حمله اسرائیل به دوحه در تاریخ ۷ نوامبر ۲۰۲۳، بهعنوان یک نقطه عطف در تاریخ روابط بینالمللی خلیج فارس و اسرائیل، منجر به واکنشهای وسیع و نگرانیهای جدی در بین کشورهای منطقه شده است. این حمله که هدف آن رهبران حماس بود، علاوه بر اینکه احساسات مردم خلیج فارس را جریحهدار کرد، زنگ خطری برای کشورهای عربی درخصوص توانایی اسرائیل برای اعمال قدرت و اراده خود در منطقه به صدا درآورد. در این گزارش به تحلیل ابعاد مختلف این حمله و واکنش کشورهای مختلف به آن پرداخته میشود.
ناتوانی خلیجی
یکی از مهمترین روندها در رسانههای بینالمللی در رابطه با حملۀ اسرائیل به قطر، مسئلۀ بیاعتبار شدن آمریکا بود. به رغم گزارشهای سادهلوجانهای که تلاش دارند تا آمریکا را از این حمله بیخبر نشان دهند، رسانۀ میدل ایست مانیتور تصریح میکند که آمریکا یقیناً در جریان این تهاجم بوده است «تهاجم به قطر نمیتواند بهعنوان یک حادثه زودگذر تلقی شود، بلکه یک لحظه حیاتی و تحریک جدی به خاورمیانه است. البته، اسرائیل بدون چراغ سبز واشنگتن نمیتوانست چنین حمله بزرگی را انجام دهد، بهویژه زمانی که هدف یک متحد ایالات متحده بود که بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا را در منطقه میزبانی میکند و میلیاردها دلار سرمایهگذاری در ایالات متحده دارد. علاوه بر این، نشانههایی وجود دارد که رئیسجمهور ترامپ در کشاندن رهبران حماس به دام، با تهدید به این که (درهای جهنم) بر سر آنها باز خواهد شد اگر فوراً دیدار نکرده و به پیشنهاد ایالات متحده برای آزادسازی گروگانهای اسرائیلی پاسخ مثبت ندهند، دست داشته است. این اولتیماتوم مذاکرهکنندگان حماس را مجبور کرد تا بهطور اضطراری در دوحه دیدار کنند، و آنها را در برابر حمله هوایی اسرائیل به راحتی هدف قرار داد. انکار دیرهنگام ایالات متحده هم به دلیل شکست عملیات و نیاز به پیدا کردن یک قربانی برای این شکست بود.»
این بیاعتباری آمریکا را رسانۀ گاردین بهتر از همه توصیف میکند. این رسانه تصریح میکند که آمریکا دههها با لولوسازی از ایران، تمام توان خود را در این منطقه و در دل این کشورها قرار داده بود اما به آسانی به آنان خیانت و خود را بیاعتبار کرد «برای دههها این ترتیبات برقرار بوده است که ایالات متحده تسلیحات را تأمین کرده، ناو هواپیمابر خود را در خلیج مستقر کرده و پوشش سیاسی در سطح جهانی فراهم کند. این حمایت به کشورهای خلیج فارس کمک کرده است تا علیرغم رقابت با ایران از بیثباتیهایی که بیشتر منطقه خاورمیانه را در برگرفته، مصون بمانند. اما این وضعیت زمانی تغییر کرد که ایالات متحده نتواست از حمله به قطر جلوگیری کند، علیرغم اینکه اسرائیل یکی از نزدیکترین متحدان ایالات متحده است. دونالد ترامپ گفت که تلاش کرده بود هشدار بدهد، اما قطر اعلام کرد که فقط بعد از حمله مطلع شده است. در خلیج فارس، برداشت این است که در بدترین حالت، ایالات متحده نمیخواست اسرائیل را متوقف کند و چراغ سبز به آن داد، یا در بهترین حالت، اینکه به حاکمیت متحدان خلیج خود اهمیتی نمیدهد. اگر ایالات متحده دیگر به وعدههای خود عمل نکند، کشورهای خلیج ممکن است بهطور غیرمستقیم ارزیابی مجددی از بازده سرمایهگذاریهای خود داشته باشند.»
همین مسئۀ بیاعتباری عمل آمریکا را هم رسانۀ میدل ایست مانیتور به خوبی و روشنی نشان میدهد. این موسسه بیان میکند که امروز مردن در کشورهای حاشیۀ خلیج فارس از خود میپرسند که فایدۀ پایگاههای آمریکا چیست؟ «اکنون، هر کشور عربی، حتی آنهایی که روابط خود را با اسرائیل عادی کردهاند، خود را در موقعیت ناخوشایندی میبینند. آنها دیگر احساس امنیت از سوی دیگر، دو سوال خاص اکنون بهطور قطع توسط تمام کشورهایی که پایگاههای ایالات متحده در قلمرو آنها قرار دارد، مطرح میشود: اول اینکه، این پایگاهها چه فایدهای دارند اگر قادر به دفاع از مردم و سرزمینها در برابر تهاجم اسرائیل نباشند؟ دوم اینکه، اگر یک کشور کوچک و صلحآمیز مانند قطر که متحد نزدیک ایالات متحده است و بیش از یک تریلیون دلار در آن سرمایهگذاری کرده، اولین کشور برای میانجیگری در آزادسازی گروگانهای آمریکایی و اسرائیلی بوده، پناهگاهی امن برای همه مذاکرهکنندگان فراهم کرده و هرگز اسرائیل را تهدید نکرده باشد، مورد هدف قرار گیرد، چگونه کشورهای دیگر که بخشی از طرح نتانیاهو برای خاورمیانه جدید محسوب میشوند، احساس خواهند کرد؟»
موسسۀ معتبر کارنگی هم در گزارشی به پیامدهای این حمله برای کشورهای خلیج فارس پرداخت. این موسسه تصریح میکند که کشورهای حاشیه خلیج فارس برای پاسخ به اسرائیل، عملاً بیدفاع و بدون گزینهاند چون «در طول یک دهه و نیم که ایران نگرانی اصلی امنیتی کشورهای خلیج فارس بود، رهبران ریاض و ابوظبی بهطور مختلف میتوانستند از ایالات متحده درخواست اقدام علیه ایران (و گروههای وابسته به آن) یا برای کاهش تنشها با تهران در راستای منافع مشترک اقتصادی و امنیتی خود بهره ببرند. اما هیچیک از این گزینهها در رابطه با اسرائیل وجود ندارد.» این موسسه به خوبی نشان میدهد که کشورهای حاشیۀ خلیج فارس عملاً بر سر یک دوراهی قرار گرفتهاند که کاری از پیش نمیبرند. آنان نه تاب رویارویی با واشنگتن دارند و نه میل دارند که به نظم منطقهایای که در آن اسرائیل یک فعال ما یشا است تن دهند «کشورهای خلیج را در یک معضل قرار میدهد: یا خطر بازخورد منفی از واشنگتن و تلآویو را به جان بخرند و هزینهای برای سیاستهای اسرائیل تحمیل کنند، یا خطر پذیرش یک نظم منطقهای تحت سلطه اسرائیل و دیده شدن بهعنوان کشورهایی که از آن راضی هستند، را بپذیرند.»
هزینههای این حمله از نظر سیاسی نیز قابل توجه بود. این رسانهها تصریح میکنند که رویای توافق ابراهیم به آن آسانیای که ترامپ تصور میکرد، نحقق نخواهد شد. رسانۀ گاردین تصریح میکند که «این احتمال که کشورهای عربی بیشتری درخواست پیوستن به توافق ابراهیم امضا کنند، بهطور قابل توجهی به تأخیر افتاده است. رابطه میان امارات و اسرائیل اکنون به شدت تیره شده است، بهطوری که امارات سفیر اسرائیل را احضار کرده است. دسترسی ایالات متحده به سرمایهگذاریهای خلیج نیز ممکن است به خطر بیفتد.»
گزارش مالی فولاد امیرکبیر کاشان در سال ۱۴۰۴ تصویری متناقض از عملکرد شرکت ارائه میدهد؛…
در حالی که سازمان همکاری اسلامی بیش از پنج دهه پیش در واکنش به آتشزدن…
در پی حمله نظامی رژیم صهیونیستی به پایتخت قطر، سران کشورهای اسلامی و عربی در…
یک سال پس از عملیات موشکی گسترده ایران علیه اهداف نظامی رژیم صهیونیستی، تصاویر ماهوارهای…
دامنه اعتراضات هنرمندان غربی به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، از بیانیههای سینمایی تا تحریم…
در پی اظهارات جنجالی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که تلویحاً حمله نظامی…