به گزارش سرمایه فردا، پاییز امسال، بهجای باران، با هشدارهای آتش آغاز شده است. در شرایطی که نخستین ماه فصل زرد بدون قطرهای بارش سپری شد، جنگلهای ایران در وضعیت آمادهباش قرار گرفتهاند. خشکی هوا، وزش باد و پوشش گیاهی خشک، ترکیبی خطرناک برای گسترش آتشسوزی در عرصههای طبیعی بهوجود آوردهاند—ترکیبی که جنگلهای سپیدبرگ جوانرود را به کام آتش کشاند و تنها پس از ۱۲ ساعت عملیات سخت مهار شد.
با ثبت بیش از ۳۰۰ مورد حریق از ابتدای سال، و تخمین سوختن ۵۵ هزار هکتار از اراضی طبیعی، آمارها نشان میدهند که سطح آتشسوزیها نسبت به سال گذشته ۴۰ درصد رشد داشته است. در این میان، بیش از ۹۰ درصد این حریقها ناشی از عوامل انسانیاند؛ از خاموش نکردن آتش توسط گردشگران گرفته تا سوزاندن کاه و کلش در مزارع.
در حالی که برخی استانها ممنوعیت قانونی برای سوزاندن پسماندهای کشاورزی وضع کردهاند، همچنان نبود تجهیزات، ضعف در آموزش، و تکیه بر نیروهای مردمی بدون حمایت کافی، مقابله با بحران را دشوار کرده است. اگر این روند ادامه یابد، پاییز امسال ممکن است به یکی از پرحادثهترین فصلها برای جنگلهای ایران تبدیل شود، این روزها در شرایطی که اولین ماه پاییز را به پایان رساندهایم، خبری از بارشها نیست. پاییز خشک امسال این نوید را میدهد که در این فصل هم مثل تابستان و بهار باید نیروهای حافظ طبیعت در وضعیت آماده باش باشند زیرا خشکی هوا، احتمال بروز حریق را تشدید میکند.
آتش گرفتن جنگلهای سپیدبرگ جوانرود نشان داد که هشدارها درباره به هوش بودن نیروهای حفاظتی چندان بیراه هم نبوده است. روز چهارشنبه ۳۰ مهر عطاءالله قادری، رئیس اداره محیط زیست جوانرود از اطفای حریق جنگلهای کرمانشاه پس از ۱۲ ساعت خبر داد.
به گفته او، آتشسوزی در یکی از نقاط صعبالعبور و دامنههای شیبدار منطقه سپیدبرگ رخ داده است. بهدلیل پوشش گیاهی خشک و وزش باد، گسترش آتش سرعت زیادی داشته اما با ۱۲ ساعت عملیات مداوم، مهار کامل انجام شد.
در جریان عملیات، نیروهای حاضر در صحنه بیش از ۱۵ کیلومتر را در شرایط سخت توپوگرافی و شیبهای تند طی کردند تا از سرایت آتش به سایر نقاط جنگلی جلوگیری کنند.
قطعا حریق جنگلهای کرمانشاه آخرین حریق امسال نیست. بر اساس اخبار منتشر شده در رسانهها، تخمین زده میشود که بیش از ۳۰۰ مورد حریق از ابتدای سال جاری تاکنون به ثبت رسیده است. البته ممکن است این عدد با آمارهای رسمی و تجمعی دو سازمان منابعطبیعی و محیط زیست فاصله داشته باشد زیرا میانگین سالانه وقوع حریق در ایران بیش از ۲۲۰۰ مورد به ثبت رسیده است اما بر اساس گزارشهای منتشر شده، میدانیم که حریقهای بزرگ در سال جاری بیشتر شده است.
بررسی اخبار نشان میدهد که بیش از ۱۱ استان کشور یعنی یک سوم استانهای ایران درگیر پدیده حریق در عرصههای طبیعی خود بودهاند و تا مرداد ماه بیشترین میزان حریق در استانهای شمالی و غربی بهویژه جنگلهای زاگرس گزارش شده است. مطابق معمول مهمترین دلیل حریق هم عوامل انسانی اعلام شده و بیش از ۹۰ درصد حریقها را به عامل انسانی نسبت میدهند زیرا اکثر آتشسوزیها در مناطق صعب العبور اتفاق افتاده و احتمالا خاموش نکردن درست آتش توسط چوپانها یا کوهنوردان زمینه بروز حریق در این مناطق را فراهم کرده است. سوزاندن کاه و کلش مزارع، رهاکردن سیگار و افزایش دما هم از جمله عواملی اعلام میشود که اثر تشدیدکننده بر حریق عرصههای طبیعی دارند.
تخمینها حاکی از آن است که از ابتدای سال جاری تاکنون ۵۵ هزار هکتار از عرصههای طبیعی در آتش سوختهاند که این سطح رشد حدود ۴۰ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل دارند.
نکته نگران کننده آن است که اگر اقدامات پیشگیرانه برای وقوع حریق انجام نشود، میزان وقوع آتش سوزی در پاییز امسال احتمالا با رشد ۲۰ تا ۴۰ درصدی نسبت به سال قبل مواجه خواهد شد و اگر اقدامات حفاظتی انجام شود و نیروها در وضعیت آماده باش کامل باشند، به دلیل خشکی هوا با افزایش ۱۰ تا ۲۰ درصدی حریق مواجه خواهیم بود.
با توجه به مخاطرات موجود در وقوع حریق، امسال برخی استانهای پرریسک کشور به استناد ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی، ماده ۳۹ آییننامه اجرایی قانون پسماند و ماده ۲۰ قانون هوای پاک مصوب ۱۳۹۶ سوزاندن هرگونه کاه و کلش در مزارع را ممنوع اعلام کردهاند. شاید این اقدام بتواند از انتقال حریق به عرصههای طبیعی خودداری کرده و مانع توسعه آن در عرصههای طبیعی شود.
بررسیهای رسانهای نشان میدهد که مسئولان در سال جاری احداث آتش بُر، آموزش همگانی، ساماندهی تشکلهای مردمی و آماده سازی تجهیزات اطفای حریق را مهمترین اقدامات خود در راستای مقابله با اطفای حریق اعلام کردهاند. احداث پَد بالگرد در برخی استانها و تجهیز دهیاریها به تجهیزات اطفای حریق را هم جزء اقدامی ضروری برشمردهاند.
به این ترتیب باز هم مسئولان بدون ایجاد امکانات، تکیه بر مردم را یکی از راههای اصلی و مهم برای مقابله با حریق میدانند. در حالی که نه تنها هیچ ابزاری برای حمایت از نیروهای مردمی آسیب دیده در جریان عملیات اطفای حریق در اختیار ندارند بلکه تجهیزاتی نظیر لباس مناسب، آتش کوب و غیره نیز به میزان کافی در اختیار دهیاریها قرار نمیگیرد و بوروکراسی اداری، رسما فعالیت نیروهای داوطلب در اطفای حریق عرصههای طبیعی را با مشکل مواجه کرده است.
به روز رسانی خبر ۲۷ آبان ۱۴۰۴/ رانندگان شرکتی که بار اصلی گشت و بازرسی در جنگلهای گیلان را به عهده دارند، ۶ ماهی هست که حقوق دریافت نکردهاند و به گفته برخی منابع مطلع، این عدم پرداخت، روند گشت و کنترل عرصههای طبیعی را مختل کرده است. این در حالی است که برای بسیاری از جلسات غیر ضرور بودجه به هر نحو ممکن تامین میشود.
قاچاق چوب در جنگلهای شمال روز به روز در حال افزایش است. مرور اخبار نشان میدهد که هیچ جایی از جنگلهای شمال از دسترس قاچاقچیان در امان نبوده و آمارهای افزایشی ارائه شده از سوی مسئولان، تایید کننده تصاویر متعدد منتشر شده از حمل غیر قانونی چوب در جادهها و تشدید قاچاق در جنگلهای شمال است. بر اساس تخمینهای سال ۱۴۰۱، گردش مالی حداقل ۵۰۰ میلیارد تومانی قاچاق چوب باعث شده قاچاقچیان برای به سرقت بردن چوب جنگلها، روشهای متنوعی را به کار گیرند. حتی ۶ برابر شدن جریمه قطع درخت و رساندن عدد جریمه به ۹ تا ۲۷ میلیون تومان نیز باعث نشده که قاچاقچیان چوب بیخیال قطع پنهانی درختان شوند زیرا اگر بخت با آنها یار باشد و حتی فقط یکبار در سال گیر بیفتند، در سایر دفعات آنقدر سود بردهاند که مشکلی برایشان پیش نیاید.
در شرایطی که طرحهای جنگلداری متوقف شده و مجریان بخش خصوصی دیگر در عرصه حضور ندارند، ادارات منابع طبیعی راهی ندارند جز اینکه برای مقابله با قاچاق گشت و کنترل را بیشتر کنند اما گویا آنها هم خودروی کافی ندارند که به گشت بپردازند. در چنین شرایطی دولت دست به دامان بخش خصوصی و شرکتهای تامین کننده نیرو شده و بار تامین زیرساخت برای جابجایی نیروهای یگان حفاظت هم روی دوش شرکتها گذاشته شده است. البته گویا سازمان منابع طبیعی برای پرداخت حقوق پرسنل این شرکتها و حل مشکل قراردادهای شرکتی چندان عجلهای هم ندارد!
از گیلان خبر میرسد که نیروهای شرکتی ادارات منابع طبیعی این استان، یک ماهی است که حقوق نگرفتهاند اما رانندگان شرکتی، بیش از ۶ ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده و مستاصل و گرفتار، چشم به دهان مسئولان دوختهاند.
بهزاد بنی سلطان یکی از رانندگان شرکتی اداره منابع طبیعی آستارا که متولد لوندویل است، یکی از همان رانندگانی است که به دلیل تغییر پیمانکار ۶ ماهی است حقوق دریافت نکرده و درباره دلیل عدم دریافت حقوق نیز اطلاعات زیادی به او منتقل نکردهاند.
او که در جریان درگیریهای مرتبط با خلع ید متخلفان و آزادسازی عرصههای طبیعی ماشینش ۱۰۰ میلیون تومان خسارت دیده و خودش هم زخمی شده، اکنون به دلیل عدم انجام تعهدات دولت، بیمه ندارد و هزینههای درمانی و تعمیر ماشینش را باید خودش پرداخت کند.
بنی سلطان به «هفت صبح» میگوید: با داس و قمه به ما حمله کردند. شیشه ماشینم شکست و سرم مجروح شد. سه روز است که درگیر مداوا در بیمارستان هستم. یک روز در اورژانس خوابیدم. یک روز هم به دکتر خصوصی مراجعه کردم. دکترها به من گفتند باید به اردبیل اعزام شوم اما به آنها اعلام کردم که چقدر باید پول خرج کنم؟ ۶ ماه است که حقوق نمیگیرم.
به گفته بنی سلطان، پزشکان برای او ۱۰ روز مرخصی نوشتهاند اما چون رئیس منابع طبیعی آستارا خیلی آدم خوبی است و ادارهشان ماشین ندارد، به مرخصی نرفته و در اداره حضور مییابد. زیرا ماشین اداره منابع طبیعی را به رشت فرستادهاند و گفتهاند که ماشین را تعویض میکنیم ولی یک ماهی است که ماشین پلاک دولتی به اداره آستار تحویل نشده و حتی کارهای اداری هم با ماشین بنیسلطان انجام میشود.
این راننده شرکتی نگران است که اگر کارش را رها کند، هم ماشین آسیب دیدهاش از دستش برود و هم ۶ ماه حقوقش را دیگر بدست نیاورد. او میگوید: «بی پدر و مادر اینجا ماندهایم».
بنی سلطان که متاهل است، هشت میلیون تومان پول ندارد که برای فرزندش در رشت بفرستد. نگران است زیرا در روستا کار گیر نمیآورد و جانبازی است که به جای اینکه مشابه بقیه از بنیاد شهید حقوق بگیرد، روی پای خودش ایستاده و معتقد است که چون برای وطن کار کرده، نباید به دنبال کمک از بنیاد شهید باشد. با وجودی که ماشینش در درگیریهای منابع طبیعی آسیب دیده، صرفا یک صورتجلسه در پاسگاه ثبت شده و هیچ تاییدیهای هم دریافت نکرده است. البته او از مسئولان میخواهد که حداقل پول بنزین و تعمیر ماشین را به رانندگان برسانند تا آنها بتوانند به کارشان ادامه دهند.
گشت زنی در جنگلهای گیلان برای مقابله با قاچاق بدون خودرو تقریبا امکانپذیر نیست اما منابع مطلع میگویند که خودروهای استان گیلان مستهلک شده و قرار است در مزایدهای به فروش گذاشته شوند و حالا بار تمام اکثر گشتزنیها روی دوش شرکتهای بخش خصوصی است که آنها هم قراردادهایشان به مشکل خورده است.
یکی از پرسنل اداره منابع طبیعی گیلان که نخواست نامش فاش شود، به «هفت صبح» میگوید: نیروهای راننده شرکتی چند ماه است که حقوق نگرفتهاند و هزینه تعمیر ماشینشان را از جیب پرداخت میکنند. یکی از رانندگان ما برنجش را فروخت تا خرج ماشینش را بدهد.
به گفته این منبع مطلع تغییر شرکت سبب شده که در جریان نقل و انتقال پیمانکار، حقوق پرسنل وابسته به شرکت به مشکل بر بخورد و رانندگان حدود پنج تا ۶ ماه حقوق معوق داشته باشند. از آنجا که همه کارهای حمل و نقل دست نیروهای شرکتی است و ادارات، ماشین سازمانی ندارند؛ برای هر اعزام به گشتزنی تنش در اداره ایجاد میشود زیرا نیروهای شرکتی ناراضی هستند.
در نظام بودجهریزی ایران هر سال تمامی دستگاهها با تخمین هزینههای یک سال، برآورد بودجه خود را به وزارتخانه مربوطه ارجاع میدهند تا ردیفهای بودجهای برای اقدامات پیشبینی شود. اما یک پرسش اساسی و مهم در این میان وجود دارد و آن این است که سازمان منابع طبیعی در زمان بودجهریزی چطور برای بسیاری از جلسات غیر ضرور بودجه پیشبینی میکند اما برای حقوق پرسنل شرکتی، ولو جمعیت محدود و اندک اما تاثیرگذار بر روند حفاظت از عرصههای هیرکانی، هیچ رقمی پیشبینی نشده و مشکلات ناشی از قراردادهای آنها بعد از گذشت نیمی از ماههای سال، هنوز حل نشده است؟ آیا مسئولان سازمان منابع طبیعی به معیشت همکاران خود توجه دارند یا صرفا در حال اجرای پروژههای نمایشی هستند؟ آیا آنها درباره تاثیر مستقیم و منفی فقر بر حفاظت از عر
در حالیکه دولت برای تأمین کسری بودجه بیش از هر زمان دیگری به بازار سرمایه…
نمایش «دشمن خدا» با روایت دو موقعیت ساده اما پرمعنا، مخاطب را از جایگاه تماشاگر…
بینجواچینگ یا تماشای پیوسته چند قسمت سریال در یک نوبت، دیگر تنها یک سرگرمی نیست؛…
برند اسنوا که با ممنوعیت واردات لوازم خانگی خارجی به یکی از بازیگران اصلی بازار…
انتشار نخستین آلبوم رسمی شروین حاجیپور با نام «واقعی» پس از سه سال سکوت و…
تهران امسال نیز با مجموعهای از برنامههای فرهنگی، هنری و اجتماعی به استقبال روز مادر…