رضا طهماسبی در میزگردی با حضور مهدی فیضی و حسین جوشقانی، دو اقتصاددان جوان و استاد دانشگاه، موضوع مطالبات و انتظارات اقتصادی و اجتماعی نسل جوان را به بحث گذاشته است.
چکیده این گفتوگو را میخوانید:
اگر بخواهیم دورنمایی از وضعیت کنونی ارائه بدهیم، باید اشاره کنیم که در حال حاضر در شرایط بسیار خاصی به سر میبریم. فرصت بسیار کوتاهی برای تغییر این شرایط ویژه داریم.
اولین مسئله مهم امروز، سرریز بحرانها و برهم کنش آنهاست. حل مسائل عاجل اقتصادی و اجتماعی کشور را بسیار پیچیده کرده است.
مسئله دوم به عرصه بینالملل برمیگردد که آن هم یک دورنمای دشوار و غامض را برای ما به تصویر می کشد.
در زمانی قرار داریم که دیگر امکان به تعویق افکندن برنامهها وجود ندارد. ناگزیر باید تصمیمهای سخت گرفت.
آن هم در شرایطی که این تصمیمها روی گسلهای اجتماعی سوار می شوند. از یک طرف به خاطر حوادث سالهای اخیر عمیق شده است. از طرف دیگر زیر سایه تهدید تغییرات سیاسی بینالمللی قرار دارد.
ممکن است در آمریکا دوباره ترامپ سر کار بیاید. در اروپا هم تغییرات سیاسی اخیر همراه با قدرت گرفتن راست افراطی بوده است.
نتیجه اینکه تصویر کلی موجود را نمیتوان به سادگی توصیف و با واژههایی مانند نگرانکننده از آن یاد کرد.
به طور طبیعی مردم حق دارند که با توجه به تجربه زیسته خودشان ناراحت و حتی خشمگین باشند. در مورد همه جراحیهای آینده یا تغییر قیمتهایی که قرار است اتفاق بیفتد دغدغه داشته باشند.
نگاه جوانان ما مدتهاست از افق کوتاه مدت دو سه ساله گذر کرده است. رشد یافته و به افق ۳۰٫۲۰ ساله رسیده است.
جوانان امروز میخواهند بدانند اقتصاد و جامعه ایران ۳۰ سال آینده کجا خواهد بود. برای آنها رشد بلند مدت کشور در مقایسه با دیگر کشورها اهمیت پیدا کرده است.
در حال حاضر نگاه جوان ایرانی نه فقط به اروپا که به کشورهای عربی جنوب خلیج فارس، هند، چین و کشورهای منطقه است. حالا به درست یا غلط میخواهد انتظارات خودش را با روند آنها تطبیق دهد.
بنابرین جوان ایرانی انتظار دارد تورم کاهش پیدا کند. وضع اشتغال بهبود یابد تا بتونند شغل مناسبی داشته باشد.
بسیار مهم است که اقتصاد ایران بتواند برای ۲۰-۳۰ سال آینده یک دورنمای جذاب به افراد به ویژه جوانها نشان دهد که انگیزه داشته باشند در کشور بمانند. روی دانش و تخصصشان و کسبوکارشان سرمایهگذاری کنند.
من در بیش از ۱۰ سال اخیر که در دانشگاه بودم. بیشتر در دوره کارشناسی تدریس کردم. تقریبا هر سال با دانشجویان ترم اولی کلاس داشتم. روند تغییرات نگاه این نسل را در یک دهه اخیر درک کردهام.
آنچه به نظر من بسیار مشهود است. تغییر نگاه این جوانان به مسئله تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور نسبت به نسلهای گذشته از جمله خود ماست.
در دهه ۱۳۸۰ که جاذبه تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور ما را جذب میکرد. دلیل اصلی این بود که میخواستیم ببینیم در آن دانشگاهها آموزش چگونه است.
در آن دوره ما حاضر نبودیم به هر قیمتی به هر دانشگاه یا کشوری برویم. اما بخش عمدهای از این نسل سرخورده و ناامید و مستاصل فقط میخواهند که اینجا نباشند. اصلا مهم نیست به کدام کشور و چه دانشگاهی میروند که واقعاً دردناک است.
یعنی انگار به قدری رنج و درد زیستن یا به قولی آن افق نامعلوم و گاهی سیاه آینده جدی شده است. اساسا جوان بدون برنامه مشخصی برای اینکه کجا، به چه منظور و تا چه زمانی میخواهد برود. صرفا رفتن به هر قیمتی و به هر شکلی و به هر جایی را هدف قرار داده است.
به نظر من مجموع شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور به ویژه از نیمه دوم دهه ۱۳۹۰ به بعد فضایی ایجاد کرد که انگار افق مشخصی وجود ندارد.
متاسفانه داشتن یک زندگی معمولی برای بسیاری از جوانان کشور در حال تبدیل شدن به یک رویای دوردست است.
خواسته نسل جوان ایران از حکومت مشخص شدن چشم انداز ۳۰ ساله است. ایران باید با کشورهای منطقه از نظر پیشرفت اقتصادی قابل مقایسه باشد. برای دستیابی به این هدف باید تورم کاهش یابد و توسعه اقتصادی بدست آید./تجارت فردا
توکلی گفت: نخبگان حوزه صنعت در حوزه داخلی و خارجی، دانش روز دنیا را در…
خسارت ناترازی انرژی در حال حاضر به واسطه سهمیه بندی برق و گاز برای صنایع…
وام مسکن ۸۰۰ میلیونی درحالی که بیش از ۵ ماه گذشته مصوب شده هنوز ابلاغ…
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: پیشتر به دلیل نبود قراردادهای استاندارد برای معاملات ملکی،…
وزیر صنعت قیمت خودرو را تا ۳۵ درصد افزایش داد. حالا برای توجیه اقدام خود…
اعضا هیأت مدیره نظام مهندسی در یک تعارض منافع قرار دارند از سویی باید مدافع…