به گزارش سرمایه فردا، آنچه امروز در بازار سکه و ارز جریان دارد، صرفاً یک افزایش قیمت ساده نیست؛ بلکه بازتابی از مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی است که به شکلگیری یک سطح قیمتی تازه منجر شدهاند. سکه با حبابی پایدار و فاصلهای چشمگیر از دلار، به شاخصی پیشرو در واکنشهای هیجانی و اقتصادی تبدیل شده است. در حالی که بانک مرکزی با ابزارهای محدود حراج و عرضه نتوانسته فشار تقاضا را مهار کند، بازار جهانی طلا نیز با چشمانداز صعودی تا اونس ۵۰۰۰ دلاری، بر شدت این روند افزوده است. ترکیب این شرایط نشان میدهد که بازار امروز بیش از هر چیز «بازار انتظارات» است؛ بازاری که در آن سکه نهتنها از دلار پیشی گرفته، بلکه به نماد بیاعتمادی و پناهگاه نقدینگی سرگردان بدل شده است.
بازار ارز و طلا در هفتههای اخیر با نوسانات شدیدی همراه شده است. دلار با عبور از کانال ۱۱۸ هزار تومان بار دیگر بیثباتی خود را نشان داد، اما آنچه بیش از همه نگاهها را به خود جلب کرده، رفتار متفاوت بازار سکه است. سکه نهتنها همپای دلار رشد کرده، بلکه با سرعتی بسیار بیشتر اوج گرفته و حتی تا کانال ۱۲۶ میلیون تومان پیشروی کرده است. این روند نشان میدهد که ما صرفاً با یک افزایش قیمتی ساده مواجه نیستیم، بلکه با پدیدهای روبهرو هستیم که از چندسو تغذیه میشود و به شکلگیری یک سطح قیمتی تازه منجر شده است.
حباب سکه در حال حاضر حدود ۷.۵ میلیون تومان است و طی ماههای اخیر در بازه پنج تا هشت میلیون تومان نوسان داشته است. این حباب پایدار نشان میدهد بخش مهمی از قیمت سکه ریشه در ارزش واقعی آن ندارد. در گذشته فاصله رشد دلار و سکه نهایتاً یک تا پنج درصد بود، اما اکنون این نسبت به حدود ۵۴ درصد رسیده و به یک سطح تعادلی جدید تبدیل شده است؛ سطحی که نشان میدهد بازار دیگر با قواعد قدیمی حرکت نمیکند.
در یک سال گذشته، بازار طلا در ایران شاهد تحولات پرتنشی بود. افزایش ناگهانی قیمتها و تب خرید طلا باعث شد بسیاری از پلتفرمهای آنلاین به سمت «خالیفروشی» حرکت کنند؛ روشی که در آن بدون پشتوانه واقعی، طلا یا سکه به مشتریان فروخته میشد. این روند نه تنها جیب مردم را خالی کرد، بلکه پروندههای متعدد کلاهبرداری در دستگاههای قضایی شکل گرفت و اعتماد عمومی به معاملات مجازی طلا به شدت آسیب دید.
پس از این تجربه تلخ، بخشی از سرمایهگذاران به خرید فیزیکی طلا روی آوردند. اما این تغییر مسیر نیز مشکلات تازهای به همراه داشت. افزایش تقاضا برای طلای خام و آبشده، عرضه ناخالص و غیر استاندارد را در بازار بالا برد و بسیاری از خریداران به دلیل نبود شفافیت در عیار و اصالت کالا متحمل زیان شدند. در همین فضای پرریسک، اکنون موضوع «سکههای تقلبی» به یکی از داغترین چالشهای بازار بدل شده است.
نقش منفی بانک مرکزی
یکی از عوامل کلیدی در این واگرایی، سیاستهای عرضه بانک مرکزی است. در حالی که بانک مرکزی ابزارهای متنوعی برای مدیریت بازار ارز در اختیار دارد، در بازار سکه تنها به عرضه محدود از طریق حراجهای دورهای، ضرب سکه و گواهی سپرده متکی است. این عدم تقارن باعث شده هر بار بازار با کوچکترین تنش روبهرو شود، سکه جهش بیشتری نسبت به دلار داشته باشد. به بیان دیگر، حراجهای محدود بانک مرکزی نهتنها نتوانستهاند فشار تقاضا را کنترل کنند، بلکه خود به عاملی برای تشدید هیجان بازار بدل شدهاند.
از سوی دیگر، عوامل جهانی نیز در این روند نقش پررنگی دارند. کاهش استخراج طلا، افزایش هزینههای تولید و سرمایهگذاری بیسابقه کشورها روی این فلز گرانبها، قیمت جهانی را صعودی کرده است. پیشبینیها حتی از رسیدن اونس به ۵۰۰۰ دلار سخن میگویند؛ اتفاقی که در صورت وقوع، بازار داخلی ایران را نیز به شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد. در داخل کشور نیز افزایش نرخ ارز، محدود بودن عرضه، حجم بالای تقاضا و حساسیت شدید سکه به اخبار سیاسی، همه دست به دست هم دادهاند تا سکه جلوتر از دلار حرکت کند.
علاوه بر این عوامل، چند روند پنهان نیز در شکلگیری وضعیت کنونی بازار سکه نقش دارند. نخست آنکه سکه به دلیل سهولت خرید، نگهداری و نقدشوندگی، در شرایط بیاعتمادی اقتصادی سریعتر از ارز به مقصد نقدینگی سرگردان تبدیل میشود. دوم، برخلاف بازار ارز که ابزارهایی هرچند محدود برای پوشش ریسک وجود دارد، بازار سکه تقریباً فاقد چنین ابزارهایی است و تمام فشار تقاضا روی سکه فیزیکی تخلیه میشود. سوم، افزایش اجرت ساخت و افت قدرت خرید خانوارها باعث شده تقاضا از طلاهای زینتی به سمت سکه منتقل شود. چهارم، فاصله میان سیاستگذاری عرضه و واقعیت بازار موجب شده حراجهای محدود بانک مرکزی توان پاسخگویی به تقاضای واقعی را نداشته باشند و همین شکاف، جهشهای ناگهانی را تشدید کند. پنجم، واکنش سریع سکه به اخبار سیاسی نیز آن را به شاخصی پیشرو در بازار تبدیل کرده است؛ بهگونهای که هر سیگنال کوچک از آینده سیاست خارجی پیش از آنکه در بازار ارز اثر بگذارد، سکه را تکان میدهد.
تحریمهای اقتصادی و سیاستهای تنشزای دولت ترامپ در سالهای گذشته، یکی از مهمترین محرکهای رشد بازار جهانی طلا بوده است. در دورهای که فشارهای تحریمی علیه ایران و سایر کشورها شدت گرفت، نااطمینانی در سطح بینالمللی افزایش یافت و همین امر سرمایهگذاران را به سمت داراییهای امن مانند طلا سوق داد. طلا در چنین شرایطی به «پناهگاه جهانی» تبدیل شد؛ جایی که سرمایهها برای حفظ ارزش خود در برابر ریسکهای سیاسی و اقتصادی به آن پناه بردند.
سیاستهای تنشزا، از جنگهای تجاری گرفته تا تحریمهای نفتی و بانکی، عملاً هزینه مبادلات جهانی را بالا برد و اعتماد به بازارهای مالی را کاهش داد. نتیجه طبیعی این روند، افزایش تقاضا برای طلا بود. به همین دلیل، هر بار که تنشهای سیاسی در سطح بینالمللی اوج گرفت، قیمت جهانی طلا جهش کرد و بازار داخلی ایران نیز بهطور مضاعف تحت تأثیر قرار گرفت؛ چرا که علاوه بر فشارهای جهانی، محدودیتهای داخلی و تحریمهای مستقیم نیز عرضه و نقدشوندگی را کاهش دادهاند.
اکنون پرسش مهم این است که آیا نقدینگی میتواند دوباره از بازارهای دیگر به سمت طلا حرکت کند؟ پاسخ این پرسش به چند عامل بستگی دارد. نخست، وضعیت بازار ارز و سهام؛ اگر این بازارها همچنان بیثبات باشند و بازدهی مطمئنی ارائه نکنند، بخشی از نقدینگی سرگردان دوباره به سمت طلا و سکه حرکت خواهد کرد. دوم، انتظارات تورمی؛ در شرایطی که مردم آینده اقتصاد را مبهم میبینند، طلا همچنان جذابترین گزینه برای حفظ ارزش داراییها باقی میماند. سوم، روند سیاست خارجی؛ هرگونه تشدید تنش یا تحریم جدید میتواند موج تازهای از تقاضا برای طلا ایجاد کند.
به بیان دیگر، بازار طلا امروز نهتنها تحت تأثیر عرضه و تقاضای واقعی، بلکه بهشدت وابسته به انتظارات سیاسی و اقتصادی است. اگر سیاستهای تنشزا ادامه یابد و اصلاحات ساختاری در بازارهای داخلی صورت نگیرد و بانک مرکزی همچنان از گرانی سکه استقبال کند، نقدینگی سرگردان بار دیگر به سمت طلا سرازیر خواهد شد و این بازار بیش از پیش از دلار و سایر داراییها جلو خواهد زد. در چنین شرایطی، سکه و طلا همچنان نوک پیکان واکنشهای هیجانی باقی خواهند ماند و فاصله آنها با سایر بازارها بیشتر خواهد شد.
بنابراین میتوان گفت سیاستهای حراج سکه بانک مرکزی، به جای مهار قیمت، عملاً به تقویت حباب و تشدید واگرایی میان دلار و سکه منجر شده است. در شرایطی که بازار جهانی طلا صعودی است و عرضه داخلی محدود، طبیعی است که سکه در مسیر خود تندتر حرکت کند و فاصله بیشتری از دلار بگیرد. بازار امروز بیش از هر چیز «بازار انتظارات» است؛ بازاری که در آن سکه به نوک پیکان واکنشهای هیجانی و تحلیلی تبدیل شده است. تا زمانی که سیاستهای بانک مرکزی از حراجهای محدود به مدیریت ساختاری تغییر نکند و ابزارهای پوشش ریسک در بازار طلا توسعه نیابد، روند صعودی سکه نهتنها ادامه خواهد داشت، بلکه میتواند از رشد جهانی و نوسان دلار نیز فراتر رود.
سکههای تقلبی نه تنها ارزش سرمایه مردم را تهدید میکنند، بلکه به بیاعتمادی گسترده نسبت به کل بازار طلا دامن زدهاند. در شرایطی که قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار از مرز ۱۲ میلیون تومان گذشته و بهای هر قطعه سکه به حدود ۱۳۰ میلیون تومان رسیده، کوچکترین خطا یا تقلب میتواند خسارتهای سنگینی به خریداران وارد کند. با این حال، همچنان برخی واحدهای صنفی از ارائه فاکتور رسمی و شفاف خودداری میکنند که بخشی از آن ناشی از فرار مالیاتی و بخشی دیگر به دلیل تلاش برای پنهانسازی هویت تجاری است.
این رفتارها موجب شده خریداران در زمان فروش یا نقد کردن دارایی خود با مشکلات جدی مواجه شوند. فاکتورهای ناقص، فاقد مهر یا آدرس، و حتی فاکتورهای سنتی در خریدهای مجازی عملاً غیرقابل استناد هستند و امکان پیگیری قانونی را از مشتریان سلب میکنند. در نتیجه، بسیاری از مردم ترجیح میدهند خرید خود را حضوری انجام دهند، اما حتی در این حالت نیز خطر سکههای تقلبی و طلای ناخالص همچنان وجود دارد.
این وضعیت از منظر اقتصادی و اجتماعی، پیامدهای سنگینی دارد. نخست آنکه سرمایهگذاران خرد که به امید حفظ ارزش دارایی خود وارد بازار طلا میشوند، با زیانهای جدی مواجه شده و اعتمادشان به بازار از بین میرود. دوم آنکه افزایش تقلب و نبود شفافیت، هزینههای نظارتی و قضایی را بالا میبرد و فشار مضاعفی بر نظام اقتصادی وارد میکند. سوم آنکه گسترش معاملات غیررسمی و بدون فاکتور، زمینهساز فساد و رانت در بازار میشود.
راهکار اصلی برای عبور از این بحران، الزام کامل واحدهای صنفی به صدور فاکتور رسمی، مهرشده و دارای مشخصات کامل است. تنها در این صورت میتوان اختلافات مربوط به قیمت، عیار یا اصالت کالا را پیگیری کرد و از حقوق مصرفکننده دفاع نمود. علاوه بر آن، محدود کردن خریدهای مجازی و هدایت معاملات به مسیرهای حضوری و شفاف، میتواند احتمال بروز تقلب را کاهش دهد.
واقعیت این است که سرمایهگذاران خرد در نبود سپرهای حفاظتی مانند بیمه سپرده کالایی، تضمین تحویل یا حسابرسی مستقل خزانه، مستقیماً در معرض زیانهای سیستماتیک قرار میگیرند. افزایش شکایات و پروندهها اعتماد به قیمت مرجع طلا و سکه را مخدوش کرده و این بیاعتمادی به بازار فیزیکی نیز سرایت میکند و هزینه معامله را بالا میبرد. فروشهای بدون پشتوانه و صفهای مجازی خرید و فروش نیز سیگنالهای غلط به بازار میدهند و دامنه نوسانها را تشدید میکنند؛ نتیجه آن جابهجایی بیدلیل ثروت و نااطمینانی گسترده است.
اگرچه طلا همواره بهعنوان پناهگاه امن سرمایه شناخته میشد، اما در شرایط فعلی بدون نظارت جدی و شفافیت کامل، این بازار بیش از آنکه محل حفظ ارزش دارایی باشد، به میدان پرخطر برای سرمایهگذاران تبدیل شده است. تنها با اجرای دقیق قوانین صنفی و برخورد قاطع با تخلفات میتوان اعتماد ازدسترفته را بازگرداند و بازار طلا را دوباره به جایگاه واقعی خود رساند.
در بازار آنلاین طلا عملاً متولی مشخصی برای تنظیمگری وجود ندارد و همین خلأ نهادی باعث شده اکوسیستمی شکل بگیرد که در آن پلتفرمها با استانداردهای متفاوت، رویههای غیرشفاف و ابزارهای شبهمالی بدون پشتوانه واقعی فعالیت کنند. نبود چارچوب واحد برای احراز هویت فروشندگان، تطبیق موجودی فیزیکی با تعهدات فروش و ثبت و رهگیری تراکنشها زمینه را برای خالیفروشی، دستکاری قیمتها و صدور فاکتورهای غیرقابل استناد فراهم کرده است. نتیجه این وضعیت، افزایش رفتارهای فرصتطلبانه و بالا رفتن ریسک برای سرمایهگذاران خرد است که بیشترین آسیب را از خطاهای سیستمی و تخلفات عمدی میبینند.
یکی از سازوکارهای اصلی تخلف در این بستر، فروش بدون پشتوانه است. بسیاری از پلتفرمها با اعلام موجودی مجازی اقدام به پیشفروش سکه یا طلای آبشده میکنند، در حالی که ذخایر فیزیکی متناظر در خزانه یا کارگاه وجود ندارد. علاوه بر این، نبود مرجع قیمت معتبر و لحظهای موجب اختلافهای گسترده بین نرخ اعلامی پلتفرمها و بازار فیزیکی شده و فضای آربیتراژ ناسالم و دستکاری قیمت را باز میگذارد.
هم اکنون چند نهاد پراکنده مانند اتحادیههای صنفی، سازمان تعزیرات و پلیس فتا بهصورت بخشی و موردی وارد عمل میشوند، اما نبود یک رگولاتور واحد باعث شده زنجیره نظارت از احراز هویت تا تسویه و تحویل بریدهبریده و ناکارآمد باقی بماند. همچنین فقدان استانداردهای فنی مشترک برای اعلام موجودی، کالیبراسیون عیار، پلمب دیجیتال یا فیزیکی و تطبیق خزانه با فروش موجب شده هر پلتفرم استاندارد خود را مبنا قرار دهد و قابلیت مقایسه و اعتبارسنجی از بین برود. ضعف ضمانت اجرا نیز مشکل دیگری است؛ حتی در صورت کشف تخلف، مسیر دادرسی برای داراییهای ترکیبی دیجیتال و فیزیکی طولانی و مبهم است و هزینه-فایده تخلف برای برخی بازیگران پایین باقی میماند.
برای تنظیمگری مؤثر، وجود یک رگولاتور واحد در بازار آنلاین طلا ضروری است؛ نهادی که اختیار صدور مجوز، تدوین استاندارد، پایش مستمر و اعمال ضمانت اجرا را داشته باشد و بهصورت برخط با اتحادیه طلا، اتاق اصناف و نهادهای نظارتی در ارتباط باشد. صدور مجوز طبقهبندیشده برای پلتفرمها بر اساس سطح فعالیت، از نمایش قیمت تا فروش مستقیم و نگهداری خزانه، میتواند الزامات متناسب برای هر سطح را مشخص کند. همچنین استانداردهای فنی و مالی اجباری باید شامل احراز هویت و رتبهبندی فروشندگان، گواهی خزانه و حسابرسی دورهای، پلمب هوشمند و کد رهگیری یکتا برای هر قطعه یا شمش و فاکتور الکترونیک معتبر با امضا و مهر دیجیتال باشد.
در کنار این موارد، سپرهای حفاظتی برای مصرفکننده باید تقویت شود. بیمه تحویل و تضامین مالی برای پیشخریدها، تعیین سقف موقعیت فروش بدون پشتوانه و منع خالیفروشی خارج از چارچوبهای مشخص، و ایجاد سامانه شکایت یکپارچه با فرآیندهای استاندارد میتواند ریسک را کاهش دهد. شفافیت قیمت و دادههای بازار نیز باید الزامی شود؛ انتشار قیمتهای لحظهای بر اساس مرجعهای معتبر، نمایش عمق بازار و گزارشهای دورهای از حجم معاملات و وضعیت خزانه از جمله اقدامات ضروری است.
اولویتهای فوری در این مسیر شامل ممنوعیت موقت خالیفروشی تا زمان استقرار استانداردها، الزام همه فروشهای آنلاین به فاکتور رسمی الکترونیک و پلمب قابلاستعلام، راهاندازی رجیستری ملی سکه و طلای آبشده با کد یکتا و پروتکل اصالتسنجی، و حسابرسی مستقل فصلی پلتفرمها و انتشار نتایج برای عموم است.
بازار آنلاین طلا بدون متولی واحد و استانداردهای سختگیر، به محیطی مستعد تخلف و سوءاستفاده تبدیل شده است. نبود احراز هویت معتبر، عدم تطبیق خزانه با فروش و فاکتورهای غیررسمی، ریسک را به دوش مردم انداخته و اعتماد عمومی را فرسوده کرده است. تنها با ایجاد رگولاتور واحد، استانداردسازی فنی و مالی و تقویت سپرهای حفاظتی برای مصرفکننده میتوان از چرخه تخلف و بیاعتمادی خارج شد و بازار طلا، چه فیزیکی و چه آنلاین، را به مسیر شفاف، امن و کارآمد بازگرداند.
سه مسیر جدید پروازی شامل چابهار–مسقط، چابهار–کراچی و چابهار–شارجه از نیمه دیماه توسط شرکتهای هواپیمایی…
مدیرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار در نشست مشترک با سفیر افغانستان بر پیوندهای تاریخی و…
سفیر افغانستان در ایران در نشست مشترک با مدیرعامل منطقه آزاد چابهار، بندر چابهار را…
یحیوی که روزگاری با «طعم آفتاب» ستاره قاب تلویزیون بود، امروز در صحنه تئاتر از…
ادگار رایت با اقتباس تازهاش از رمان استیون کینگ، جهانی را تصویر میکند که در…
ماجرای پسر ۲۰ سالهای که ابتدا راننده یک تاکسی اینترنتی را با شلیک گلوله کشت…