انرژی

خسارت بحران آب تهران چقدر است؟

به گزارش سرمایه فردا، تهران دیگر فقط با آلودگی هوا، ترافیک و فرونشست زمین درگیر نیست؛ بحران آب حالا به تهدیدی چندوجهی تبدیل شده که می‌تواند کلان‌شهر پایتخت را به مرز فروپاشی بکشاند. کاهش شدید بارندگی، افت ذخایر سدها، و فشار بی‌سابقه بر منابع زیرزمینی، تهران را در وضعیت «تنش آبی مطلق» قرار داده‌اند. در چنین شرایطی، بحث انتقال پایتخت بار دیگر مطرح شده، اما با برآورد هزینه‌ای تا ۱۰۰ میلیارد دلار، این گزینه بیش از آن‌که راه‌حل باشد، به یک رؤیای پرهزینه می‌ماند. در مقابل، راهکارهایی با هزینه کمتر از ۲۰۰ میلیون دلار برای مدیریت بحران وجود دار از اصلاح الگوی مصرف تا تمرکززدایی هوشمند. اما بی‌عملی نهادهای مسئول، به‌ویژه وزارت نیرو، تهران را در مسیری قرار داده که هر روز تأخیر، میلیاردها تومان خسارت به بار می‌آورد. اکنون زمان تصمیم‌گیری جسورانه است؛ نه برای جابه‌جایی پایتخت، بلکه برای نجات آن.

واقعیت این است که تهران دیگر فقط با دود، ترافیک و فرونشست زمین دست‌وپنجه نرم نمی‌کند؛ حالا بحران آب نیز به فهرست چالش‌های پایتخت افزوده شده است. صدای خش‌خش شیرهای خشک‌شده، هشدارهای رسمی درباره کاهش ذخایر سدها، و قطعی‌های مکرر آب در برخی مناطق، نشانه‌هایی از ورود تهران به مرحله‌ای تازه از بحران زیستی و زیرساختی است. رئیس‌جمهور در اظهارنظری بی‌سابقه هشدار داده: «اگر روند فعلی ادامه یابد، ممکن است ناچار شویم تهران را تخلیه کنیم.» این جمله، صرفاً یک هشدار زیست‌محیطی نیست؛ زنگ خطری است برای بازنگری در سیاست‌های توسعه، تمرکز جمعیت و زیرساخت‌های حیاتی کشور.

بر اساس گزارش‌های رسمی، سطح ذخایر سدهای تهران به پایین‌ترین حد در دهه اخیر رسیده و برخی منابع از پرشدگی کمتر از ۵ درصد در برخی سدها خبر می‌دهند. در چنین شرایطی، تأمین آب برای جمعیتی بالغ بر ۱۵ میلیون نفر، به چالشی ملی تبدیل شده است. هشدار درباره احتمال رسیدن هزینه تأمین هر مترمکعب آب به ۴ یورو، نه‌تنها از نظر اقتصادی ناپایدار است، بلکه نشان‌دهنده فشار فزاینده بر زیرساخت‌های فعلی و احتمال فروپاشی آن‌هاست.

در واکنش به این بحران، بار دیگر بحث انتقال پایتخت از تهران به‌عنوان راهکاری بلندمدت مطرح شده است. شورای شهر تهران نیز به‌تازگی چراغ سبز اولیه برای بررسی این گزینه را روشن کرده است. اما آیا جابه‌جایی پایتخت، آن‌هم در شرایط فعلی، واقع‌گرایانه است؟ برآوردها نشان می‌دهد که انتقال کامل مرکز سیاسی و اداری کشور، فرآیندی حداقل ۱۰ ساله خواهد بود و هزینه‌ای ایجاد زیرساخت ها حدود ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد بود، چراکه نمی توان زیرساخت های تهران را منتقل کند. از ساخت زیرساخت‌های اداری و مسکونی گرفته تا انتقال جمعیت، خدمات، و نهادهای حاکمیتی، این پروژه نیازمند منابع عظیم، اراده سیاسی بلندمدت و اجماع ملی است  که در شرایط اقتصادی فعلی با کسری حدود هزار میلیارد تومانی دولت، تحقق‌ نیستند.

 

به صرفه ترین راه برای ماندن در تهران!

در مقابل، برخی کارشناسان پیشنهادهایی با هزینه کمتر و اثربخشی سریع‌تر ارائه داده‌اند. از جمله طرح‌هایی برای کاهش مصرف، بازچرخانی آب، انتقال آب از منابع پایدارتر، و حتی تغییر الگوی اسکان و اشتغال در کشور. برخی از این راهکارها با هزینه‌ای کمتر از ۲۰۰ میلیون دلار قابل اجرا هستند و می‌توانند بخشی از فشار را از دوش تهران بردارند. همچنین، تمرکززدایی هوشمند از طریق تقویت شهرهای میانی، انتقال تدریجی برخی نهادهای اداری به مناطق کم‌تنش‌تر، و اصلاح الگوی توسعه شهری، می‌تواند بدون نیاز به جابه‌جایی کامل پایتخت، بخشی از بار تهران را کاهش دهد.

تهران امروز درگیر بحران چندوجهی است: آلودگی، ترافیک، فرونشست زمین، و حالا کمبود آب. هرکدام از این بحران‌ها به‌تنهایی می‌توانند یک کلان‌شهر را از پا درآورند؛ چه رسد به زمانی که هم‌زمان و هم‌افزا عمل کنند. انتقال پایتخت، اگرچه در ظاهر راه‌حلی نهایی به‌نظر می‌رسد، اما در عمل، پروژه‌ای پرهزینه، زمان‌بر و پرچالش است. در مقابل، اصلاحات ساختاری در مدیریت منابع، تمرکززدایی تدریجی، و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های پایدار، می‌توانند راهی واقع‌بینانه‌تر برای نجات تهران باشند.

تهران دیگر فقط پایتخت سیاسی نیست؛ پایتخت بحران‌هاست. و برای نجات آن، باید فراتر از شعار، به تصمیمی جسورانه و آینده‌نگرانه اندیشید که نه‌تنها به حل بحران آب کمک کند، بلکه مسیر توسعه شهری را نیز از نو تعریف کند.

 

وزارت نیرو فقط به هشدارها اکتفا کرده است؟!

تهران دیگر فقط با آلودگی هوا و ترافیک درگیر نیست؛ بحران آب حالا به سومین ضلع تهدید پایتخت تبدیل شده و آن را در آستانه فروپاشی زیرساختی و اقتصادی قرار داده است. پاییز امسال، با ثبت کمتر از یک میلی‌متر بارش در مهر و نیمه اول آبان، تهران به خشک‌ترین پاییز چند دهه اخیر رسیده است. در حالی که میانگین بارندگی در این بازه زمانی معمولاً بین ۵۰ تا ۶۰ میلی‌متر بود، حالا آسمان تهران نه‌تنها باران ندارد، بلکه هیچ نشانه‌ای از تغییر تا پایان فصل نیز دیده نمی‌شود. اما آیا وزارت نیرو به عنوان متولی تامین آب تهران برنامه ای دارد یا فقط می خواهد هشدار کم آب و قطعی آب بدهد؟

این خشکی بی‌سابقه، فشار مضاعفی بر منابع زیرزمینی وارد کرده است منابعی که طی سال‌های اخیر به‌دلیل برداشت‌های سنگین، دچار افت شدید شده‌اند. ظرفیت ذخیره سدهای تهران از ۴۹۰ میلیون مترمکعب در سال گذشته به حدود ۲۵۰ میلیون مترمکعب رسیده؛ یعنی تقریباً نصف شده است. درواقع تنها ۱۴ میلیون مترمکعب آب پشت سد امیرکبیر باقی مانده که معادل ۸ درصد ظرفیت آن است. این اعداد، تهران را در وضعیت «تنش آبی مطلق» قرار داده‌اند.

 

تبعات اقتصادی بحران آب

اما بحران آب فقط یک تهدید زیست‌محیطی نیست؛ تبعات اقتصادی آن برای تهران می‌تواند فاجعه‌آمیز باشد. برآوردهای اولیه نشان می‌دهد که اگر جیره‌بندی گسترده یا تخلیه بخشی از شهر اجرایی شود، هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم آن می‌تواند به بیش از ۱۵ میلیارد دلار در سال برسد. این رقم شامل مواردی چون کاهش بهره‌وری شهری، افزایش هزینه‌های تأمین آب جایگزین، افت ارزش املاک، مهاجرت معکوس، و هزینه‌های زیرساختی و اضطراری است.

اختلال در فعالیت‌های اداری، تجاری و صنعتی به‌دلیل محدودیت آب، می‌تواند تا ۲۵ درصد از تولید ناخالص منطقه‌ای تهران را تحت تأثیر قرار دهد. انتقال آب از منابع دوردست یا استفاده از آب‌شیرین‌کن‌ها، هزینه‌ای بالغ بر ۴ یورو به ازای هر مترمکعب دارد  که برای جمعیت ۱۵ میلیونی تهران، بار مالی سنگینی ایجاد می‌کند. کاهش کیفیت زندگی و تهدید تخلیه می‌تواند منجر به افت شدید قیمت املاک و خروج سرمایه از تهران شود. اجرای طرح‌های اضطراری مانند قطع انشعابات، جابه‌جایی جمعیت، و تأمین آب اضطراری نیز میلیاردها تومان هزینه خواهد داشت.

 

بحران آب حاصل توسعه بی‌ضابطه شهری

در این میان، کارشناسان هشدار می‌دهند که ادامه توسعه بی‌ضابطه شهری از جمله تراکم‌فروشی و شهرک‌سازی در اطراف تهران تنها بحران را تشدید می‌کند. پیشنهادهایی مانند قطع دائم انشعاب واحدهای خالی، استخرها، و مجتمع‌های کم‌تردد، می‌تواند بخشی از فشار را کاهش دهد. اما بدون بازنگری در سیاست‌های تخصیص آب، اصلاح قوانین و توقف صدور انشعابات جدید، سناریوی تخلیه تهران نه‌تنها محتمل، بلکه اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

تهران اکنون در آستانه بحرانی‌ترین فصل آبی خود قرار دارد. هر روز تأخیر در تصمیم‌گیری، هزینه‌ای چندمیلیاردی برای آینده شهر رقم می‌زند. مدیریت مصرف، توقف توسعه بی‌ضابطه، و برنامه‌ریزی دقیق برای تخصیص منابع، تنها راه نجات پایتخت از فروپاشی آبی و اقتصادی است. اگر این بحران به‌درستی مدیریت نشود، تهران ممکن است نه‌تنها پایتخت سیاسی، بلکه پایتخت بحران‌های زیست‌محیطی و اقتصادی کشور باقی بماند.

 

modir

Recent Posts

آیا بورس مقصد جدید نقدینگی میشود؟

در حالی‌که بازارهای ارز، طلا و مسکن در رکود به سر می‌برند، بورس با کاهش…

2 ساعت ago

سقوط تئاتر به ابزار تجاری

تئاتر ایران زیر فشار اقتصاد، بی‌حمایتی و ابتذال تجاری نفس می‌کشد، ایوب آقاخانی همچنان بر…

2 ساعت ago

راویِ زمان‌های گمشده

در هجدهم آبان، نه فقط سالروز درگذشت یک هنرمند، بلکه یادآور خاموشی ذهنی است که…

2 ساعت ago

بازگشت امپراتوری‌ها به رمزارزها

با گسترش استفاده از تتر، صندوق بین‌المللی پول تلاش دارد با اعمال نظارت، حسابرسی و…

2 ساعت ago

تهدید واقعی یا نمایش نمادین

پیوستن قزاقستان به توافق‌نامه‌های ابراهیم، در ظاهر گامی نمادین در مسیر عادی‌سازی روابط با اسرائیل…

2 ساعت ago

سه روایت جنایی در تهران

در سه پرونده جنایی که طی یک سال گذشته در تهران و شهریار رخ داد،…

2 ساعت ago