مونا موسوی: بازار لوازم آرایشی و بهداشتی در ایران طی سالهای اخیر به یکی از پرمصرفترین و پویاترین حوزههای اقتصادی و فرهنگی کشور تبدیل شده است. با وجود چالشهای اقتصادی، تحریمها و محدودیتهای وارداتی، مصرف این محصولات نهتنها کاهش نیافته بلکه در برخی بخشها با تغییر الگوی رفتاری، رشد نیز داشته است. برآوردها نشان میدهد که حدود ۴.۵ درصد از هزینههای خانوار ایرانی صرف خرید لوازم آرایشی و بهداشتی میشود؛ رقمی که از میانگین جهانی (حدود ۲.۶ درصد) بهمراتب بالاتر است و ایران را پس از عربستان، در جایگاه دوم مصرفکنندگان عمده این محصولات در منطقه قرار میدهد.
اگر به سبد مصرفی خانوادههای ایرانی نگاه کنیم، لوازم آرایشی جایگاهی پررنگ دارد. برآوردها نشان میدهد هر خانواده ایرانی در طول یک سال، بهطور متوسط ۱۰ میلیون تومان برای خرید محصولات آرایشی هزینه میکند؛ رقمی که در مجموع، ایران را به یکی از بزرگترین بازارهای مصرفی خاورمیانه تبدیل کرده است. این میزان مصرف، پنج برابر میانگین کشورهای منطقه گزارش شده و همین واقعیت، جذابیت ویژهای برای واردکنندگان و عرضهکنندگان ایجاد کرده است. اما در سایه محدودیت واردات رسمی و ضعف نظارت، بخش بزرگی از این تقاضا از مسیر قاچاق و تولید زیرپلهای تأمین میشود؛ روندی که نهتنها تولید داخلی را به حاشیه رانده، بلکه سلامت مصرفکنندگان را نیز در معرض خطر جدی قرار داده است.
سرانه مصرف لوازم آرایشی در ایران حدود ۲.۵ برابر میانگین جهانی است و سن شروع مصرف در کشور به حدود ۱۴ سال رسیده است؛ نشانهای از تغییرات فرهنگی، فشارهای اجتماعی و تأثیر رسانههای تصویری و شبکههای اجتماعی بر نسل جوان. گردش مالی این بازار سالانه بیش از ۲.۱ میلیارد دلار برآورد میشود و هر ایرانی بهطور متوسط نزدیک به یک میلیون تومان در ماه برای خرید این محصولات هزینه میکند.
بازار لوازم آرایشی ایران در سالهای اخیر به یکی از پرچالشترین عرصههای مصرفی کشور تبدیل شده است. ضعف نظارت و گسترش واردات قاچاق، تولید داخلی را به حاشیه رانده و رقابت ناسالم میان برندهای تقلبی و تولیدکنندگان داخلی، کیفیت محصولات را به شدت کاهش داده است. نتیجه این روند، افزایش کالاهای بیکیفیت و تهدید مستقیم سلامت مصرفکنندگان بوده است.
این بازار یکی از بزرگترین بازارهای مصرفی منطقه محسوب میشود و تقاضای بالای آن، بهویژه در میان جوانان، جذابیت زیادی برای واردکنندگان و تولیدکنندگان ایجاد کرده است. با این حال، بخش عمدهای از این تقاضا توسط کالاهای قاچاق تأمین میشود. ضعف نظارت در مبادی ورودی و گستردگی شبکههای توزیع غیررسمی، مسیر ورود محصولات بیکیفیت و تقلبی را هموار کرده و عملاً بازار رسمی را تحت فشار قرار داده است.
تولیدکنندگان داخلی نیز به دلیل هزینههای بالای مواد اولیه، محدودیتهای فناوری و نبود حمایت جدی، توان رقابت با برندهای قاچاق را ندارند. در نتیجه، سهم تولید داخلی کاهش یافته و بسیاری از کارخانهها با ظرفیت پایین فعالیت میکنند. این وضعیت موجب شده مصرفکنندگان ایرانی بیشتر به سمت محصولات خارجی حتی اگر قاچاق باشند سوق پیدا کنند.
بازار آرایشی و بهداشتی ایران در سال ۱۴۰۴ با وجود چالشهای اقتصادی، همچنان یکی از پرتقاضاترین بازارهای منطقه است. مصرف بالا، سهم قابل توجه قاچاق، و ظرفیت تولید داخلی بلااستفاده، نشاندهنده نیاز به اصلاحات ساختاری، نظارت دقیقتر، و سیاستگذاری هوشمندانه در این حوزه است. تغییرات فرهنگی، اقتصادی و روانشناختی در نسل جوان نیز الگوی مصرف را به سمت محصولات سلامتمحور و داخلی سوق دادهاند.
با وجود ظرفیت تولید داخلی که تا ۲.۵ برابر نیاز بازار داخلی تخمین زده میشود، بخش قابل توجهی از بازار همچنان در اختیار کالاهای قاچاق و تقلبی است. حدود ۱.۶ میلیارد دلار از محصولات آرایشی موجود در بازار ایران از مسیرهای غیررسمی وارد میشوند؛ محصولاتی که اغلب فاقد نظارت بهداشتی بوده و تهدیدی جدی برای سلامت عمومی محسوب میشوند. سهم واردات رسمی نیز بهدلیل سیاستهای محدودکننده وزارت صمت کاهش یافته و تمرکز بر افزایش سهم تولید داخلی قرار گرفته است.
تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای بانکی موجب جابجایی مبادی واردات لوازم آرایشی ایران از اروپا به آسیا شدهاند. برندهای معتبر اروپایی جای خود را به محصولات چینی، هندی، ترکیهای و کرهای دادهاند که با قیمت پایینتر و دسترسی آسانتر وارد بازار شدهاند. این تحول، ضمن کاهش وابستگی به واردات غربی، فرصتهایی برای رشد تولید داخلی فراهم کرده اما همزمان نگرانیهایی درباره کیفیت، ایمنی و اصالت کالاها ایجاد کرده است. مصرفکنندگان ایرانی نیز با تعدیل انتظارات، به سمت برندهای مقرونبهصرفه و داخلی گرایش یافتهاند؛ تغییری که اگر با سیاستگذاری هوشمندانه همراه شود، میتواند به توسعه پایدار صنعت آرایشی کشور منجر شود
مقایسه روند مصرف در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال ۱۳۹۸ نشان میدهد که با وجود رکود اقتصادی، تقاضا برای محصولات آرایشی و بهداشتی همچنان بالا باقی مانده است. البته تغییراتی در ترکیب مصرف مشاهده میشود؛ بهطوری که مصرف اقلام لوکس وارداتی کاهش یافته و در مقابل، گرایش به محصولات داخلی و سلامتمحور مانند ضدآفتابها، شویندهها و مراقبتهای پوستی افزایش یافته است. این تغییرات ناشی از افزایش قیمت ارز، کاهش قدرت خرید، رشد آگاهی عمومی نسبت به سلامت پوست و خطرات محصولات تقلبی، و همچنین سیاستهای حمایتی از تولید داخلی بودهاند.
برهمین اساس میتوان ادعا کرد که بازار آرایشی و بهداشتی ایران در سال ۱۴۰۴ با وجود چالشهای ساختاری، همچنان یکی از پرتقاضاترین بازارهای منطقه است. مصرف بالا، سهم قابل توجه قاچاق، و ظرفیت تولید داخلی بلااستفاده، نشاندهنده نیاز به اصلاحات بنیادین، نظارت دقیقتر، و سیاستگذاری هوشمندانه در این حوزه است. تغییرات فرهنگی، اقتصادی و روانشناختی در نسل جوان نیز الگوی مصرف را به سمت محصولات مقرونبهصرفه، ایمن و داخلی سوق دادهاند؛ مسیری که اگر با حمایتهای ساختاری همراه شود، میتواند به توسعه پایدار این صنعت در کشور منجر شود.
بازار لوازم آرایشی و بهداشتی ایران طی سالهای اخیر تحت تأثیر تحریمهای اقتصادی، محدودیتهای بانکی، و تغییرات در روابط تجاری بینالمللی، دستخوش تحولاتی بنیادین شده است. یکی از مهمترین این تحولات، کاهش محسوس واردات رسمی و غیررسمی از کشورهای اروپایی و جایگزینی آن با محصولات آسیایی، بهویژه از چین، هند، ترکیه، کره جنوبی و امارات متحده عربی است.
تا پیش از تشدید تحریمها، برندهای اروپایی مانند لورآل، نیوآ، لانکوم، و ماکسفکتور سهم قابل توجهی از بازار آرایشی ایران را در اختیار داشتند. این برندها بهدلیل اعتبار جهانی، کیفیت بالا و تقاضای مصرفکنندگان ایرانی، در صدر فهرست واردات قرار داشتند. اما با محدود شدن دسترسی به کانالهای مالی بینالمللی، افزایش هزینههای انتقال ارز، و سختگیریهای گمرکی، واردات این محصولات با افت چشمگیر مواجه شد.
در مقابل، برندهای آسیایی با قیمت پایینتر، انعطافپذیری بیشتر در شرایط تجاری، و دسترسی آسانتر به بازار ایران، جایگزین برندهای اروپایی شدند. چین بهعنوان بزرگترین صادرکننده لوازم آرایشی جهان، با ارائه محصولات متنوع در ردههای قیمتی مختلف، توانسته سهم قابل توجهی از بازار ایران را تصاحب کند. هند نیز با تمرکز بر محصولات گیاهی و سنتی، جایگاه ویژهای در میان مصرفکنندگان ایرانی پیدا کرده است. ترکیه و کره جنوبی نیز با برندهای میانرده و کیفیت قابل قبول، در حال تثبیت حضور خود در بازار ایران هستند.
این جابجایی مبادی واردات، پیامدهای چندگانهای برای بازار داخلی به همراه داشته است. از یکسو، کاهش وابستگی به برندهای اروپایی موجب افزایش سهم تولیدکنندگان داخلی و رشد برندهای ایرانی شده است. از سوی دیگر، ورود گسترده محصولات آسیایی، بهویژه از مسیرهای غیررسمی، نگرانیهایی درباره کیفیت، ایمنی و اصالت کالاها ایجاد کرده است. بسیاری از این محصولات فاقد استانداردهای بهداشتی معتبر بوده و در غیاب نظارت مؤثر، سلامت مصرفکنندگان را تهدید میکنند.
از منظر مصرفکننده، تغییر در ترکیب برندها و مبادی وارداتی، منجر به تعدیل انتظارات و تغییر الگوی خرید شده است. مصرفکنندگان ایرانی که پیشتر به برندهای اروپایی با کیفیت بالا و بستهبندیهای لوکس گرایش داشتند، اکنون بهدلیل افزایش قیمت ارز و کاهش قدرت خرید، به سمت محصولات مقرونبهصرفه آسیایی یا تولیدات داخلی سوق یافتهاند. این تغییر رفتار، همزمان با رشد آگاهی عمومی نسبت به سلامت پوست و خطرات محصولات تقلبی، زمینهساز تحول در ترجیحات مصرفی شده است.
در مجموع، تحریمها و تغییرات در روابط تجاری ایران با اروپا، موجب بازتعریف زنجیره تأمین لوازم آرایشی کشور شدهاند. این تحول، اگرچه در کوتاهمدت با چالشهایی همراه بوده، اما در بلندمدت میتواند فرصتی برای توسعه برندهای داخلی، ارتقاء استانداردهای تولید، و کاهش وابستگی به واردات باشد؛ مشروط بر آنکه سیاستگذاریهای حمایتی، نظارتهای بهداشتی، و زیرساختهای تولیدی بهدرستی تقویت شوند.
در حال حاضر بخش عمده محصولات لوازم آرایشی از کشورهای همسایه مانند ترکیه، امارات، پاکستان و چین وارد میشوند و بسیاری از آنها کیفیت لازم را ندارند. این روند تولید داخلی را به حاشیه رانده، رقابت سالم را از بین برده و سلامت مصرفکنندگان را با افزایش حساسیتهای پوستی و بیماریهای ناشی از محصولات بیکیفیت تهدید میکند. تنها با تقویت نظارت، حمایت از تولید داخلی و آگاهیبخشی به مصرفکنندگان میتوان این بازار را از سایه قاچاق خارج کرد
یکی از چالشهای جدی دیگر بازار لوازم خانگی، تولید زیرپلهای و عرضه برندهای جعلی است. برخی کارگاههای غیرمجاز با استفاده از بستهبندیهای مشابه برندهای معروف، محصولات بیکیفیت را روانه بازار میکنند. حتی در مواردی، این محصولات در کشورهای همسایه مانند ترکیه، امارات یا پاکستان تولید میشوند و با نام برندهای معتبر وارد ایران میگردند. این روند نهتنها اعتماد مصرفکننده را خدشهدار کرده، بلکه رقابت سالم را نیز از بین برده است. البته پیامدهای بهداشتی این وضعیت بسیار نگرانکننده است. محصولات بیکیفیت و تقلبی آثار مستقیم بر سلامت مصرفکنندگان دارند. گزارشهای متعدد از بروز حساسیتهای پوستی، بیماریهای قارچی و حتی مشکلات جدیتر ناشی از استفاده از این محصولات منتشر شده است. نبود برچسبهای معتبر، عدم رعایت استانداردهای بهداشتی و استفاده از مواد اولیه نامرغوب، تهدیدی جدی برای سلامت عمومی محسوب میشود.
هرچند قوانین متعددی برای کنترل واردات و تولید محصولات آرایشی وجود دارد، اما اجرای آنها با ضعف جدی مواجه است. شبکههای قاچاق بهراحتی از مرزها عبور میکنند و کارگاههای زیرپلهای نیز به دلیل نبود نظارت مستمر، فعالیت خود را ادامه میدهند. این خلأ قانونی و اجرایی و ضعف واردات رسمی برای این محصولات، زمینهساز گسترش بازار غیررسمی شده و اعتماد عمومی را بیش از پیش تضعیف کرده است.
بازار لوازم آرایشی ایران با گردش مالی چند میلیارد دلاری، جایگاهی ویژه در میان بازارهای مصرفی خاورمیانه دارد. تقاضای بالای مصرفکنندگان ایرانی، بهویژه جوانان، این بازار را به یکی از پررونقترین عرصههای مصرفی منطقه بدل کرده است. با این حال، بخش عمده این تقاضا نه از مسیر رسمی، بلکه از طریق قاچاق تأمین میشود؛ بهگونهای که سهم واردات قانونی در برابر حجم عظیم قاچاق بسیار ناچیز است.
بر اساس دادههای گمرک ایران و گزارشهای تجارت خارجی سال ۱۴۰۳، ارزش واردات رسمی محصولات آرایشی و بهداشتی تنها در محدوده ۵۰ تا ۶۰ میلیون دلار قرار داشته است. این رقم در مقایسه با حجم قاچاق که بیش از ۲.۱ میلیارد دلار برآورد میشود، نشاندهنده شکاف عمیق میان بازار رسمی و غیررسمی است؛ شکافی که عملاً مسیر را برای گسترش کالاهای بیکیفیت و تقلبی هموار کرده است.
دلایل این محدودیت واردات رسمی را میتوان در چند عامل جستوجو کرد؛ نخست، سیاستهای سختگیرانه دولت در زمینه واردات کالاهای مصرفی غیرضروری، ورود برندهای معتبر را دشوار کرده است. دوم، تعرفههای بالا و محدودیتهای ارزی فشار سنگینی بر واردکنندگان رسمی وارد میکند و انگیزه فعالیت قانونی را کاهش میدهد. سوم، نبود حمایت کافی از برندهای معتبر و فقدان سیاستهای تشویقی برای حضور آنها در بازار ایران، فضای رقابت سالم را از بین برده است.
واقعیت این است که بازار لوازم آرایشی ایران در وضعیت کنونی بیش از آنکه فرصت اقتصادی باشد، تهدیدی برای سلامت مصرفکنندگان است. تنها با ترکیبی از سیاستهای حمایتی، نظارت جدی و آگاهیبخشی اجتماعی میتوان این بازار را از سایه قاچاق و تولید زیرپلهای خارج کرد و به سمت رقابت سالم و تولید استاندارد هدایت نمود.
بازار لوازم آرایشی ایران در سالهای اخیر به یکی از بزرگترین و پرمصرفترین بازارهای منطقه خاورمیانه تبدیل شده است. تقاضای بالای مصرفکنندگان ایرانی، بهویژه جوانان، این بازار را به مقصدی جذاب برای واردکنندگان قاچاق و تولیدکنندگان بدل کرده است. بر اساس گزارش انجمن واردکنندگان فرآوردههای بهداشتی و آرایشی، میزان مصرف در ایران پنج برابر میانگین کشورهای خاورمیانه است؛ رقمی که نشاندهنده جایگاه ویژه این بازار در منطقه است. با این حال، محدودیتها و ممنوعیتهای واردات رسمی، زمینه را برای رشد قاچاق و تولید زیرپلهای فراهم کرده و بخش بزرگی از نیاز مصرفکنندگان از مسیرهای غیررسمی تأمین میشود.
طبق آمار رسمی، حجم قاچاق محصولات آرایشی و بهداشتی در ایران سالانه حدود ۲.۱ میلیارد دلار برآورد میشود. این رقم نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته و نشان میدهد که سیاستهای محدودکننده واردات نهتنها نتوانستهاند بازار را کنترل کنند، بلکه قاچاق را گستردهتر کردهاند. در نتیجه، بخش قابل توجهی از گردش مالی این بازار به جای آنکه در مسیر قانونی و مالیاتپذیر جریان یابد، به شبکههای غیررسمی قاچاق منتقل میشود.
کشورهای مبدا قاچاق نیز نقش مهمی در این چرخه دارند. ترکیه و امارات به دلیل نزدیکی جغرافیایی و شبکههای تجاری فعال، اصلیترین مسیر ورود کالاهای تقلبی و بیکیفیت به ایران محسوب میشوند. علاوه بر این، پاکستان و چین نیز در زنجیره تولید و عرضه محصولات آرایشی تقلبی حضور دارند. بسیاری از این کالاها در کارگاههای غیررسمی این کشورها تولید شده و با بستهبندی مشابه برندهای معتبر، وارد بازار ایران میشوند؛ روندی که اعتماد مصرفکنندگان را خدشهدار کرده و رقابت سالم را از میان برده است.
پیامدهای این وضعیت تنها اقتصادی نیست، بلکه ابعاد اجتماعی و بهداشتی جدی نیز دارد. تولیدکنندگان داخلی به دلیل هزینههای بالای مواد اولیه و نبود حمایت کافی، توان رقابت با کالاهای قاچاق را ندارند و سهم آنها در بازار کاهش یافته است. از سوی دیگر، ورود محصولات بیکیفیت و تقلبی موجب افزایش حساسیتهای پوستی، بیماریهای قارچی و مشکلات جدیتر در میان مصرفکنندگان شده است. نبود برچسبهای معتبر و استانداردهای بهداشتی، تهدیدی مستقیم برای سلامت عمومی به شمار میرود.
به طور کلی میتوان گفت گردش مالی بازار لوازم آرایشی ایران چند میلیارد دلار برآورد میشود که بخش قابل توجهی از آن، یعنی بیش از دو میلیارد دلار، از طریق قاچاق تأمین میشود. ترکیه، امارات، پاکستان و چین اصلیترین مبادی ورود این کالاها هستند. برای اصلاح این وضعیت، تقویت نظارت بر مرزها، حمایت از تولید داخلی و آگاهیبخشی به مصرفکنندگان ضروری است؛ در غیر این صورت، بازار همچنان در اختیار قاچاقچیان و تولیدکنندگان زیرپلهای باقی خواهد ماند و سلامت عمومی بیش از پیش در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
برای برونرفت از این وضعیت، چند راهکار اساسی مطرح است. نخست، تقویت نظارت و برخورد جدی با قاچاق از طریق کنترل دقیق مبادی ورودی و شبکههای توزیع غیررسمی ضروری است. دوم، حمایت از تولید داخلی با کاهش هزینههای مواد اولیه، ارائه تسهیلات مالی و انتقال فناوری میتواند کیفیت تولید را ارتقا دهد. سوم، آگاهیبخشی به مصرفکنندگان درباره خطرات محصولات تقلبی و آموزش روشهای تشخیص کالاهای اصل اهمیت ویژه دارد. و در نهایت، استانداردسازی و الزام تولیدکنندگان و واردکنندگان به درج برچسبهای معتبر و قابل رهگیری میتواند اعتماد عمومی را بازسازی کند.
برنامه «گنگ» با اجرای علی ضیا و حضور محمدرضا شایع، تنها یک تجربه موسیقایی نبود؛…
انتشار یک کلیپ کودکآزاری در آذرماه دو سال پیش، جامعه را در شوک فرو برد.…
پرونده قتل شاهین در ملارد، از یک نزاع خانوادگی بر سر معامله ملکی آغاز شد…
مرگ کامران فانی خبر نبود، مکثی بود در میان هیاهوی روزمره؛ یادآوری اینکه دانش و…
لید انتشار مجموعهای از تصاویر مربوط به املاک جفری اپستین توسط دموکراتهای مجلس نمایندگان آمریکا،…
جهان امروز دیگر بر سر خاک و منابع طبیعی نمیجنگد؛ میدان تازه رقابت، داده و…