کسانی که به فکر توسعه ایران هستند


سرمایه فردا، مجتبی لشکربلوکی: جوان بودم و در رشته مدیریت صنعتی درس می‌خواندم، اما به مباحث ملی و توسعه کشور علاقه‌مند بودم. پرس و جو کردم، گفتند استادی تازه از آمریکا آمده، جوان است و با سواد و حرف‌های نو دارد؛ برو پیش او.
کلاسش را پیدا کردم، بعد از کلاس، پیش او رفتم. به او گفتم که من نیازمند راهنمایی هستم و به این موضوعات علاقه‌مند. به من گفت: «برای آنکه با تو ملاقات کنم برو برنامه‌‌ات برای ۲۵ سال آینده‌ خودت را بنویس و از زیر در نامه را بنداز داخل اتاق.

من برنامه ۲۵ ساله‌ات را می‌خوانم و سپس وقت ملاقات می‌دهم.» برایم بسیار تکان‌دهنده بود! ۲۵ ساله آینده!؟ تا حالا اصلا به چنین چیزی فکر نکرده بودم، اما این شرط باعث شد که چنین کنم. نوشتم و زیر در انداختم. خواند و وقت ملاقات داد و راهنمایی‌ام کرد. مسیر تحصیلات من به گونه‌ای پیش رفت که در دوره دکتری، مدیریت توسعه خواندم.
آنچه خواندیم، خاطره‌ای بود از دکتر ابراهیم شیخ، که بعدها شد معاون شهردار تهران و اما آن استاد که بود؟ دکتر محمود سریع القلم.
تحلیل و تجویز راهبردی:
این نحوه کُنش دکتر سریع القلم سه درس و پیام برای همه ما دارد:

۱) کسانی که به فکر توسعه ایران هستند، اول باید خودشان توسعه‌ یافته باشند. به تعبیر خود او، برای توسعه ایران نیازمند یک مجموعه قابل‌قبول از الیت (elite: نخبگان فکری و ابزاری) هستیم.

کسانی که قدرت محاسباتی و تعاملاتی بالایی دارند، می‌توانند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری درست انجام دهند، به مناسبات جهانی مسلط هستند و در کل توانمندی‌های شخصی بالایی دارند. او یکی از دلایل توسعه‌نیافتگی ایران را عدم وجود الیت‌های متشکل، منسجم و موثر می‌داند.

۲) کسانی که به صورت بلندمدت به فکر ایران هستند، اول باید خودشان نگاه و افق بلندمدت داشته باشند. نمی‌شود برای ۱۰ تا ۳۰ سال آینده ایران سخن بگویی اما افق فکری خودت از یک هفته تجاوز نکند.

او از دیرباز، «شخصیت ایرانی» را یکی از دلایل توسعه‌نیافتگی می‌داند. او در یکی از مقاله‌هایش نوشته است: «توسعه، انسان ویژه می‌خواهد. نمی‌توان هم توسعه را خواست و هم نامنظم بود. توسعه‌یافتگی؛ ذهن علمی، شخصیت کاری و انسان مسئولیت‌پذیر و قاعده‌مند می‌خواهد.»
ایشان نوشته‌ای دارد به نام سی ویژگی ایران مطلوب. او می‌نویسد: «انسان ایرانی مطلوب، کسی است که مسئولیت کوتاهی‌ها و اشتباهات خود را با صراحت می‌پذیرد، آنقدر قابل پیش‌بینی است که دیگران به او اعتماد می‌کنند، آنقدر نیاز‌های خود را معقول کرده‌ که از دروغ گفتن بی‌نیاز شده است.

اگر در قراری یک دقیقه دیر کند از میزبان عذرخواهی می‌کند و محال است آشغالی به زمین بریزد یا به بیرون پرت کند.» در همین چند ویژگی تاکید بر نظم، مسئولیت‌پذیری، قاعده‌مندی و انتقادپذیری را می‌توانید ببیند.

۳) و آموزه سوم و البته مهم‌ترین آموزه: برای معلم بودن، نیازی نیست که شما کلاسِ درس داشته باشید. هر رفتار شما می‌تواند یک درس یا یک کلاسِ درس باشد. او با چنین رفتاری نشان داد که می‌توان و باید «معلم بی‌کلاس» بود. معلمی که برای تربیت روح و اندیشه و شخصیت، دیگر معطل کلاس و تدریس رسمی نیست.

من از معلمان بی کلاس بسیار آموخته ام:

از راننده ای که به من انصاف را آموخت. همکاری که به من یاد داد دقیق باشم. مدیری که باعث شد منظم شوم. پاکبانی که وجدان کاری را به من آموزاند. تعمیرکاری که صداقت را برایم برجسته کرد.

سیاست‌مداری که معذرت خواهی کرد و مدرسی که به نادانی اش اعتراف می کرد و یاد گرفتم که اشکال ندارد ندانم و خطا کنم، اشکال اینجاست که به خطا و نادانی خود اعتراف نکنم. معلمان بی کلاس تسهیل گر و کنشگر توسعه اند.

modir

Recent Posts

خواسته جدید متهمان بازنگردادن ارز

شرکت‌های فولادی و پتروشیمی بزرگترین صادرکنندگان غیرنفتی در ردیف اول متهمان بازنگردادن ارز حالا خواستار…

40 دقیقه ago

پشت میز کاریکاتوریست‌ چه خبر است؟

احمد عربانی، از چهره‌های ماندگار طنز تصویری ایران، در گفت‌وگویی پرخاطره از روزهای توفیق و…

3 ساعت ago

رپ فارسی در برزخ

در حالی‌که رپ فارسی به زبان نسل جدید تبدیل شده و میلیون‌ها شنونده دارد، سیاست‌گذاران…

3 ساعت ago

موتور پنهان تورم

نظام بانکی ایران به‌جای واسطه‌گری مالی، به بنگاه‌داری سوداگرانه روی آورده و منابع سپرده‌گذاران را…

3 ساعت ago

جلدهایی برای دیده شدن

در عصر بمباران تصویری، جلد کتاب دیگر نه بازتابی از روح اثر، بلکه ابزاری برای…

3 ساعت ago

قانون در کمین طبیعت

در روز ملی محیط‌بان، بار دیگر وعده اصلاح قانون حمل سلاح تکرار شد؛ وعده‌ای که…

3 ساعت ago