به گزارش سرمایه فردا، در روزهایی که دولت پزشکیان با انبوهی از بحرانهای اقتصادی، دیپلماتیک و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند، سخنگوی دولت بهجای آنکه صدای رسمی سیاستگذاری باشد، به سوژه رسانهای بدل شده است. فاطمه مهاجرانی، زنی که با یک سخنرانی انتخاباتی از حاشیه به متن سیاست پرتاب شد، حالا با هر نشست خبری، موجی از واکنشها را برمیانگیزد—از ژست قلب با دست تا اظهارات متناقض درباره مذاکرات هستهای.
اما آنچه در ظاهر یک سلسله گاف و رفتار غیررسمی به نظر میرسد، در واقع نشانهای از بحران عمیقتری است: فقدان انسجام در تیم رسانهای دولت، نبود هماهنگی میان نهادهای تصمیمگیر، و شکاف میان انتظارات سنتی از مقامات و واقعیتهای جدید ارتباطی. مهاجرانی، با همه ضعفها و قوتهایش، در میانه این شکاف ایستاده است—نه صرفاً بهعنوان یک فرد، بلکه بهعنوان نماد یک ساختار در حال گذار.
این گزارش، تلاش میکند فراتر از حاشیهها، به تحلیل عملکرد مهاجرانی در مقام سخنگو بپردازد؛ از نقش او در تبیین سیاستها تا چالشهای جنسیتی، رسانهای و نهادی که مسیرش را پیچیده کردهاند. آیا او قربانی ساختار است یا محصول آن؟ و آیا تمرکز بر رفتارهای نمادین، ما را از نقدهای ساختاری بازمیدارد؟ پاسخ، شاید در بازنگری در مفهوم «سخنگو» نهفته باشد—در عصری که سیاست، رسانه و جنسیت، دیگر از هم جدا نیستند.
دولت پزشکیان این روزها تنها چیزی که کم ندارد، حاشیه است. حالا نوبت به سخنگو رسیده است. فاطمه مهاجرانی، ۵۴ ساله و متولد مرداد ۱۳۴۹ در اراک، فامیل دور عطاءالله مهاجرانی (وزیر فرهنگ دولت خاتمی) است. او که پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته ناشناخته بود، با سخنرانی آتشین در میتینگ تبلیغاتی مسعود پزشکیان در اراک، ناگهان به کانون سیاست وارد شد.
این سخنرانی جنجالی نه تنها او را «سیاسی» کرد، بلکه به سکوی پرتابی برای انتصاب به سمت سخنگوی دولت بدل گشت. پیشتر، مهاجرانی چهرهای کمرنگ در عرصه عمومی بود و کمتر کسی با او آشنایی داشت. اما هیاهوی انتخاباتی، تریبون اراک و لحن تندش، مسیر زندگی سیاسیاش را دگرگون ساخت. این رویداد، نقطه عطفی بود که از یک فرد محلی، نمادی از حضور زنان در قدرت اجرایی ساخت. در واقع، تمام آوردههای سیاسی مهاجرانی، از شهرت تا مسئولیت، به همان لحظات پرشور پشت میکروفن در جمع هواداران پزشکیان بازمیگردد.
حالا فاطمه مهاجرانی به عنوان اولین زن سخنگوی دولت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، از مرداد ۱۴۰۳ وارد عرصهای شده که همواره با چالشهای رسانهای، سیاسی و اجتماعی همراه بوده است. انتصاب او توسط مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، نمادی از تلاش برای تنوع جنسیتی در ساختارهای حکومتی بود، اما عملکردش از همان ابتدا زیر ذرهبین منتقدان قرار گرفت و اکنون برخی حرکت های او آنقدر حاشیه ساز شده که خواستاربرکناری او شده اند.
انتقادات به فاطمه مهاجرانی عمدتاً بر رفتارهای غیررسمی او متمرکز شده که منتقدان آن را در تضاد با جایگاه رسمی سخنگویی دولت و شان یک خانم میدانند. یکی از تازهترین موارد، نشان دادن علامت قلب با دستانش در نشست خبری بود که به سرعت به سوژه شبکههای اجتماعی تبدیل شد. روزنامه خراسان در گزارشی تند، این حرکت را “ژستی برای استوریهای اینستاگرام” توصیف و تأکید کرد که چنین رفتارهایی در فضای رسمی دولت که مردم با مسائل معیشتی مانند قیمت نان و اجاره خانه دستوپنجه نرم میکنند، جایگاهی ندارد. این روزنامه نوشت: سخنگو در لحظهای که باید ابهامات و دغدغههای عمومی را با اطلاعات دقیق پاسخ دهد، پیام فاقد محتوا مخابره میکند. این انتقاد، درخواست فوری برای تغییر سخنگو یا بازآرایی تیم رسانهای دولت را مطرح کرد و آن را خطای نشانهشناختی در ارتباطات حکمرانی نامید.
البته دایره این انتقاد تنها به یک حرکت نشان دادن قبل با دست محدود نمیشود. منتقدان، مهاجرانی را به حاشیهسازی دیگری هم متهم کردهاند. برای مثال، در نشست خبری مهرماه ۱۴۰۴، حال او بد شد و نشست قطع گردید که این موضوع به عنوان نشانهای از عدم آمادگی جسمانی یا فشار کار تفسیر شد. هر چند که مهاجرانی هم عذرخواهی کرد و آن را به فشار کار نسبت داد، اما این رویداد بهانهای برای نقدهای بیشتر شد. برخی هم عملکرد سخنگو را در قالب “سریال گافها” به بوته نقد بردند و به عدم تسلط مهاجرانی بر مسائل اشاره کردند، از جمله اظهارنظرهایی که با سیاستهای رسمی کشور همخوانی نداشت. در مناظره جنجالی با دانشجویان در شهریور ۱۴۰۴ هم، مهاجرانی با انتقادات تند روبرو شد و برخی رسانهها، آن را نشانه ضعف در مدیریت گفتگو دانستند.
دیگر انتقادات شامل رفتار احساساتی و غیرحرفهای است و تأکید شده که چنین ویژگیهایی برای سخنگویی دولت مناسب نیست. همچنین، در آذر ۱۴۰۳، در جلسه با دانشجویان، مهاجرانی جلسه را ترک کرد که این رفتار به عنوان عدم تحمل نقد تفسیر شد. در مجموع، این انتقادات بر این باور استوار است که جایگاه سخنگویی نیازمند جدیت، حرفهایگری و تمرکز بر محتوای رسمی است، نه حرکات نمادین یا احساساتی که بیشتر به فضای شخصی تعلق دارد. این موج انتقادی نشاندهنده شکاف میان انتظارات سنتی از مقامات دولتی و رویکرد مهاجرانی است. اما برای آنکه درک درستی از موضوع داشت باید از نگاهی کلان تر و با در نظر گرفتن همه نکات مثبت و منفی خانم سخنگو به مسئله پرداخت.
در میان انبوه انتقادات، تنها نکتهای که میتوان آن را معتبر دانست، مربوط به عملکرد مهاجرانی در نقش تبیینکننده سیاستهای دولت است. وی به جای تنویر افکار عمومی، در برخی موارد درست عکس عمل کرده و ابهامات بیشتری ایجاد نموده است. برجستهترین مثال در مورد اظهارنظر او پیرامون ارسال پیام از سوی دونالد ترامپ برای آغاز مذاکرات هسته ای است. مهاجرانی یکشنبه هفته قبل اعلام کرد که وزارت خارجه پیامهایی برای از سرگیری مذاکرات دریافت کرده و جزئیات را در فرصت مناسب توضیح خواهد داد. اما کمتر از ۲۴ ساعت، این اظهارات توسط اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه تکذیب شد و یک منبع آگاه تأکید کرد که چنین پیامی صحت ندارد. روزنامه هفت صبح در گزارشی، این تناقضات را برجسته کرد و آن را نمونهای از “پراکندگی صداها” در سخنگویان دانست که بازار شایعه را گرم میکند.
این عملکرد معکوس، ریشه در عدم هماهنگی میان سخنگو و نهادهای مربوطه دارد. مهاجرانی در پاسخ به خبرنگاران، پیامهای دریافتی را تأیید کرد، اما وال استریت ژورنال و دیگر رسانهها گزارش دادند که این ادعاها با واقعیت همخوانی ندارد و حتی سفر مقامات ایرانی به عمان برای مذاکرات غیرمستقیم تکذیب شد. این موضوع، اعتماد عمومی را خدشهدار کرد، زیرا مردم نمیدانند کدام صدا را باور کنند.
علاوه بر این، در مسائل داخلی مانند فیلترینگ، مهاجرانی امیدواری به رفع فیلتر تلگرام و اینستاگرام داد، اما بعداً مسئولیت را به شورای عالی فضای مجازی واگذار کرد که این نیز نمونهای از عدم پیگیری و تبیین دقیق است. این انتقادات نشان میدهد که سخنگو به جای اقناع جامعه، گاهی ابهامات را افزایش داده و این تنها نقطه معتبر در میان سیل انتقادات شخصی و رفتاری است. این مسئله ساختاری است و نیاز به هماهنگی بیشتر دارد، اما نقش فردی مهاجرانی در آن انکارناپذیر است.
یکی دیگر از انتقاد به فاطمه مهاجرانی، گافهای کلامی در لحظات حساس است. او گاهی در پاسخ به پرسشهای کلیدی، کلمه یا جملهای میگوید که حاشیهساز شده و کل موضوع را تحتالشعاع قرار میدهد و همین یک واژه، افکار عمومی را منحرف کرده و برای دولت چهاردهم دردسر میآفریند. ضمن آنکه با غلبه احساسات بر رفتار او را هم مدنظر داشت؛ احساساتی بودن ذاتاً حسن است و نشاندهنده صداقت، اما در جایگاه سخنگویی نیازمند کنترل بیشتر است. مهاجرانی گاهی تحت تأثیر عواطف، لحنی احساسی میگیرد که ممکن است حرفهای به نظر نرسد یا پیام اصلی را تضعیف کند. تسلط بر احساسات، به او کمک میکند تا در شرایط پرتنش، آرام و منطقی بماند و از حاشیهسازی ناخواسته جلوگیری کند.
فارغ از انتقادات، فاطمه مهاجرانی از زمان آغاز به کار به عنوان اولین سخنگوی زن دولت، تلاش کرده در حد اختیارات و حوزه مسئولیت خود، عملکرد قابل قبولی ارائه دهد. او با تمرکز بر مسائل کلیدی مانند معیشت، دیپلماسی و حقوق زنان، سعی در ایجاد پل ارتباطی میان دولت و مردم داشته است. این رویکرد، در میان بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، نشاندهنده تلاش برای ثبات است.
برای خبرنگاران، دو ویژگی کلیدی سخنگو عبارتند از «رابطه با رسانهها» و «فن بیان شیوا» و فاطمه مهاجرانی در هر دو نسبتا موفق عمل کرده است. او فن بیان مناسبی دارد و بدون تپق، منظورش را واضح بیان میکند. رفتار دوستانهاش با خبرنگاران در حیاط دولت و نشستهای خبری، همراه با خندهرویی همیشگی، نشاندهنده ارتباط صمیمانه او با اصحاب رسانه است. با وجود عدم تجربه قبلی، مهاجرانی راه تعامل مؤثر را بلد است، امور را پیگیرانه دنبال میکند و رسانه را جدی میگیرد.
لذا نکته مهم اینجاست که در میانه سلسله بحرانها از تورم و معیشت گرفته تا تنشهای دیپلماتیک پس از جنگ و مسائل اجتماعی مانند حجاب، نمیتوان صرف یک حرکت مانند نشان دادن قلب، انتظار تغییر سخنگو داشت. این گزاره، نه دفاع است و نه حمایت، بلکه بر اولویتهای کشور تأکید دارد. تغییر فاطمه مهاجرانی که صدای زنان را هم در دولت نمایندگی می کند به واقع اکنون در اولویت های کشور قرار ندارد.
در کلکسیونی از چالشها، بهانهگیریهایی مانند انتقاد به یک ژست، اساسا محلی از اعراب ندارد. اولویت کشور، حل بحرانهای اقتصادی و دیپلماتیک است، نه تمرکز بر حاشیهها. مهاجرانی، با وجود ضعفها، نمادی از تغییر است و عملکردش در حد اختیارات، مثبت ارزیابی میشود. این به معنای تایید خروجی کار مهاجرانی نیست، اما در عین حال برکناری او هم در این اوضاع چاره کار نخواهد بود. بدیهی است که دولت باید بر تقویت تیم رسانهای تمرکز کند تا چنین انتقاداتی به حاشیه رانده شود.
مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند در دلجویی از خانوادههای پاکبانان جانباخته گفت: در کنار خانوادههای داغدار هستیم…
در حالیکه صنایع فولاد، آلومینیوم، پتروشیمی و معدنی با هزینههای فزاینده تولید مواجهاند، فرمول فعلی…
در روزهایی که شاخص کل بورس به سقف تاریخی خود نزدیک شده، بازار سرمایه ایران…
آتشسوزی گسترده در منطقه کوه آلا، میان شهرستانهای لالی و اندیکا، بار دیگر نشان داد…
با ورود بیش از ۱۳۸۶ نوع ماده مخدر و روانگردان به بازار جهانی، مرزهای اعتیاد…
در حالیکه آموزش باید مسیر ارتقای مهارت و شایستگی باشد، رشد بیضابطه مؤسسات آموزشی غیرمعتبر…