به گزارش سرمایه فردا، در عصر شبکههای اجتماعی و افشاگریهای بیوقفه، هیچ چهرهای—حتی در بالاترین سطوح قدرت—از قضاوت عمومی مصون نیست. انتشار ویدئوی مراسم خانوادگی علی شمخانی، فارغ از زمان و زمینه، به سرعت به یک بحران چندوجهی تبدیل شد؛ بحرانی که ابعاد اخلاقی، سیاسی و امنیتی را در هم تنیده است. در یکسو، جریانهای اصولگرا آن را بخشی از جنگ روانی دشمن و ترور شخصیتی توصیف کردند؛ در سوی دیگر، منتقدان اصلاحطلب آن را نماد دوگانگی رفتاری و شکاف میان گفتار رسمی و زیست خصوصی دانستند. رسانهها نیز در میانه این دوگانگی، از ضرورت پاسخگویی تا هشدار درباره نقض حریم خصوصی نوشتند. اما آنچه این ماجرا را فراتر از یک حاشیه شخصی میبرد، تأثیر مستقیم آن بر جایگاه شمخانی در ساختار قدرت و اعتماد عمومی است. در شرایطی که جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری خواستار صداقت و شفافیت است، آزمون شمخانی نه فقط درباره یک فیلم، بلکه درباره میزان تابآوری ساختار سیاسی در برابر مطالبه پاسخگویی است.
در پی انتشار ویدئویی از مراسم عروسی دختر علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی و عضو فعلی شورای عالی دفاع، موجی از واکنشها در فضای سیاسی و رسانهای کشور شکل گرفت که هم چنان ادامه دارد. انتشار این فیلم، که پس از حدود یک سال از برگزاری مراسم دوباره در شبکههای اجتماعی بازنشر شد، علاوه بر انتقادهای اخلاقی و سیاسی، به مناقشهای تازه میان جریانهای مختلف سیاسی دامن زد و موضوعاتی مانند نقض حریم خصوصی افراد پررنگ شد. در این بین برخی رسانه ها با تیترهایی چون «عروسی خوبان» حسابی به آن تاختند.
اما در میان این واکنشها، برخی چهرههای سیاسی و رسانهای اصولگرا انتشار این فیلم را بخشی از «جنگ ترکیبی و روانی دشمن» علیه چهرههای کلیدی نظام توصیف کردند. عزتالله ضرغامی در پیامی نوشت: «خانمها میگویند مجلس خصوصی و زنانه بوده و پدر عروس طبق آیین عشیرهای دست دخترش را در دست داماد گذاشته است. “هک کردن حریم خصوصی” روش جدید ترور اسرائیل است.» در همین راستا، مهدی محمدی، مشاور قالیباف نیز در پستی در شبکه ایکس (توییتر سابق) با تعبیر «ترور زرد» از این ماجرا یاد کرد و نوشت: «ترور زرد مقامهای نظام، بهویژه آنان که تکیهگاه کشور در مبارزه با اسرائیلاند، بخشی از جنگ فعلی است و راهی برای شناخت شبکههای نفوذ پیرامونی رژیم صهیونیستی.»
برخی چهرههای مذهبی نیز از زاویه اخلاقی و اعتقادی به ماجرا نگاه کردند. کما اینکه شیخ حسین اسدی واعظ نوشت: «عروسی تجملاتی و مختلط نبود، شمخانی تمام مدت سرش پایین بود. در قسمت زنانه نیازی به حجاب نبود… با ورود شمخانی بعضیها سعی کردند حجاب رو رعایت کنند و بعضیها نه و این موضوع هم طبیعی بود… شمخانی دوبار ترور شد، یک بار با حمله نظامی اسرائیل و یک بار با حمله رسانهای اسرائیل… شمخانی خوب یا بد، به بمب اتم فکر میکرده و چهبسا فقط فکر نبوده… پس طبیعیه که اسرائیل بخواد ترورش کنه، حالا ترور فیزیکی نشد، ترور شخصیتی که میشه… مهم این است که ما پیادهنظام و سرباز دشمن در جنگ رسانهای نباشیم.»
در همین حال، دختر شهید شادمانی در واکنشی تند، «حریم ناموس» را خط قرمز دانست و خطاب به جامعه نوشت: «به بهانه اختلاف سیاسی، پروژه موساد برای ترور شخصیت مدافعان کشور را در داخل ادامه ندهیم.» او هشدار داد که «سناریوی دشمن روشن است؛ یکی را موساد اول شخصیتش را ترور میکند، بعد جسمش را.»
در سوی دیگر، برخی فعالان سیاسی و رسانهای اصلاحطلب این رویداد را در بستر گستردهتر «ریاکاری و دوگانگی رفتاری مقامات» تحلیل کردند. سعید شریعتی در واکنشی انتقادی نوشت: «در کشوری که انتشار فیلم خصوصی متهمان از ابزارهای دستگاههای امنیتی است، حالا صدای کسانی که انتشار فیلم خصوصی شمخانی را تقبیح میکنند، به جایی نمیرسد. آقای شمخانی خود در ساختن این وضعیت بیاعتمادی نقش داشته است.»
در میان تحلیلگران اصولگرا نیز دیدگاه متفاوتی مطرح شد. مصطفی نجفی، از نزدیکان محسن رضایی و قالیباف، این اتفاق را نه تهدید، بلکه فرصتی برای بازسازی جایگاه شمخانی دانست. او نوشت: «انتشار این فیلم میتواند در نهایت به نفع شمخانی تمام شود. حملات علیه او را باید در چارچوب یک پازل بزرگتر تحلیل کرد؛ چراکه او از چهرههای استراتژیک نظام است و حذفش آسان نیست.»
رسانههای رسمی هم رویکردهای گوناگونی نشان دادند. خبرگزاری مهر در یادداشتی با عنوان «از بیاخلاقی و دشمنی تا هزینهتراشی»، انتشار این فیلم را اقدامی سازمانیافته برای تضعیف چهرههای نظام دانست و نوشت: «انتشار دوباره فیلمی متعلق به یکسالونیم قبل، نشاندهنده برنامهای هدفمند است.» اما خبرگزاری دانشجو با نگاهی انتقادیتر تأکید کرد: «اگرچه مسائل خانوادگی به خود افراد مربوط است، اما مسئولان در سطح بالا باید نسبت به تناقضات میان رفتار شخصی و مواضع رسمی پاسخگو باشند.»
روزنامه جوان هم در یادداشتی انتشار فیلم عروسی دختر شمخانی آن را اقدامی «غیراخلاقی و گناهآلود» دانست و تأکید کرد که «افشای مسائل خصوصی افراد حتی برای نقد رفتار آنان هم حرام و نادرست است.» جالب اینجاست که جوان با یادآوری نمونهای تاریخی از توبیخ امام خمینی نسبت به افشای عکس خصوصی بهزاد نبوی، تأکید کرد که نقد باید معطوف به انحرافات فکری و عملکردهای علنی باشد، نه زندگی شخصی افراد.»
روزنامه اعتماد هم در گزارشی با عنوان «ترور زرد شمخانی» نوشت: «انتشار ویدیوی کوتاهی از مراسم عروسی دختر علی شمخانی که متعلق به بیش از یک سال پیش است با واکنشهای زیادی همراه شده است. درباره شمخانی چه میدانیم و چرا او بعد از ترور فیزیکی توسط اسراییل حالا هدف ترور دیگری قرار گرفته است؟ بیشتر از اینکه به فکر این باشیم که وقتی شمخانی خطا کرد آن را له کنیم، باید به او کمک کنیم و دستش را بگیریم و به او اجازه شروع مجدد بدهیم. نباید اجازه بدهیم افراد از قطار انقلاب پیاده شوند. مگر ما چند نفریم؟ شما الان یک نفر را پیدا کنید که در تقسیمبندیهایی که انجام شده، مثل فتنهگر، انحرافی، ساکت فتنه، بیبصیرت و… نباشد! ما در منطقه و جهان در اقلیت هستیم و دیگر خودمان نباید بیاییم به یک دیگر انگ بزنیم. ما همه سوار یک کشتی هستیم. دشمنان ما ضد ریش هستند، چه ریش اصلاحطلب چه ریش اصولگرا!»
به این ترتیب، ماجرای عروسی دختر علی شمخانی از سطح یک رویداد شخصی فراتر رفته و به عرصهای برای تقابل روایتها و بازخوانی مرز میان «حریم خصوصی»، «پاسخگویی عمومی» و «جنگ روانی رسانهای» بدل شده است؛ تقابلی که نشان میدهد در عصر شبکههای اجتماعی، هیچ چهرهایحتی در بالاترین سطوح قدرت از قضاوت و افکار عمومی مصون نیست.
در پی انتشار ویدیوی مراسم عروسی دختر علی شمخانی، عضو شورای عالی دفاع، بحثی گسترده درباره دوگانه «نقض حریم خصوصی و ضرورت پاسخگویی پیرامون تناقضات رفتاری مسئولان برانگیخته شد». در همین باره خبرگزاری دانشجو نوشت که «این اقدام، تجاوزی آشکار به حریم شخصی و از منظر قانون جرم است،» اما در عین حال تأکید کرد که «شمخانی بهعنوان مقام عالیرتبه باید نسبت به تبعات چنین رویدادی پاسخگو باشد.»
این رسانه افزود که «افکار عمومی از خود میپرسند چگونه مسئولان، دیگران را به رعایت حجاب و حریمها دعوت میکنند. اما در پیرامون خود چنین مواردی رخ میدهد؟ در عین حال، تسری این موضوع به سایر مسئولان یا خانوادههای شهدا ناعادلانه دانسته شد.» گزارش تأکید میکند که «شمخانی باید ضمن پیگیری قضایی عاملان انتشار برای نقض حریم خصوصی، پاسخگوی ذهنهای پرسشگر جامعه باشد، چرا که چنین حوادثی مرز میان حریم خصوصی و مسئولیت عمومی را زیر سؤال برده و موجب خدشه به اعتماد اجتماعی شده است.»
اما سوال مهمتری که در گزارش «شرق» مورد بررسی قرار گرفت، ناظر به آینده علی شمخانی با ادامه این حواشی ها است. به نوشته این روزنامه، «علی شمخانی، از چهرههای باسابقه نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی، این روزها بیش از هر زمان دیگری در معرض فشار افکار عمومی قرار دارد. حواشی پیرامون او و خانوادهاش از مسائل اقتصادی و هزینههای خانوادگی تا اتهامات سیاسی و اخلاقی به بحرانی چندوجهی تبدیل شده که نهتنها جایگاه شخصی او، بلکه اعتماد عمومی به ساختار سیاسی را تحتتأثیر قرار داده است. نمونههای مشابه، مانند حاشیههای مربوط به کاظم صدیقی، نشان دادهاند که فشار افکار عمومی میتواند حتی چهرههای بانفوذ را به حاشیه براند. هرچند شمخانی تاکنون با حمایتهای پشتپرده موقعیت خود را حفظ کرده، اما تداوم بحرانها میتواند آینده سیاسی او را مبهم کند».
«شرق» ادامه داد که «تحلیلها نشان میدهند بحران کنونی شمخانی سه بُعد دارد؛ اقتصادی (اتهامات مربوط به هزینهها و منافع خانوادگی)، سیاسی (تناقض میان گفتار و رفتار)، و اجتماعی (واکنش تند مردم در رسانهها) و در شرایطی که جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری خواستار شفافیت و پاسخگویی است، هرگونه بیتوجهی به این مطالبه میتواند هزینهزا باشد. شمخانی اکنون در آزمونی تعیینکننده قرار دارد؛ آزمونی که نه فقط آینده شخصی او، بلکه بخشی از اعتبار و مشروعیت نظام تصمیمگیری کشور را رقم خواهد زد.»
با اجرای مدل تناسبی در انتخابات شورای شهر تهران، ساختار تکصدایی مدیریت شهری در آستانه…
در سالروز درگذشت ساموئل خاچیکیان، بازخوانی کارنامه او نه فقط مرور یک فیلمساز، بلکه مواجهه…
اظهارات اخیر وزیر میراث فرهنگی درباره بازنگری در ضوابط حریم آثار تاریخی، موجی از نگرانی…
در یک روز کمسابقه، دو خط پرتردد مترو تهران دچار اختلال جدی شدند و صدها…
مرگ مشکوک مردی جوان در اسفند ۱۴۰۱ که ابتدا بهعنوان مسمومیت دارویی ثبت شد، با…
در روزگاری که موسیقی پاپ ایران با سیل تولیدات سطحی و مرزهای سبکزدوده مواجه است،…