انرژی
مهدی خانمیرزائی کارشناس حوزه انرژی : در آستانه سال ۲۰۲۶، ایران با یک معمای حیاتی در حوزه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر مواجه است: چرا تا کنون کشوری با آفتاب سوزان و بادهای قدرتمند، در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، نمره قبولی نگرفته؟ این تحلیل، تناقض میان پتانسیل خیرهکننده و عملکرد ضعیف را واکاوی میکند و به این پرسش کلیدی پاسخ میدهد که چرا آمارهای رسمی ظرفیتهای نصب شده، شبکه برق را از بحران ناترازی شدید و وابستگی به گاز طبیعی نجات نداده است. این گزارش با بررسی شکاف عمیق بین برنامهریزی رسمی و واقعیتهای فنی و نهادی، چالش اصلی را نه در کمبود منابع، بلکه در مدل حکمرانی، سیاستهای اقتصادی نامتوازن و غفلت از راهحلهای کارشناسی مانند توسعه همزمان انرژی بادی و ذخیرهسازی میداند و سرنوشت امنیت انرژی کشور را در گرو انتخاب بین تداوم روند فعلی یا بازنگری بنیادین ترسیم میکند.
در انتهای سال ۲۰۲۵، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران در میانه یک تناقض ساختاری و یک ضرورت اجتنابناپذیر قرار گرفته است. از یک سو، فشارهای فزاینده ناشی از «ناترازی حدود۲۵ هزار مگاواتی» شبکه برق و وابستگی ۹۰ درصدی تولید به گاز طبیعی، گذار به سمت منابع پاک را به یک امر حیاتی تبدیل کرده است . از سوی دیگر، نمره عملکرد ایران در این حوزه از دید تحلیلگران، قابل قبول نیست.
تحلیل وضعیت انرژیهای تجدیدپذیر در ایران با تعارضی آشکار بین آمار رسمی و واقعیتهای عملیاتی همراه است. بر اساس گزارشهای رسمی سازمان انرژیهای تجدیدپذیر، ظرفیت نصب شده نیروگاههای تجدیدپذیر به حدود ۳۲۰۰ مگاوات رسیده که شامل نیروگاههای خورشیدی، بادی، برقآبی کوچک و زیستتوده میباشد و برنامهریزی برای رساندن آن به ۵۰۰۰ مگاوات تا پایان سال جاری در دست اجراست. همچنین با فعال شدن ۹۰۰ کارگاه تولید تجهیزات و کاهش فرآیند اداری نصب به ۲۰ روز، زمینههای مشارکت مردمی از طریق قراردادهای خرید تضمینی برق فراهم شده و برای حدود ۱۰۰ هزار مگاوات پروانه صادر شده است.
با این حال، کارشناسان مستقل، این آمارها را بازتابدهنده واقعیت کیفی تولید انرژی نمیدانند و شکافی ساختاری در این حوزه تشخیص میدهند. به باور آنان، معیار اصلی تأثیر بر شبکه، انرژی واقعی تولیدشده است نه ظرفیت اسمی. با توجه به ضریب ظرفیت پایین نیروگاههای خورشیدی که حدود بیست و پنج درصد است، تولید واقعی تنها معادل یک چهارم ظرفیت اعلامی میباشد. افزون بر این، تمرکز عمده بر توسعه نیروگاههای خورشیدی که فقط اوج مصرف ظهر را پوشش میدهند، سبب غفلت از اوج مصرف اصلی شبکه در ساعات غروب به بعد شده است. راه حل کارشناسی، توسعه متوازن نیروگاههای بادی برای پوشش این زمان بحرانی است که در استراتژی کنونی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این تقابل، شکافی جدی بین برنامهریزی رسمی و الزامات فنی شبکه را نمایان میسازد.
واکاوی ریشههای این شکاف، بین ظرفیت اسمی و عملکرد واقعی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر ایران، نشاندهنده چالشهای عمیق نهادی و سیاستی در حکمرانی انرژی است. علت اصلی این شکاف را احتمالا میتوان در ساختارهای ناکارآمدی جستجو کرد که موجب شده توسعه این بخش با موانع اساسی روبرو شود.
بر اساس نقدهای کارشناسی، سازمانهای دولتی متصدی، از نقش سیاستگذاری و تنظیمگری به جایگاه مجری انحصاری، تنزل یافتهاند. در این مدل، تأمین مالی از منابعی مانند صندوق توسعه ملی، واردات تجهیزات و اجرای پروژهها به طور کامل در اختیار نهادهای دولتی قرار دارد. این روند به طولانی شدن زمان اجرا، کاهش کیفیت و به حاشیه رانده شدن بخش خصوصی واقعی منجر شده است. در حالی که تجربه جهانی و داخلی نشان میدهد پروژههای مردمی و خصوصی با کارایی و سرعت بیشتری به نتیجه میرسند.
از سوی دیگر، فقدان یک سبد انرژی متوازن و آیندهنگر، کشور را در معرض ریسک امنیت انرژی قرار داده است. اتکای حدود ۹۰ درصدی تولید برق به گاز طبیعی، همراه با برنامهریزی نامناسب در بخش برقآبی که با وجود داشتن حدود ۱۴ درصد ظرفیت نصب شده، امسال تنها ۴ درصد از آن بهرهبرداری شده، نشان از ضرورت دیدگاه کلان و آیندهپژوهانه دارد. این وضعیت توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را از یک انتخاب استراتژیک به یک ضرورت فوری برای تنوعبخشی به منابع انرژی کشور تبدیل کرده است.
در بعد اقتصادی نیز مشکل اصلی، فقط کمبود منابع مالی نیست، بلکه فقدان جذابیت اقتصادی برای سرمایهگذاری خصوصی و نقدینگی عمومی است. تداوم یارانههای پنهان و قابل توجه به حاملهای فسیلی و تعیین نشدن قیمت واقعی برق، رقابت عادلانهای برای انرژیهای تجدیدپذیر باقی نمیگذارد. علاوه بر این، عدم همخوانی زمان اوج تولید انرژی خورشیدی با اوج مصرف عصرگاهی، نیاز مبرم به سرمایهگذاری در فناوریهای نوینی مانند ذخیرهسازی انرژی و شبکههای هوشمند را آشکار میکند؛ حوزههایی که ایران در آنها با فاصلهای قابل توجه از استانداردهای جهانی قرار دارد.این چالشهای ساختاری و سیاستی نشان میدهد که حل شکاف بین آمار و عمل، مستلزم بازنگری اساسی در مدل حکمرانی، اصلاح مقررات اقتصادی و تدوین استراتژی متوازن و بلندمدت در حوزه انرژی است.
با در نظر گرفتن چارچوب تحلیلی حاضر، دورنمای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران را میتوان در قالب دو سناریوی محتمل ترسیم نمود. سناریوی نخست که ادامه روند فعلی را نشان میدهد، حاکی از تداوم مدل دولتی و اجرامحور، توسعه کند و نامتوازن با تمرکز صرف بر نیروگاههای خورشیدی، محقق نشدن اهداف کیفی و تثبیت ریسکهای کنونی در امنیت انرژی و ناترازی شبکه خواهد بود. در این حالت، اگرچه آمار رسمی ظرفیت نصب شده ممکن است روندی افزایشی را نشان دهد، تأثیر واقعی آن بر پایداری شبکه و کاهش وابستگی به گاز طبیعی، ناچیز است. در مقابل، سناریوی مطلوب که مستلزم بازنگری بنیادین در نقش دولت است، بر اصلاحات ساختاری استوار است. تحقق این سناریو منوط به تغییر کارکرد دولت از مجری به سیاستگذار، تنظیمگر و ناظر مؤثر، ایجاد جذابیت اقتصادی پایدار از طریق اصلاح قیمتگذاری حاملهای انرژی و تضمین قراردادها برای جلب سرمایهگذاری خصوصی، و در نهایت تدوین و اجرای یک راهبرد ترکیبی هوشمندانه است. این راهبرد باید توسعه همزمان و برنامهریزی شده نیروگاههای خورشیدی و بادی را با سرمایهگذاری جدی در فناوریهای ذخیرهسازی انرژی و ارتقاء زیرساخت شبکه به سمت هوشمندی، به صورت یکپارچه دنبال کند. انتخاب میان این دو مسیر، سرنوشت امنیت انرژی و پایداری زیستمحیطی کشور در دهههای آینده را رقم خواهد زد.
در جمعبندی نهایی، ایران در واپسین روزهای سال ۲۰۲۵ اگرچه از نظر پتانسیل فیزیکی (نور خورشید و باد) در موقعیتی استثنایی قرار دارد، اما از نظر ساختار حکمرانی انرژی در دام مدلی افتاده که کارایی لازم را برای گذار انرژی ندارد. خروج از این وضعیت نه با انباشت پروانههای کاغذی، که با بازتعریف شجاعانه نقش دولت، آزادسازی ظرفیت بخش خصوصی و اتخاذ یک نقشه راه فنی و متوازن محقق خواهد شد؛ و بازتعریف نقش دولت به عنوان تنظیمگر عادل و ناظر مؤثر، حذف یارانههای پنهان سوختهای فسیلی برای ایجاد فضای رقابت، جلب سرمایهگذاری خصوصی از طریق تضمین حقوق مالکیت و قراردادها، و اجرای یک استراتژی هوشمندانه ترکیبی در کنار ارادهای جمعی، ایران را به قدرتی پیشرو در انقلاب انرژیهای پاک تبدیل خواهد کرد.
بازار سهام ایران در مسیر رشد قرار دارد، اما تحلیلهای سطحی، شاخصهای فربهشده از تورم…
تحلیلها نشان میدهد بخش بزرگی از احتیاط و بدبینی در بازار سرمایه ایران نه از…
سه مسیر جدید پروازی شامل چابهار–مسقط، چابهار–کراچی و چابهار–شارجه از نیمه دیماه توسط شرکتهای هواپیمایی…
مدیرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار در نشست مشترک با سفیر افغانستان بر پیوندهای تاریخی و…
سفیر افغانستان در ایران در نشست مشترک با مدیرعامل منطقه آزاد چابهار، بندر چابهار را…
یحیوی که روزگاری با «طعم آفتاب» ستاره قاب تلویزیون بود، امروز در صحنه تئاتر از…