به گزارش سرمایه فردا، رضا حیدری نژاد: دولت در سایه برگرفته از روش و سیستم سیاسی کشورهای پادشاهی بریتانیا، کانادا، استرالیا و … میباشد. از نشانه های مدیــــریت سایه، پخمه گــــزینی و تــرویج فـــرهنگ چاپلوســـی است.
“مدیـــــریت سایه” شکلی از اِعمال مدیــــریت است که تصمیمات توسط شخص یا گروهی در خارج از سازمان گرفته میشود و توسط مدیر سازمان اجرا میگردد، مدیران سایه حضور فیــــزیکی مشهـــود ندارند اما جهت کسب منافع مورد نظر خود در قالب چهــــــره دیگران امر میکنند و حکم میرانند، این تعریف در سطحی بالاتر برای دولتها با عبارت “دولت سایه” به کار گرفته میشود.
در مدیـــــریت دولت سایه، فـــرد یا افـــراد صاحب قدرت و ثروت، بعضی مدیران سازمانها را به فرمان خود در میآورند و دستورات خود را از چهره ریاکار آنان اِعمال میکنند، در این شرایط مدیر دست نشانده به جای پیش برد مصالح و اهداف سازمانی، کلیه منابع و امکانات سازمانی را در جهت تحقق اهداف و منافع فرد یا افرادی بکار میگیرد که هیچ کس آنها را نمیبینند و در سایه عمل میکنند.
در سبک مدیریت سایه، گــــروههای غیـــر رسمـــی در محافل شب نشینی و مجالس گروهی تصمیم میگیرند و تصمیمات خود را به مدیر دست نشانده خود امر میکنند و مدیر دست نشانده ناگزیر به انجام تصمیمات گرفته شده است و کوچکترین قدرت انعطاف و خلاقیت ندارد.
در شیوه مدیریت سایه، شعارهای مردم فریب داده میشود اما عکس آن عمل میشود، مثلا شعار مدیریت مشارکتی داده میشود اما نیروهای دلسوز و متخصص حذف میشوند تا جو سازمانی فساد و فریب آسوده باشد.
سبک مدیریت سایه برای افراد صاحب اندیشه بسیار کُشنده است و باعث فرار سازمانی آنها میشود، در اِعمال مدیریت سایه منافع و مصالح عمومی بسیار کم رنگ دیده میشود و اگر در مقطعی نیز اهمیت داده شود آنهم یک نوع حیله و فرار به جلو است برای گمراه کردن و کسب منافع بلند مدت است.
در سطح بینالمللی نیز کشـــورهای صاحب قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی و تکنـــولوژی، برای کسب منافع خود تلاش میکنند راساً مدیرانی را بر کشورهای صاحب منابع و ذخایر به مصدر قدرت بنشانند که به اهداف آنها جامه عمل بپوشانند. اگر شرایط برای آنها از این طریق مهیا نگردد تلاش میکنند لااقل فرد یا افرادی را بر ساختار قدرت بنشانند که از دانش و تخصص برخودار نباشند. تا از ناتوانی اندیشه آنها سوء استفاده خود را داشته باشند. اما اگر در این مسیر هم موفق نشدند سعی میکنند از اهرمهای سیاسی، اطلاعاتی و نظامی بهره گیرند.
در سبک مدیریت دولت سایه مدیران یک مهره در دست کسانی هستند که ظاهرا حضور ندارند بنابراین ناگزیر هستند بجای مصالح و منافع سازمان و جامعه، تصمیمات فرد یا تشکیلات را اجرا کنند. بدیهی است که حاصل آن در دراز مدت، گسست اعتماد و مشروعیت و همچنین شکست اهداف سازمانی و کشور است که نتایج تلخ آنرا باید مردم تحمل کنند. میتوان گفت که ضعف آگاهی افراد جامعه میتواند همچون سربازان دشمن پا به پای آنها دشنه بر قلب مدیران شجاع، دلسوز و آگاه جامعه بزند که تاریخ از این وقایع کم ندیده است.
نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تنظیم بازار و جلوگیری از تولید محصولات غیربهداشتی و…
مدیریت سیستمی کاربرد فراوانی پیدا کرده که تنها مربوط به شغل نیست. بلکه در برنامههای…
تبعات فیلترینگ فضای مجازی تنها منجر به خسارت دو میلیارد دلاری به کسبوکارهای ایرانی نشده،…
در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟ این مهمترین سوال سرمایه گذاران است. در…
در کمیسیون تلفیق هیچ پیشنهادی برای افزایش قیمت حاملهای انرژی ارائه نشده، اما دولت طبق…
بازار لوازم خانگی در ۱۴۰۳ کاملا با رکود همراه بود. تولیدکننده ارز نداشت و مصرف…