به گزارش سرمایه فردا، در فضای پرتنش سیاست خارجی ایران، مکانیزم ماشه بهعنوان یکی از حساسترین بندهای توافق برجام، بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته است. این بند که در صورت فعالسازی، میتواند تمامی تحریمهای الزامآور شورای امنیت را بازگرداند، نهتنها اهمیت حقوقی دارد، بلکه حامل پیامهای عمیق سیاسی درباره جایگاه ایران در نظام بینالملل است. در این یادداشت، تلاش میشود تا با نگاهی تحلیلی، ابعاد فنی، تاریخی و راهبردی این مکانیزم بررسی شود و نسبت به پیامدهای احتمالی آن هشدار داده شود.
مکانیزم ماشه یا اسنپبک، یکی از بندهای کلیدی توافق برجام است که بهصورت مشروط اجازه میدهد در صورت نقض تعهدات از سوی ایران، تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل بهطور خودکار بازگردند. این بند، هرچند در زمان مذاکرات با اکراه پذیرفته شد، اما بخشی از منطق بدهبستان توافق بود و ایران برای اثبات حسن نیت خود، ناگزیر به پذیرش آن شد.
برای درک اهمیت این بند، باید به وضعیت ایران پیش از برجام بازگردیم. در آن زمان، کشور تحت فصل هفت منشور سازمان ملل قرار داشت؛ وضعیتی که بهمعنای تهدید صلح جهانی تلقی میشود و به قدرتهای جهانی اجازه مداخله نظامی میدهد. تحریمهای الزامآور شورای امنیت، از جمله تحریم بانک مرکزی و نفت ایران، عملاً کشور را در انزوای اقتصادی و سیاسی قرار داده بود.
برجام سه دستاورد مهم برای ایران به همراه داشت: نخست، به رسمیت شناختن حق غنیسازی؛ دوم، لغو تحریمهای الزامآور شورای امنیت؛ و سوم، خروج ایران از فصل هفت منشور سازمان ملل. این دستاوردها، ایران را به یک کشور عادی در نظام بینالملل تبدیل کرد و امکان تعامل اقتصادی و سیاسی با جهان را فراهم ساخت.
اما با خروج آمریکا از برجام، تحریمهای یکجانبه واشنگتن بازگشتند. این تحریمها، هرچند فشار اقتصادی سنگینی ایجاد کردند، اما فاقد الزام حقوقی بینالمللی بودند و قابل دور زدن بودند. آمریکا نتوانست ایران را دوباره تحت فصل هفت قرار دهد و ایران همچنان در وضعیت حقوقی یک کشور عادی باقی ماند.
در مقابل، تحریمهای بینالمللی پیشابرجام، ایران را در موقعیتی قرار داده بودند که حتی حمله نظامی به کشور مشروع تلقی میشد. برجام این خطر را رفع کرد، اما مکانیزم ماشه همچنان بهعنوان یک بند بالقوه تهدیدآمیز باقی مانده است. اگر این بند توسط یکی از اعضای باقیمانده در توافق فعال شود، ایران بار دیگر زیر فصل هفت قرار میگیرد و زمینه برای اجماع جهانی علیه کشور فراهم میشود.
در شرایط کنونی، با توسعه غنیسازی تا سطح ۶۰ درصد و خروج آمریکا از توافق، اروپاییها همچنان امکان فعالسازی این بند را دارند. اگر این اتفاق رخ دهد، نهتنها تحریمهای پیشین بازمیگردند، بلکه مشروعیت بینالمللی ایران نیز به خطر میافتد.
از اینرو، مکانیزم ماشه نهتنها تهدیدی حقوقی، بلکه یادآور اهمیت برجام و دستاوردهای آن است. این بند نشان میدهد که برجام چگونه توانست ایران را از یک وضعیت بحرانی خارج کند و مخالفان آن، اگر بهراستی دغدغه منافع ملی دارند، باید به جای تخریب، به اصلاح و تقویت مسیر دیپلماسی بیندیشند.
در نهایت، اگر مسئولان نتوانند مانع فعالسازی مکانیزم ماشه شوند، مخالفان برجام باید پاسخ دهند که آیا بازگشت تحریمهای الزامآور و فصل هفت، همان «نعمت» مورد انتظارشان است؟ یا آنکه وقت آن رسیده است تا با نگاهی واقعگرایانه، از تجربه مهندسان صادق و متخصص روابط بینالملل بهره بگیریم و مسیر عقلانی را دنبال کنیم.
در آستانه ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵، جهان شاهد نقطه عطفی در دیپلماسی هستهای است. روسیه، به عنوان یکی از اعضای کلیدی توافق جامع اقدام مشترک (برجام) و رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل، با صدور بیانیهای رسمی از سوی وزارت امور خارجه و اظهارات برخی مقامات خود، پایان قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را اعلام کرده است. این قطعنامه، که در سال ۲۰۱۵ برای نظارت بر برنامه هستهای ایران تصویب شد، محدودیتهایی بر فعالیتهای هستهای، ایران اعمال کرد. با انقضای آن، پرونده هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت خارج و قطعنامههای صادر شده از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ که به بهانه برنامه هستهای صادر شده بود بیاثر خواهد شد. این اقدام روسیه نه تنها یک تحول حقوقی است، بلکه نمادی از حمایت قاطع مسکو از تهران به شمار میرود و میتواند الگویی برای کشورهای جنوب جهانی و جنبش عدم تعهد باشد. از امروز، جهان وارد مرحلهای جدیدی در فضای بینالملل میشود که در آن، ایران میتواند با آزادی عمل بیشتری در عرصههای مختلف بینالمللی عمل و از مزایای این حمایت بهره ببرد.
در همین راستا بیانیه وزارت امور خارجه روسیه در ۲۵ مهر (۱۷ اکتبر ۲۰۲۵)، صریحاً بر انقضای کامل قطعنامه ۲۲۳۱ تأکید دارد و تلاشهای تروئیکای اروپایی برای فعالسازی اسنپبک را ناموفق و غیرقانونی توصیف میکند. در این بیانیه آمده که پس از انقضا، رویکرد به برنامه هستهای ایران باید همانند هر کشور غیرهستهای عضو پیمان انپیتی باشد و شورای امنیت بررسی این مسئله را متوقف کند. همچنین در این بیانیه، به توافق جامع مشارکت استراتژیک بین روسیه و ایران اشاره شده که در ۱۰ مهر (۲ اکتبر ۲۰۲۵) لازمالاجرا گردید و پایهای برای همکاریهای بدون محدودیت میان تهران و مسکو را فراهم کرد. میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در وین، نیز در توییتی در ۲۵ مهر تأکید کرد که با انقضا تاریخ برجام، آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) باید تنها در چارچوب توافق پادمان با ایران عمل کند، که این به معنای وضعیت جدیدی برای برنامه هستهای ایران است. این موضعگیریها از سوی روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت، یکی از اعضای برجام و رئیس فعلی شورای امنیت میتواند دست ایران را در موضعگیریها و اقدامات مختلف در مجامع و سازمانهای بینالمللی پر و از سوی دیگر الگوی عملی در حوزهعهای سیاسی، حقوقی و اقتصادی برای بسیاری از کشورهای جهان که خواهان همکاریهای بینالمللی بدون اعمال فشار از سوی غرب هستند باشد.
از امروز، جهان تغییرات قابل توجهی را تجربه خواهد کرد. پایان قطعنامه ۲۲۳۱ به معنای حذف رسمی محدودیتهای سازمان ملل علیه ایران است، که این امر پرونده هستهای ایران را عادیسازی میکند و نظارت شورای امنیت را پایان میدهد. این تحول، توازن قدرت در نظام بینالملل را به نفع کشورهای در حال توسعه میتواند تغییر میدهد، زیرا نشاندهنده ناکارآمدی ابزارهای غربی همانند شورای امنیت سازمان ملل در حل منصفانه چالشهای بینالمللی است. روسیه با رد این مکانیسم ماشه، بر اصل چندجانبهگرایی اصرار دارد و این میتواند به کاهش هژمونی غرب در سازمانهای بینالمللی منجر شود. برای ایران، این تغییرات فرصتی برای تقویت جایگاه خود در جهان در حال تغییر به سوی چندجانبهگرایی خواهد بود، جایی که تهران میتواند بدون فشارها از سوی نهادهای غربی، به دیپلماسی فعال بپردازد.
از سوی دیگر مزایای این اقدام روسیه برای ایران در بعد بینالمللی بسیار چشمگیر است. در سطح جهانی، حمایت مسکو میتواند به تثبیت جایگاه جهانی تهران بیانجامد. این موضع روسها میتواند به عنوان الگویی برای بیش از ۱۰۰ کشور عضو جنبش عدم تعهد و جنوب جهانی باشد که اغلب با فشارها و تحریمهای مشابهی از سوی غرب جمعی و میتوانند در حمایت از ایران، موضعگیریهای مشابهی اتخاذ کنند مشابه آن چیزی در روزهای گذشته در اجلاس وزرای این جنبش در پایتخت اوگاندا شاهد آن بودیم و بر پایان تحریمهای سازمان ملل اصرار ورزیده و از دیپلماسی به جای تهدید حمایت کردند.
در بعد اقتصادی، این الگو میتواند به جذب سرمایهگذاری از سوی کشورهای جنوب جهانی منجر شود، زیرا آنها با دیدن حمایت روسیه و ارتقای سطح همکاریها میان دو کشور در زمینههای مختلف در روزهای گذشته، تمایل بیشتری به تجارت با ایران نشان خواهند داد. همچنین، در حوزه حقوقی، این کشورها میتوانند از استدلالهای روسیه برای دفاع از حقوق ایران در دادگاههای بینالمللی استفاده کنند و این حمایت جمعی، موقعیت ایران را در مذاکرات آینده تقویت مینماید.
در روابط دوجانبه، اقدام روسیه مزایای مستقیمی برای ایران به همراه دارد. توافق استراتژیک اخیر بین دو کشور، که در بیانیه وزارت خارجه روسیه به آن اشاره شده، زمینهای برای گسترش همکاریها فراهم میکند. این روابط، که شامل حوزههای دفاعی، انرژی و زیرساختی است، بدون محدودیتهای سازمان ملل پیش خواهد رفت. روسیه اعلام کرده که همکاریهایش با ایران را بر اساس قوانین ملی ادامه خواهد داد، که این به معنای فرصتهای جدید برای انتقال فناوری و تجارت است. برای ایران، این حمایت دوجانبه به معنای تقویت امنیت ملی و حوزه اقتصادی است، زیرا میتواند به دور زدن تحریمهای یکجانبه غربی کمک و روابطی پایدار با یک قدرت بزرگ ایجاد نماید.
از منظر حقوقی، این اقدام روسیه دستاوردهای مهمی برای ایران به ارمغان میآورد. رد اسنپبک توسط روسیه، پایه حقوقی محکمی برای ایران فراهم میکند تا ادعاهای تروئیکا را در مجامع بینالمللی رد کند. همچنین استفاده از این الگو در مدل همکاریهای آینده ایران با آژانس انرژی اتمی تحت قوانین پادمان، به عادیسازی پرونده ایران کمک شایانی خواهد کرد. این تغییر، ایران را از فشارهای غیرضروری در حوزه هستهای رها میکند و اجازه میدهد تا تهران بر حقوق خود در انپیتی تمرکز کند.
در حوزه سیاسی، حمایت روسیه میتواند موقعیت ایران را در سازمانها و مجامع بینالمللی تقویت کند. اعلام نظر قاطع روسیه در خصوص پرونده هستهای ایران به عنوان رئیس شورای امنیت اعتبار بینالمللی دارد و میتواند به تشکیل ائتلافهای جدید علیه هژمونی غرب منجر شود. این اقدام، ایران را به عنوان نمادی از مقاومت معرفی و کشورهای جنوب جهانی را ترغیب به حمایتهای موثر سیاسی از تهران مینماید.
از دیدگاه اقتصادی، دستاوردهای این اقدام چشمگیر است. پایان محدودیتهای سازمان مللی، راه را برای تجارت آزادانه و بدون محدودیت باز میکند و روسیه میتواند شریک کلیدی در این زمینه باشد. همکاری در انرژی، مانند پروژههای گاز و نفت، میتواند درآمد ایران را افزایش دهد و اقتصاد کشور را مقاومتر سازد. همچنین، این الگو میتواند کشورهای جنوب جهانی را به سرمایهگذاری در ایران ترغیب کند، زیرا آنها با دیدن حمایت روسیه، ریسک کمتری احساس خواهند کرد. در بلندمدت، این تحول میتواند به رشد اقتصادی ایران از طریق دسترسی به بازارهای جدید به خصوص کشورهای جنوب جهانی کمک و وابستگی به غرب را کاهش دهد.
در نتیجه، اعلام پایان برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ توسط روسیه، دریچهای نو به سوی فرصتها برای ایران میگشاید. این اقدام، مزایای بینالمللی و دوجانبهای به همراه دارد و در حوزههای حقوقی، سیاسی و اقتصادی دستاوردهای پایداری ایجاد میکند. با الهامگیری از مدل روسیه، کشورهای جنوب جهانی میتوانند حمایت خود را افزایش دهند و جهان را به سمت عدالت بیشتر سوق دهند. ایران، با بهرهگیری از این فرصت، میتواند آیندهای روشنتر بسازد.
هوش مصنوعی آمده، اما نه برای دفن خلاقیت انسانی. آمده تا ما را به یاد…
در جنوب کرمان، جایی که هر قطره آب حکم حیات دارد، مجوزی برای بهرهبرداری از…
در دهه ۶۰، فوکهای خزری در اسکلههای شمالی ایران آفتابی میشدند. امروز، تنها نشانهای که…
با گذشت کمتر از یک سال از فاجعه مرگبار طبس، بار دیگر حادثهای مشابه در…
سه روایت، سه مرگ، یک پرسش بیپاسخ: چرا خشونت در سایه بیتوجهی نهادینه میشود؟
پرنس اندرو، دومین پسر ملکه الیزابت، پس از سالها انکار و رسوایی، سرانجام از عنوان…