به گزارش سرمایه فردا، علیرضا عباسی: مهاجرت نیروهای متخصص از کشور، به یکی از چالشهای اساسی جامعه ما تبدیل شده است. خروج این افراد که به عنوان “فرار مغزها” شناخته میشود. پیامدهای سنگینی برای آینده اقتصادی و اجتماعی کشور به همراه دارد. این پدیده نه تنها ضایعهای انسانی است، بلکه ضربهای جدی به سرمایهگذاریهای عظیمی است که در طول سالها برای آموزش و پرورش این افراد صورت گرفته است.
مادری زیبا کودکی باهوش را به دنیا می آورد. پدری با مشقت، نان شبش را تأمین میکند. معلمی دلسوز به او الفبا میآموزد و قدم به قدم او را در مسیر دانش و معرفت راهنمایی میکند. او در رقابتی سخت از دیگران پیشی میگیرد و در دانشگاهی که هزینه آن با خون دل تأمین شده است، ثبتنام میکند. چهل سال از تولدش گذشته و حالا به یک نیروی نخبه و متخصص تبدیل شده است. اما ناگهان کشوری دیگر، تشنه تخصص و متمول، او را از ما میرباید و برای همیشه با خود میبرد، تا قهرمانان کار و دانش ایران، رایگان برایشان گل بزنند و کشورشان را بسازند. و ما همچنان در حسرت پیشرفت و توسعه، چهل سال دیگر به انتظار مینشینیم، تا شاید دوباره فرزندی باهوش از نسل ایرانیان قد بکشد و برای ما بماند، و ما آه رفتنش را فریاد نزنیم.
نخستین پیامد مهاجرت نیروهای متخصص کمبود نیروی کار حرفهای در کشور است. پزشکان، مهندسان، معماران و دیگر نیروهای ماهر که سالها برای کسب تخصص زحمت کشیدهاند، با خروج از کشور، جای خالی بزرگی در بخشهای حیاتی اقتصاد بر جای میگذارند. کاهش تعداد این افراد در بخشهای کلیدی میتواند به ضعف در صنایع و خدمات اساسی منجر شود. این ضعف به طور مستقیم باعث کاهش تولید کالا و خدمات، کاهش رشد اقتصادی و بهرهوری کلی کشور میشود.
پیامدهای دیگر مهاجرت نیروهای متخصص، کاهش نوآوری و تحقیقات است. کشورهای در حال توسعه برای رشد و پیشرفت به تحقیق و توسعه مستمر نیاز دارند. خروج نیروهای متخصص، توانایی کشور را در تولید نوآوریها و فناوریهای جدید کاهش میدهد و ما را از مسیر توسعه علمی و تکنولوژیکی دور میکند. علاوه بر این، سیستمهای آموزشی و بهداشتی که از مهمترین ارکان توسعه پایدار هستند، با کمبود نیروهای متخصص در معرض فشارهای شدید قرار میگیرند. این امر میتواند کیفیت خدمات ارائهشده به مردم را به شدت تحت تأثیر قرار داده و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را تشدید کند.
اما آنچه که کمتر به آن توجه میشود، ارزش اقتصادی هر متخصصی است که از کشور خارج میشود. هزینههای آموزشی هر متخصص، از دوران مدرسه تا دانشگاه، سرمایهگذاری عظیمی از سوی دولت و خانوادههاست. بهعنوان مثال، هزینه تحصیل و آموزش یک پزشک از زمان مدرسه تا دانشگاه میتواند حداقل بین ۵۰,۰۰۰ تا ۱۰۰,۰۰۰ دلار باشد. این پزشک در طول فعالیت حرفهای خود در کشور میتوانست درآمدی در حدود ۱ تا ۲ میلیون دلار داشته باشد که بخشی از آن به عنوان مالیات به دولت بازمیگشت و بخشی دیگر نیز در قالب خدمات به جامعه تزریق میشد.
مهاجرت یک پزشک، کشور ممکن است تا ۳ میلیون دلار از دست بدهد. برای مهندسان و معماران نیز این رقمها قابلتوجه است؛ از دست دادن هر مهندس یا معمار ممکن است معادل ۸۰۰,۰۰۰ تا ۲ میلیون دلار برای کشور هزینه در پی داشته باشد. این ارقام نشاندهنده آسیبهای اقتصادی جدیای است که مهاجرت نیروهای متخصص به کشور وارد میکند. همچنین، این مهاجرت منجر به کاهش تقاضای ملی و کند شدن موتور مصرف در جامعه میشود و رکود و ناامیدی در بازار ملک، املاک و کالاها را به دنبال دارد.
در نهایت، اگر این روند ادامه یابد، ما نه تنها سرمایههای انسانی خود را از دست خواهیم داد، بلکه اقتصاد و جامعه ما به سمت وابستگی بیشتر به نیروهای خارجی سوق داده خواهد شد. برای جلوگیری از این بحران، لازم است سیاستگذاران با ایجاد شرایط مناسب برای ماندگاری و بازگشت نیروهای متخصص، از هدررفت این سرمایههای گرانبها جلوگیری کنند.
مهاجرت نیروهای متخصص تنها یک چالش نیست؛ بلکه تهدیدی جدی برای آیندهای است که همه ما به دنبال ساختن آن هستیم. بیایید این هشدار را جدی بگیریم و با تدابیر مؤثر، مسیر سرمایهگذاری، توسعه و پیشرفت کشور را هموار کنیم.
نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تنظیم بازار و جلوگیری از تولید محصولات غیربهداشتی و…
مدیریت سیستمی کاربرد فراوانی پیدا کرده که تنها مربوط به شغل نیست. بلکه در برنامههای…
تبعات فیلترینگ فضای مجازی تنها منجر به خسارت دو میلیارد دلاری به کسبوکارهای ایرانی نشده،…
در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟ این مهمترین سوال سرمایه گذاران است. در…
در کمیسیون تلفیق هیچ پیشنهادی برای افزایش قیمت حاملهای انرژی ارائه نشده، اما دولت طبق…
بازار لوازم خانگی در ۱۴۰۳ کاملا با رکود همراه بود. تولیدکننده ارز نداشت و مصرف…