جامعه

روایت سه پرونده جنایی

تهران، شهری با هزار چهره، گاه در سکوت خیابان‌هایش، روایت‌هایی از جنایت و فریب را پنهان می‌کند. در این گزارش، سه داستان واقعی از دل پرونده‌های جنایی پایتخت را مرور می‌کنیم؛ داستان‌هایی که هرکدام از زاویه‌ای، پرده از چالش‌های امنیتی، اجتماعی و روانی جامعه برمی‌دارند. از قتل جوانی به نام صدرا که گره‌اش به رابطه‌ای عاشقانه خورده بود، تا زنی که با ظاهری مردانه باند سرقتی را هدایت می‌کرد، و در نهایت، مردی که پس از تعقیب پلیس، زیر خودرویی پنهان شد تا از قانون بگریزد. این سه روایت، تنها گوشه‌ای از واقعیت‌های پنهان در پس‌زمینه‌ی زندگی شهری‌اند.

 

جنایت عاشقانه

دو سال قبل رسیدگی به جنایت در یکی از خیابان‌های شرق تهران با اعلام از سوی کادر درمان یکی از بیمارستان‌های پایتخت در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت.در بررسی های ابتدایی مشخص شد که مقتول حدودا ۲۷ ساله به نام صدرا ساعتی قبل از مرگش در حالی که از ناحیه گردن به شدت مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد.بلافاصله اقدامات درمانی پزشکان و پرستاران برای معالجه و درمان او آغاز شد.اما به رغم تلاش تیم پزشکی به جهت عمیق بودن جراحت وارد شده،صدرا جان باخت و جسد او به سردخانه بیمارستان منتقل شد.به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شده و تحقیقات جهت روشن شدن راز ماجرا کلید خورد.

اولین تحقیقات

در بررسی‌های ابتدایی مشخص شد که صدرا در یک درگیری مقابل محل اجاره وسایل تولد مجروح شده است.عده ای از اهالی محل نیز شاهد درگیری مرگبار بودند و جوان ۱۸ ساله‌ای به نام فرید را به عنوان عامل جنایت معرفی کردند.

یکی از شاهدان ماجرا در اولین تحقیقات به ماموران گفت:”نزدیک ظهر بود و خیابان تقریبا شلوغ بود.از دور دیدم که فرید با یک جوان درگیر شده است اما موضوع را چندان جدی نگرفتم.فکر کردم از همین درگیری های معمول بین دو جوان است.برای همین داخل مغازه خودم رفتم.اما چند دقیقه ای بیشتر نگذشته بود که صدای همهمه و فریاد شنیدم.آنجا بود که متوجه شدم در این درگیری یک جوان به شدت مجروح شده است و روز بعد هم خبر فوت او در محله پیچید.”

با اطلاعاتی که از تحقیقات محلی به دست آمد نوک پیکان اتهام به سمت فرید چرخید و عملیات پلیسی برای شناسایی و دستگیری متهم آغاز شد.

 

دستگیری متهم

با انجام عملیات ضربتی پلیس،فرید شناسایی و دستگیر شد.او در برخورد ابتدایی با ماموران به درگیری مرگبار اعتراف کرد اما در مراحل بعدی بازجویی اتهام انتسابی را منکر شد.

متهم ادعا کرد که در جریان درگیری با صدرا از محل متواری شده و گفت:”با توجه به مست بودن مقتول احتمال دارد که او با فرد یا افراد دیگری بعد از من هم درگیر شده باشد.”

به رغم این ادعا اما به جهت وجود ادله و مستندات کافی علیه فرید،با صدور کیفرخواست او در برابر اتهام مباشرت در قتل عمدی قرار گرفت و پای میز محاکمه رفت.

 

در دادگاه

در ابتدای جلسه رسیدگی مادر صدرا به عنوان تنها ولی دم پرونده تقاضای قصاص متهم را کرد.

سپس فرید پای میز محاکمه رفت و در دفاع از خود گفت:”اتهامم را قبول ندارم.چون روز حادثه از محل درگیری گریختم.”

او در توضیح گفت:”مغازه ای که وسیله تولد و قلیان اجاره می‌داد شبیه یک قهوه‌خانه کوچک بود که برای ما پاتوق شده بود.زمانی که جشن یا مهمانی هم داشتیم از آنجا وسایل مورد نیازمان را کرایه می‌کردیم.روز حادثه هم من برای اجاره وسایل تولد رفته بودم چون قرار بود همان شب تولد یکی از دوستان نزدیکم را جشن بگیریم.در حال گپ و گفت با صاحب مغازه بودم که رفیقم بود.همانطور که داشتیم خوش و بش می‌کردیم ناگهان صدرا ناغافل از پشت سر به من حمله کرد و شروع کرد به کتک زدن من.از ظاهرش حدس می‌زدم که مست باشد برای همین چند بار او را هل دادم تا از سر راهم کنار برود.اصلا او را نمی شناختم و نمی دانستم چرا با من درگیر شده است اما فکر کردم در عالم مستی نمی‌داند چه کاری می‌کند.”

متهم ادامه داد:”صدرا دست بردار نبود و درگیری ما به داخل کوچه کشیده شد و او من را داخل جوی آب پرت کرد.همان موقع دو نفر او را گرفتند و من به سرعت از آنجا فرار کردم.به سمت دیگر خیابان رفتم و سریع ماشین گرفتم و از آنجا دور شدم.نمی دانم بعد از من با چه کسی درگیر شد که این بلا سرش آمد.”

قاضی گفت:”یکی از شاهدان گفته که وقتی تو به جوی آب پرت شدی در حالت نیم خیز با ضربه قمه بزرگی که همراهت بود به گردن صدرا ضربه ای زدی و فرار کردی.همچنین از سدی مقتول درگیری دیگری به جز دعوایی که با تو داشت،گزارش نشده است.”

فرید گفت:”من چاقو همراه نداشتم و این اتهام را قبول ندارم.اصلا مقتول نمی‌شناختم و هیچ خصومت و کینه ای از او نداشتم بنابراین انگیزه ای هم برای کشتن او نداشتم.”

در این قسمت از رسیدگی یکی از شاهدان ماجرا در جایگاه حاضر شد و گفت:”صدرا و فرید هر دو بچه محل ما بودند و من هردوی آنها را می شناختم.مدتی قبل صدرا با دختر جوانی به نام ترانه دوست بود که عاشقانه او را دوست داشت اما رابطه آنها مکدر شده بود.صدرا متوجه شده بود که ترانه با فرید دوست شده است برای همین از فرید کینه داشت.روز حادثه متوجه شدم که بالاخره صدرا خشمش را سر فرید خالی کرده و با هم درگیر شده‌اند.وقتی به محل درگیری رسیدم آنجا خیلی ازدحام بود و من با چشم خودم چیزی ندیدم.یک کارگر افغان که برای دوستم کار می‌کرد آنجا ایستاده بود.از او پرسیدم چه خبر شده که او گفت فرید صدرا را کشت.”

 

سرقت های دختر جوان

در تازه‌ترین عملیات پلیس پیشگیری پایتخت، یک زن جوان که با ظاهری مردانه در نقش سرکرده یک باند سرقت فعالیت می‌کرد، به همراه سه همدستش در محله افسریه تهران دستگیر شد.

سرهنگ رسول بهرامی، سرکلانتر ششم پلیس پیشگیری تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: در روزهای اخیر چندین مورد سرقت از داخل خودرو در شرق تهران به پلیس گزارش شد. مأموران کلانتری افسریه پس از بررسی محل‌های وقوع جرم و بازبینی تصاویر دوربین‌های مداربسته، موفق شدند چهره یکی از سارقان را شناسایی و ردپای باندی سازمان‌یافته را دنبال کنند.

نقش زن جوان در عملیات سرقت

در بررسی‌های اولیه مشخص شد سرکرده باند، زن جوانی است که با پوشش پسرانه در محدوده افسریه و نواحی اطراف پرسه می‌زد و خودروهای هدف را شناسایی می‌کرد. او پس از انتخاب سوژه، مشخصات خودرو را در اختیار همدستانش قرار می‌داد تا اقدام به سرقت محتویات داخل خودرو کنند.

به گفته سرهنگ بهرامی، این زن پس از هر سرقت، اموال به‌دست‌آمده را شخصاً به مالخر می‌رساند و سهم پولی حاصل را میان اعضای گروه تقسیم می‌کرد. او برای مدتی با تغییر مداوم چهره و لباس، توانسته بود از شناسایی پلیس فرار کند.

 

عملیات تعقیب و دستگیری

به دنبال سرنخ‌های به‌دست‌آمده، مأموران شب گذشته در عملیاتی هماهنگ به محل اختفای متهمان در یکی از کوچه‌های فرعی افسریه اعزام شدند. هنگام اجرای طرح، یکی از اعضای باند که در حال سرقت از خودرویی پارک‌شده بود، با مشاهده پلیس قصد فرار داشت اما با رعایت قانون به‌کارگیری سلاح از ناحیه پا مجروح و در همان محل دستگیر شد.

با بازجویی‌های اولیه، متهم به چندین فقره سرقت اعتراف کرد و دو همدست دیگر خود را که در نقش مالخر فعالیت داشتند، معرفی کرد. مأموران در ادامه، با عملیات جداگانه هر دو نفر را نیز در مخفیگاهشان دستگیر کردند.

 

کشف ده‌ها قلم مال مسروقه

در بازرسی از محل اختفای متهمان، بیش از ۵۸ قلم از اموال سرقتی شامل ضبط و باند خودرو، باتری، لاستیک و سایر لوازم جانبی کشف و ضبط شد. بررسی‌ها نشان داد که اعضای این باند بیشتر خودروهایی را هدف قرار می‌دادند که در کوچه‌های تاریک و بدون نگهبان پارک شده بودند.

سرهنگ بهرامی در پایان ضمن تشکر از همکاری مردم در شناسایی سارقان گفت: «از شهروندان تقاضا داریم خودروهای خود را حتی‌الامکان در پارکینگ‌های شخصی یا عمومی پارک کنند و از توقف در معابر تاریک و خلوت به‌ویژه در ساعات پایانی شب خودداری نمایند.»

به گفته او، تحقیقات برای شناسایی دیگر اموال سرقتی و مال‌باختگان همچنان ادامه دارد.

 

پایان مخفی کاری زیر خودرو

در عملیات تعقیب و گریز پلیس پیشگیری پایتخت، مردی که در حال سرقت لوازم داخل خودرو بود، پس از فرار و مخفی شدن زیر یک خودرو، دستگیر شد.

سرهنگ محمد افشار، سرکلانتر دوم پلیس پیشگیری تهران بزرگ، در تشریح جزئیات این ماجرا گفت: مأموران کلانتری ۱۳۸ جنت‌آباد هنگام گشت‌زنی هدفمند در محدوده غرب تهران، به یک دستگاه خودروی پراید مشکوک شدند که راننده آن با توقف‌های مکرر در کنار خودروهای پارک‌شده در حال زاغ‌زنی بود.

به گفته این مقام انتظامی، استعلام پلاک خودرو مشخص کرد راننده سابقه‌دار بوده و در پرونده‌های متعدد سرقت سابقه دارد. مأموران برای بررسی بیشتر وارد عمل شدند اما سارق با مشاهده پلیس اقدام به فرار کرد.

در حالی که مأموران چندین بار دستور ایست دادند، متهم بدون توجه به هشدارها با سرعت بالا و حرکات خطرناک به مسیر خود ادامه داد. لحظاتی بعد در یکی از خیابان‌های فرعی، خودرو به علت سرعت زیاد از کنترل خارج و واژگون شد.

پس از واژگونی، متهم از خودرو خارج شد و در حالی که مجروح شده بود، تلاش کرد به‌صورت پیاده فرار کند. او برای مدتی خود را در زیر یکی از خودروهای پارک‌شده پنهان کرد اما با جست‌وجوی گسترده مأموران و استفاده از شگردهای پلیسی، در همان محل شناسایی و بازداشت شد.

در بازرسی اولیه از خودروی متهم، سه دستگاه ضبط خودرو که پیش‌تر سرقت شده بودند کشف شد. متهم پس از انتقال به کلانتری، در بازجویی‌ها به چندین فقره سرقت لوازم و محتویات خودرو، موبایل‌قاپی و جیب‌بری اعتراف کرد.

سرهنگ افشار در پایان از شهروندان خواست خودروهای خود را به تجهیزات ایمنی نظیر قفل فرمان و دزدگیر مجهز کنند و از قرار دادن اشیای قیمتی یا مدارک شخصی داخل خودرو خودداری نمایند.

modir

Recent Posts

مستند متعهد تا ملودرام‌

کارنامه سینمایی محمدحسین مهدویان، یکی از پدیده‌های دهه نود، تصویری از فراز و فرودهای یک…

12 ساعت ago

هنرمندی میان ایمان و سیاست

درگذشت محمد کاسبی، بازیگر متعهد و آرام سینما و تلویزیون ایران، بار دیگر مرزهای حساس…

13 ساعت ago

اصلاح منابع طبیعی در دستور کار

پس از انتشار خبر شوک‌آور انحلال سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در بهار امسال،…

13 ساعت ago

تهران گردی از روستا تا برج مدرن

تهران، با ترکیبی از محله‌های تاریخی، تفرجگاه‌های طبیعی و نمادهای شهری مدرن، یکی از جذاب‌ترین…

13 ساعت ago

عروسک‌هایی در دل طوفان

در روزهایی که طوفان شن نفس شهرهای جنوب شرق ایران را گرفته و گرمای خاک…

13 ساعت ago

تراکم‌فروشی در سایه

انتشار تصاویری از بنری در منطقه ۱۳ تهران، بار دیگر پرونده پرحاشیه تراکم‌فروشی را به…

13 ساعت ago