آخرین اخبار

افزایش نقش رباتها از صنعت تا بازاریابی

به گزارش سرمایه فردا، علم مدیریت بازاریابی از جمله علومی ست که از ۱۹۸۰ به بعد جایگزین مدیریت فروش شد. همزمان با رشد باسوادی در مقطع تحصیلات متوسطه در همه کشورها و سپس گسترش کمی و کیفی مراکز آموزش عالی و دانشگاهها در سراسر دنیا، نقش رباتها در جامعه افزایش یافته است. از سوی دیگر با گسترش شبکه های رسانه های رادیویی ، تلویزیونی، روزنامه ها، مجلات و در دو دهه گذشته با ورود اینترنت و رونق فضای مجازی، سطح عمومی اطلاعات مردم در همه دنیا افزایش یافته و همه بازارها ،منجمله سرمایه، بیمه، پول، کار، صنعت، کشاورزی و غیره را دچار تحول ساخته است .
امروزه در راس شرکت ها در کشورهای در حال توسعه، در حال صنعتی شدن و فرا صنعتی مردان و زنان تحصیل کرده از شاخص ترین دانشگاههای دنیا به سکانداری نشسته اند. حتی در اجلاس داووس دو سال پیش، کره جنوبی از یک روبات مجهز به هوش مصنوعی بعنوان عضو هیت مدیره یک شرکت بزرگ صنعتی خویش پرده برداری کرد.
نقش رباتها افزایش یافته و با انسان‌نما هوشمند عضو هیت مدیره شرکتشان آمده بودند تا با عینی ترین روش به همه سیاستمداران ، مدیران صنعتی و بنگاههای مالی و اقتصادانان جهان بگویند: پس از روباتهای نیمه هوشمند مکانیکال در خطوط تولید صنعتی در دهه ۸۰ اینبار روبات ها را از خطوط عملیاتی و پایین صف تبدیل به روبات هوشمند کرده اند.

مقایسه نقش رباتها در بنگاههای صنعتی با کسب و کار سنتی

در بالاترین سطح از مدیریت کلان بنگاههای صنعتی بعنوان نیروی تصمیم ساز نشانده اند تا با انسان در مدیریت خرد و کلان سیستم ها مشارکت کند رسد. آدمی به جایی که بجز خدا نبیند. آری آنان از ۷P علم بازاریابی p مختص رشد و یادگیری نیروهای انسانی شرکت ها که باید p فرآیندهای داخلی را با علم و دانش خودش همواره بسوی بهبود روش ها و ارتقا کمی و کیفی تولیدات صنعتی تغییر دهد بخش اعظمش را به ربات های هوشمند و یادگیری ماشینی سپرده اند .
هنوز سبک کار و ابزارهای کار و روابط انسانی محیط کار در محوطه آن باربری هموطن شبیه زمان مرحوم؛ ناصرالدین قاجار است انگار نه انگار تکانه شدید تمدنی ناشی از موج چهارم رویکردهای مدیریتی و روشهای انجام کار در کشورهای صنعتی و تازه صنعتی را زیر و رو کرده است.
درون سوله بزرگ و محیط بسته دود متراکم ناشی از سوخت گازوییل و بنزین ماشین های روشن ، تخلیه و بارگیری بارها توسط کارگران بدون رعایت اصول ارگونومی و HSE و انجام امور بصورت کاملا دستی بدون بهره برداری از ابزارهای مخصوص و نقش رباتها در حال انجام است. بر روی یک گاری دستی دو جوان ۵۰۰ کیلو بار را به اندازه ارتفاع دو متر و حجم یک وانت نیسان را چیده بودند و در شیب ورودی به داخل محوطه سوله، هیچ کنترلی بر شتاب گاری در شیب نداشتند. اگر به آدمهای دیگر یا کامیون یا سایر اجرام سنگین چیده شده در محوطه برخورد می کردند، آسیب به دیگران و حداقل چند ماه بستری در بیمارستان و کاهش راندمان کار در سالهای بعد و مالا دچار فقر نتیجه اینگونه کارکردن است.

نقش رباتها در روش بازاریابی

مشاهدات میدانی و پیمایش اخبار رسانه ها و وقایع خسارت بار جاده ای، معادن، کارخانه ها وحوادث طبیعی، رخدادهای ریسک آفرین در محیط صنعت و کشاورزی و غیره، نشان میدهند که برای متحول کردن این فضای کسب و کار شکل گرفته است.
بر اساس تفکرات سنتی که اکثر چالش های اقتصادی کشورمان ریشه در همین قبیل چالش ها دارد، باید با یک نهضت علمی مهارت آموزی ملی و انتقال مفاهیم دانش محوربه اذهان مدیران و کارکنان در همه سیستم هایی که خصوصا نیروهای کار از نسلهای Y و Z بصورت سنتی در حال کار هستند، آنها را دچار دگردیسی عظیم نمود.
شرکت های بیمه بعلت ذات و ماهیت فعالیت شان با الگوبرداری از دانش و تجربیات روش بازاریابی علمی، ماتریس بوستون می توانند نقش راهبر و پیشرو را در این راستا به نفع منافع ملی کشور ایفا کنند .
اینترنت و پلتفرمهای فضای مجازی ، موجبات تولید انبوهی از اطلاعات برای جوامع بشری شده اند . سرعت انتقال داده ها و مطالعات منظم و حتی رندمی مقالات و نکته ها میزان یادگیری را بالا برده و این روند،تفکرات جوامع انسانی را به سمت بهبود مستمر سوق داده است .

عرصه های مدیریتی از نسل های X و Y

نحوه استفاده از برنامه های پیام رسان اینترنتی به سوی تکامل میرود و ارزش های بنیادین این امکانات بیش از بیش برای همگان روشن شده است. یکی از بهترین اتفافات اثربخش این ابر رسانه نسل موج چهارم امکان پیدا کردن پازل ها و تفاوت ها و افتراقات در همه چیز و همه جا و چیدمان آنها در کنار هم برای تحلیل جامع مسائل است .
جان کلام دانشمندان عرصه علم داده ها و IT اینست که؛ بین نسل های Z و آلفا با نسل های پیشین یک تفاوت فاحش وجود دارد.آن تفاوت دسترسی آسان و دائم به موج اطلاعات و تبدیل ذهن آنها به ذهن پویا و جستجوگر است.این نسل با نسل Y که پدران و مادران نسل آلفا هستند نیز تفاوت و فاصله ای زیاد دارد . مهمتربن تفاوت، طرز تفکر و اندیشیدن واقعگرایانه آنهاست .
نسل Z در حال تحویل گرفتن مسئولیت ها و سکانداری همه عرصه های مدیریتی از نسل های X و Y است . نسل های پیشین اذهان توجیه گر و غیر سیستمی و بقول خیام حال را خوش است یا چو فردا شود فکر فردا کنیم دارند . زیرا همین نوع تفکر ما را سه قرن از کشورهای صنعتی که نقش رباتها در اقتصاد آنها نمایان شده عقب انداخته است .

تفاوت نگاه سیستمی و استراتژیک

تفکرات و نگاه نسل Z یعنی مدیران جوان تازه وارد به راس سازمانها و نهادهای اجتماعی ، غیر انتزاعی و مخالف با نگاه کوتاه مدت به موضوعات و چالش هاست آنها بر این باورند ؛یک سال بخور نون و تره ،صد سال بخور نون و کره یا دیگران کاشتند و ما خوردیم ، ما میکاریم تا دیگران بخورند بدین سبب، این نگاه با نگاه حکیم عمر خیام زمین تا آسمان فرق دارد .
تفاوت نگاه سیستمی و استراتژیک یک مدیر خود ساخته بچه مسلمان را با تفاوت یک مدیر به اصطلاح تکنوکرات خود بزرگ بین ،ابن الوقت که خود را در سازمانهای تحت هدایتشان ، پادشاه همه چیز دان و از آب کره بگیر می دانند را با رفتار و تفکر سیستماتیک و استراتژیک یک خیامی دیگر یعنی شادروان محمود خیامی، بنیانگذار اتومبیل سازی ایران خودرو مقایسه می کنم : محمود خیامی یک روز ظهر در محوطه کارخانه قدم میزده ، چون از خود عکس ها و شوهای معرفی شخصی منتشر نمیکرده ، اکثر کارگران او را نمیشناختند.
در زیر سایه یک درخت، میبیند یک کارگر در حال خوردن ناهار است. نان و انگور. به خیامی تعارف میکند ، خیامی کنار او مینشیند ،از وی میپرسد؟ چرا به غذا خوری کارخانه نرفتی کارگر پاسخ میدهد: سلف ۱۱ ریال پول ناهار میخواهد و من با پنج ریال این ناهار را میخورم . ۶ ریال آن را برای شام خانواده میبرم خیامی بلافاصله به دفتر کارش میرود و همه مدیران ارشد را میخواهد و از فردا، غذای کارگران را مجانی برایشان سرو میکند.

تفاوت است بین یک انسان خودساخته که با مهارت، تجربه و لیاقت خود به معرفت، ثروت و شهرت رسیده و نگاه استثماری و از بالا به پایین به ادمهای دیگر ندارد با مدیران تازه بدوران رسیده ای که از سر سفرهای دیگری و عقده های حقارت شخصی به مکنتی ظاهری رسیده اند و همچنان یک کوته اندیش مملو از کمبود نیازهای روحی و روانی هستند و آدمهای دیگر برایشان ابزار تلقی میگردند فاصله از زمین تا آسمان است.
بی شک، نگاه محمود خیامی و دیگرانی همچون وی ، نگاهی استراتژیک و سیستمی به اقتصاد کشور و اکوسیستم کسب و کار بوده و میدانستند که با وجود کارکنان و کارگران شکم سیر و چشم سیر و راضی از مدیریت کارفرما، چرخ حرکت کارخانه و سازمان آنها ، سریعتر خواهد چرخید و برکتشان فزونتر خواهد شد .
شرکت های بیمه از جمله سازمانهای مالی هستند که برای فعالیت نیاز به استخدام کارکنان تحصیل کرده دارند. بعلت اینکه خدمات بیمه به مشاغل مختلف عرضه میشوند و حمایت های از افراد و خانواده ها تا بنگاههای کوچک و بزرگ و پروژه های کلان استانی و ملی را در بر میگیرد.
از سوی دیگر برای اجرای طرحهای بیمه ای و تامین خدمات مشتریان بازار بیمه مکلف ست از رشته های مختلف علمی و تجربیات مشاغل و حرفه های گوناگون بهره برداری کند. شرکت های بیمه تبدیل به نهادهایی میگردند که اطلاق؛ سازمانهای دانش محور میان رشته ای ،منطقی ترین تعبیر از فعالیت های آنان میباشد .

افزایش نقش رباتها پس از انقلاب سوم صنعتی

صنعت مالی به موازات سایر بخش های اجتماعی تحت تاثیر تغییرات تکنولوژی و نقش رباتها در همه ادوار پس از رخداد انقلاب سوم صنعتی مورد توجه قرار گرفت. بهمین علت بعنوان سازمان پیشقراول توسعه که دارای دانش حل مسئله میباشد. جلودار نوآوریها ، خلاقیت ها و شتابدهندگی در اکوسیستم محیط اجتماعی جوامع میباشد. از سال ۲۰۰۰ دگردیسی عمیقی در نحوه فعالیت شرکت های بیمه در کشورهای توسعه یافته را شاهد هستیم .بطوریکه ،مدل سنتی بیمه گری نفود و کارآیی خود را در تامین خدمات حمایتی و پشتیبانی از سایر بخش ها اجتماعی – اقتصادی را از دست داد.
در روش بیمه گری سنتی ؛ شرکت های بیمه فقط مینشینند تا بیمه گذار بیاید و بیمه نامه بخرد و در زمانیکه دچار حوادث و خسارات احتمالی شدند ، خسارتها را جبران کنند . این یک نقش صندوقی مطرود در عصر موج چهارم در دنیاست.
اما در مدل جدید، شرکت های بیمه در نقش مشاوران و کارشناسان شناسایی و کنترل ریسک به ایفای وظیفه می پردازند. بطوریکه آنها به مشتریان بازار بیمه، اطلاعات و آگاهیهای لازم در راستای آشنایی با مخاطراتی که در حین زندگی و کار مواجهه هستند را انتقال میدهند. راههای کاهش حداکثری احتمال وقوع خسارتها را به بیمه گذاران مشتریان تعلیم و سپس بیمه نامه های متناسب را برای آنان صادر و تحت پوشش قرار میدهند .

در روش جدید بیمه گری ، دیگر آن بحث تضاد منافع بین شرکت های بیمه با مشتریان و تفکر اینکه : پس از خسارت ، اثبات اینکه بیمه گذار مستحق دریافت خسارت است در بیمه گری مدرن دیگر فلسفه وجودی ندارد.
شرکت های بیمه متوجه شدند که رفتار آنها باید همچون کانون گرم و مملو از عاطفه خانواده ها باشد. با نگاهی جدید با بیمه گذاران وارد قرار داد شوند و بیمه گذاران را با شرایط و وضعیت همانطوری که هستند با نرخ ها و متناسب با ریسک هر گروه از مشتریان بپذیرند. دقیقا از همان نقطه اتصال اولیه، خدمات مشاوره و کارشناسی که میتواند احتمال خسارتها و شدت حوادث و فراوانی تعداد تکرار خسارتها را کاهش دهد ، پوشش ها را تامین کنند تا آنها تا آنجاییکه امکان دارد دچار حادثه و خسارت نشوند.
یک تفاوت دیگر بیمه گری مدرن با سنتی ، تغییر دیدگاهشان نسبت به شرایط بیمه گذاران است . در این مدل ،شرکت های بیمه پیشرو در بازار ، قبل از اینکه ، بیمه گذاران دارای مخاطرات همگن و مشابه به او مراجعه کنند ، آنها الگوریتم های حمایتی و راه حل مقابله با مخاطرات را آماده دارند . بیمه گران پیشرو بجای ورود به ناشناخته ها ، دقیقا بر اساس شناخت از وضعیت موجود مشتریان با آنها وارد قرار داد میشوند .
ابزارهای دیجیتالی و علم داده ها به شرکت های بیمه و مشتریان آنها امکان میدهد که سطح شناخت از مخاطرات و راه حل های مقابله با حوادث را ارتقا دهند و مبدع بازار های بیمه خلاق – نوآور – حامی اقتصاد لحظه به لحظه بنگاه و اقتصاد ملی باشند.

بازاریابی هوشمندانه و نقش ربات در اقتصاد

بازاریابی هوشمندانه میگویند .چرا در برنامه های توسعه از دانش مدیریت های ریسک و بازاریابی بهره نمیگیرید ؟ دولت ها ، برنامه ها را طراحی و به مرحله تصویب میرسانند تا برای هدایت اقتصاد خرد و کلان کشور نقشه راه قابل ارزیابی و کنترل داشته باشند. برنامه های پنجساله توسعه بیشتر به سیاستگذاری های کلان و بلند مدت که احداث زیر ساخت ها و توزیع امکانات در سطح کشور و بطور کلی بخش سرمایه گذاریهای میان و بلند مدت را هدفگذاری میکنند.
تفاوت برنامه های توسعه با برنامه بودجه سالانه در تخصیص منابع آنهاست. در بودجه سالانه ، تامین مالی هزینه های جاری کوتاه مدت مد نظر است، لیکن بر عکس در برنامه های توسعه میان مدت و سپس برنامه چشم انداز اهداف استراتژیک موسوم به افق طرحریزی میگردند .

تامین منابع مالی جهت اشتغالزایی و توسعه اکوسیستم

مطالعه مفاد قانون برنامه پنجساله هفتم توسعه نشان از طراحی منطقی برنامه ریزی در جهت پیشرفت متوازن و پایدار تنظیمی از سوی مدیران و کارشناسان مجرب سازمان برنامه و بودجه دارد. با اینوصف نیز نمیتوان برخی از کاستی های موجود در آن را نادیده گرفت و وفق وظیفه حرفه ای و ملی به بررسی و تجزیه و تحلیل SWOT آن نپرداخت .
بطور منطقی و اصولی در مطلع قانون برنامه هفتم به تامین منابع مالی جهت اشتغالزایی و توسعه اکوسیستم فضای کسب و کار با تمرکز بر بنگاههای SMEs پرداخته که قابل تحسین است.
لیکن از جنبه اتصال پازل های اجرایی و نحوه انجام تکالیف و توازن در پیشبرد برنامه و سازماندهی مراحل اجرا، گپ ها و گسستگی هایی مشاهده میشوند. در حین اجرا لااقل باید این نقاط ضعف برچیده شوند تا شاهد نقص در اجرا و اتلاف منابع و منافع ملی با هدر رفت بودجه مالی و سوخت وقت ملی نشویم.
برای اجرای دقیق تر و نتیجه بخش قانون برنامه هفتم ، لازمست در همین ابتدا وزارتخانه های متولی اجرا برنامه که عمده مسئولیت ها بعنوان سکاندار اصلی به وزارت امور اقتصاد و دارایی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی واگذار شده و همه وزارتخانه ها و دستگاههای دولتی در آن ذی مدخل شده اند.
بنظر میرسد تا اندازه زیادی از نقش بسیار با اهمیت و موثر وزارت کشور و زیر سیستمهای آن در ایجاد موفقیت برنامه هفتم غفلت شده است. ضروریست از دانش و تجربیات و برگزاری دوره های آموزشی اساتید و کارشناسان دو رشته ؛ مدیریت ریسک و مدیریت بازاریابی برای پیشبرد دقیق برنامه دعوت به همکاری شود .

مانع اجرای پنجره اول ماتریس بوستون

هدفگذاری غایی هر برنامه استراتژیک به منظور انتقال همه جانبه وضعیت موجود کشور به شرایط مطلوب در پایان برنامه آن است. برای همین ، اجرای متوازن هر برنامه در مرحله پیاده سازی نیاز به پایش مستمر و پویا به روش علمی دارد.
متخصصین پایش برنامه ها ، کارشناسان رشته های مدیریت های ریسک و بازاریابی هستند. آنها با حضور مستمر در جز به جز سیستم و بخش های مختلف و مشاهدات میدانی و مقایسه آماری روند پیشرفت در دوره های ماهانه – فصلی – شش ماهه – سالانه و مقایسه تطبیقی هر سال نسبت به سال پیش ، از انحراف و رسیدن برنامه به بی برنامه گی ممانعت بعمل میآورند.
آنها مانع اجرای پنجره اول ماتریس بوستون در حین اجرای برنامه میشوند. آنها با برگزاری دوره های آموزشی و بررسی مهارتها و تجربیات مجریان، نیروهای علمی یاری دهنده به اجزا برنامه را انتخاب و برای کمک گسیل تا اجرا برنامه دانش محور باشد و برای موفقیت برنامه هفتم توسعه کمک های شایان توجه می توانند بنمایند .
اگر تصمیم سازان و تصمیم گیران ارشد نسبت به توانگری این دو رشته ایمان بیاورند. نیاز نیست چرخ را ما دو باره اختراع کنیم. قرنهاست اختراع شده ، روشی را پیاده کنیم که کشورهایی پیاده کردند تا به اوج موفقیت کنونی رسیده اند .

modir

Recent Posts

نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تولید محصولات بهداشتی

نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تنظیم بازار و جلوگیری از تولید محصولات غیربهداشتی و…

12 ساعت ago

مدیریت سیستمی از شغل تا برنامه ملی

مدیریت سیستمی کاربرد فراوانی پیدا کرده که تنها مربوط به شغل نیست. بلکه در برنامه‌های…

12 ساعت ago

تبعات فیلترینگ فضای مجازی

تبعات فیلترینگ فضای مجازی تنها منجر به خسارت دو میلیارد دلاری به کسب‌وکارهای ایرانی نشده،…

12 ساعت ago

در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟

در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟ این مهمترین سوال سرمایه گذاران است. در…

16 ساعت ago

قیمت حامل‌های انرژی در ۱۴۰۴

در کمیسیون تلفیق هیچ پیشنهادی برای افزایش قیمت حامل‌های انرژی ارائه نشده، اما دولت طبق…

1 روز ago

بازار لوازم خانگی در ۱۴۰۳

بازار لوازم خانگی در ۱۴۰۳ کاملا با رکود همراه بود. تولیدکننده ارز نداشت و مصرف…

1 روز ago