و زینک یا همان روی، حدود ۳.۶ درصد رشد کرده است.

در سال‌های اخیر، صندوق‌های طلا رشد چشمگیری داشته‌اند و سهم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص داده‌اند؛ به‌طوری‌که در ابتدای سال جاری، حتی از صندوق‌های سهامی کلاسیک نیز پیشی گرفته‌اند و ارزش دارایی‌هایشان فراتر از آن‌ها رفته است.

جایگاهی که شایسته‌ی توجه جدی تصمیم‌گیران و فعالان اقتصادی است. این صندوق‌ها با چالش‌هایی مواجه‌اند که در کنار آن، فرصت‌هایی نیز برای بهبود عملکرد و توسعه‌ی بازارشان وجود دارد.

روند رشد صندوق‌های طلا

ابتدا مروری داشته باشم بر روندی که این صندوق‌ها طی کرده‌اند تا به وضعیت فعلی رسیده‌اند، و سپس به چالش‌ها و فرصت‌هایی که در مسیر پیش‌رو قرار دارند بپردازیم. حدود دو سال پیش، تنها ابزار قابل معامله در این حوزه، سکه‌ی طلا بود. اما با تصمیمات اتخاذشده در بورس کالا، امکان معاملات شمش نیز فراهم شد که این تحول، نقش مهمی در حرفه‌ای‌تر شدن مدیریت پرتفوی صندوق‌ها ایفا کرد و موجب شد تا بتوانند نیازهای طیف گسترده‌تری از سرمایه‌گذاران را پاسخ دهند.

در سال گذشته، از اواخر سال، شاهد شکل‌گیری یک روند صعودی قدرتمند در بازار صندوق‌های طلا، دلار و طلای فیزیکی بودیم. این روند با تورم انتظاری ناشی از چشم‌انداز قیمت دلار و طلا همراه شد و قیمت دلار تا محدوده‌ی ۱۵۵ هزار تومان نیز افزایش یافت. اما با آغاز مذاکرات ایران و آمریکا در پایان سال گذشته و ابتدای امسال، بازار وارد فاز اصلاحی شد و شاهد افت قیمت‌ها و شکل‌گیری حباب منفی در صندوق‌های طلا بودیم.

این حباب منفی ناشی از مجموعه‌ای از عوامل بود که در ادامه به‌صورت جزئی‌تر به آن‌ها خواهیم پرداخت. پس از تعطیلات نوروز و با شروع مجدد مذاکرات، روند نزولی ادامه یافت. اما با آغاز جنگ و تحولات ژئوپلیتیکی اخیر، طی دو تا سه هفته‌ی گذشته، مجدداً شاهد ورود نقدینگی قابل توجهی به صندوق‌های طلا بوده‌ایم.

بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان صندوقهای طلا

در حال حاضر، صندوق‌های طلا به بازاری تبدیل شده‌اند که نمی‌توان به‌راحتی از کنار آن گذشت. ارزش بازار این صندوق‌ها به بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و معاملات شمش طلا در بورس کالا به‌طور میانگین روزانه از هزار واحد فراتر رفته است. حتی در برخی روزها، ارزش معاملات یک صندوق طلا به بیش از ۵۰ درصد کل معاملات صندوق‌های سهامی و بازار سهام رسیده که نشان‌دهنده‌ی اهمیت و جایگاه ویژه‌ی این ابزار مالی در بازار سرمایه است.

با توجه به این تحولات، لازم است چالش‌های این حوزه به‌طور جدی مورد بررسی قرار گیرد و تصمیماتی اتخاذ شود که به ارتقای کارایی این ابزار و توسعه‌ی بازار آن کمک کند. در ادامه، به بررسی دقیق‌تر چالش‌ها و راهکارهای پیشنهادی خواهیم پرداخت.

در واقع، یکی از چالش‌های مهمی که سرمایه‌گذاران بزرگ در مواجهه با صندوق‌های طلا مطرح می‌کنند، بحث ظرفیت خرید شمش در برابر حجم بالای ورود نقدینگی است. به‌عنوان مثال، وقتی یک صندوق طلا در یک روز بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان جذب سرمایه دارد، این سؤال مطرح می‌شود که آیا بازار بورس کالا توان تأمین شمش متناسب با این حجم را دارد یا خیر.

تا کنون، خوشبختانه مشکل اساسی در تأمین شمش مورد نیاز صندوق‌ها پیش نیامده است. بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد که اکثر صندوق‌های طلا بیش از ۹۹ درصد دارایی‌های خود را به شمش و سکه‌ی طلا اختصاص داده‌اند و همچنان توانسته‌اند نسبت‌های مطلوبی را حفظ کنند. البته، برخی چالش‌ها وجود دارد که با تصمیمات مناسب از سوی بورس کالا و نهادهای ناظر قابل حل هستند.

بازار صندوق‌های طلا در حال گسترش است

در حال حاضر، بازار صندوق‌های طلا به‌طور روزافزون در حال گسترش است و ارزش معاملات روزانه‌ی آن‌ها از بسیاری از صندوق‌های سهامی فراتر رفته است. این رشد چشمگیر، نیازمند زیرساخت‌های متناسب و تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه برای حفظ تعادل عرضه و تقاضا در بازار شمش است. به‌ویژه در روزهایی که هیجان در بازار طلا افزایش می‌یابد و قیمت دلار نیز روند صعودی دارد، محدودیت در تعداد عرضه‌کنندگان شمش می‌تواند منجر به شکل‌گیری حباب مثبت در معاملات شود.

برای نمونه، در روزهای اخیر شاهد بودیم که قیمت شمش در بورس کالا حدود ۲ تا ۲.۵ درصد بالاتر از ارزش ذاتی آن معامله شده است. این موضوع نشان می‌دهد که تقاضا از عرضه پیشی گرفته و برخی عرضه‌کنندگان با قیمت‌های بالاتر وارد بازار شده‌اند. به نظر می‌رسد با تسهیل فرآیند پذیرش عرضه‌کنندگان جدید و کاهش موانع ورود به بازار، می‌توان این عدم تعادل را تا حد زیادی برطرف کرد.

از جمله پیشنهادات مطرح‌شده، شفاف‌سازی بیشتر در تابلو معاملات بورس کالا است؛ به‌طوری‌که مشخص شود خریداران و فروشندگان شمش چه کسانی هستند، آیا حقوقی‌اند یا حقیقی، و چه سهمی از بازار را در اختیار دارند. این اطلاعات می‌تواند به تحلیل دقیق‌تر بازار و تصمیم‌گیری بهتر فعالان کمک کند. البته، نهادهای ناظر نیز ملاحظاتی دارند که باید در نظر گرفته شود، اما انتظار می‌رود با تعامل سازنده، راه‌حل‌هایی برای ارتقای شفافیت بازار ارائه شود.

در حال حاضر، یکی از محدودیت‌های اصلی، ظرفیت عرضه‌ی شمش در برابر تقاضای فزاینده‌ی صندوق‌هاست. به‌ویژه در روزهایی که هیجان بازار افزایش می‌یابد، برخی تولیدکنندگان داخلی که توان عرضه‌ی شمش را دارند، ترجیح می‌دهند محصول خود را صادر کنند یا به‌صورت غیرمستقیم وارد بازار کنند. برای مثال، بررسی صورت‌های مالی برخی شرکت‌های بورسی نشان می‌دهد که شمش تولیدی را صادر کرده‌اند و در مقابل، شمش یا مصنوعات طلا وارد کرده‌اند؛ در حالی‌که نرخ فروش آن‌ها در بازار داخلی پایین‌تر از نرخ بورس کالا بوده است.

اصلاح سیاست‌های پذیرش و عرضه در بورس کالا

این موضوع می‌تواند با اصلاح سیاست‌های پذیرش و عرضه در بورس کالا، و همچنین ایجاد انگیزه برای تولیدکنندگان داخلی جهت عرضه‌ی مستقیم شمش در بازار داخلی، تا حد زیادی مدیریت شود. به‌ویژه با توجه به اینکه صندوق‌های طلا همواره متقاضی خرید شمش هستند و حاضرند آن را با قیمت‌های رقابتی خریداری کنند، این فرصت می‌تواند به نفع تولیدکنندگان نیز باشد.

در مجموع، طی دو سال گذشته، موارد بسیار محدودی وجود داشته که شمش طلا در بورس کالا با قیمتی پایین‌تر از ارزش ذاتی معامله شده باشد. در اغلب مواقع، قیمت‌ها در محدوده‌ی ارزش واقعی قرار داشته‌اند و تقاضا برای خرید پایدار بوده است.

اما چرا سرمایه‌گذاری که امکان خرید مستقیم گواهی شمش از بورس کالا را دارد، باید به‌جای آن، صندوق طلا را انتخاب کند؟ پاسخ این سؤال در تفاوت‌های ساختاری و عملیاتی این دو ابزار نهفته است.

اگرچه برخی فعالان ترجیح می‌دهند مستقیماً شمش را خریداری کنند، اما این مسیر با پیچیدگی‌هایی همراه است. برای مثال، فرآیند نقل و انتقال وجه بین حساب‌های بورس کالا و حساب‌های معاملاتی صندوق‌های طلا در سامانه‌های TSETMC نیازمند زمان و هماهنگی بیشتری است. سرمایه‌گذار باید حساب بانکی مخصوص بورس کالا (معمولاً بانک ملت) را شارژ کند، وجه را منتقل کند و سپس اقدام به خرید نماید. این فرآیند برای بسیاری از سرمایه‌گذاران جذابیت ندارد و ترجیح می‌دهند از طریق صندوق‌های طلا که نقدشوندگی بالاتر، سهولت معامله، و مدیریت حرفه‌ای دارند، اقدام به سرمایه‌گذاری کنند.

صندوق‌های طلا مزایای قابل توجهی نسبت به خرید مستقیم شمش دارند

از سوی دیگر، صندوق‌های طلا مزایای قابل توجهی نسبت به خرید مستقیم شمش دارند که موجب شده بسیاری از سرمایه‌گذاران، به‌ویژه در مقیاس‌های بزرگ، این ابزار را ترجیح دهند. مهم‌ترین مزیت آن‌ها، سهولت در معاملات، نقدشوندگی بالا، و عدم نیاز به درگیری با فرآیندهای پیچیده‌ی تسویه و انتقال فیزیکی دارایی است.

در صندوق‌های طلا، سرمایه‌گذار با خرید واحدهای صندوق، به‌طور غیرمستقیم مالک شمش یا سکه‌ی طلا می‌شود، بدون آن‌که دغدغه‌ی نگهداری، بیمه، یا انتقال فیزیکی آن را داشته باشد. همچنین، این صندوق‌ها تحت نظارت نهادهای مالی رسمی فعالیت می‌کنند و گزارش‌های شفاف مالی ارائه می‌دهند که امکان ارزیابی دقیق عملکرد آن‌ها را فراهم می‌سازد.

از منظر عملیاتی نیز، معاملات واحدهای صندوق‌های طلا در سامانه‌ی TSETMC انجام می‌شود که برای اغلب فعالان بازار سرمایه آشنا و قابل دسترس است. در مقابل، خرید گواهی شمش از بورس کالا نیازمند افتتاح حساب جداگانه، انتقال وجه به حساب‌های خاص، و طی مراحل اداری پیچیده‌تری است که ممکن است برای بسیاری از سرمایه‌گذاران، به‌ویژه افراد حقیقی، جذابیت نداشته باشد.

نکته‌ی مهم دیگر، مدیریت حرفه‌ای صندوق‌های طلاست. این صندوق‌ها توسط تیم‌های تخصصی اداره می‌شوند که با تحلیل بازار، مدیریت ریسک، و بهینه‌سازی ترکیب دارایی‌ها، تلاش می‌کنند بازدهی مناسبی برای سرمایه‌گذاران فراهم کنند. در حالی‌که خرید مستقیم شمش، نیازمند دانش تخصصی، تحلیل بازار، و توانایی مدیریت نوسانات قیمت است که ممکن است برای همه‌ی سرمایه‌گذاران در دسترس نباشد.

در مجموع، صندوق‌های طلا به‌عنوان ابزاری کارآمد، شفاف، و قابل اتکا در بازار سرمایه ایران شناخته می‌شوند که توانسته‌اند در سال‌های اخیر جایگاه قابل توجهی کسب کنند. با توجه به رشد روزافزون این بازار، لازم است زیرساخت‌های مرتبط با عرضه‌ی شمش، پذیرش عرضه‌کنندگان جدید، و شفاف‌سازی اطلاعات معاملاتی نیز همگام با آن توسعه یابد تا بتوان پاسخگوی نیازهای فزاینده‌ی سرمایه‌گذاران بود.

چالش‌های عملیاتی مهم در فرآیند خرید و فروش شمش

یکی از چالش‌های عملیاتی مهم در فرآیند خرید و فروش شمش از طریق بورس کالا، پیچیدگی‌های مربوط به نقل و انتقال وجوه بین حساب‌های مختلف است. سرمایه‌گذار باید ابتدا وجه را از حساب معاملاتی خود برداشت کرده، به حساب بورس کالا و سپس به حساب بانک ملت منتقل کند تا بتواند اقدام به خرید شمش نماید. در زمان فروش نیز همین مسیر باید به‌صورت معکوس طی شود. این در حالی‌ست که در صندوق‌های طلا، با وجود دارایی در حساب معاملاتی، امکان خرید و فروش لحظه‌ای فراهم است و نیازی به جابجایی وجوه بین حساب‌های متعدد وجود ندارد.

نکته‌ی قابل توجه دیگر، ظرفیت صندوق‌های طلا در بهره‌گیری از ابزارهای مشتقه نظیر قراردادهای آتی، آپشن و معاملات اسپات است. در صورتی که مدیریت صندوق‌ها حرفه‌ای و فعال باشد، می‌توانند بازدهی مازادی نسبت به بازدهی مستقیم گواهی شمش و سکه ایجاد کنند. این مزیت، به‌ویژه در شرایطی که سامانه‌های معاملاتی یکپارچه شوند و نقل و انتقال وجوه در کسری از ثانیه انجام گیرد، به‌وضوح نمایان خواهد شد.

بر اساس وعده‌ی مسئولان بورس کالا، از ابتدای مهرماه، قرار است سامانه‌های معاملاتی و تسویه وجوه به‌صورت یکپارچه عمل کنند. این تحول، زمینه‌ساز شکل‌گیری انواع جدیدی از صندوق‌های طلا خواهد بود؛ از جمله صندوق‌های فعال که در بازار مشتقات نیز مشارکت دارند، و صندوق‌های پسیو که صرفاً بازدهی دارایی‌های پایه را دنبال می‌کنند. این تنوع، امکان انتخاب استراتژی‌های متناسب با سطح ریسک‌پذیری سرمایه‌گذاران را فراهم خواهد کرد.

صندوق‌ها بخشی از دارایی خود را در بازار مشتقات سرمایه‌گذاری کرده‌اند تا بتوانند بازدهی بالاتری نسبت به بازار نقدی کسب کنند

در حال حاضر نیز برخی صندوق‌ها بخشی از دارایی خود را در بازار مشتقات سرمایه‌گذاری کرده‌اند تا بتوانند بازدهی بالاتری نسبت به بازار نقدی کسب کنند. با یکپارچه شدن زیرساخت‌ها، این رویکرد می‌تواند به‌صورت گسترده‌تر و مؤثرتر دنبال شود و صندوق‌های طلا به ابزارهای مالی پیشرفته‌تری مجهز شوند.

حجم معاملات صندوق‌های طلا

در مقایسه‌ی حجم معاملات، صندوق‌های طلا با ارزش معاملاتی بالغ بر ۱۲۰۰ میلیارد تومان، نسبت به معاملات شمش (حدود ۸۰۰ میلیارد تومان) و سکه (حدود ۲۵ میلیارد تومان)، سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص داده‌اند. این آمار نشان‌دهنده‌ی استقبال گسترده‌تر سرمایه‌گذاران از صندوق‌های طلا نسبت به خرید مستقیم دارایی‌های پایه است.

در خصوص معاملات سکه‌های بانکی، محدودیت‌هایی از سوی بانک مرکزی اعمال شده است. بانک‌ها دیگر مجاز به عرضه‌ی سکه در بازار نیستند و معاملات باید از طریق مرکز مبادله طلا و ارز انجام شود. سکه‌های موجود نیز دارای تاریخ انقضا هستند و در سررسید باید یا به بورس کالا منتقل شوند یا توسط دارندگان تحویل گرفته شوند.

یکی از مزایای مهم صندوق‌های طلا، وجود بازارگردان‌های فعال است. بازارگردان موظف است در زمان فروش، واحدهای صندوق را از سرمایه‌گذار خریداری کند و در زمان خرید نیز واحدهای جدید را عرضه نماید. این سازوکار، نقدشوندگی صندوق‌ها را تضمین می‌کند. در حالی‌که در بازار گواهی سپرده شمش و سکه، در شرایط خاصی مانند صف خرید یا فروش، امکان نقدشوندگی محدود می‌شود و سرمایه‌گذار ممکن است با دشواری در خروج از موقعیت مواجه شود.

در شرایطی که بازار با روند نزولی مواجه شود، صندوق‌های طلا به دلیل عدم صدور واحد جدید، تقاضایی برای خرید شمش نخواهند داشت. در چنین وضعیتی، فروش شمش در بازار ممکن است با صف فروش مواجه شود و نقدشوندگی کاهش یابد. این موضوع، یکی از تفاوت‌های ساختاری مهم بین صندوق‌های طلا و بازار گواهی سپرده است.

تفاوت دامنه‌ی نوسان بین دارایی پایه و خود صندوق‌ها

از دیگر چالش‌های ساختاری، تفاوت دامنه‌ی نوسان بین دارایی پایه و خود صندوق‌هاست. در حال حاضر، دامنه‌ی نوسان گواهی سپرده سکه ۵ درصد و دامنه‌ی نوسان صندوق‌های طلا ۱۰ درصد است. این عدم تقارن، در روندهای مثبت و منفی بازار، موجب ایجاد حباب‌های قیمتی و اختلال در کشف قیمت واقعی می‌شود. در جلسات تخصصی با مسئولان بورس کالا، این موضوع مطرح شده و پیشنهاد شده است که دامنه‌ی نوسان به‌صورت متقارن برای دارایی پایه و صندوق‌ها تعیین شود.

در برخی موارد، این تفاوت دامنه‌ی نوسان موجب شده است که صندوق‌ها با رشد محدودتری نسبت به دارایی پایه مواجه شوند یا بالعکس، در شرایطی که دارایی پایه رشد نکرده، صندوق‌ها با رشد بیش از حد مواجه شوند. این وضعیت، به‌ویژه برای یونیت‌داران قبلی صندوق‌ها، می‌تواند موجب ضرر شود؛ چرا که صدور واحدهای جدید با قیمت‌هایی انجام می‌شود که بر اساس دارایی پایه‌ی پایین‌تر محاسبه شده‌اند.

در نتیجه، اصلاح دامنه‌ی نوسان و هم‌راستا شدن آن با دارایی پایه، می‌تواند به بهبود نقدشوندگی، شفافیت قیمت‌گذاری و عدالت معاملاتی در صندوق‌های طلا کمک کند. این موضوع، در نامه‌های رسمی به نهادهای ناظر نیز مطرح شده و انتظار می‌رود با بررسی کارشناسی، راهکار مناسبی برای آن ارائه شود.

در ادامه، به یکی دیگر از مسائل عملیاتی اشاره می‌شود؛ تأخیر در به‌روزرسانی قیمت‌ها در دقایق ابتدایی بازار. در روزهایی که بازار منفی است، سرمایه‌گذارانی که در ابتدای روز اقدام به خرید واحدهای صندوق می‌کنند، ممکن است با ضرر مواجه شوند. این تأخیر، عمدتاً ناشی از عدم کشف قیمت در معاملات ابتدایی شمش و سکه است. حجم معاملات در دقایق اول بسیار پایین است و قیمت‌ها هنوز به سطح واقعی نرسیده‌اند.

در مورد گواهی سپرده سکه، نقدشوندگی پایین‌تر نسبت به شمش موجب می‌شود که قیمت آن با تأخیر کشف شود و در نتیجه، NAV صندوق‌هایی که درصد بالایی از سکه در ترکیب دارایی خود دارند، با تأخیر به‌روزرسانی شود

به‌ویژه در مورد گواهی سپرده سکه، نقدشوندگی پایین‌تر نسبت به شمش موجب می‌شود که قیمت آن با تأخیر کشف شود و در نتیجه، NAV صندوق‌هایی که درصد بالایی از سکه در ترکیب دارایی خود دارند، با تأخیر به‌روزرسانی شود. این موضوع، در شرایط منفی بازار، می‌تواند موجب افت بیشتر قیمت واحدهای صندوق پس از گذشت چند دقیقه از آغاز معاملات شود.

در سال‌های گذشته، برخی صندوق‌ها مانند صندوق گوهری یا صندوق تحت مدیریت کیان، عمدتاً ترکیب دارایی خود را بر پایه‌ی سکه بنا نهاده بودند. اما در یک سال اخیر، با توجه به محدودیت‌های سرمایه‌گذاری در کلاس دارایی سکه و وجود حباب اسمی در قیمت آن، اغلب صندوق‌ها به سمت سرمایه‌گذاری در شمش طلا حرکت کرده‌اند. در حال حاضر، کمتر صندوقی را می‌توان یافت که بیش از ۵۰ درصد دارایی خود را به سکه اختصاص داده باشد.

کاهش ریسک ناشی از حباب قیمتی سکه

این تغییر رویکرد، ناشی از تمایل مدیران سرمایه‌گذاری به کاهش ریسک ناشی از حباب قیمتی سکه و افزایش شفافیت در معاملات شمش است. مگر در شرایط خاصی که حباب سکه منفی باشد یا قیمت آن به سطح ذاتی نزدیک شود، سرمایه‌گذاری در گواهی سپرده سکه برای مدیران جذابیت خواهد داشت؛ در غیر این صورت، تمرکز بر شمش طلا منطقی‌تر و کم‌ریسک‌تر ارزیابی می‌شود.

با توجه به روند تحولات اخیر در بازار صندوق‌های طلا، یکی از نکات کلیدی که باید مورد توجه قرار گیرد، تغییر ترکیب دارایی این صندوق‌ها در سال‌های اخیر است. در گذشته، به‌ویژه در سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸، به دلیل نبود زیرساخت‌های معاملاتی برای گواهی سپرده شمش و سکه در بورس کالا، عمده دارایی صندوق‌های طلا از سکه‌های بانکی تشکیل می‌شد. اما با توسعه بازار و راه‌اندازی معاملات گواهی سپرده شمش، رویکرد مدیران سرمایه‌گذاری نیز دچار تحول شد و تمرکز صندوق‌ها به‌سمت شمش طلا تغییر یافت.

این تغییر، عمدتاً ناشی از دو عامل اصلی است: نخست، وجود حباب قیمتی در بازار سکه که موجب فاصله‌گیری قیمت بازار از ارزش ذاتی آن شده و ریسک سرمایه‌گذاری را افزایش داده است؛ دوم، نقدشوندگی بالاتر شمش نسبت به سکه در بازار بورس کالا که امکان مدیریت بهتر وجوه و اجرای استراتژی‌های معاملاتی را برای مدیران صندوق فراهم می‌سازد.

در حال حاضر، کمتر صندوقی را می‌توان یافت که بیش از ۵۰ درصد از ترکیب دارایی خود را به سکه اختصاص داده باشد. این موضوع نشان‌دهنده‌ی تغییر نگرش مدیران سرمایه‌گذاری به‌سمت دارایی‌هایی با نقدشوندگی بالاتر و ریسک کمتر است. البته در شرایط خاصی که حباب سکه منفی باشد یا قیمت آن به ارزش ذاتی نزدیک شود، ممکن است برخی صندوق‌ها مجدداً به‌سمت سرمایه‌گذاری در گواهی سپرده سکه حرکت کنند.

تاثیر تأخیر در به‌روزرسانی ارزش خالص دارایی

از سوی دیگر، یکی از دغدغه‌های مطرح‌شده توسط سرمایه‌گذاران، تأخیر در به‌روزرسانی ارزش خالص دارایی (NAV) صندوق‌ها در دقایق ابتدایی معاملات روزانه است. این تأخیر، به‌ویژه در روزهایی که بازار منفی است، می‌تواند موجب زیان برای سرمایه‌گذارانی شود که در ابتدای روز اقدام به خرید واحدهای صندوق می‌کنند. علت اصلی این تأخیر، عدم کشف قیمت در معاملات ابتدایی شمش و سکه و حجم پایین معاملات در دقایق نخست بازار است.

در خصوص گواهی سپرده سکه، نقدشوندگی پایین‌تر نسبت به شمش موجب می‌شود که قیمت آن با تأخیر کشف شود و در نتیجه، NAV صندوق‌هایی که درصد بالایی از سکه در ترکیب دارایی خود دارند، با تأخیر به‌روزرسانی شود. این موضوع، به‌ویژه در شرایط منفی بازار، می‌تواند موجب افت بیشتر قیمت واحدهای صندوق پس از گذشت چند دقیقه از آغاز معاملات شود.

در مجموع، آنچه از بررسی‌های فوق حاصل می‌شود، ضرورت اصلاح زیرساخت‌های معاملاتی، بهبود نقدشوندگی دارایی‌های پایه، و هم‌راستا شدن دامنه‌ی نوسان صندوق‌ها با دارایی‌های پایه است. این اقدامات، نه‌تنها موجب افزایش شفافیت و عدالت معاملاتی خواهد شد، بلکه زمینه‌ساز توسعه‌ی پایدار بازار صندوق‌های طلا و ارتقای اعتماد سرمایه‌گذاران نیز خواهد بود. در این مسیر، نقش نهادهای ناظر و تصمیم‌گیرنده در ایجاد بسترهای مناسب برای اجرای سیاست‌های اصلاحی، بسیار حائز اهمیت است.

اختلال در محاسبه‌ی دقیق NAV صندوق‌ها

در ادامه‌ی مباحث مطرح‌شده، یکی از نکات کلیدی که باید به آن توجه داشت، نقش زیرساخت‌های معاملاتی در بهبود عملکرد و کارایی صندوق‌های طلاست. همان‌طور که اشاره شد، تأخیر در کشف قیمت دارایی‌های پایه به‌ویژه در دقایق ابتدایی بازار، موجب اختلال در محاسبه‌ی دقیق NAV صندوق‌ها می‌شود. این مسئله، به‌ویژه در روزهای منفی بازار، می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های نادرست از سوی سرمایه‌گذاران شود و در نهایت، اعتماد عمومی به سازوکار صندوق‌ها را تحت تأثیر قرار دهد.

از سوی دیگر، نقدشوندگی پایین گواهی سپرده سکه در مقایسه با شمش، چالش دیگری‌ست که مدیران سرمایه‌گذاری را به سمت کاهش وزن سکه در ترکیب دارایی صندوق‌ها سوق داده است. این موضوع، نه‌تنها به دلیل ریسک‌های ناشی از حباب قیمتی سکه، بلکه به‌واسطه‌ی دشواری در اجرای استراتژی‌های معاملاتی در شرایط نوسانی بازار است. در واقع، هرچه نقدشوندگی دارایی پایه بالاتر باشد، امکان مانور مدیران در بازار مشتقات و اجرای استراتژی‌های پوششی نیز افزایش می‌یابد.

در حال حاضر، با افزایش تعداد صندوق‌های طلا و رقابت میان آن‌ها، فرصت‌های آربیتراژی ناشی از اختلاف قیمت NAV و قیمت بازار واحدهای صندوق به‌شدت کاهش یافته است. در گذشته، به‌ویژه در سال‌های ابتدایی راه‌اندازی صندوق‌های طلا، اختلاف قابل توجهی میان قیمت صدور و قیمت بازار وجود داشت که برخی سرمایه‌گذاران از آن برای کسب سود استفاده می‌کردند. اما اکنون، با افزایش شفافیت و رقابت، این اختلاف به حداقل رسیده و صندوق‌ها بیشتر به سمت بازدهی عملیاتی و مدیریت حرفه‌ای دارایی‌ها حرکت کرده‌اند.

وجود دامنه‌ی نوسان ۵ درصدی برای گواهی سپرده و ۱۰ درصدی برای صندوق‌ها، موجب ایجاد حباب‌های قیمتی و اختلال در روند طبیعی معاملات شده است

در این میان، یکی از مطالبات جدی فعالان بازار، اصلاح دامنه‌ی نوسان دارایی‌های پایه و صندوق‌ها به‌صورت متقارن است. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، وجود دامنه‌ی نوسان ۵ درصدی برای گواهی سپرده و ۱۰ درصدی برای صندوق‌ها، موجب ایجاد حباب‌های قیمتی و اختلال در روند طبیعی معاملات شده است. این عدم تقارن، نه‌تنها در روندهای صعودی موجب رشد غیرواقعی قیمت واحدهای صندوق می‌شود، بلکه در روندهای نزولی نیز می‌تواند باعث افت شدید و غیرمنطقی ارزش صندوق‌ها گردد.

در جلسات تخصصی با نهادهای ناظر، از جمله بورس کالا، این موضوع بارها مطرح شده و پیشنهاد شده است که دامنه‌ی نوسان دارایی پایه و صندوق‌ها به‌صورت هماهنگ و متقارن تعیین شود. این اقدام، ضمن افزایش شفافیت، موجب هم‌راستایی رفتار قیمتی دارایی‌های پایه و واحدهای صندوق خواهد شد و از بروز نوسانات غیرمنطقی جلوگیری خواهد کرد.

در نهایت، آنچه از مجموع مباحث فوق حاصل می‌شود، لزوم حرکت به‌سمت یک بازار حرفه‌ای، شفاف و مبتنی بر زیرساخت‌های یکپارچه است. صندوق‌های طلا، به‌عنوان یکی از ابزارهای نوین سرمایه‌گذاری در بازارهای کالایی، ظرفیت بالایی برای جذب سرمایه و مدیریت ریسک دارند. اما تحقق این ظرفیت، نیازمند اصلاحات ساختاری، ارتقای زیرساخت‌های معاملاتی، و تدوین مقررات منسجم و کارآمد از سوی نهادهای ناظر است.

با اجرای این اصلاحات، می‌توان انتظار داشت که صندوق‌های طلا نه‌تنها به‌عنوان ابزار پوشش ریسک در برابر تورم و نوسانات ارزی عمل کنند، بلکه به بستری مطمئن برای سرمایه‌گذاری بلندمدت و مدیریت حرفه‌ای دارایی‌ها نیز تبدیل شوند. این مسیر، نیازمند همکاری مستمر میان مدیران صندوق‌ها، نهادهای ناظر، و فعالان بازار است تا در نهایت، اعتماد عمومی به بازارهای کالایی و ابزارهای مشتقه تقویت شود و سرمایه‌گذاران با اطمینان بیشتری در این حوزه فعالیت کنند.

ابزارهای مشتقه مبتنی بر طلا

در خصوص ابزارهای مشتقه مبتنی بر طلا، با وجود ظرفیت‌های بالای این بازار در سطح جهانی، متأسفانه در بازار سرمایه ایران شاهد استقبال محدودی از سوی مدیران دارایی و سرمایه‌گذاران نهادی هستیم. یکی از دلایل اصلی این موضوع، نحوه‌ی نمایش و دسترسی به معاملات مشتقات در سامانه‌های معاملاتی است. در حال حاضر، کلیه‌ی معاملات مشتقات طلا در بورس کالا از طریق سامانه‌ی CDM انجام می‌شود، که برخلاف سامانه‌ی معاملات سهام، در تابلوی اصلی بازار قابل مشاهده نیست و همین امر موجب شده تا بسیاری از فعالان بازار، به‌ویژه سرمایه‌گذاران خرد، از ظرفیت‌های این ابزار بی‌اطلاع باشند یا دسترسی عملیاتی مناسبی به آن نداشته باشند.

این محدودیت در نمایش و دسترسی، نه‌تنها موجب کاهش حجم معاملات روزانه مشتقات طلا شده، بلکه باعث شده تا مدیران دارایی نیز رغبت کمتری برای طراحی و اجرای استراتژی‌های مبتنی بر مشتقات نشان دهند. در حالی‌که در بازارهای بین‌المللی، ابزارهایی نظیر قراردادهای آتی، آپشن، و استراتژی‌هایی مانند covered call یا protective put، به‌عنوان ابزارهای استاندارد مدیریت ریسک و بهینه‌سازی بازدهی مورد استفاده قرار می‌گیرند، در بازار داخلی، به دلیل ضعف زیرساخت‌های عملیاتی و عدم آشنایی کافی فعالان، این ابزارها هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده‌اند.

از سوی دیگر، نبود بازارگردان‌های تخصصی در بازار مشتقات طلا نیز یکی از عوامل مؤثر در کاهش نقدشوندگی و جذابیت این ابزارهاست. در شرایطی که بازارگردان موظف به تأمین نقدشوندگی و حفظ تعادل عرضه و تقاضا باشد، می‌توان انتظار داشت که حجم معاملات افزایش یابد و ابزارهای مشتقه به‌عنوان مکملی مؤثر در کنار بازار نقدی طلا عمل کنند. اما در وضعیت فعلی، نبود چنین نهادهایی موجب شده تا معاملات مشتقات بیشتر در اختیار معامله‌گران حرفه‌ای و محدود باقی بماند.

همچنین، عدم هماهنگی بین حساب‌های معاملاتی صندوق‌ها و حساب‌های مربوط به بازار مشتقات، یکی دیگر از موانع جدی در مسیر توسعه این ابزارهاست. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، برای انجام معاملات مشتقه، مدیر صندوق باید وجوه را از حساب عملیاتی صندوق به حساب مشتقات منتقل کند، که این فرآیند نه‌تنها زمان‌بر است، بلکه ریسک‌های زمانی و عملیاتی قابل توجهی را نیز به همراه دارد. در شرایطی که بازار طلا با نوسانات لحظه‌ای همراه است، هرگونه تأخیر در انتقال وجوه می‌تواند موجب از دست رفتن فرصت‌های معاملاتی یا تحمیل زیان به صندوق شود.

در مجموع، توسعه بازار مشتقات طلا در ایران نیازمند اصلاحات ساختاری، ارتقای زیرساخت‌های معاملاتی، و آموزش گسترده به فعالان بازار است. ایجاد دسترسی مستقیم به معاملات مشتقات از طریق سامانه‌های معاملاتی رایج، تعریف بازارگردان‌های تخصصی، و یکپارچه‌سازی حساب‌های عملیاتی صندوق‌ها با حساب‌های مشتقات، از جمله اقداماتی است که می‌تواند زمینه‌ساز رشد و بلوغ این بازار شود.

افزایش بازدهی و تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری

در صورت تحقق این اصلاحات، ابزارهای مشتقه طلا می‌توانند نقش مهمی در مدیریت ریسک، افزایش بازدهی، و تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری ایفا کنند و صندوق‌های طلا نیز با بهره‌گیری از این ابزارها، به سطحی بالاتر از کارایی و رقابت‌پذیری در بازار سرمایه دست یابند. این مسیر، هرچند نیازمند همکاری نزدیک میان نهادهای ناظر، مدیران صندوق‌ها، و زیرساخت‌های فناوری است، اما در بلندمدت می‌تواند به ارتقای جایگاه بازار طلا در ایران و افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران منجر شود.

در شرایط فعلی، یکی از مهم‌ترین عوامل بازدارنده در توسعه‌ی بازار مشتقات طلا، عدم اتصال مستقیم این بازار به سامانه‌های معاملاتی رایج و عدم آشنایی کافی فعالان بازار با نحوه‌ی دسترسی و بهره‌برداری از این ابزارهاست. در حالی‌که در بازارهای توسعه‌یافته، مشتقات طلا نقش کلیدی در پوشش ریسک، مدیریت نقدینگی و طراحی استراتژی‌های ترکیبی ایفا می‌کنند، در بازار سرمایه ایران، این ابزارها هنوز در مرحله‌ی ابتدایی پذیرش و کاربرد قرار دارند.

از منظر عملیاتی، نبود یکپارچگی بین حساب‌های معاملاتی صندوق‌ها و حساب‌های مربوط به بازار مشتقات، موجب شده است که مدیران سرمایه‌گذاری با چالش‌های جدی در اجرای استراتژی‌های ترکیبی مواجه شوند. فرآیند انتقال وجوه بین حساب‌های مختلف، به‌ویژه در شرایطی که زمان معاملات محدود و نوسانات بازار بالا باشد، می‌تواند منجر به از دست رفتن فرصت‌های معاملاتی یا تحمیل ریسک‌های غیرضروری به صندوق شود. این مسئله، به‌ویژه در صندوق‌های فعال که قصد بهره‌گیری از ابزارهای مشتقه برای افزایش بازدهی دارند، اهمیت دوچندان دارد.

اصلاح فرآیند تسویه معاملات شمش طلا

در همین راستا، پیشنهاداتی از سوی مدیران صندوق‌ها و فعالان بازار مطرح شده است که از جمله مهم‌ترین آن‌ها، اصلاح فرآیند تسویه معاملات شمش طلا از حالت T+2 به T+1 است. این تغییر، در صورت اجرا، می‌تواند نقش مؤثری در کاهش تأخیرهای عملیاتی، افزایش سرعت واکنش به نوسانات بازار، و بهبود عملکرد صندوق‌های طلا ایفا کند. همچنین، تسهیل در فرآیند انتقال وجوه بین حساب‌های معاملاتی و حذف موانع بانکی، می‌تواند زمینه‌ساز توسعه‌ی ابزارهای ترکیبی و افزایش کارایی عملیاتی صندوق‌ها شود.

از سوی دیگر، لازم است نهادهای ناظر، به‌ویژه بورس کالا و شرکت مدیریت فناوری بورس، در راستای ارتقای شفافیت و دسترسی عمومی، نسبت به نمایش معاملات مشتقات طلا در تابلوی اصلی بازار اقدام کنند. این اقدام، نه‌تنها موجب افزایش آگاهی سرمایه‌گذاران از ظرفیت‌های بازار مشتقات خواهد شد، بلکه می‌تواند به جذب نقدینگی بیشتر و افزایش حجم معاملات روزانه نیز منجر شود.

در نهایت، توسعه‌ی بازار مشتقات طلا در ایران، مستلزم همکاری نزدیک میان نهادهای ناظر، مدیران صندوق‌ها، کارگزاری‌ها و زیرساخت‌های فناوری است. با اصلاحات ساختاری، ارتقای زیرساخت‌های معاملاتی، و آموزش گسترده به فعالان بازار، می‌توان انتظار داشت که ابزارهای مشتقه به‌عنوان مکملی مؤثر در کنار بازار نقدی طلا عمل کرده و نقش مهمی در ارتقای سطح حرفه‌ای‌گری، مدیریت ریسک و افزایش بازدهی ایفا کنند.

این مسیر، هرچند نیازمند زمان، سرمایه‌گذاری و هماهنگی‌های بین‌نهادی است، اما در بلندمدت می‌تواند به تثبیت جایگاه صندوق‌های طلا به‌عنوان ابزارهای سرمایه‌گذاری پیشرفته و قابل اتکا در بازار سرمایه ایران منجر شود.

عوامل مؤثر در عدم توسعه‌ی بازار مشتقات طلا

در تکمیل مباحث پیشین، لازم است به یکی دیگر از عوامل مؤثر در عدم توسعه‌ی بازار مشتقات طلا در ایران اشاره شود؛ و آن، نبود فرهنگ‌سازی و آموزش کافی پیرامون ماهیت، کارکرد و مزایای این ابزارهاست. در بسیاری از موارد، حتی مدیران سرمایه‌گذاری با سابقه نیز ترجیح می‌دهند به‌جای بهره‌گیری از استراتژی‌های ترکیبی، صرفاً در بازار نقدی فعالیت کنند؛ چرا که پیچیدگی‌های فنی، ریسک‌های اجرایی و نبود زیرساخت‌های حمایتی موجب شده است که ابزارهای مشتقه به‌عنوان گزینه‌ای پرریسک و کم‌کاربرد تلقی شوند.

این در حالی‌ست که در بازارهای مالی پیشرفته، مشتقات طلا نه‌تنها به‌عنوان ابزار پوشش ریسک، بلکه به‌عنوان ابزار خلق بازدهی و مدیریت فعال پرتفوی مورد استفاده قرار می‌گیرند. به‌عنوان مثال، استفاده از استراتژی‌هایی نظیر «کاورد کال» (Covered Call) یا «پروتکتیو پوت» (Protective Put) می‌تواند در شرایط نوسانی بازار، نقش مؤثری در تثبیت بازدهی و کاهش ریسک ایفا کند. با این حال، در بازار داخلی، به دلیل نبود آموزش‌های تخصصی، فقدان ابزارهای تحلیلی مناسب، و عدم دسترسی آسان به داده‌های معاملاتی، این ظرفیت‌ها هنوز به‌طور کامل فعال نشده‌اند.

از منظر سیاست‌گذاری، ضروری‌ست نهادهای ناظر از جمله سازمان بورس و اوراق بهادار و بورس کالا، در راستای توسعه‌ی بازار مشتقات، اقدامات زیرساختی و آموزشی گسترده‌ای را در دستور کار قرار دهند. این اقدامات می‌تواند شامل مواردی نظیر:

  • راه‌اندازی سامانه‌های معاملاتی یکپارچه برای دسترسی به بازار مشتقات از طریق پلتفرم‌های رایج
  • تعریف بازارگردان‌های تخصصی برای ابزارهای مشتقه طلا با هدف افزایش نقدشوندگی
  • تدوین دستورالعمل‌های شفاف برای نحوه‌ی استفاده از مشتقات در صندوق‌های سرمایه‌گذاری
  • برگزاری دوره‌های آموزشی و انتشار گزارش‌های تحلیلی برای مدیران دارایی و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای

در کنار این اقدامات، لازم است فرآیندهای عملیاتی مرتبط با معاملات مشتقات نیز بهینه‌سازی شود. از جمله، تسویه معاملات باید به‌گونه‌ای طراحی شود که امکان واکنش سریع به نوسانات بازار فراهم گردد. همچنین، انتقال وجوه بین حساب‌های معاملاتی باید با حداقل تأخیر و حداکثر امنیت انجام شود تا مدیران صندوق‌ها بتوانند بدون مواجهه با ریسک‌های زمانی، استراتژی‌های خود را اجرا کنند.

در نهایت، توسعه‌ی بازار مشتقات طلا در ایران، نه‌تنها به ارتقای سطح حرفه‌ای‌گری در مدیریت دارایی‌ها کمک خواهد کرد، بلکه می‌تواند نقش مهمی در تعمیق بازار سرمایه، افزایش تنوع ابزارهای مالی، و جذب سرمایه‌گذاران جدید ایفا کند. تحقق این اهداف، نیازمند عزم جدی نهادهای ناظر، همکاری فعال مدیران صندوق‌ها، و ارتقای سطح دانش تخصصی فعالان بازار است. در صورت تحقق این الزامات، می‌توان انتظار داشت که ابزارهای مشتقه طلا به‌عنوان یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه ایران، جایگاه واقعی خود را بازیابند و به بستری مطمئن برای مدیریت ریسک و خلق ارزش تبدیل شوند.

یکی از موانع جدی در مسیر توسعه‌ی معاملات مشتقات طلا، عدم یکپارچگی حساب‌های معاملاتی و پیچیدگی‌های اداری مربوط به اخذ کدهای حقوقی و دسترسی به بازارهای تخصصی است

در حال حاضر آنچه به‌وضوح قابل مشاهده است، ضرورت تسهیل زیرساخت‌های معاملاتی و اداری در حوزه‌ی صندوق‌های طلا و بازار مشتقات کالایی است. همان‌طور که اشاره شد، راه‌اندازی سامانه معاملاتی یکپارچه تحت عنوان OMX، در صورت تحقق کامل، می‌تواند نقطه‌ی عطفی در توسعه‌ی بازارهای کالایی و ابزارهای مشتقه باشد. این سامانه با هدف تجمیع حساب‌های معاملاتی و تسهیل انتقال وجوه بین بخش‌های مختلف بازار، از جمله بورس اوراق بهادار، بورس کالا، بازار مشتقات و صندوق‌های سرمایه‌گذاری طراحی شده است. تحقق این هدف، نه‌تنها موجب افزایش سرعت و دقت در اجرای معاملات خواهد شد، بلکه زمینه‌ساز طراحی استراتژی‌های ترکیبی و پیشرفته توسط مدیران سرمایه‌گذاری نیز خواهد بود.

در حال حاضر، یکی از موانع جدی در مسیر توسعه‌ی معاملات مشتقات طلا، عدم یکپارچگی حساب‌های معاملاتی و پیچیدگی‌های اداری مربوط به اخذ کدهای حقوقی و دسترسی به بازارهای تخصصی است. این فرآیند، به‌ویژه برای سرمایه‌گذاران حقوقی، زمان‌بر و پرهزینه بوده و در بسیاری از موارد، موجب انصراف فعالان بازار از ورود به حوزه‌ی مشتقات شده است. در حالی‌که در شرایط نوسانی بازار، امکان انتقال لحظه‌ای وجوه و اتخاذ موقعیت‌های معاملاتی در بازار مشتقات، می‌تواند نقش مهمی در مدیریت ریسک و افزایش بازدهی ایفا کند.

ورود نقره به ترکیب دارایی صندوق‌های طلا

در خصوص ورود نقره به ترکیب دارایی صندوق‌های طلا، با وجود مصوبه قانونی و امکان اصلاح اساسنامه، بسیاری از مدیران سرمایه‌گذاری همچنان با دیده‌ی تردید به این موضوع نگاه می‌کنند. دلیل اصلی این رویکرد، عدم نقدشوندگی کافی، حجم پایین معاملات، و نبود عمق لازم در بازار گواهی سپرده نقره است. همچنین، از منظر برندینگ و شفافیت عملکرد، ورود نقره به صندوقی که با عنوان “طلا” شناخته می‌شود، می‌تواند موجب اختلال در ارزیابی بازدهی و مقایسه‌ی عملکرد با شاخص‌های مرجع شود.

در همین راستا، رویکرد منطقی‌تر آن است که صندوق‌های تخصصی نقره به‌صورت مستقل راه‌اندازی شوند و سرمایه‌گذاران علاقه‌مند به این کلاس دارایی، بتوانند از طریق ابزارهای مشخص و شفاف، اقدام به سرمایه‌گذاری نمایند. این موضوع، نه‌تنها موجب حفظ انسجام و شفافیت در ترکیب دارایی صندوق‌های طلا خواهد شد، بلکه امکان توسعه‌ی بازار نقره به‌عنوان یک کلاس دارایی مستقل را نیز فراهم خواهد کرد.

در ادامه، یکی از چالش‌های عملیاتی مهم در حوزه‌ی صندوق‌های طلا، محدودیت در عرضه‌ی شمش از سوی واردکنندگان و فرآیند پیچیده‌ی پذیرش آن در بورس کالاست. همان‌طور که اشاره شد، فرآیند ثبت، تأیید عیار، و اخذ گواهی‌های لازم از نهادهای مختلف، از جمله بانک مرکزی و گمرک، موجب شده است که بسیاری از واردکنندگان از عرضه‌ی شمش در بورس کالا منصرف شوند. این در حالی‌ست که بازار سرمایه، با حجم معاملات روزانه‌ی قابل توجه، ظرفیت بالایی برای جذب عرضه‌ی شمش دارد و می‌تواند به بستری مطمئن برای تأمین نقدینگی و توسعه‌ی بازار طلا تبدیل شود.

در این مسیر، اصلاح فرآیندهای اداری، کاهش هزینه‌های جانبی، و تسهیل در پذیرش شمش‌های وارداتی، می‌تواند نقش مهمی در افزایش عرضه و تعمیق بازار ایفا کند. همچنین، با توجه به رشد قابل توجه ارزش دارایی‌های صندوق‌های طلا که اکنون به بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است، لازم است نهادهای ناظر با نگاه راهبردی، نسبت به توسعه‌ی زیرساخت‌ها و رفع موانع موجود اقدام نمایند.

تحلیل رفتار آینده‌ی بازار

در پایان، اشاره به معاملات مشتقات شمش طلا در سررسیدهای آتی، از جمله آبان و بهمن‌ماه، نشان‌دهنده‌ی انتظارات صعودی فعالان بازار نسبت به قیمت طلا در ماه‌های آینده است. هرچند حجم معاملات در برخی روزها پایین است و نمی‌توان به‌صورت قطعی به آن اتکا کرد، اما در روزهایی که حجم معاملات به‌طور قابل توجهی افزایش می‌یابد، می‌توان این داده‌ها را به‌عنوان شاخصی برای تحلیل انتظارات بازار در نظر گرفت. در واقع، معاملات فیوچر، همان‌طور که در بازارهای جهانی نیز مرسوم است، می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای پیش‌بینی قیمت و تحلیل رفتار آینده‌ی بازار مورد استفاده قرار گیرد.

با توجه به مجموع این مباحث، می‌توان نتیجه گرفت که بازار صندوق‌های طلا و مشتقات کالایی در ایران، با وجود ظرفیت‌های بالا، همچنان نیازمند اصلاحات ساختاری، توسعه‌ی زیرساخت‌های معاملاتی، و ارتقای فرهنگ سرمایه‌گذاری است. تحقق این اهداف، مستلزم همکاری نزدیک میان نهادهای ناظر، مدیران صندوق‌ها، واردکنندگان، و فعالان بازار است تا در نهایت، شاهد شکل‌گیری بازاری پویا، شفاف و قابل اتکا در حوزه‌ی سرمایه‌گذاری کالایی باشیم.

با توجه به مباحث مطرح‌شده در بخش‌های پیشین، آنچه به‌عنوان جمع‌بندی عملیاتی و راهبردی می‌توان مورد تأکید قرار داد، ضرورت همگرایی میان توسعه زیرساخت‌های معاملاتی، اصلاح فرآیندهای اجرایی، و ارتقای شفافیت در بازار صندوق‌های طلا و مشتقات کالایی است. این بازار، با توجه به رشد قابل توجه حجم معاملات، افزایش تعداد صندوق‌های فعال، و استقبال روزافزون سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی، اکنون به مرحله‌ای رسیده است که نیازمند بازنگری جدی در سیاست‌گذاری و طراحی فرآیندهای پشتیبان است.

در بخش پایانی  به معاملات مشتقات شمش طلا در سررسیدهای آتی، از جمله آبان و بهمن‌ماه، که با اختلاف قابل توجهی نسبت به قیمت نقدی معامله می‌شوند. این اختلاف، که در برخی موارد به بیش از ۳۰ درصد نیز می‌رسد، می‌تواند به‌عنوان شاخصی از انتظارات فعالان بازار نسبت به آینده‌ی قیمت طلا تلقی شود. هرچند حجم معاملات در برخی روزها پایین است و نمی‌توان به‌صورت قطعی به آن اتکا کرد، اما در روزهایی که حجم معاملات افزایش می‌یابد، این داده‌ها می‌توانند به‌عنوان ابزار تحلیلی معتبر مورد استفاده قرار گیرند.

وضعیت معاملات آتی و اختیار معامله

در بازارهای بین‌المللی، معاملات آتی و اختیار معامله، همواره به‌عنوان ابزارهایی برای کشف قیمت، پوشش ریسک، و طراحی استراتژی‌های ترکیبی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. در بازار سرمایه ایران نیز، با فراهم شدن زیرساخت‌های لازم و ارتقای سطح دانش تخصصی فعالان، می‌توان انتظار داشت که این ابزارها به‌تدریج جایگاه واقعی خود را بازیابند و به بستری مؤثر برای مدیریت حرفه‌ای دارایی‌ها تبدیل شوند.

در این مسیر، نقش نهادهای ناظر، از جمله سازمان بورس و بورس کالا، در تسهیل فرآیندهای اجرایی، کاهش موانع اداری، و ارتقای شفافیت اطلاعاتی، بسیار حیاتی است. همچنین، ایجاد انگیزه برای عرضه‌کنندگان شمش، از طریق اصلاح سازوکارهای پذیرش و کاهش هزینه‌های جانبی، می‌تواند به تعمیق بازار و افزایش نقدشوندگی کمک شایانی کند.

در نهایت، بازار صندوق‌های طلا و مشتقات کالایی، با توجه به حجم بالای نقدینگی، تنوع ابزارهای مالی، و ظرفیت‌های بالقوه برای توسعه، می‌تواند به یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه ایران تبدیل شود. تحقق این چشم‌انداز، مستلزم همکاری نزدیک میان مدیران صندوق‌ها، نهادهای ناظر، فعالان بازار، و زیرساخت‌های فناوری است تا در نهایت، شاهد شکل‌گیری بازاری پویا، شفاف، و قابل اتکا در حوزه‌ی سرمایه‌گذاری کالایی باشیم.

modir

Recent Posts

بازارهای مالی در مه سیاست؛ چشم‌انداز بورس شهریور ۱۴۰۴

در حالی که سایه سنگین تحولات سیاسی همچنان بر اقتصاد ایران گسترده است، بازارهای مالی…

3 ساعت ago

چشم‌انداز بازارهای طلا، دلار و نقره در آستانه تحولات جدید

با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی و الگوهای قیمتی، تحلیل‌گر برنامه بر حفظ موقعیت‌های طلا و…

10 ساعت ago

چگونه با ابزارهای مشتقه از ضرر فرار کنیم؟

در شرایطی که بازار سهام در رکود یا روند نزولی قرار دارد، دارندگان واحدهای اهرمی…

11 ساعت ago

استراتژی خروج از زیان در صندوق‌های اهرمی؛ چگونه با ابزار اختیار خرید، ضرر را کنترل کنیم؟

در شرایطی که سرمایه‌گذاران صندوق‌های اهرمی با افت قیمت واحدهای عادی و زیان‌های سنگین مواجه‌اند،…

16 ساعت ago

بحران حاشیه سود و توقف توسعه؛ چرا بورس ایران از نفس افتاده است؟

در سال‌های اخیر، بازار سرمایه ایران با مجموعه‌ای از سیاست‌های پولی، ارزی و انرژی‌محور مواجه…

17 ساعت ago

از دانشگاه تا کارخانه؛ روایت یک زیست‌بوم نوآورانه

در حالی که بسیاری از صنایع کشور هنوز درگیر مدل‌های سنتی نوآوری هستند، گروه فولاد…

20 ساعت ago