به گزارش سرمایه فردا، هر صبح، هزاران خانواده ایرانی با یک تصمیم دشوار روبهرو هستند: فرزندشان را با سرویس مدرسهای بسپارند که اغلب ایمنی لازم را ندارد، یا با تاکسی اینترنتیای همراه کنند که رانندهاش غریبهای ناشناس است. این دوگانه، حاصل شکست نظام سنتی حملونقل دانشآموزی در پاسخ به نیازهای نوین جامعه است. در حالی که سرویسهای مدارس با خودروهای فرسوده، تعرفههای غیرمنصفانه و نبود نظارت کافی، اعتماد خانوادهها را از دست دادهاند، تاکسیهای اینترنتی با امکانات مدرن و انعطافپذیری بالا، به گزینهای پرطرفدار اما پرریسک تبدیل شدهاند. این مهاجرت خاموش، اگرچه پاسخی به ناکارآمدی گذشته است، اما بدون زیرساختهای ایمن، بیمهنامههای شفاف و نظارت روانشناختی، میتواند آیندهسازان کشور را در معرض تهدیدهای جدی قرار دهد. اکنون زمان آن رسیده که نهادهای مسئول، با طراحی یک سامانه ملی هوشمند، بهترینهای هر دو جهان را در خدمت امنیت و آرامش کودکان قرار دهند.
چند متر آنطرفتر، در مقابل خانه دوم، یک تیبای سفید و تمیز با برچسب آبی یک اپلیکیشن تاکسیاینترنتیایستاده. راننده با تلفن همراهش مسیر را چک میکند. دخترک، آرام و بدون عجله سوار صندلی عقب میشود. کمربند ایمنی را میبندد و پنجره را پایین میکشد تا برای مادرش بای بای کند. در این حین مادر، با تلفن همراهش، نقشه حرکت خودرو را که دقیقاً لحظه به لحظه به مقصد نزدیک میشود، تماشا میکند. این، صحنهای شایع و در حال گسترش است.
این دو تصویر، دو سر یک انتخابی هستند که هر روزه بر سر میز صبحانه هزاران خانواده ایرانی مطرح میشود، اینکه جابجایی ایمن فرزندانمان را به فرد «شناختهشده امن» بسپاریم، یا به غریبهای نا آشنا و احیانا« ناامن؟ ». انتخابی بین تاکسیهای الکترونیکی و سرویسهای مدارس.
این تحول، در حالی رخ میدهد که به یاد داریم چندین سال پیش، خبری از تصمیم وزارت آموزش و پرورش برای انعقاد قرارداد با یکی از پلتفرمهای تاکسیاینترنتی دارای سابقه و نام آشنا، برای ساماندهی به مسأله سرویس مدارس در رسانهها انعکاس یافت. وعدهای که نوید یک راهحل ساختار یافته، ایمن و مدرن را میداد. اما متأسفانه، این طرح هرگز به مرحله عمل نرسید و در میان وعده و وعیدهای رسمی گم شد. امروز، در غیاب چنین ابتکارات ملی، خانوادهها به شکل انفرادی و پرخطر، همان راهحلی را پیش گرفتهاند که نظام حکمرانی از ارائه آن ناتوان مانده، یعنی استفاده از تاکسیهای اینترنتی به جای سرویس مدرسه! .
این گزارش، داستان همین «کوچ بزرگ» است. داستان فرار خاموش خانوادهها از سیستمی کهنه و پراشکال یعنی همان سرویسهای مدارس، به آغوش راهحلی مدرن اما پر از ابهام به نام تاکسیهای اینترنتی. داستان رانندگان سنتی که زیر بار هزینهها له شدهاند، والدینی که هر صبح دلتپولهای تازه را تجربه میکنند، و البته کارشناسانی هشدار میدهند جامعه در حال انجام یک آزمایش پرخطر بر روی آیندهسازان خود است.
چرا والدین از سرویسهای سنتی روی برتافتند؟
دلایل این کوچ بزرگ را باید در گفتوگوهای روزمره والدین و تجربیات تلخ و شیرین آنان جستجو کرد. این دلایل را میتوان در چند محور اصلی دستهبندی کرد که شامل ایمنی و سلامت فیزیکی خودروها که از دغدغهای کهن با پاسخی ناکافی است. بسیاری از ناوگان سرویس مدارس را خودروهای قدیمی، فرسوده و فاقد استانداردهای ایمنی روز تشکیل میدهند. داستان درب خودرویی که در حرکت باز میشود، تنها یک نمونه از صدها روایت مشابه است. از سویی ازدحام غیراستاندارد دانشآموزان در یک خودرو، به واقع تصویر «سرویس در حال ترکیدن» است. جا دادن ۴ یا ۵ دانشآموز با کولهپشتی در یک خودروی سواری کوچک، علاوه بر ایجاد ناراحتی، در صورت بروز حادثه، شدت آسیب را به طور تصاعدی افزایش میدهد، این در حالی است که در یک تاکسی اینترنتی، دانشآموز فضای شخصی، راحت و ایمنی دارد.
انعطاف زمانی تاکسیهای اینترنتی
نکته دیگر این است که سرویسهای مدرسه اغلب برنامهای ثابت و غیرقابل تغییر دارند، یعنی اگر دانشآموزی بخواهد یک روز زودتر یا دیرتر به مدرسه برود یا برگردد، معمولاً با مشکل مواجه میشود. اما تاکسیهای اینترنتی، در هر ساعتی در دسترس هستند. این مزیت را به سیستم رهگیری (GPS)اضافه کنید. این ویژگی، نقطه قوت کمرشکن تاکسیهای اینترنتی است که سرویسهای سنتی از آن بیبهره هستند.
روی دیگر سکه؛ سایه سنگین تهدیدهای ناشناخته
اما این مهاجرت اجباری به سمت گزینه مدرن، بدون هزینه نیست. خانوادهها در ازای رهایی از مشکلات قدیمی، با مخاطرات جدید و هراسآوری روبرو شدهاند.
تهدید امنیت جانی و به ویژه آزارهای جنسی، بزرگترین و جدیترین نگرانی والدین است. در سرویس مدرسه، اگرچه ممکن است خودرو فرسوده و نا ایمن باشد، اما راننده معمولاً فردی شناختهشده است؛ یا از والدین دیگر دانشآموزان است، یا از کارکنان مدرسه یا فردی است که مدرسه به نوعی او را تأیید کرده است. بنابراین این «شناخت» یک لایه امنیتی ایجاد میکند.
اما در عوض، در تاکسیهای اینترنتی، راننده یک «غریبه مطلق» است. پروفایل او در اپلیکیشن، هرچقدر هم که دارای ستاره و امتیاز بالا باشد، نمیتواند ضمانت قطعی برای سلامت اخلاقی او باشد. موارد متأسفانه متعددی از آزار و اذیت و حتی تجاوز به کودکان در تاکسیهای اینترنتی در سراسر جهان گزارش شده است. این خطر برای دانشآموزان کمسنوسال و به ویژه دختران، به مراتب شدیدتر و نگرانکنندهتر است.
چالش بیمهای تاکسیهای اینترنتی
ناگفته نماند در سرویس مدرسه معضل عدم پوشش بیمهای مناسب به عنوان حفرهای قانونی مطرح است. سرویسهای مدرسه معمولاً تحت پوشش بیمه مسافربری و حوادث دانشآموزی قرار دارند اما در مورد تاکسیهای اینترنتی که به صورت دربست برای یک دانشآموز استفاده میشوند، وضعیت بیمه اغلب مبهم است و ممکن است در صورت بروز مشکل، خانواده با چالشهای حقوقی پیچیدهای روبرو شود.
از نگاه بسیاری از شهروندان استفاده روزانه از تاکسی اینترنتی به صورت دربست، قطعاً هزینهای به مراتب بیشتر از سهم هر دانشآموز در یک سرویس مدرسه اشتراکی دارد.
علاوه بر دغدغههای ایمنی، نحوه تعرفهگذاری ثابت و بدون توجه به مسافت در سرویسهای سنتی، از نظر بسیاری از خانوادهها نوعی بیعدالتی ساختاریافته است.
یوسفی، مادر یک دانشآموز میگوید: «ما دقیقاً نزدیک مدرسه زندگی میکنیم، یعنی فاصلهمان حداکثر سه خیابان است. اما مجبوریم همان مبلغی را بپردازیم که خانوادهای در محلهای دو کیلومتر دورتر پرداخت میکند، این منطقی نیست. »
از نگاه رانندگان سرویس مدرسه؛ بازیگران سیستم شکست خوردهمانیستیم!
از دیدگاه آنان که سالها چرخهای این سیستم را به حرکت درآوردهاند، مشکل نه از نیت که از اقتصاد ورشکسته و نبود نظارت میآید. محمدی، با ۱۵ سال سابقه در سرویس مدسه میگوید: «من با همان پراید فرسوده، مثل جان خودم از بچهها مراقبت میکنم. اما پولی که از والدین میگیریم، در برابر هزینههای بنزین و استهلاک ماشین هیچ است. ما را با تاکسیهای نو مقایسه نکنید، در حالی که کرایه ما یکدهم آنهاست. اگر حمایت شویم، اولین کسی هستم که ماشینم را عوض میکنم. »
رضایی، رانندهٔ سرویس یک مدرسهٔ غیرانتفاعی نیز به صراحت میگوید: «مدرسه فقط میخواهد پول کمتری از والدین بگیرد تا در این بین رقابتی باشد. طبیعی است که کیفیت فدای قیمت شود. »
از نگاه رانندگان تاکسی اینترنتی؛ به دنبال ارائه خدمتی بیحاشیه و سودآور هستیم
برای این دست رانندگان، سفرهای مدرسهای یک مسیر ثابت و کمچالش با درآمدی مطمئن است، اما آنان نیز به درستی از بار مسئولیت این کار آگاهند. مثلاامیر، رانندهٔ یکی از پلتفرمها میگوید: «من هر صبح دو دانشآموز ثابت دارم. سفر خوبی است؛ ترافیک مدرسه را بلدم و مسیر مشخص است. اما همیشه استرس دارم. مبادا اتفاقی برای بچه بیفتد؟ مبادا ادعای نادرستی علیه من شود؟ من فقط رانندهام، نه مربی یا مراقب. »
سارا، نیز یکی از معدود رانندگان شاغل در سیستم حمل و نقل اینترنتی میگوید: «بسیاری از خانوادهها، مخصوصاً برای دختران دانشآموز، به طور خاص درخواست رانندهٔ زن میدهند. این برای من یک امتیاز و همزمان یک مسئولیت بزرگ است. احساس میکنم بخشی از امنیت آن کودک بر دوش من است. »
از نگاه کارشناسان؛ شناسایی نقشه راهی برای برونرفت از بنبست
تحلیلگران حوزههای اجتماعی، حملونقل و فناوری معتقدند این بحران، فقط با عزم ملی و استفاده از راهحلهای هوشمندانه قابل حل است.
این مسأله اما ابعاد جامعهشناسی قابل تاملی هم دارد. کریمایمانزاده، جامعهشناس این پدیده را نمونهای کلاسیک از «شکست نظامهای سنتی» در پاسخگویی به نیازهای نوین میداند و به «هفت صبح» میگوید: «خانواده ایرانی امروز، به شفافیت، کیفیت و احترام نیاز دارد و حاضر است برای آن هزینه کند. متأسفانه سیستم سرویس مدرسه این نیازها را نادیده گرفته است. »
محمد گرمابکی، کارشناس حملونقل، نیز در گفت و گو با «هفت صبح»، ایجاد یک ناوگان اختصاصی و استاندارد تحت نظارت آموزش و پرورش و شهرداری را به عنوان یک راه حل منطقی پیشنهاد میکند با تأکید بر اینکه خودروها باید نو و ایمن باشند و رانندگان باید دورههای روانشناسی کودک و کمکهای اولیه ببینند و فناوری GPS نیز باید بر کل این ناوگان حاکم باشد.
سرویسهای مدرسه اما میتوانند از بعد روحی و روانی هم دانشآموزان را تحت تأثیر قرار دهند. علی یاراحمدی، روانشناس بالینی در این زمینه به «هفت صبح» میگوید: «ما کودکان را در معرض یک دوگانگی خطرناک قرار دادهایم؛ یا در خودرویی شلوغ و بالقوه ناامن با رانندهای آشنا، یا در خودرویی خلوت و به ظاهر امن با رانندهای کاملاً غریبه. این وضعیت برای کودک ایجاد اضطراب میکند. باید سیستم طوری طراحی شود که هم خودرو ایمن و اختصاصی باشد و هم راننده، آشنا و مورد اعتماد. »
رنگاهی به آینده: آیا میتوان بهترینهای هر دو جهان را داشت؟
این وضعیت، یک معضل سیستمی است و راه حل آن، نوسازی و هوشمندسازی سرویس مدارس با الهام از مزایای تاکسیهای اینترنتی است. وزارت آموزش و پرورش و سازمان استاندارد باید با همکاری یکدیگر، استانداردهای سختگیرانهای برای خودروهای سرویس مدرسه تعریف کنند مثلاً خودروهای با عمر کمتر از ۵ سال، مجهز به سیستمهای ایمنی روز (مانند کپسول آتشنشانی، جعبه کمکهای اولیه، کمربند ایمنی برای همه سرنشینان)، و دارای برچسب مشخص «سرویس مدرسه».
اکنون زمان آن رسیده که یک اپلیکیشن ملی و یکپارچه برای سرویس مدارس طراحی شود و در این اپلیکیشن، والدین میتوانند راننده و خودروی تأییدشده را انتخاب کنند، مسیر رفت و برگشت به طور دقیق مشخص و از طریق GPS توسط والدین و مدرسه قابل رهگیری باشد. سوابق راننده (عدم سوءپیشینه کیفری و سلامت روان) به طور شفاف درج شده باشد، سیستم پرداخت الکترونیکی در آن تعبیه شده باشد.
نکته آخر اینکه برای رانندگان سرویسها دورههای آموزشی «رفتار با کودک» و «روانشناسی سنین مختلف» برگزار شود و به دانشآموزان نیز آموزش داده شود که در صورت مواجهه با هرگونه رفتار نامناسب در مسیر، چگونه واکنش نشان داده و موضوع را به والدین و مدرسه گزارش دهند.
در حالی که ثبت مشترک مثنوی مولوی میان ایران، ترکیه و افغانستان در فهرست میراث…
علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی، در سخنرانی اخیر خود در مجلس مدعی شد که «نگذاشتیم…
در شرایطی که اقتصاد ایران با تحریم، کمبود سرمایهگذاری و محدودیتهای زیرساختی مواجه است، رسمیت…
در حالی که اقتصاد ایران با بحران ارزی و اختلالهای ساختاری مواجه است، تب آیفون…
مدل جدید بیمه خودرو با تمرکز بر رفتار راننده، نوید تحول در ارزیابی ریسک و…
پارک جنگلی چیتگر، یکی از مهمترین منابع اکولوژیک غرب تهران، این روزها با خشکسالی، آفتزدگی…