به گزارش سرمایه فردا، سازمان حفاظت محیط زیست، نهادی که باید در خط مقدم دفاع از منابع طبیعی کشور باشد، این روزها بیشتر به یک آژانس سفرهای بینالمللی شباهت دارد تا یک نهاد تخصصی. در حالیکه برای تأمین هزینههای درمان حیوانات آسیبدیده، حمایت حقوقی از محیطبانان شهید، یا حتی برگزاری یک نشست تخصصی داخلی، به دنبال اسپانسرهای آرایشی و تجاری میگردد، رئیس این سازمان با هیئت همراه، راهی برزیل میشود تا در کنفرانس COP30 شرکت کند—اجلاسی که بسیاری از کشورها به دلیل هزینههای سنگین از حضور در آن انصراف دادهاند.
این سفر، در ادامه زنجیرهای از سفرهای پرهزینه و بیدستاورد است که پیشتر در ترکیه و اجلاس پسماند صفر نیز تکرار شده بود. نه برنامهای مدون برای تغییر اقلیم ارائه شده، نه سهمی از صندوقهای بینالمللی اقلیم به ایران رسیده، و نه حتی کارشناسان تخصصی در ترکیب هیئتها حضور دارند. در عوض، جلساتی با حضور مدیران غیرمرتبط، گوشی به دست و بدون رعایت آداب دیپلماتیک، شأن ایران را در مذاکرات بینالمللی زیر سؤال بردهاند.
در چنین شرایطی، پرسشهای جدی مطرح میشود: بودجه این سفرها از کجا تأمین میشود؟ اگر اسپانسرها هزینه را میپردازند، چه امتیازاتی در قبال آن دریافت میکنند؟ و اگر دولت هزینه را تقبل کرده، چرا این منابع صرف اولویتهای واقعی محیط زیست نمیشود؟ آیا بهتر نیست بهجای کوچکسازی دولت، سفرهای بینتیجه معاون رئیسجمهور محدود شود؟ این پرسشها، نه فقط درباره یک سفر، بلکه درباره فلسفه مدیریتی سازمانی است که باید حافظ طبیعت باشد، نه مصرفکننده بیهدف بودجههای عمومی.
هنوز شینا انصاری و هیئت همراه گرد سفر ترکیه و اجلاس پسماند صفر در مهر ماه را از لباسهایشان پاک نکرده بودند که خبر رسید باز هم رئیس این سازمان عازم سفری دیگری است. گویا شینا انصاری قصد دارد هر دو ماه یکبار عازم سفر شود. سفری که معلوم نیست چه دستاوردهایی برای کشور خواهد داشت! بر اساس گزارش روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست، شینا انصاری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست به منظور شرکت در COP30 که در شهر بِلم برزیل برگزار خواهد شد، به این کشور سفر میکند. این کنفرانس هر ساله در ماه نوامبر با موضوعات مختلف مرتبط با دو محور اصلی سازگاری با تغییرات اقلیم و کاهش انتشار گازهای گلخانهای برگزار میشود.
روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست حضور هیئت عالی رتبه ایران در این نشست را دارای اهمیت ویژهای توصیف میکند و مدعی است که چنین حضورهایی میتواند بستر همکاریهای دوجانبه و چند جانبه با سایر کشورها را در زمینه انتقال تجربه و فناوری و بهرهمندی از تسهیلات بینالمللی مقابله با تغییر اقلیم فراهم کند.
این در حالی است که تاکنون سازمان حفاظت محیط زیست نه تنها نتوانسته برنامه مدونی برای سازگاری در تغییر اقلیم ارائه دهد، بلکه اساسا نقش محوری در تدوین برنامههای سازگاری با تغییر اقلیم نداشته است. در تمام سالهایی که بحث تاثیرات تغییر اقلیم بر ایران مطرح بوده این وزارت نیرو بود که بهعنوان صحنه گردان تدوین برنامههای تغییر اقلیم وارد گود شد و تلاش کرد گروههای کاری را در این حوزه ساماندهی کند. در این میان سازمان محیط زیست هم نقش خود را صرفا در قالب دبیرخانه برنامههای مقابله با تغییر اقلیم تقلیل داده تا بار مسئولیت سنگینی روی دوشش نباشد.
عدم ارائه برنامه و نقشپذیری در حوزه تغییر اقلیم تنها مشکل سازمان حفاظت محیط زیست نیست. این مجموعه با وجود شرکت کردن در کاپهای مختلف کنفرانس تغییرات آب و هوایی تاکنون نتوانسته حتی یک ریال هم به ایران بیاورد. در حالی که به گفته یکی از شرکتکنندگان در نشست تخصصی «بررسی ابعاد سیاستگذاری اقلیمی در ایران و ظرفیتهای حقوق بینالملل در تامین امنیت اقلیمی» که امروز برگزار شد، همین کشور همسایه یعنی پاکستان توانسته از صندوق اقلیم سبز مبالغی دریافت کرده و پروژههای مرتبط با تغییر اقلیم خود را اجرایی کند.
به گفته شرکتکنندگان در این همایش تحریمها برای انتقال فناوری مشکلی ایجاد نمیکند و میتوان از طریق توافقات چند جانبه با کشورهای همسایه که با آنها مشکل مشترک داریم، اقداماتی در راستای اجرای پروژههای موثر در حوزه تغییر اقلیم انجام دهیم اما معلوم نیست چرا تاکنون سازمان محیط زیست در این زمینه هیچ توفیقی به دست نیاورده است.
گزارشهای منابع معتبر حاکی از آن است که به دلیل مشکلات لجستیکی شهر بِلِم برزیل که میزبان کاپ ۳۰ است، به همراه هزینههای بالای اقامت در این شهر، برخی کشورهای توسعه یافته و یا کشورهای کوچک حاضر نیستند در کاپ ۳۰ شرکت کنند یا اینکه هیئتهای خود را محدود میکنند.
بر اساس گزارش رویترز وزیر تغییر اقلیم لتونی اعلام کرده است که «هزینهها برای ما خیلی زیاد است، اساساً تصمیم گرفتهایم که امکان حضور کامل نداریم». سخنگوی وزارت انرژی لیتوانی هم گفته است پس از مشاهده قیمتهای اقامت بالا (بیش از ۵۰۰ دلار در شب) احتمالاً در کنفرانس حاضر نشوند. نماینده پاناما هم به رسانهها میگوید که قیمتهای اقامت قابلقبول نیستند و ممکن است هیئت خود را بسیار دچار کاهش کند. این وضعیت ممکن است بر میزان تاثیرگذاری کاپ ۳۰ هم تاثیر بگذارد.
ایران هم یکی از کشورهایی است که به گفته حاضران در نشست علمی امروز، قصد دارد هیئت خود را کوچک کند. سازمان حفاظت محیط زیست بر اساس شنیدهها، درخواست ۵۰ میلیارد تومان اعتبار برای سفر هیئت ایرانی به برزیل را به سازمان برنامه و بودجه ارسال میکند اما این هزینه با چکشکاری در سازمان مسئول توزیع بودجه و حذف بخشی از هیئت همراه، کاهش مییابد. دقیق نمیدانیم که چه هزینهای برای سفر هیئت ایرانی به سازمان محیط زیست اختصاص یافته است اما به گفته سارا نیک بنیاد فعال محیط زیست، دفتر محیط زیست وزارت خارجه در این سفر شینا انصاری را همراهی نخواهد کرد و در راستای همان کوچک سازی هیئت همراه، نامشان از لیست تعریف شده سازمان حفاظت محیط زیست خط خورده است.
تجربیات قبلی در چینش هیات همراه شینا انصاری نشان میدهد که گویا مدیران این سازمان توجهی به حضور کارشناسان برای کسب تجربه ندارند. آنطور که رسانهها گزارش کردهاند، در سفر اجلاس پسماند صفر ترکیب هیئت اعزامی سازمان حفاظت محیط زیست فاقد کارشناسان حوزه پسماند بوده و نحوه حضور برخی مدیران در جلسات نیز با شأن دیپلماتیک چنین رویدادهایی همخوانی نداشته است.
به اساس گزارش رسانهها، در سفر ترکیه حوزه ریاست سازمان حفاظت محیط زیست طی پنج روز این سفر کاملا خالی میشود و برخی از اعضای هیئت همراه شینا انصاری بر خلاف آداب دیپلماتیک، گوشی به دست در جلسات حضور مییابند و شأن ایران در این مذاکرات بههیچ وجه رعایت نمیشود.
سازمانی که برای اجرای برنامههای خود دنبال اسپانسرهای ریز و درشت میگردد و برای تامین هزینههای برنامهای مثل گفتوگوی پردیسان از «بلفاروپلاستها» بهعنوان اسپانسر دعوت به عمل میآورد که پول چای و شیرینی شرکت کنندگان در این گفتوگوها را تامین کنند و حتی پول ندارد که برای محیط بانانش وکیل بگیرد یا هزینههای درمان و تیمار حیات وحش را پرداخت کند، رئیسش چگونه دائما در سفر است؟ آیا در تمام سفرهای شینا انصاری کل حوزه ریاست با وی همراه میشوند. بودجه این سفرها از کجا تامین میشود؟ اسپانسر تامین میکند یا اینکه از بودجه دولت این هزینهها پرداخت میشود؟ اگر بودجه این سفرها و برنامههای سازمان محیط زیست را اسپانسر تامین میکند، بعدها سازمان محیط زیست چه امتیازاتی به اسپانسر میدهد؟ آیا بهتر نیست پول اسپانسرها را به جای هزینه کردن در برنامههای بدون نتیجه و تکراری و سفرهای بیفایده صرف اقدامات ضروری حوزه محیط زیست کنند؟ اگر بودجه سفرها توسط دولت تامین میشود آیا امکان جابجایی این بودجهها برای پرداخت هزینه تیمار حیوانات وجود ندارد؟
اساسا دستاورد این سفرها چیست؟ کدام تجربه کارشناسی را در سازمان حفاظت محیط زیست رسوب خواهد داد؟ اگر نتایج این نشستها مثبت بوده چرا سازمان محیط زیست حتی در موضوع تغییر اقلیم مسئولیت نمیپذیرد و شان خود را در حد یک دبیرخانه جمعآوری کننده نظرات دستگاههای دیگر پایین میآورد؟ این سئوالات و هزاران سئوال دیگر درباره سفرهای رئیس سازمان محیط زیست مطرح است. در شرایطی که دولت با هدف حذف هزینههای اضافی چوب حراج به داراییها و ساختمانهای وزارتخانههای مختلف زده و حتی به دنبال کوچک سازی قوه مجریه با انحلال سازمان منابعطبیعی و آبخیزداری است، سفرهای پر زرق و برق رئیس سازمان حفاظت محیط زیست چه ضرورتی دارد؟ آیا بهتر نیست به جای کوچکسازی دولت، سفرهای بدون دستاورد معاون رئیس جمهور محدود شود؟
نکته جالب تر اینجاست که در همین پاییز ۱۴۰۴ سازمان محیط زیست فراخوانی عمومی که برای جذب پروژههای دانشجویی صادر کرده بلاتکلیف است اما پنج ماه قبل از آن درباره پایاننامههای مورد حمایت این سازمان بدون تشکیل جلسه تصمیمگیری شده و اعتبارات این سازمان صرف پنج پایاننامه دانشگاه امیرکبیر شده است.
توزیع نامناسب اعتبارات و تخصیص منابع مالی به حلقه یاران در تمام دستگاههای دولتی همواره مورد انتقاد کارشناسان بوده است و سازمان حفاظت محیط زیست هم از این قاعده مستثنی نیست. حتی درباره توزیع پستها هم کارشناسان به کنایه «قانون بقای صندلی» را برای مدیران اتوبوسی به کار میبرند. افراد از یک وزارتخانه به وزارتخانهای دیگر منتقل میشوند و گویی اساسا تخصص در ایران مفهومی ندارد. همین انتقادات در سطح جامعه باعث شد که دستگاههای دولتی با درج فراخوانهای عمومی نوعی از مشارکت را به مرحله اجرا بگذارند اما آیا واقعا تصمیمات بعد از ارسال رزومهها و بررسیهای دقیق گرفته میشود و مشابه کشورهای پیشرفته، اعتبارات به افراد صاحب صلاحیت تخصیص مییابد؟
بررسیهای «هفت صبح» درباره تخصیص اعتبارات پژوهشی به پایان نامههای دانشجویی در سازمان حفاظت محیط زیست ناامید کننده است. این سازمان پنجم مهر ماه در فراخوانی با تاکید به لزوم ارتقای نقش پژوهش و فناوری در تصمیمات، سیاستگذاریها، برنامهریزیهای کلان و کیفیسازی طرحهای اجرایی مبتنی بر دانش روز و در راستای گسترش همکاری با مراجع علمی کشور در حل چالشهای محیط زیست، عناوین طرحهای مصوب پیشنهادی پژوهش و فناوری سازمان حفاظت محیط زیست را به صورت عمومی اعلام میکند و از تمام محققان صاحب صلاحیت، دانشجویان و اساتید دانشگاهها میخواهد که در قالب چارچوب پیشنهادی این سازمان درخواستهای خود را به یک آدرس الکترونیکی ارسال کنند اما گویا پیش از انتشار این فراخوان عمومی، درباره تخصیص پروژههای دانشجویی تصمیمسازی لازم انجام شده بود.
اسناد رسیده به «هفت صبح» حکایت از آن دارد که پنج ماه قبل از انتشار فراخوان عمومی سازمان حفاظت محیط زیست، صدیقه ترابی معاون محیط انسانی این سازمان ۲۲ اردیبهشت در نامهای خطاب به هادی کیادلیری معاون آموزش و تحقیقات سازمان محیط زیست صورتجلسه کمیته پژوهشی معاونت انسانی را با موضوع بررسی پایاننامههای پیشنهادی دانشگاه امیرکبیر ارسال کرده است.
در متن این نامه ادعا شده که اولین جلسه کمیته پژوهشی معاونت محیط زیست انسانی با حضور صدیقه ترابی و مدیران کلهای دفاتر تخصصی در ساعت هفت صبح روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ تشکیل شده و پس از بحث و بررسی پیشنهادات ارائه شده، این جلسه در ساعت ۹ صبح خاتمه مییابد و پنج پایان نامه به تصویب اعضای حاضر میرسد. حال آنکه بررسی گردش کاری نامه نشان میدهد که متن صورتجلسه تنظیمی ساعت هفت صبح و همزمان با برگزاری این جلسه از کارتابل صدیقه ترابی به احمد طاهری رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست ارسال شده است و دو تن از مدیران کل دفاتر اساسا نامشان در حاضران جلسه وجود ندارد. آیا معاون محیط زیست انسانی قبل از شروع جلسه میدانسته که چه چیزی قرار است در جلسه به تصویب برسد که صورتجلسه را قبل از پایان جلسه برای مدیرکلش ارسال کرده است؟
سازمان محیط زیست که بودجه کافی برای انجام امور ضروری ندارد بدون شک نمیتواند پایاننامههای زیادی را تحت پوشش خود قرار دهد. در چنین شرایطی اگر فراخوان عمومی برای جذب بهترین پایاننامهها منتشر میکند، چرا پنج ماه قبل درباره حمایت از پایاننامههای دانشجویی آن هم از دانشگاه امیرکبیر تصمیمگیری کرده است؟ اگر به واقع جلسهای تشکیل شده، چطور صورتجلسه همزمان با تشکیل جلسه تنظیم شده؟ آیا از قبل معلوم بوده که قرار است اعتبارات میان چه کسانی توزیع شود؟ مبنای انتخاب این پایاننامهها چه بوده است؟ معاونت محیط زیست انسانی مهمترین بخش سازمان حفاظت محیط زیست است زیرا همه امضاهای طلایی به این معاونت گره میخورد و حاصل تلاش و کنش تمام کنشگران محیط زیست برای انجام ارزیابیهای زیست محیطی در زمان اجرای پروژههای عمرانی وابسته به امضای معاون محیط زیست انسانی است. آیا این معاونت در زمان بررسی طرحهای عمرانی و صدور مجوزها هم مشابه تخصیص اعتبار به پایاننامههای دانشجویی رفتار میکند و قبل از تشکیل جلسه و شنیدن نظرات بقیه، صورتجلسات تنظیم میشود؟
تصمیم دولت برای آزادسازی واردات کالاهای اساسی با ارز آزاد، اگرچه بار مالی آن را…
صندوقهای بازنشستگی ایران با وجود برخورداری از منابع عظیم، به دلیل مدیریت ناکارآمد و فشار…
سفر علی لاریجانی به پاکستان تنها یک دیدار رسمی نیست؛ این سفر در بستر بحرانی…
پنج ماه پس از پایان جنگ ۱۲ روزه، نام رایان قاسمیان، نوزاد دوماههای که همراه…
آنچه روزگاری تنها وسیلهای برای پر کردن فضای خالی دیوار بود، امروز به بخشی از…
در دل تاریک فضای مجازی، کانالهایی با ویترین عکسهای مات اسلحه شکل گرفتهاند؛ بازاری زیرزمینی…