سیاست و دیپلماسی

نقشه راه حکمرانی در عصر نبرد ترکیبی

به گزارش سرمایه فردا، جهان معاصر صحنه تقابلی پیچیده و چندلایه میان قدرت‌های استکباری به سرکردگی آمریکای جهان‌خوار و ملت‌های آزاده است. در این میان جمهوری اسلامی ایران به عنوان کانون بیداری اسلامی و محور مقاومت، قریب به نیم قرن است که در خط مقدم یک نبرد مستمر تمدنی قرار دارد. این نبرد دیگر صرفاً در ابعاد نظامی خلاصه نمی‌شود، بلکه جنگی ترکیبی و تمام‌عیار است که تمامی شئون حیات ملی، از اقتصاد و فرهنگ گرفته تا سیاست و امنیت را در بر می‌گیرد. دشمن با بهره‌گیری از تمامی ابزارهای خود، از تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی تا عملیات‌های روانی و شناختی، و از حمایت از فتنه‌های داخلی تا تروریسم دولتی، به دنبال شکستن اراده ملت ایران و براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی است.

در چنین شرایطی که کشور عملاً در یک «جنگ دائمی غیررسمی» به سر می‌برد، تداوم حکمرانی با ساختارها و ذهنیت‌های دوران عادی، خطایی استراتژیک و نابخشودنی است. استقرار یک «نظام حکمرانی فعال و مقاوم» یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای بقا، پیشرفت و تحقق آرمان‌های والای انقلاب اسلامی است. ده توصیه راهبردی که در ادامه می‌آید، نقشه راهی برای این گذار تمدنی و بازآرایی ساختار قدرت ملی برای تبدیل تهدیدها به فرصت‌هایی برای جهش و اعتلای کشور است.

 

بازآرایی ساختار حکمرانی برای مقابله با تهدید

  1. رصد گسل‌های داخلی و آمادگی برای شرایط اضطراری: عمیق‌ترین استراتژی دشمن، بهره‌برداری از نقاط ضعف و شکاف‌های داخلی است. این گسل‌ها شامل شکاف‌های اقتصادی، تضادهای اجتماعی و رقابت‌های سیاسی مخرب است که دشمن با جنگ شناختی و حمایت از جریانات معاند، به دنبال فعال‌سازی آنهاست. فتنه‌های سال‌های ۱۳۸۸ و به‌ویژه اغتشاشات ۱۴۰۱، نمونه‌های بارز این تلاش بودند. راهکار ایجاد یک «نظام جامع رصد گسل‌های ملی» توسط نهادهای اطلاعاتی و راهبردی، اجرای مصمم عدالت اقتصادی برای خشکاندن بستر نارضایتی‌ها و تقویت انسجام ملی ذیل گفتمان «ایران قوی» است.

۲. غلبه بر اینرسی و لختی بوروکراتیک: نظام اداری کشور که بارها مورد نقد رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است، اغلب دچار اینرسی و مقاومت در برابر تغییر است. شرایط «آستانه جنگ» یک فرصت تاریخی برای در هم شکستن این ساختار کُند و استقرار یک «انقلاب اداری» است. همان‌طور که در دوران دفاع مقدس روحیه جهادی بروکراسی را کنار زد، امروز نیز باید با تغییرات نهادی و ایجاد «مسیرهای سبز» برای پروژه‌های راهبردی، بن‌بست‌های اداری را شکست و نظام اداری را به یک موتور پیشران تبدیل کرد.

۳. انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری ساختاری: یک ساختار حکمرانی متمرکز و صلب در برابر جنگ ترکیبی آسیب‌پذیر است. الگوی مقاوم، تلفیق «حکمرانی سخت» در سطح ملی (حفظ وحدت فرماندهی) و «حکمرانی انعطاف‌پذیر» در سطح محلی است. باید با باز کردن میدان‌های فرماندهی و مدیریتی در شرایط بحران و سازماندهی شبکه‌های مردمی تاب‌آور (گروه‌های جهادی، بسیج محلات)، قدرت تصمیم‌گیری و پاسخ به بحران را توزیع کرد. این مدل شبکه‌ای بقای سیستم را در برابر حملات دشمن تا سطوح بسیار بالایی تضمین می‌کند.

 

مردم، شاه‌کلید پیروزی

  1. حکمرانی مشارکتی؛ دولت به مثابه میدان‌دار: بزرگترین سرمایه راهبردی جمهوری اسلامی مردم هستند. پیروزی انقلاب و دفاع مقدس معجزه حضور مردم بود. در جنگ ترکیبی دولت به تنهایی قادر به مقابله نیست. دولت باید از نقش «تصدی‌گر» به «میدان‌دار» تغییر موضع دهد و بستر را برای نقش‌آفرینی حداکثری مردم در اقتصاد، امنیت و فرهنگ فراهم آورد. مردمی‌سازی واقعی اقتصاد از طریق اجرای سیاست‌های اصل ۴۴، و واگذاری امنیت محلات به خود مردم (امنیت مردم‌پایه)، دو بال اصلی این راهبرد هستند.
  2. دکترین نبرد ناهمگون، رمز پیروزی: رویارویی متقارن با دشمن در حوزه‌هایی که او برتری مادی دارد خطاست. رمز پیروزی جمهوری اسلامی همواره در منطق «نامتقارن» بوده است. همانطور که در عرصه نظامی با توان پهپادی و موشکی هیمنه دشمن شکسته شد، در سایر عرصه‌ها نیز باید همین منطق را به کار گرفت. رکن اصلی این نبرد «هسته‌های مردمی» کوچک، چابک و مؤمن است. حمایت تمام‌قد از شرکت‌های دانش‌بنیان برای شکستن تحریم‌ها و تقویت جبهه فرهنگی انقلاب در فضای مجازی برای پیروزی در جنگ روایت‌ها، مصادیق بارز این دکترین است. این همان تحقق فرمان «آتش به اختیار» رهبری است.
  3. اقناع و آگاهی‌بخشی؛ رمز همراهی ملی: بزرگترین خطر بی‌تفاوتی مردم نسبت به عمق تهدیدات است. اگر مردم سختی‌ها را صرفاً ناشی از ناکارآمدی داخلی بدانند، سرمایه اجتماعی نظام فرسوده می‌شود. هنر حکمرانی ایجاد «آگاهی توأم با آرامش» از طریق «جهاد تبیین» است. مردم باید صادقانه بدانند که در یک جنگ تمام‌عیار برای «استقلال» و «موجودیت» ایران اسلامی قرار دارند. این آگاهی سختی‌ها را معنادار و تحمل‌پذیر می‌کند و ملت را از ناظر منفعل به رزمنده مقاوم بدل می‌سازد. مسئولان باید به صورت مستمر و شفاف با مردم سخن بگویند و رسانه‌ها با تولیدات هدفمند، این جبهه را تقویت کنند.

 

الزامات راهبردی اقتصادی برای دژ مستحکم ملی

  1. گذار از خام‌فروشی به اقتصاد دانش‌بنیان: وابستگی به درآمدهای نفتی پاشنه آشیل اقتصاد ما و نقطه فشار دشمن است. استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی شعاری توخالی است. راهبرد «اقتصاد مقاومتی» یعنی حرکت از صادرات مواد خام به سمت اقتصادی که با تکیه بر دانش و فناوری، محصولات با ارزش افزوده بالا تولید می‌کند. تکمیل زنجیره‌های ارزش در صنایع پتروشیمی و معدنی و حمایت جهشی از شرکت‌های دانش‌بنیان، کشور را در برابر تحریم‌ها واکسینه کرده و قدرت ملی را افزایش می‌دهد.
  2. امنیت انرژی و متنوع‌سازی سبد انرژی: تمرکز بیش از حد بر مصرف گاز کشور را در برابر اختلال یا خرابکاری آسیب‌پذیر کرده است. استراتژی هوشمند متنوع‌سازی سبد انرژی کشور است. این به معنای تسریع در ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای پاک و پایدار، سرمایه‌گذاری گسترده در انرژی‌های تجدیدپذیر مانند خورشیدی، و اجرای پروژه‌های ملی بهینه‌سازی مصرف انرژی است. این امر امنیت انرژی کشور را در بلندمدت تضمین می‌کند.
  3. امنیت غذایی و دیپلماسی غذایی فعال: کشوری که برای نان مردمش به دیگران وابسته باشد استقلالش در معرض تهدید است. وابستگی به واردات کالاهای استراتژیک از کشورهای متخاصم به آن‌ها اهرم فشار می‌دهد. راهکار ترکیبی از «خودکفایی هوشمندانه» در محصولات استراتژیک با تاکید بر مدیریت منابع آب و «ائتلاف‌سازی با کشورهای دوست و همسو» در محور مقاومت و قدرت‌های نوظهور برای تأمین کالاهای اساسی است. باید انحصار اردوگاه غرب در بازار جهانی غذا را با دیپلماسی غذایی فعال شکست.
  4. کنترل ارز و مدیریت هوشمند تجارت: در شرایط جنگ اقتصادی «ارز» یک منبع راهبردی و محدود است، نه یک کالای بازاری. اختصاص این منبع حیاتی به واردات کالاهای لوکس و غیرضروری خیانت به اقتصاد ملی است. دولت باید با قاطعیت واردات را اولویت‌بندی کرده و واردات هر کالای دارای مشابه داخلی یا غیرضروری را ممنوع سازد. اعمال پیمان‌سپاری ارزی سختگیرانه برای بازگشت ارز صادراتی و مبارزه بی‌امان با قاچاق کالا و ارز، از ارکان اصلی دفاع از ارزش پول ملی و ثبات اقتصادی است.

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

ده سیاست راهبردی فوق، اجزای یک پازل منسجم برای گذار جمهوری اسلامی ایران از یک وضعیت پدافندی به یک آرایش فعالانه و تهاجمی است. اجرای هماهنگ این اصول کشور را نه تنها در برابر طوفان‌های جنگ ترکیبی ایمن می‌سازد، بلکه زمینه را برای یک جهش بزرگ تمدنی فراهم می‌کند. این مسیر دشوار است، اما تاریخ انقلاب اسلامی گواه است که هرگاه ملت و مسئولان با توکل به خدا، وحدت کلمه و عزمی راسخ وارد میدان شده‌اند، نصرت الهی نیز شامل حالشان شده است. آینده از آن ملت‌هایی است که برای استقلال و عزت خود حاضر به پرداخت هزینه باشند و ملت بزرگ ایران در این آزمون بزرگ تاریخی، بار دیگر سرافراز و پیروز بیرون خواهد آمد.

 

نویسنده: محمدامین حقگو

modir

Recent Posts

تحولات تازه در افزایش سرمایه شرکت‌ها و عملکرد ضعیف دوده‌سازها

در روزهای اخیر، چند شرکت بورسی از برنامه‌های افزایش سرمایه خود از محل سود انباشته…

1 ساعت ago

بازار سرمایه در تلاطم؛ از حراج سکه تا چشم‌انداز مبهم صنایع بورسی

پویان مظفری به بررسی آخرین تحولات بازارهای مالی پرداخت. از بازگشت حراج سکه و رشد…

1 ساعت ago

جهش دلار و طلا در راه است؟

در روزهای پایانی مرداد، بازارهای مالی ایران شاهد تحرکات قابل توجهی بودند؛ دلار آمریکا با…

2 ساعت ago

مقاومت لبنان در آستانه نقطه عطف تاریخی

دو دهه پس از تظاهرات تاریخی ائتلاف ۸ مارس، لبنان بار دیگر در آستانه آزمونی…

2 ساعت ago

نبرد شناختی برای گسستن پیوند مردم و نظام

پس از ناکامی راهبردهای سخت‌افزاری در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، جبهه مقابل با تمرکز…

2 ساعت ago

پشت پرده فتنه تجزیه ایران

پس از پیروزی قاطع ایران در جنگ ۱۲ روزه علیه رژیم صهیونیستی، محور غربی-عبری-عربی با…

2 ساعت ago