وعده های آخرالزمانی‌

به گزارش سرمایه فردا، نمونه‌هایی از این حماقت‌ در وعده های آخرالزمانی‌ را در گفتار یا رفتار امثال نتانیاهو مشاهده می‌کنید. برخی از آنها از این قرار است:امثال نتانیاهو گوش به دهان یک خاخام یهودی می‌سپارند که تمایل دارند، افسانه‌ها و آرزواندیشی‌های بنی‌اسرائیل را که بیش از دو هزار سال تحقق نیافته است و امکان تحقق هم ندارد، محقق سازند.

ظهوراندن مسیح به منظور به سروری رساندن قوم یهود بر عالم یک وعده های آخرالزمانی‌ است که تنها تعدادی یهودی افراطی آن را مطرح می کند. کسی نیست که به این احمق‌ها بگوید که اگر ظهور مسیح در اختیار آنان بود، چرا در دو هزار سال گذشته چنین نکردید. مگر کسی شما را مکلف ساخته است که برای ظهور مسیح اقدامی بکنید؟ این ظهوراندن مسیح را می‌خواهید با کدام برنامه و طرح کاشناسانه و مورد پذیرش متخصصان علوم جدید محقق سازید؟

امثال نتانیاهو نقشۀ فتح نیل تا فرات و شاید تمام عالم را بر بازوهای سربازانش الصاق می‌کنند و توجهی ندارند که مردم این مناطق و بلکه سراسر عالم وقتی که این نقشه را مشاهده کنند، از قوم یهود منتفر می‌شوند و به مقابله با آنان برخواهند خواست و در مقام نابودی آنان برخواهند آمد؛ چون مردم آن مناطق و یا تمام عالم هرگز نمی‌پذیرند، این جماعت خرافاتی و سفاک بر آنان حاکم شوند.

این جماعت حتی ابایی ندارند که اعلان کنند، وقتی که مسیح ظهور کند، چندان از دشمنان یهود خواهد کشت که خون تا دهانۀ اسبش بالا بیاید. آنان توجه ندارند، این چهره‌ای که از مسیح به نمایش می‌گذارند، چهرۀ یک دیکتاتور سفاک است که تمام عالم را برای یک خود و پیروان خود می‌خواهد و لو آن که به قتل عام تمام مردم عالم بیانجامد.

دلیل ادعای حماقت‌های آخرالزمانی‌ها

این جماعت صهیونیست، گرفتار روایات خرافی وعده های آخرالزمانی‌ عوامانۀ هستند. آنها می گویند جناب مسیح با اسب و شمشیر می‌آید و هیچ توجهی ندارند که امروزه اسب و شمشیر به کار نمی‌آید. اگر یک کسی با اسب و شمشیر در میان مردم ظاهر شود، مردم او را دیوانه و خل‌وضع می‌خوانند. کسی نیست، به اینان بگوید، اگر در روایات اسرائیل آمده است که جناب مسیح با اسب و شمشیر می‌آید، به این جهت است که طبق روایات، دشمنان او نیز با او با اسب و شمشیر خواهند جنگید و مقابله با اسب و شمشیر که نیازی به گنبد آهنین ندارد.

این جماعت احمق چنان‌اند که اگر کسانی بخواهند به آنان بفهمانند که این روایات خرافی و پیش‌گویی‌های عوامانۀ پیشینیان هرگز با علوم و مطالعات کارشناسانۀ امروز سازگاری ندارند و تمام این امکانات و سرمایه‌هایی که شما برای تحقق آرزوهای احمقانۀ گذشتگان صرف می‌کنید، تباه خواهد شد، آنان را تحمل نخواهند کرد و به مجازات خواهند رساند و بسا حق حیات آنان را هم سلب خواهند نمود.

یک جماعت احمق ویژگی‌هایی دارند که مهم‌ترین آنها از این قرار است: از آنان گفتار و رفتاری صادر می‌شود که مورد پذیرش عقلا و کارشناسان عالم واقع نمی‌شود و مردم عالم آن گفتار و رفتار را خرافه و باطل و مردود و محکوم می‌شمارند. البته گفتار و رفتار آنان فقط از سوی عوامی که مثل خودشان احمق باشند، مورد پذیرش واقع می‌شود.

گفتار یا رفتار آنان، متناقض و ناهمساز است؛ طوری که حتی در یک مجلس و مقام دو سخن یا رفتار ناهمساز از آنان به ظهور می‌رسد و شگفت آن که خود آنان به این نقص بزرگ در گفتار یا رفتار خود توجهی ندارند.

نگاه خاخام به خرافات و اساطیر گذشتگان

گفتار یا رفتار آنان چنان است که آبرو و حیثیت و اعتبار اجتماعی آنان را زایل می‌کند. لذا وقتی که عقلای عالم سخنان آنان را می‌شنوند، به حماقت و سفاهت آنان می‎خندند. رفتار آنان به گونه‌ای است که باعث رنجش و تنفر و اشمئزاز و اعراض مردم عالم از آنان می‌گردد؛ طوری که از چشم مردم عالم می‌افتند و حتی مردم عالم را به دشمن خود تبدیل می‌کنند و آنان را بر می‌انگیزند که با آنان مقابله کنند و در صدد تنبیه و مجازات و حتی هلاکت آنان برآیند.

این جماعت احمق، بسیار مغرور و خودبزرگ‌بین‌ و در عین حال، اهل بلوف‌‌ها و گزافه‌گویی‌ها و سر دادن شعارهای توخالی‌اند. یعنی سخنان و مدعیاتی را بر زبان جاری می‌کنند که فراتر از امکانات و استعدادهایشان است و شگفت آن که تمام امکانات و سرمایه‌هایشان را برای عملی کردن همین بلوف‌ها و گزافه‌گویی‌ها و شعارهای توخالی خود هزینه می‌کنند و سرانجام جز خسران و تباهی امکانات و سرمایه‌ها نتیجه نمی‌گیرند.

این احمق‌ها به خرافات و اساطیر گذشتگان خود اعتماد دارند؛ اما برای علم و تخصص و کارشناسی چندان ارزش و اعتبار قائل نیستند و لذا هیچ نقدی را نسبت به خرافات و اساطیر پیشنیانشان بر نمی‌تابند؛ به همین‌رو ناقدان خود را مجرم و محکوم به زندان یا تبعید و یا حتی اعدام می‌شمارند و حقوق اجتماعی و حتی حق حیات آنان را سلب می‌کنند.