در ادامه روند تحلیل بازار، یکی از مهمترین تحولات هفته کاهش قابلتوجه نرخ دلار بود؛ کاهشی که طی آن دلار حدود ۴ هزار تومان افت کرد و چهار کانال پایین آمد. این افت ناگهانی، در حالی رخ داد که تا همین چند سال پیش، نرخ فعلی دلار معادل نرخ سال ۱۳۹۷ بود. اما آنچه این کاهش را معنادار میکند، نه صرف عدد، بلکه دلایل پشتپرده آن است.
نخستین عامل، گمانهزنیها درباره تغییرات مدیریتی در حوزه سیاستگذاری ارزی بود؛ بهویژه احتمال برکناری یکی از چهرههای کلیدی در حوزه تثبیت نرخ ارز. این موضوع، بهنوعی سیگنال روانی به بازار داد که ممکن است سیاستهای ارزی تغییر کند. دومین عامل، اخبار مربوط به ازسرگیری مذاکرات با آمریکا بود که فضای انتظاری بازار را به سمت کاهش تنشها و افزایش عرضه ارز سوق داد. در کنار این موارد، افزایش تزریق اسکناس به بازار نیز نقش مهمی در ایجاد تعادل و کاهش نرخ ارز ایفا کرد.
از سوی دیگر، تحولات بینالمللی نیز بیتأثیر نبودند. از جمله، تصمیم برخی کشورها برای کاهش خرید نفت بهمنظور مدیریت تبعات جنگ اوکراین و همچنین اظهارات ترامپ درباره کاهش تعرفهها بر کالاهای هندی، که میتواند رقابتپذیری روسیه در بازار چین را افزایش دهد. همچنین، خبر آتشسوزی یک تانکر نفتی با پرچم کامرون که در آبهای بینالمللی فعالیت میکرد، نگرانیهایی درباره محدودیتهای تردد کشتیهای قدیمی در بنادر مهم منطقهای و اروپایی ایجاد کرد. این موضوع میتواند بر جریان تجارت نفت و در نتیجه بر بازار ارز نیز اثرگذار باشد.
خروجی قابلتوجهی از صندوقهای طلا
در بازار سرمایه، شاهد یکی از روزهای خاص و پرتحرک بودیم. از میان نمادهای فعال، ۶۸۵ نماد در محدوده مثبت و تنها ۳۷ نماد در محدوده منفی معامله شدند. این نسبت، نشاندهنده جو روانی مثبت و اقبال عمومی به بازار بود. در مجموع، ۵۸۰ نماد صف خرید و صف فروش داشتند و ارزش معاملات خرد به حدود ۶۰ میلیارد تومان رسید. با وجود افت دلار، خروجی قابلتوجهی از صندوقهای طلا مشاهده نشد و این نشان میدهد که سرمایهگذاران همچنان به حفظ موقعیتهای خود در این صندوقها تمایل دارند.
در همین حال، صندوقهای درآمد ثابت با خروج ۱۳۷۵ میلیارد تومان پول حقیقی مواجه شدند. نکته جالب توجه، رشد ارزش معاملات در بازار آپشن بود؛ بهگونهای که ارزش معاملات برخی از نمادهای آپشن از معاملات اهرمی نیز فراتر رفت. این اتفاق کمسابقه، نشاندهنده افزایش تمایل به ابزارهای مشتقه و رشد انتظارات نوسانی در بازار است.
با وجود این فضای مثبت، تحلیلگران هشدار میدهند که بازار در محدودههای فعلی ممکن است با فشار فروش مواجه شود. اما نکته کلیدی، واکنش بازار به این فشارهاست. برخلاف انتظار بسیاری که تصور میکردند پس از معاملات سنگین در نماد خودرو، بازار وارد فاز اصلاحی شود، بازار نهتنها اصلاح نکرد، بلکه به رشد خود ادامه داد. این رفتار، نشاندهنده قدرت روند و حضور پول هوشمند در بازار است.
در خصوص ورود پول به بازار سهام، تحلیلها حاکی از آن است که این نقدینگی عمدتاً از سوی بازیگران حرفهای بازار نبوده و در صورتی که اتفاق سیاسی یا نظامی خاصی رخ ندهد، احتمال ماندگاری این پول در بازار بالاست. بنابراین، اصلاحات ناشی از اخبار سیاسی میتواند فرصت خرید تلقی شود—البته به شرط رعایت اصول مدیریت ریسک.
در این میان، تأکید بر تعیین حد ضرر اهمیت دوچندان دارد. سرمایهگذاران باید برای هر موقعیت معاملاتی، حد ضرری مشخص—مثلاً ۶ تا ۸ درصد پایینتر از سقف قیمتی—در نظر بگیرند و بر اساس آن تصمیمگیری کنند. در شرایطی که بازار با ترند صعودی حرکت میکند، تمرکز بر سهمهای دارای ارزش بنیادی و فاصله قیمتی با ارزش ذاتی، میتواند بازدهی بالاتری به همراه داشته باشد.
نرخ فعلی دلار معادل نرخ سال ۱۳۹۷
در ادامه روند تحلیل بازار، یکی از مهمترین تحولات هفته گذشته کاهش قابلتوجه نرخ دلار بود؛ کاهشی که طی آن دلار حدود ۴ هزار تومان افت کرد و چهار کانال پایین آمد. این افت ناگهانی، در حالی رخ داد که تا همین چند سال پیش، نرخ فعلی دلار معادل نرخ سال ۱۳۹۷ بود. اما آنچه این کاهش را معنادار میکند، نه صرف عدد، بلکه دلایل پشتپرده آن است.
نخستین عامل، گمانهزنیها درباره تغییرات مدیریتی در حوزه سیاستگذاری ارزی بود؛ بهویژه احتمال برکناری یکی از چهرههای کلیدی در حوزه تثبیت نرخ ارز. این موضوع، بهنوعی سیگنال روانی به بازار داد که ممکن است سیاستهای ارزی تغییر کند. دومین عامل، اخبار مربوط به ازسرگیری مذاکرات با آمریکا بود که فضای انتظاری بازار را به سمت کاهش تنشها و افزایش عرضه ارز سوق داد. در کنار این موارد، افزایش تزریق اسکناس به بازار نیز نقش مهمی در ایجاد تعادل و کاهش نرخ ارز ایفا کرد.
از سوی دیگر، تحولات بینالمللی نیز بیتأثیر نبودند. از جمله، تصمیم برخی کشورها برای کاهش خرید نفت بهمنظور مدیریت تبعات جنگ اوکراین و همچنین اظهارات ترامپ درباره کاهش تعرفهها بر کالاهای هندی، که میتواند رقابتپذیری روسیه در بازار چین را افزایش دهد. همچنین، خبر آتشسوزی یک تانکر نفتی با پرچم کامرون که در آبهای بینالمللی فعالیت میکرد، نگرانیهایی درباره محدودیتهای تردد کشتیهای قدیمی در بنادر مهم منطقهای و اروپایی ایجاد کرد. این موضوع میتواند بر جریان تجارت نفت و در نتیجه بر بازار ارز نیز اثرگذار باشد.
در بازار سرمایه، روز گذشته شاهد یکی از روزهای خاص و پرتحرک بودیم. از میان نمادهای فعال، ۶۸۵ نماد در محدوده مثبت و تنها ۳۷ نماد در محدوده منفی معامله شدند. این نسبت، نشاندهنده جو روانی مثبت و اقبال عمومی به بازار بود. در مجموع، ۵۸۰ نماد صف خرید و صف فروش داشتند و ارزش معاملات خرد به حدود ۶۰ میلیارد تومان رسید. با وجود افت دلار، خروجی قابلتوجهی از صندوقهای طلا مشاهده نشد و این نشان میدهد که سرمایهگذاران همچنان به حفظ موقعیتهای خود در این صندوقها تمایل دارند.
در همین حال، صندوقهای درآمد ثابت با خروج ۱۳۷۵ میلیارد تومان پول حقیقی مواجه شدند. نکته جالب توجه، رشد ارزش معاملات در بازار آپشن بود؛ بهگونهای که ارزش معاملات برخی از نمادهای آپشن از معاملات اهرمی نیز فراتر رفت. این اتفاق کمسابقه، نشاندهنده افزایش تمایل به ابزارهای مشتقه و رشد انتظارات نوسانی در بازار است.
بورس در محدودههای فعلی ممکن است با فشار فروش مواجه شود
با وجود این فضای مثبت، تحلیلگران هشدار میدهند که بازار در محدودههای فعلی ممکن است با فشار فروش مواجه شود. اما نکته کلیدی، واکنش بازار به این فشارهاست. برخلاف انتظار بسیاری که تصور میکردند پس از معاملات سنگین در نماد خودرو، بازار وارد فاز اصلاحی شود، بازار نهتنها اصلاح نکرد، بلکه به رشد خود ادامه داد. این رفتار، نشاندهنده قدرت روند و حضور پول هوشمند در بازار است.
در خصوص ورود پول به بازار سهام، تحلیلها حاکی از آن است که این نقدینگی عمدتاً از سوی بازیگران حرفهای بازار نبوده و در صورتی که اتفاق سیاسی یا نظامی خاصی رخ ندهد، احتمال ماندگاری این پول در بازار بالاست. بنابراین، اصلاحات ناشی از اخبار سیاسی میتواند فرصت خرید تلقی شود—البته به شرط رعایت اصول مدیریت ریسک.
در این میان، تأکید بر تعیین حد ضرر اهمیت دوچندان دارد. سرمایهگذاران باید برای هر موقعیت معاملاتی، حد ضرری مشخص—مثلاً ۶ تا ۸ درصد پایینتر از سقف قیمتی—در نظر بگیرند و بر اساس آن تصمیمگیری کنند. در شرایطی که بازار با ترند صعودی حرکت میکند، تمرکز بر سهمهای دارای ارزش بنیادی و فاصله قیمتی با ارزش ذاتی، میتواند بازدهی بالاتری به همراه داشته باشد.
در نهایت، باید گفت که بازار در حال حاضر در فاز تعادلی با گرایش صعودی قرار دارد. اگرچه فشارهای فروش در برخی سطوح محتمل است، اما تا زمانی که جریان نقدینگی مثبت باقی بماند و اخبار کلان اقتصادی یا سیاسی شوک منفی وارد نکند، میتوان به ادامه روند صعودی امیدوار بود. شرط موفقیت در این فضا، پایبندی به استراتژی، رعایت حد ضرر، و پرهیز از هیجانزدگی است.