به گزارش سرمایه فردا، غرب تهران در یکی از شبهای فروردینماه شاهد صحنهای بود که آرامش محله را به لرزه انداخت؛ مردی با سابقه طولانی در پروندههای جنایی، دوباره به کوچهها بازگشته بود تا با تهدید و نمایش سلاح سرد، اهالی را در هراس فرو ببرد. تماسهای پیدرپی مردم با پلیس، آغازگر عملیاتی شد که در نهایت با شلیک هدفمند و پایان فرار این مرد خطرناک، امنیت به محله بازگشت.
هنوز شب بهطور کامل فرا نرسیده بود که نخستین تماسهای اضطراری از ساکنان محلهای در غرب تهران به مرکز فوریتهای پلیسی رسید. صدای لرزان و مضطرب تماسگیرندگان از حضور مردی خبر میداد که با سلاح سرد در کوچهها پرسه میزد، تهدید میکرد و فضای محله را ملتهب ساخته بود. روایتها مشابه بود؛ نامی آشنا برای کلانتریها، مردی سابقهدار که بار دیگر بازگشته بود تا آرامش مردم را برهم بزند.
با ثبت شکایات، پرونده بیدرنگ به پایگاه دوم پلیس اطلاعات تهران ارجاع شد. تیمهای عملیاتی پس از بررسی سوابق متهم، به این نتیجه رسیدند که باید پیش از وقوع درگیری تازه، او را ردیابی و دستگیر کنند. گزارشها نشان میداد رفتوآمدهای او محدود اما غیرقابل پیشبینی است و معمولاً شبها به مخفیگاه خود در یکی از خیابانهای فرعی غرب تهران بازمیگردد.
طرح مراقبت آغاز شد و مأموران طی چند روز تحرکات او را زیر نظر گرفتند. نتیجه این رصدها، شناسایی خانهای دوطبقه با ورودی نیمهتاریک و پارکینگی کوچک بود؛ همانجا که خودرو خاکگرفتهاش همیشه دیده میشد و بهعنوان مخفیگاه استفاده میکرد.
پس از هماهنگی قضایی، تیم دستگیری شبهنگام به محل اعزام شد. خیابان خلوت بود و سکوتی سنگین فضا را پر کرده بود؛ سکوتی که با روشنشدن چراغ خودرو متهم ناگهان شکست. مرد سابقهدار از حضور مأموران باخبر شد، به سمت خودرو دوید، در را بست و موتور را روشن کرد. صدای گاز دادن خودرو در کوچه باریک پیچید و لاستیکها روی آسفالت کشیده شدند.
مأموران با توجه به خطرناکبودن تعقیب در کوچه تنگ و احتمال آسیب به عابران، طبق ضوابط به راننده اخطار ایست دادند. اما خودرو بیتوجه شتاب گرفت و به سمت خروج از کوچه پیچید. ثانیهها تعیینکننده بودند. با ادامه فرار و بیتوجهی متهم به فرمان پلیس، مأموران طبق قانون بهکارگیری سلاح، اقدام به شلیک هدفمند به لاستیک عقب خودرو کردند.
صدای انفجار لاستیک، خودرو را از کنترل خارج کرد. ماشین چند متر جلوتر متوقف شد و مأموران سریعاً او را بازداشت کردند؛ مردی که هنوز دستهایش میلرزید و نگاهش میان خشم و ترس سرگردان بود.
در بازرسی اولیه از خودرو و سپس مخفیگاه او، مأموران به یک قبضه سلاح گرم و شش فشنگ جنگی دست یافتند؛ کشفی که نشان میداد در صورت تأخیر در دستگیری، احتمال تشدید خشونت کاملاً واقعی بوده است.
متهم پس از انتقال به پلیس اطلاعات، در بازجوییهای اولیه اعتراف کرد که طی روزهای گذشته چند بار با سلاح سرد در محله ایجاد درگیری کرده و قصد داشته با نشاندادن سلاح، مردم را بترساند. او درباره فرار نیز گفت که «نمیخواسته دوباره بازداشت شود»، اما اعترافاتش نشان داد خود میدانسته که رفتارهایش امنیت اهالی را نشانه گرفته است.
با تکمیل تحقیقات مقدماتی، متهم برای سیر مراحل قانونی تحویل مرجع قضایی شد. خیابان حالا دوباره آرام است، اما ساکنان محله میگویند صدای شلیک آن شب شاید سالها در ذهنشان باقی بماند؛ شلیکی که اگرچه کوچه را لرزاند، اما به فرار مردی خطرناک پایان داد.
حضور سلبریتیها در دانشگاه، بیمارستان یا مراسم فرهنگی، دیگر تنها یک همراهی ساده نیست؛ این…
پرونده قتل حبیب، پیرمرد ۹۰ ساله ایرانی که در جریان درگیری با یک جوان عربستانی…
با نزدیک شدن به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری شیلی، رقابت میان ژانت خارا، وزیر پیشین…
کتاب «همسفر آتش و برف» به قلم فرهاد خضری و پژوهش فرزانه مردی، روایتی صمیمی…
پروژه IPCC در معدن گهرزمین بهعنوان نخستین تجربه استفاده از سیستم حمل پیوسته در استخراج…
سالها تخصیص ارز ترجیحی نه توانست قیمت کالاهای اساسی را مهار کند و نه عدالت…