آخرین اخبار

محدوده مجاز دخالت در اقتصاد

به گزارش سرمایه فردا، سران دولت باید به شرایط اقتصاد توجّه ویژه داشته باشند، از طریق رفاه و رضایت، کشور خود را با پیشبرد موفّقیّت‌آمیز تلاش‌های شهروندان قدرتمند سازند. ولی چنین دخالت در اقتصاد از سوی دولت باید حدّی داشته باشد، زیرا اگر فرد مسئولیّت تأمین معاش خود و خانواده‌اش را داشته باشد، برای رفاه عمومی جامعه بهتر است. چراکه چنین مسئولیّتی پیوسته او را به سمت فعالیّتی بی‌وقفه، که رفاه همه‌ی نوع بشر را تقویّت می‌کند، سوق می‌دهد.

با توجّه به پیچیدگی‌های شرایط اجتماعی، فقط خود افراد می‌توانند به‌درستی درباره‌ی اهمّیّت نیازهایشان قضاوت کنند. حکومت هرگز نمی‌تواند بهتر از خود فرد بفهمد که چه چیزی برای او بهتر است. به همین دلیل دخالت در اقتصاد باید محدود به بسترسازی باشد، برای نمونه اشتغالزایی مناسبی داشته باشد.

اقتصاد کشور واقعاً زمانی شکوفا خواهد شد که دولت از دارایی شهروندان محافظت کند. در نتیجه این حفاظت آن‌ها را به عقل معاش، اعتدال و صنعت‌گری تشویق می‌کند. به همین دلیل، چنین حفاظتی یکی از مهم‌ترین وظایف اقتصادی هر حکومتی است.

بروکراسی ابزار دولت برای دخالت در اقتصاد

در چنین شرایطی، کلّ کشور رونق خواهد گرفت، فرهنگ شکوفا شده و پیشرفت خواهد کرد و افرادی قناعت‌پیشه، بااعتماد‌به‌نفس و تلاشگر از آن پرستاری خواهند کرد. این امر تنها به‌واسطه‌ی آزادی‌های که شهروندان در تلاش‌های اقتصادی خود از آن برخوردارند، محقّق خواهد شد. زیرا در این صورت آن‌ها بیشترین علاقه را به رفاه خود و در نتیجه به دولت خواهند داشت. اگر دولت مسیر اشتباه قیّم‌مآبی و کنترل خصوصی‌ترین امور شهروندی را به قصد کمک داشته باشد و به نوعی دخالت در اقتصاد را بیشتر کند در واقع آسیب‌رساندن به اقتصاد خانواده را، در پیش گرفته است. چراکه بوروکراسی به‌عنوان بازوی حکومت امور اقتصادی را در دست گرفته و در فعّالیّت‌های فردی دخالت می کند.

تنوّع کارهای انجام‌شده از تنوّع افراد ناشی می‌شود و به‌خاطر گوناگونی خود، باعث پیشرفت از هر جهت می‌شود. با کنترل‌های بوروکراتیک فراگیر این تنوّع به‌کلّی از بین می‌رود. حتّی فداکارترین کارمند دولت نیز چیزی جز قطعه‌ای کور و دست‌بسته در داخل یک ماشین بزرگ نیست، و همه‌ی مشکلات را به شیوه‌ای کلیشه‌ای و براساس مقرّرات و دستورالعمل‌ها بررسی می‌کند.
آزادی و خوداتّکایی در تلاش‌های اقتصادی شهروندان، زیربنای توسعه‌ی کلّی یک دولت است. بنابراین، دولت باید این اصول بنیادین را درک کرده و از آن دفاع کند. در مقابل، با قیّم‌مآبی، پیشرفت خود را خراب کرده و مانع آن می‌شود و طبیعی‌ترین حقوق شهروندان خود را زیر پا می‌گذارد.
فقراتی از درس‌های کارل منگر به شاهزاده رودولف، ولیعهد امپراتوری اتریش-مجارستان

modir

Recent Posts

چرا کوچک‌سازی دولت تنها راه نجات است؟

در حالی‌که آرژانتین با اصلاحات ساختاری و کاهش حجم دولت به رشد اقتصادی چشمگیر دست…

2 ساعت ago

راه نجات اقتصاد ایران از دل تاریخ

در شرایطی که اقتصاد ایران با بحران‌های عمیق و ناکارآمدی‌های ساختاری مواجه است، بازگشت به…

2 ساعت ago

قانون تثبیت قیمت انرژی؛ از شعار حمایت تا واقعیت نابودی اقتصاد ایران

تصمیم مجلس هفتم برای تثبیت قیمت حامل‌های انرژی، با حمایت چهره‌های سیاسی و اقتصادی، در…

3 ساعت ago

روایت‌سازی‌های اغراق‌آمیز؛ تضعیف قدرت ایران در جنگ ۱۲ روزه

در بحبوحه تحلیل‌های پس از جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، برخی روایت‌ها با…

3 ساعت ago

بررسی عملکرد صنعت سیمان با وجود ناترازی ها

در سال‌های اخیر، عملکرد صنعت سیمان با رشد تقاضا، بهبود صادرات و اصلاح سازوکارهای فروش،…

24 ساعت ago

بازگشت روند صعودی بورس مشروط به چیست؟

اکنون تنها چیزی که می‌تواند قطار متوقف‌شده بورس را دوباره به حرکت درآورد، اراده‌ای سیاسی،…

1 روز ago