به گزارش سرمایه فردا، کتاب «غزه از بازگشت مینویسد» به ویراستاری شهید رفعت العرعیر، مجموعهای از داستانهای کوتاه جوانان فلسطینی است که زندگی روزمره در سایه جنگ و محاصره را روایت میکنند؛ داستانهایی که نشان میدهند مقاومت برای مردم غزه نه یک احساس زودگذر، بلکه ضرورتی حیاتی است.
نوار غزه در نگاه جهانیان اغلب بهعنوان قربانگاهی بزرگ شناخته میشود؛ جایی که مردمانش با پایداری خارقالعاده بر آرمان مقاومت ایستادهاند. پرسش اساسی این است که چه چیزی آنان را به چنین استقامت بیپایانی واداشته است؟ پاسخ را میتوان در کتاب «غزه از بازگشت مینویسد» یافت؛ اثری که نه با تحلیلهای سیاسی، بلکه با روایت زندگی روزمره مردم غزه، چشماندازی تازه پیش روی خواننده میگذارد و نشان میدهد مقاومت برای آنان یک انتخاب احساسی نیست، بلکه ضرورتی برای بقاست.
رفعت العرعیر، استاد ادبیات و نگارش خلاق در دانشگاه اسلامی غزه، ویراستار این مجموعه است. او پس از دریافت کارشناسی ارشد ادبیات از کالج دانشگاه لندن و دکترا از مالزی، به وطن بازگشت و کلاسهای نویسندگی برای جوانان غزهای برگزار کرد. هدفش روشن بود: رساندن صدای غزه از درون، بیواسطه و بیتفسیر، به گوش جهانیان. در این کتاب، ۲۳ داستان کوتاه از ۱۵ نویسنده جوان فلسطینی گردآوری شده است؛ نویسندگانی که همگی نهایتاً ۲۰ سالهاند و تنها سه نفرشان مرد هستند. هر داستان بخشی از واقعیت زندگی در غزه را بازتاب میدهد و سبکهای متنوعی از روایت را در بر میگیرد.
ویژگی برجسته این مجموعه آن است که بسیاری از داستانها ابتدا در قالب یادداشتهای کوتاه در شبکههای اجتماعی نوشته شده بودند؛ پستهایی در فیسبوک، اینستاگرام یا توییتر که با تشویق و راهنمایی العرعیر به داستانهای کوتاه تبدیل شدند. او جوانانی را که نویسنده حرفهای نبودند، به نوشتن ترغیب کرد تا روایتهای شخصیشان از جنگ و محاصره به زبان انگلیسی منتشر شود و مستقیم به مخاطبان جهانی برسد.
نکته غمبار اما الهامبخش این است که رفعت العرعیر، ویراستار و روح اصلی این کتاب، اکنون شهید شده است. میراث او در قالب این مجموعه باقی مانده؛ میراثی که نشان میدهد چگونه ادبیات میتواند به سلاحی برای مقاومت تبدیل شود و چگونه نسل جوان غزه، حتی در دل محاصره، توانسته است صدای خود را به جهان برساند.
امیرحسین حیدری، مترجم فارسی این کتاب، درباره انگیزه خود برای ترجمه میگوید: «رشته تخصصی من ترجمه زبان انگلیسی است و به ادبیات پایداری علاقهمندم. وقتی جستوجو کردم، دیدم در این حوزه آثار برجستهای در ایران وجود ندارد. همین کنجکاوی مرا به کتاب رفعت العرعیر رساند؛ اثری که تازه منتشر شده بود و ویژگیهای خاصی داشت. او میخواست روایت فلسطین را بیواسطه به جهان منتقل کند؛ همان چیزی که ما میگوییم باید خودمان روایت کنیم تا دیگران روایتمان نکنند.»
شهید رفعت العرعیر، ویراستار و گردآورنده این مجموعه، کتاب را ابزاری برای بازگشت به هویت فلسطینی میدانست. او باور داشت که در برابر «جنگ رسانهای» گستردهای که هر روز با بودجههای کلان تغذیه میشود، تنها راه مقابله، روایت مستقیم و بیواسطه مردم غزه است. در شرایطی که رسانههای اسرائیلی با کلیدواژههایی چون «غیرنظامیان در اماناند» یا «مقصر حماس است» افکار عمومی جهان را تحت تأثیر قرار میدهند، این کتاب نشان میدهد واقعیت چیز دیگری است: خانههایی ویران شده، مزرعههایی نابود گشته، بیماران محروم از ملاقات، مادرانی که فرزندانشان در زنداناند و پیرزنانی که حتی امکان دیدار عزیزانشان را ندارند. هر داستان گواهی است بر اینکه تبلیغات رسمی با حقیقت فاصله دارد و نویسندگان جوان این مجموعه، با گوشت و پوست خود رنج را لمس کردهاند و آن را به زبان جهانی روایت کردهاند.
از منظر ترجمه، دشواریهای رایج در انتقال لحن محلی کمتر دیده میشود، زیرا زبان اصلی کتاب انگلیسی است. نویسندگان جوان غزه، به تشویق العرعیر، روایتهای خود را مستقیماً به انگلیسی نوشتند تا صدایشان بیواسطه به گوش جهانیان برسد. همین ویژگی باعث شد ترجمه فارسی بیشتر بر انتقال اصطلاحات و ظرایف زبانی تمرکز داشته باشد، نه بازآفرینی دوباره یک متن دو زبانه.
یکی از برجستهترین ابعاد کتاب، نقش زنان نویسنده است. هرچند نویسندگان مجموعه عمدتاً جواناند، اما شخصیتهای داستان طیف وسیعی از هرم سنی را در بر میگیرند. از دختر دانشآموزی که در میان صدای بمباران و قطع برق تلاش میکند تکالیفش را انجام دهد، تا مادری مسن که فرزندش به جرم مبارزه زندانی شده و حتی امکان ملاقات او را ندارد. این تنوع نشان میدهد زنان غزه در هر سن و موقعیتی، بخشی جداییناپذیر از مقاومتاند. دختران جوان با امید به آینده و تلاش برای تحصیل، مادران با ایستادگی در برابر فقدان و محرومیت، و زنان مسن با پایداری در برابر تنهایی و محاصره، همگی صدای واحدی را شکل میدهند: صدای ایستادگی در برابر اشغالگری.
روایت زندگی عادی؛ مقاومت فرهنگی در غزه
کتاب «غزه از بازگشت مینویسد» پس از شهادت رفعت العرعیر، بیش از یک مجموعه داستان کوتاه، به وصیت فرهنگی او تبدیل شد؛ وصیتی که بر حفظ هویت فلسطینی و روایت بیواسطه زندگی روزمره تحت اشغال تأکید دارد و نشان میدهد چگونه همین روزمرگی به شکلی از مقاومت بدل میشود.
پس از شهادت رفعت العرعیر در سال ۲۰۲۳، نگاه به کتاب «غزه از بازگشت مینویسد» تغییر کرد. دیگر این اثر صرفاً یک مجموعه ادبی نبود، بلکه به نوعی وصیت فرهنگی او تبدیل شد. عکسها و سخنرانیهایش آرامشی را نشان میداد که از ایمان و باور عمیق به رسالت روایت سرچشمه میگرفت. او با وجود تهدیدهای مکرر و امکان خروج از غزه، هرگز ترک وطن نکرد و در یادداشتها و اشعارش بارها تأکید کرد که اگر روزی نباشد، دیگران باید بمانند و روایت کنند. شاهبیت شعر معروفش خطاب به دخترش –«اگر قرار است من بمیرم و نباشم، تو بمان و من را روایت کن»– امروز به شعار فرهنگی نسل جوان غزه بدل شده است؛ پیامی که دانشجویان، دوستان و نویسندگان جوان او همچنان ادامه میدهند.
برای خواننده ایرانی، این کتاب بیش از هر چیز یادآور انسانیت ناب تحت اشغال است. داستانها نه از مبارزان مسلح، بلکه از شهروندان عادی سخن میگویند؛ دانشآموزی که نمیتواند تکالیفش را انجام دهد چون برق قطع شده، بیماری که امکان درمان ندارد، مادری که فرزندش در زندان است و حتی اجازه ملاقات ندارد، یا خانوادهای که خانهاش ویران شده و هیچ راهی برای بازسازی ندارد. این روایتها نشان میدهند که مقاومت در غزه تنها در میدان نبرد نیست، بلکه در تلاش برای حفظ حق زندگی روزمره جریان دارد. همین اشتراک فرهنگی میان مردم ایران و فلسطین، پیوندی عمیق ایجاد میکند؛ زیرا ما نیز درک میکنیم که مقاومت، پیش از هر چیز، دفاع از حق زیستن است.
تم روزمرگی در داستانها معنای ویژهای دارد. در یکی از روایتها، جوانی از مادرش میپرسد چرا با وجود خطر، پرچم فلسطین را بر سردر خانه نصب میکنند. پاسخ مادر روشن است: اسرائیل میخواهد هیچ خانهای در غزه پرچم نداشته باشد، هیچ صدای اذان یا اللهاکبری بلند نشود، تا هویت فلسطینی محو شود. همین اصرار بر حفظ نشانههای ساده زندگی، خود نوعی مقاومت فرهنگی است. وقتی اسرائیل برق و آب را قطع میکند، مدارس را تعطیل میکند، یا درختان زیتون –نماد ریشهدار فلسطین– را با بلدوزر نابود میسازد، هدفش شکستن روحیه مردم و سلب زندگی عادی است. اما فلسطینیها دریافتهاند که حفظ همین زندگی روزمره، حتی در سادهترین شکلش، پاسخی مستقیم به اشغالگری است.
بازگشت به زندگی؛ امیدی که غزه روایت میکند
کتاب «غزه از بازگشت مینویسد» با انتخاب واژه «بازگشت» در عنوان، نه تنها به معنای بازگشت به خانه و سرزمین، بلکه به بازگشت به زندگی روزمرهای اشاره دارد که اشغالگری میکوشد آن را نابود کند. همین بازگشت، هویت جمعی فلسطینیها را زنده نگه میدارد و امید را به نسل جوان منتقل میکند.
انتخاب عنوان «بازگشت» برای این کتاب، معنایی فراتر از یک واژه ساده دارد. بازگشت در اینجا به معنای بازگشت به زندگی عادی پس از هر موج حمله و عملیات نظامی است؛ همان چیزی که مردم غزه بارها تجربه کردهاند. پس از عملیات سرب گداخته، تنها یک روز طول کشید تا نانواییها دوباره باز شوند، کارگران به محل کارشان برگردند و خانوادهها تلاش کنند زندگی روزمره را از نو بسازند. اسرائیل با حملات مکرر میکوشد مردم را ناامید کند و حس زندگی عادی را از آنان بگیرد، اما نویسندگان جوان این کتاب نشان میدهند که بازگشت به همان روزمرگی، خود شکلی از مقاومت است.
ناشر و مترجم کتاب نیز تأکید داشتند که عنوان باید حامل امید باشد، نه صرفاً جذابیت بازاری. پیشنهادهایی مانند انتخاب نام یکی از داستانها –مثلاً «زخمها»– مطرح شد، اما در نهایت «بازگشت» برگزیده شد تا پیام اصلی کتاب یعنی ایستادگی و امید مردم غزه برجسته شود. این انتخاب نشان میدهد که حتی در دل ویرانی، بازگشت به زندگی روزمره، بازگشت به هویت جمعی و بازگشت به امید، معنای واقعی مقاومت است.
در میان داستانهای کتاب، مترجم بیشترین ارتباط را با داستان نخست برقرار کرده است؛ داستانی با عنوان «زندگی برای فلسطین». این روایت با ترکیب امید و تأمل فردی، خواننده را از همان ابتدا وارد فضای غزه میکند. واژههایی چون «سکوت شب غزه» یا تصویر شرایط روزمره، بهگونهای نوشته شدهاند که خواننده میتواند چشم ببندد و آن فضا را تجسم کند. همین ویژگی باعث میشود داستان اول بیش از دیگر روایتها تأثیرگذار باشد و پلی میان تجربه شخصی نویسنده و احساسات خواننده ایجاد کند.
به این ترتیب، کتاب «غزه از بازگشت مینویسد» نه تنها مجموعهای از داستانهای کوتاه، بلکه بیانیهای فرهنگی است که نشان میدهد بازگشت به زندگی، بازگشت به امید و بازگشت به هویت، همان چیزی است که مردم غزه هر روز در برابر اشغالگری به نمایش میگذارند.
افزایش نرخ سوم بنزین به ۵۰۰۰ تومان، نه تنها پاسخی به فشار کسری بودجه و…
قتل جوان افغانستانی در خانهای کوچک در محله بهارستان، پرده از اختلافی قدیمی برداشت؛ جنایتی…
درگیری ساده میان دو جوان در شهرری، به جنایتی هولناک ختم شد؛ نزاعی که ریشه…
فصل چهارم «ویچر» با خروج هنری کویل و ورود لیام همسورث، بیش از آنکه آغاز…
نرخ بهره بینبانکی در سقف ۲۴ درصد متوقف مانده و نشانهای از فشار ساختاری در…
وقتی زیان انباشته بانکها سرمایه و حقوق صاحبان سهام را نابود میکند، تکلیف سهامداران به…