به گزارش سرمایه فردا، این روزها بحث گرانی بنزین داغ است، اما کمتر کسی بهطور دقیق میداند پشت این تصمیم چه محاسباتی جریان دارد. از تاکسیها و مصرفکنندگان سوخت گرفته تا بورس و بودجه دولت، همه بخشی از این پازل هستند. واقعیت این است که افزایش قیمت بنزین در جایگاهها به معنای افزایش سود پالایشگاهها نیست؛ چرا که پالایشگاهها محصولات خود را به دولت میفروشند و قیمتگذاری بر اساس فرمولی مشخص انجام میشود: فوب خلیج فارس × نرخ دلار مرکز مبادله (ETS). بنابراین عدد روی تابلوی پمپبنزین نقشی در سودآوری آنها ندارد.
هدف اصلی دولت از این سیاست، کاهش یارانه پنهان، کنترل قاچاق سوخت و هماهنگی تدریجی با تورم داخلی است. به زبان ساده، دولت به دنبال سبک کردن بار هزینههای خود است، نه افزایش سود شرکتها. در نتیجه، گرانی بنزین بیشتر مصرفکننده نهایی را تحت فشار قرار میدهد. مردم واکنش نشان میدهند؛ کمتر رانندگی میکنند، به سمت خودروهای کممصرف یا دوگانهسوز میروند و مصرف سوخت کاهش مییابد. این کاهش تقاضا حتی میتواند درآمد پالایشگاهها را در کوتاهمدت تحت تأثیر منفی قرار دهد، مگر اینکه دولت فرمول تسویه یا نرخ تخفیف فوب را تغییر دهد.
صنایع مصرفمحور مانند حملونقل، سیمان، فولاد و پخش مواد غذایی بیشترین ضربه را میخورند، زیرا سوخت بخش مهمی از هزینههای آنهاست. افزایش قیمت بنزین یا به تورم جدید منجر میشود یا حاشیه سود شرکتها را کاهش میدهد. از نگاه دولت اما این سیاست یک بازی حسابداری است؛ بخشی از یارانه پنهان حذف میشود و منابع نقدی بیشتری وارد خزانه میگردد تا برای پرداخت بدهیها یا جبران کسری بودجه استفاده شود.
در بازار سهام، این تصمیم برای گروه پالایشی بیشتر جنبه هیجانی دارد تا بنیادی. تا زمانی که نرخ تسعیر و فرمول فوب ثابت باشد، گزارشهای مالی تغییر خاصی نخواهند داشت. تنها در صورتی که دولت قیمتهای تسویه را واقعیتر کند، شرایط برای پالایشیها متفاوت خواهد شد. در مقابل، افزایش فاصله قیمت بین CNG و بنزین میتواند تقاضا برای گاز فشرده و تجهیزات مرتبط را بالا ببرد و فرصتهایی برای گروه گازی و پتروشیمیها ایجاد کند. صنایع حملونقل و خودروسازان نیز باید خود را برای افزایش هزینه آماده کنند؛ هرچند خودروسازان ممکن است با رشد تقاضا برای محصولات کممصرف مواجه شوند.
جمعبندی آنکه گرانی بنزین بیش از آنکه سیگنالی برای خرید سهام پالایشی باشد، یک سیاست بودجهای است. اثر روانی آن بر بازار را نمیتوان نادیده گرفت، اما حرفهایها میدانند سود و زیان واقعی در نرخ ETS و فرمول فوب رقم میخورد، نه در عدد روی پمپبنزین. سال آینده بیش از آنکه سال سوخت باشد، سال حسابوکتاب یارانههاست؛ دولتی که به دنبال نقدینگی است و بازاری که نیازمند تحلیل واقعی.
بورس در معاملات از روز دوشنبه ۸ دیماه با فشار فروش مواجه شد و شاخص…
همزمانی افت دلار و طلا با ریزش شاخص بورس، نگاهها را به سناریوهای پیشرو معطوف…
گسترش خدمات غیرحضوری در بانکها اگرچه گامی مهم در مسیر نئوبانکهاست، اما ضعف در نظارت…
خودرو ایرانی در سرازیزی جذب مشتری است چون همپای خودروهای خارجی گران شده اما کیفیت…
با فروکشکردن بارشها، چالشهای تازهای پیش روی شهروندان نیویورک قرار گرفته است؛ از بازگشت تدریجی…
چرا بورس ریخت ؟ آیا سهام ارزنده در بازار وجود ندارد یا اینکه بازدهی سهام…