فرهاد عشوندی: روزنامهنگار ورزشی: جنون دیدهشدن در شبکههای اجتماعی ژانری از ما روزنامهنگاران را پدید آورده که هر روز رادیکالتر میشویم. ما که به قیمت دیده شدن گاه فقط میتازیم. ما که اولین آموزهمان در روزنامهنگاری باید مسئولیت اجتماعی باشد وارد ساحت شخصی آدمها میشویم. ادبیاتمان میرود به سمت برچسبهایی چون میانمایه، بوقچی فرهنگی و… ما که فقط میخواهیم لگدی بزنیم برای کمی بیشتر دیده شدن…یک روز سروش صحت، فردایش احسان عبدیپور، یک روز علی دایی و حالا مجتبی جباری.
نه اینکه هیچ کدامشان تقدسی داشته باشند که اتفاقا تک تکشان قابل نقدند اما یادمان باشد اگر یکی که از کوچه پسکوچههای نازیآباد و زمین اتکاء و استقلال جنوب قد کشیده و امروز میتواند کنار استاد شفیعی کدکنی بنشیند و کاملا مسلط به بحثی باشد که شکل میگیرد.
کسی که جای کاسبی تابستانی برای فروش رویای رونالدو شدن محفلی را راه میاندازد برای گسترش رویدادهای فرهنگی تا در کنار دودوتای تجارت فرهنگیاش محفلی بسازد برای دهها رخداد فرهنگی رونمایی کتاب، نمایش فیلم کوتاه، حمایت از موسیقی مستقل و وقتی هم که از سر ناچار به فوتبال برش میگردانند، میتواند از ویرانهای که تحویل گرفته قهرمان بسازد، شایسته تقدیر است.
او که همین حالا برای همین ایستادن در کنار جریان مستقل فرهنگی زیر فشار است و دارند «راوی»اش را میگیرند. بیایید کمک کنیم تصویر نقش بسته از فوتبالمان جای شوخیهای کمر به پایین توی زمین و فحشهای بین نیمهای علیپروینی یا جملات منشور عبدولی طور، متانت مهدویکیایی، دانش هاشمیانی، مردم داری خادم طور، شجاعت علی دایی وار، ایستادگی وریایی و فرهنگ پیشگی یکی مثل مجتبی جباری باشد.
در سالهای اخیر، عملکرد صنعت سیمان با رشد تقاضا، بهبود صادرات و اصلاح سازوکارهای فروش،…
اکنون تنها چیزی که میتواند قطار متوقفشده بورس را دوباره به حرکت درآورد، ارادهای سیاسی،…
در شرایطی که اعتماد عمومی به بورس کمرنگ شده، سود نقدی فولاد مبارکه برای سهامداران…
رئیس انجمن تأمینکنندگان و واردکنندگان برنج با تأکید بر لزوم حمایت از تولیدکنندگان داخلی و…
در روزهایی که بازار سرمایه با افتی فراگیر و کاهش قیمت در اغلب نمادها مواجه…
در سرزمینی که خانهها موقتاند و تحریریهها ناپایدار، آرزو شهبازی از تکهتکه شدن هویت حرفهایاش…